قانون #چهل
- از چیزهای مجانی و رایگان دوری کنید .
(ناهار مجانی را قبول نکنید)
قانون #چهل سه
- بر روی قلب و ذهنیت دیگران تمرکز کنید و آنها را به کار بگیرید .
قانون #چهل چهار
- با استفاده از اثر آینه، دیگران را خلع سلاح و خشمگین کنید .
قانون #چهل پنج
- در مورد تغییر صحبت کنید اما سریع آن را به اجرا درنیاورید .
قانون #چهل_و_شش
- اجازه ندهید دیگران شما را فردی کامل و بدون عیب ببینند (هرگز کامل به نظر نرسید)
قانون #چهل_و_هفت
- از هدفی که برای خود در نظر گرفتهاید، پیشتر نروید؛ نقطه توقف در پیروزی را بیاموزید .
قانون #چهل_و_هشت
- خود را به هیچ فرم و قالبی محدود نکنید؛ مبهم و بیشکل بمانید .
-قانونِقدرت-
قانون #اول - بیشتر از رئیس یا فرد بالادست خود دیده نشوید.
حکم قانون #اول
- اشخاص بالا دست شما باید با شما احساس راحتی کنند. پس برای جلب توجه زیاد قدرت خودتان را به رخ نکشید که آنها از جانب شما احساس خطر کنند.
-قانونِقدرت-
حکم قانون #اول - اشخاص بالا دست شما باید با شما احساس راحتی کنند. پس برای جلب توجه زیاد قدرت خودت
سرپیچی از قانون #اول
- نیکولاس فاکت وزیر مالی اوایل دوره حکومت لویی چهاردهم بود. مردی بخشنده، عاشق شعر، زنان زیبا و مهمانیهای پرهزینه. او به خاطر زندگی پر هزینهاش به پول نیز عشق میورزید.
فاکت باهوش بود و پادشاه نیازمند به حضورش؛ در نتیجه با مرگ نخستوزیر انتظار میرفت که فاکت به عنوان جانشین نخستوزیر در نظر گرفته شود اما با تصمیم پادشاه این موقعیت لغو شد.
این موضوع و موارد دیگر باعث شد فاکت فکر کند مورد علاقه پادشاه نیست، به همین دلیل تصمیم گرفت با برگزاری دیدنیترین مهمانی دنیا خود را به پادشاه نزدیک کند!
مهمانی عالی بود و همه آن را شگفت انگیزترین مهمانی زندگیشان میدانستند. روز بعد رئیس تفنگداران شاه، فاکت را دستگیر کرد؛ سه ماه بعد فاکت به جرم دزدی از خزانه کشور (در واقع بیشتر این دزدیها از سوی پادشاه و با اجازه وی بود) دادرسی شد، فاکت مجرم شناخته شد و به دور افتاده ترین زندان فرانسه در بالای کوههای پیرنه فرستاده شد و ۲۰ سال پایانی عمرش را آنجا در تنهایی گذراند...
-قانونِقدرت-
سرپیچی از قانون #اول - نیکولاس فاکت وزیر مالی اوایل دوره حکومت لویی چهاردهم بود. مردی بخشنده، عاشق
تفسیر سرپیچی از قانون #اول
- لویی چهاردهم مرد خودپسند و مغروری بود که میخواست همیشه مرکز توجه باشد و نمیتوانست ببیند کسی از او پیشی میگیرد...
در شب مهمانی وقتی فاکت برنامههای نمایشی را پشت سر هم به پادشاه ارائه میداد و هر برنامه از برنامه پیشین جذابتر بود تصور میکرد که با این رفتار وفاداری و دلبستگیاش را به پادشاه نشان میدهد.
او فکر میکرد که با این مهمانی علاقه پادشاه به او برمیگردد، اما هر نمایش جدید و هر لبخند سپاسگزارانه مهمانان باعث شد پادشاه فکر کند دوستان و عوامل وی جذب وزیر مالی شدهاند و فاکت با این مهمانی ثروت و قدرتش را به رخ آنها کشیده است.
مهمانی مفصل فاکت غرور پادشاه را جریحهدار کرد؛ لویی موضوع را با کسی مطرح نکرد و برای رهایی از مردی که به صورت غیر عمدی باعث ناامنی وی شده بود بهانه درستی پیدا کرد.
سرنوشت افرادی که احساس بالا دستان خود را نامتعادل ساخته و به غرورشان لطمه میزنند، یا باعث میشوند این افراد به برتری خود شک کنند، این گونه است.
"اوایل شب فاکت در اوج دنیا قرار داشت و با پایان یافتن آن به پایینترین نقطه سقوط کرد"