رستم و سهراب قسمت سی و نهم: سهراب شکست ناپذیر است #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

غمی گشت رستم چو او را بدید خروشی چو شیر ژیان برکشید بدو گفت : کای ترک خونخواره مرد از ایران سپه جنگ با تو که کرد؟ چرا دست یازی به سوی همه چو گرگ آمدی در میان رمه شیر ژیان : شیر خشمگین دست یازیدن : دست درازی کردن #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

غمی گشت رستم چو او را بدید خروشی چو شیر ژیان برکشید بدو گفت : کای ترک خونخواره مرد از ایران سپه جنگ با تو که کرد؟ چرا دست یازی به سوی همه چو گرگ آمدی در میان رمه شیر ژیان : شیر خشمگین دست یازیدن : دست درازی کردن #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

رستم و سهراب قسمت چهلم: بیچاره سهراب #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

به هومان چنین گفت :کاین شیر مرد که با من همی گردد اندر نبرد ز بالای من نیست بالاش کم به رزم اندرون دل ندارد دژم بر و کتف و یالش همانند من تو گویی که داننده بر زد رسن گمانی برم من که او رستم است که چون او به گیتی نبرده کم است نباید که من با پدر جنگجوی شوم ، خیره روی اندر آرم به روی نبرده : شجاع ، دلاور #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

به هومان چنین گفت :کاین شیر مرد که با من همی گردد اندر نبرد ز بالای من نیست بالاش کم به رزم اندرون دل ندارد دژم بر و کتف و یالش همانند من تو گویی که داننده بر زد رسن گمانی برم من که او رستم است که چون او به گیتی نبرده کم است نباید که من با پدر جنگجوی شوم ، خیره روی اندر آرم به روی نبرده : شجاع ، دلاور #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

رستم و سهراب قسمت چهل و یکم: آخرین امید #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

ز کف بفکن این گرز و شمشیر کین بزن جنگ و بیداد را بر زمین بیا تا نشینیم هر دو به هم به می تازه داریم روی دژم به پیش جهاندار پیمان کنیم دل از جنگ جستن پشیمان کنیم دل من همی با تو مهر آورد همی آب شرمم به چهر آورد #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

ز کف بفکن این گرز و شمشیر کین بزن جنگ و بیداد را بر زمین بیا تا نشینیم هر دو به هم به می تازه داریم روی دژم به پیش جهاندار پیمان کنیم دل از جنگ جستن پشیمان کنیم دل من همی با تو مهر آورد همی آب شرمم به چهر آورد #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

رستم و سهراب قسمت چهل و دوم: چراغِ خاموش #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

بدو گفت رستم که ای نامجوی نبودیم هرگز بدین گفت و گوی ز کشتی گرفتن سخن بود دوش نگیرم فریب تو ، زین در مکوش نه من کودکم گر تو هستی جوان به کشتی کمر بسته ام بر میان #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname

بدو گفت رستم که ای نامجوی نبودیم هرگز بدین گفت و گوی ز کشتی گرفتن سخن بود دوش نگیرم فریب تو ، زین در مکوش نه من کودکم گر تو هستی جوان به کشتی کمر بسته ام بر میان #قصه #شاهنامه #اشعارشاهنامه #شاهنامهخوانی مارا در ایتا دنبال کنید @qesehaye_shahname