شهرتی ساده داشته باشید و آن را با کیفیتی تمام عیار پایه ریزی کنید. این کیفیت منفرد، کافی، گویا یا فریبنده گونه ای، برگ خاص برای اعلام حضور شما شده و دیگران را زیر نفوذ شما قرار میدهد. شهرت صداقت اجازه کاربرد هرگونه حقه ای را به شما میدهد. شاید شهرت خود را لکه دار کرده باشید در این صورت از ایجاد شهرت جدید خودداری کنید. در چنین شرایطی عاقلانه است با کسی همراه شوید که تصویرش تصویر شما را بی اثر سازد؛ با استفاده از نام نیک او لکه شهرت خود را ناپدید ساخته و نام خود را بالا کشید برای نمونه پاک کردن شهرت بی اعتمادی به تنهایی بسیار سخت است؛ اما نمونه کامل اعتماد میتواند به شما کمک کند.

شهرت گنجینه ای است که به دقت اندوخته و گردآوری می‌شود به ویژه وقتی برای نخستین بار آن را ماندگار می‌کنید باید به دقت از آن پشتیبانی کرده و انتظار هرگونه حمله‌ای را داشته باشید. وقتی شهرت‌تان ماندگار شد با تهمت‌های دشمنان عصبانی نشده و حالت دفاعی نگیرید؛ زیرا اعتماد را از شهرت‌تان گرفته و به آن ناامنی می‌بخشد. قدرتمند حرکت کنید و هرگز در دفاع شخصی درمانده به نظر نرسید. به بیان دیگر حمله به شهرت یک مرد سلاح قدرتمندی است؛ به ویژه وقتی شما از او کمتر معروف باشید. در این نبرد او چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارد و زمانی که بخواهد رفتار متقابل داشته باشد شهرت اندک کنونی شما هدف کوچکی به او میدهد.

پیروی از قانون #پنجم part1 در جنگ‌های پادشاهی سه گانه چین (۲۶۵-۲۰۷ م) ژنرال بزرگ "چوکو لیانگ" که نیروهای پادشاهی شو (Shu) را رهبری میکرد ارتش بزرگش را به اردوگاه دور دستی فرستاد و خود با شماری سرباز در شهری کوچک باقی ماند. ناگهان نگهبانان با خبرهای تکان دهنده‌ای رسیدند؛ نیروی دشمن با ۱۵۰ هزار سرباز به رهبری "سیما یی" در حال نزدیک شدن هستند، با صد سربازی که از چوکو لیانگ دفاع میکردند. او وضعیتی ناامیدکننده داشت و دشمن در نهایت این رهبر نامدار را دستگیر میکرد. بدون گلایه از سرنوشت و کشتن وقت، لیانگ به چگونگی دستگیر شدن فکر میکرد. ادامه دارد...

پیروی از قانون #پنجم part2 او به سربازانش دستور داد که پرچمها را پایین آورده و درهای شهر را باز بگذارند و پنهان شوند آنگاه در کنار دیوار شهر جایگاه مشخصی را انتخاب کرد و لباس تائویی پوشید و آنجا نشست. کمی کُندر روشن کرد و بسیار ناشیانه به نواختن عودش پرداخت و به آرامی آواز میخواند. دقایقی بعد ارتش بزرگ دشمن را دید که به صورت سواره نظامی بی پایان نزدیک می‌شدند. لیانگ وانمود کرد که آنها را ندیده و به خواندن و نواختن ادامه داد. ارتش مقابل دروازه‌های شهر ایستاد؛ این ارتش تحت فرماندهی سیما یی بود که بی درنگ لیانگ را شناخت. سربازهای دشمن برای ورود از دروازه های باز شهر بی دفاع، بی قرار بودند و سیما یی با دو دلی آنها را متوقف ساخت و به تماشای لیانگ پرداخت و بی درنگ فرمان عقب نشینی سریع را صادر کرد.

تفسیر پیروی از قانون #پنجم چوکو لیانگ به اژدهای خفته معروف بود. قهرمانی‌های او در جنگ پادشاهی سه گانه، افسانه ای بود. روزی ستوان ناراضی ارتش دشمن برای کمک به اردوگاه او آمد و اطلاعاتی هم در اختیارشان گذاشت. لیانگ بی درنگ موقعیت را سنجید؛ این مرد یک سرباز فراری خائن بود و باید گردن زده میشد. در دقیقه آخر زمانی که تیر به گردن مرد نزدیک شده بود لیانگ حکم را متوقف کرد؛ به این شرط که مرد جاسوسی دو سویه شود. او با ترس و سپاس این پیشنهاد را پذیرفت و اطلاعات نادرست به دشمن میرساند و لیانگ پشت سر هم در جنگ‌ها پیروز میشد. در موقعیتی دیگر لیانگ مهری از ارتش دشمن دزدید و با ساختن مدرک‌های ساختگی سربازان آنان را به موقعیتهای دور فرستاد. وقتی سربازان پراکنده شدند او توانست سه شهر را تصرف کند تا مسیر کامل پادشاهی دشمن را کنترل کند. یک بار هم با حقه دشمن را فریفت و یکی از بهترین ژنرال‌هایش را خائن معرفی کرد و به زور مرد را وادار کرد که فرار کند و به نیروهای لیانگ بپیوندد. اژدهای خفته به عنوان باهوش ترین مرد چین به دقت از فریب کاری اش استفاده میکرد و همیشه حقه ای در سر داشت؛ مانند هر اسلحه قدرتمند دیگری این حقه نیز بر دشمنانش آشکار بود.

تفسیر پیروی از قانون #پنجم سیما یی بارها با لیانگ جنگیده بود و به خوبی او را میشناخت. وقتی وارد شهر خالی شد و با لیانگ رو به رو شد گیج و مبهوت ماند. لباس‌های تائو آوازخوانی و کندر، گونه‌ای بازی تهدید آمیز بود. لیانگ به صورت آشکار به او ریشخند میزد و او را به وارد شدن به شهر ترغیب می‌کرد. بازی به اندازه ای روشن بود که برای لحظه ای این فکر از ذهن سیما یی گذشت که لیانگ به راستی تنها و درمانده است. اما ترس از لیانگ باعث شد به چنین خطری تن ندهد؛ این قدرتِ فریب است. با این قدرت میتوان ارتش بزرگی را در حالت دفاعی نگه داشت و آنها را مجبور به عقب نشینی کرد؛ حتی بدون پرتاب یک تیر! و همان گونه که سیسرو میگوید: حتی کسانی که با شهرت مبارزه میکنند هنوز هم می‌خواهند در کتاب‌هایی که علیه آن مینویسند نامشان با عنوان ثبت شود و امیدوارند با تحقیر شهرت مشهور شوند!

سند قانون #پنجم بنابراین باید آرزو کنم که درباری ثروت موروثی را با مهارت و زیرکی تقویت کند و اطمینان دهد که هرگاه ناچار شد همچون غریبه به جایی برود، با شهرتی خوب معرفی شود. زیرا شهرتی که با تکیه بر باورهای افراد زیادی نمایان می‌شود، باور تغییرناپذیری را در ارزش انسان پرورش می‌دهد، که به سادگی در افکاری که به طور معمول فراهم و آماده هستند، تقویت می‌شود. - بالدازاره کاستیگلیون

استثنا برای قانون #پنجم استثنایی وجود ندارد؛ شهرت مهم است و هیچ استثنایی در این قانون وجود ندارد. شاید با بی‌توجهی به اندیشه‌های دیگران درباره شما، شهرت بی‌ادبی و خودپسندی نصیبتان شود، اما در نوع خود می‌تواند تصویری ارزشمند باشد. از آنجا که باید در اجتماع زندگی کنیم و به باورهای دیگران اهمیت دهیم، با نادیده گرفتن شهرت چیزی نصیب ما نمی‌شود. با بی توجهی به افکار دیگران باعث می‌شوید آنها برای شما تصمیم بگیرند! حاکم سرنوشت و همین گونه حاکم شهرت خود باشید.

حکم قانون #ششم هر چیزی از روی ظاهر قضاوت می‌شود؛ نادیدنی به حساب نمی‌آید. نباید در شلوغی گم شوید، زیرا به فراموشی سپرده می‌شوید. ممتاز باشید؛ به هر قیمتی برجسته باشید و با داشتن ظاهری بزرگتر، رنگین‌تر، و رمز آلودتر از مردم عادی و ترسو، در مرکز توجه باشید.

بخش اول: اطرافتان را با موضوع‌های جالب توجه و رسوا کننده پر کنید با آفریدن تصویر فراموش نشدنی و حتی بحث انگیز توجه دیگران را به سوی خودتان جلب کنید. جار و جنجال به پا کنید؛ هر کاری که باعث می‌شود تا از زندگی بزرگتر به نظر برسید و از اطرافیانتان بیشتر بدرخشید. میان انواع توجه‌ها هیچ فرقی نگذارید؛ بدنامی از هر گونه‌ای که باشد، شما را قدرتمند می‌سازد. رسوایی و مورد حمله دیگران واقع شدن بهتر از فراموشی است.

- پر زرق و برق باشید و دیده شوید؛ چیزی که دیده نمی‌شود انگار که موجود نیست. نخستین دلیل دیده شدن نور است. نمایان شدن، فضاهای خالی زیادی را پر می‌سازد، ضعف‌های زیادی را می‌پوشاند و به هر چیزی زندگی دوباره می‌بخشد؛ به ویژه وقتی با شایستگی حقیقی بازگشته باشد. - بالتازار گراسیان

بخش دوم: فضایی رمز آلود خلق کنید در دنیایی که هر چیزی ساده و معمولی است، ابهام و پیچیدگی به سرعت جلب توجه می‌کند. هرگز آنچه را انجام می‌دهید یا قصد انجام دادنش را دارید، آشکار نسازید. همه برگه‌هایتان را رو نکنید. فضای رمز آلود شخصیت شما را بالا می‌برد و باعث می‌شود دیگران منتظر حرکت بعدی شما باشند. برای فریفتن، گمراه کردن و حتی ترساندن این فضا را خلق کنید.