eitaa logo
[به‌وقت‌قدس|BVQ]
1.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
343 ویدیو
6 فایل
هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي -کانال رسمی_[به‌وقت‌قدس|BVQ]_درایتا!🔥 برای ... #زن‌زندگی‌شهادت #مرد‌غیرت‌اقتدار حضرت‌اقا: جهاد‌تبیین‌یک‌فریضه‌قطعی‌وفوری‌.. فلذا انتشار دهنده باشیم‌ |ممنونیم| |برای پاسخ به سوالاتتون| | @mehr_mahi|
مشاهده در ایتا
دانلود
البته‌بحث‌اینکه‌موسیقی‌درمان‌هستش‌هنوزفرضیس اماآیاهردارویی‌برای‌هردردی‌مناسب‌ است؟ پس‌هرموسیقی‌ای‌هم‌برای‌هردردی‌ درمان‌نمی‌باشد.
زمانی می توانم بگویم موسیقی درمان است که من نسبت به درد خود شناخت داشته باشم بر اساس تحقیقات بدانم این نوع موسیقی، درمان این درد است.
حال فرض میکنیم موسیقی درمانی اثبات شده و به فعال و منفعل بودنش هم کار نداریم سؤال اینجاست که در بحث موسیقی درمانی چه نوع موسیقی باعث درمان میشود؟ آیا هر دارویی برای هر بیماری خوب است؟ زمانی میتوانم بگویم موسیقی را چون درمان است گوش میدهم که اولاً من نسبت به درد خودم شناخت داشته باشم و دوماً بدانم بر اساس تحقیقات من این نوع موسیقی درمان این بیماری است؛ پس من این نوع موسیقی را گوش میدهم که بیماری ام درمان شود. زمانی که شما به داروخانه می روید، هر آنچه آنجا هست داروست اما آیا هر دارویی برای هر دردی مناسب است؟ متأسفانه جوانان ما فقط اسم موسیقی درمانی را شنیده اند و فکر می کنند مثلاً اگر بیماری افسردگی دارند، باید هر نوع موسیقی را گوش دهند تا افسردگیشان درمان شود اما کجا مشخص کرده اند که کدام موسیقی برای کدام بیماری مفید است؟! پس موسیقی ای که میگویند جنبه درمانی دارد یک موسیقی خاص است البته اگر اثبات شده باشد.
در بحث موسیقی میتوانیم از دو جهت به موسیقی نگاه کنیم. ۱بُعدفعلی ۲بُعدفاعلی
[به‌وقت‌قدس|BVQ]
در بحث موسیقی میتوانیم از دو جهت به موسیقی نگاه کنیم. ۱بُعدفعلی ۲بُعدفاعلی
بعد فعلی؛ زمانی که فقط من و این نوع موسیقی مطرح هستیم و من باید فقط تعامل خودم و این موسیقی را بسنجم بعد فاعلی؛ زمانی که این موسیقی به دست کسی می افتد. و او به طور خاصی از آن موسیقی استفاده میکند و من را جهت می دهد.
روایت داریم «انسانها چند دسته اند. ۱. بعضی حرف خوب را بد میگویند؛ ۲. بعضی حرف بد را خوب میگویند؛ . بعضی حرف بد را بد میگویند؛ ۴ بعضی حرف خوب را خوب میگویند. گفتیم که حتی اندیشمندان هم موسیقی را به دو گروه خوب و بد تقسیم میکنند ما به آن قسمت از موسیقی که بد است کاری نداریم؛ اما همان موسیقیهای خوب را میتوان به گونه ای استفاده کرد که بد باشد. برای اینکه مطلب بهتر جا بیفتد، مثالی عرض میکنم
در فیلمی به نام قربانی یک گروه موسیقی ای را می نوازند که اگر این موسیقی را جداگانه بررسی کنیم موسیقی بدی نیست. مضمون این موسیقی این است: «لا فتى الا علی لا سیف الا ذو الفقار، شیر مردان شیر یزدان قوتِ پروردگار، لا فتى إلا على لاسيف إلا ذُو الفقار» این فیلم را هالیوود ساخته است. اگر من این موسیقی را جدا از تصویرهایش بشنوم فکر میکنم این یک موسیقی عالی است که توسط یک شیعه عاشق امام علی ساخته شده است؛ اما اگر این فیلم را ببینید متوجه میشوید که این موسیقی در زمانی پخش میشود که عده ای تروریست در حال آماده شدن برای یک حمله تروریستی هستند و قبل از انجام عملیات دورهم جمع شده اند تا آرامش کسب کنند و به عملیاتی انتحاری و کشتن عده ای بیگناه بروند؛ یعنی لحظه ای که این تروریست ها برای کسب آرامش قبل از عملیات دورهم جمع شده اند. این موسیقی به عنوان موسیقی متن پخش میشود و از آنجا به بعد در این فیلم هر کجا که می خواهد آدم کشی اتفاق بیفتد. این موسیقی پخش می شود؛ به طوری که بیننده ی فیلم را شرطی میکند. این موسیقی به خودی خود موسیقی بدی نیست اما فاعلی که از آن استفاده می کند. از آن بد استفاده کرده است؛ یانی حرف خوب را بد می زند.
چه شد که موسیقی آن قدر گسترش پیدا کرد؟ الآن بزرگ ترین بنگاههای اجتماعی اقتصادی مرتبط با موسیقی است. چه شد که موسیقی آن قدر گسترده شد؟ اگر دقت کرده باشید یک بچه کوچک زمانی که صدای یک ضرب را می شنود شروع به انجام حرکات موزون می کند. افرادی این موضوع را مطرح میکنند و میگویند موسیقی یک امر فطری است و انسان موسیقی را فطرتاً دوست دارد؛ چون که کودکی در برابر آهنگ، چنین واکنشی نشان میدهد. حال چرا یک کودک در برابر چگو آهنگی ریتم دار چنین واکنشی نشان میدهد؟ این رفتار به زیر ساخت از نی روانی یا همان فطری انسان بر می گردد یک اصلی به صورت نیاز زیبا به نام «هارمونی(توضیح‌میدم‌درموردش)» در انسان وجود دارد یعنی انسان به صوتها و آهنگهای دلنشین یا صوتهایی که نظم خاصی در آنها نهفته است به طور فطری تمایل دارد و خداوند معمولاً آنها را در طبیعت قرار داده است. مثلاً اگر شما در کنار یک آبشار بنشینید، محو صدای آن میشوید چرا؟ چون درون شما این صدا را می طلبد حسی در شما هست به نام «زیبایی طلبی» و در کنار آن شما هارمونی و نظمی خاص را مطالبه میکنید؛ پس از صدای آبشار یا خواندن بلبل لذت می برید.
[به‌وقت‌قدس|BVQ]
چه شد که موسیقی آن قدر گسترش پیدا کرد؟ الآن بزرگ ترین بنگاههای اجتماعی اقتصادی مرتبط با موسیقی است.
هارمونی دانشی است برای چند بخشی کردن موسیقی بر پایه خصوصیت های آکوردها و شایستگی وصلشان به یکدیگر به قصد ساختن ملودی های زیبا
وقتی نیازهایی در انسان دیده میشود، سروکله ی عده ای انسان منفعت طلب هم پیدا میشود بگذارید با یک مثال توضیح دهم به نظر شما نیاز به نوشابه امری حقیقی و فطری است یا موضوعی ثانویه است؟ چرا آن قدر نوشابه های متنوع در جامعه تولید میشود؟ چون انسان در وجودش نیاز به آب دارد. وقتی بشر نیاز به آب پیدا کرد عده ای انسان منفعت طلب می خواهند این نیاز را در سیطره ی خودشان بگیرند و بر اساس آن منافع خود را به دست بیاورند؛ لذا شما میبینید در خصوص همین یک نیاز ساده هزاران کارخانه تولید نوشابه ساخته میشود و حتی در بعضی از موارد نوشابه هایی به انسان میدهند که به شدت مضر است. در خصوص موسیقی هم همین اتفاق افتاد نیازی در انسان وجود داشت که دارای سطح مشخصی هم بود. عده ای برای منافعشان روی آن دست گذاشتند و دیدند که اگر این نیاز در همین حد باقی بماند نمیتوانند آن طور که باید به منفعت برسند. پس از این نیاز استفاده کردند و نیازهایی کاذب به وجود آوردند لذا مجموعه هایی شکل گرفت که هم این نیاز را بزرگ تر جلوه می دادند و هم در راستای آن نیاز سازی میکردند.
[به‌وقت‌قدس|BVQ]
وقتی نیازهایی در انسان دیده میشود، سروکله ی عده ای انسان منفعت طلب هم پیدا میشود بگذارید با یک مثال
چه بلایی برسر ما آوردند؟ نیاز کاذب درانسان ایجاد کردند. دائماً این نیاز کاذب را بزرگ جلوه دادند. بری مخاطب ایجاد عطش کردند.
و آن نیاز را تحت سیطره ی خود قرار میدادند. صاحب بعضی از قهوه خانه ها برای اینکه مشتری هایشان را حفظ و پاگیر کنند روی توتون قلیان مقداری مواد مخدر میگذارند. افرادی که از آن قلیان استفاده میکنند متوجه میشوند آن قلیان خیلی حس خوبی به آنها می دهد؛ پس آنجا را پاتوق خود قرار می دهند. کسی که به قهوه خانه رفت، مطالبه ای داشت و صاحب آنجا نیازی جدید در راستای آن مطالبه در او ایجاد کرد که او را پاگیر کند. درباره موسیقی هم همین اتفاق افتاد. عده ای آن را انتخاب کردند و در راستای آن نیاز نیازهای دیگری به وجود آوردند و به علاوه از علم روز هم در این مسیر استفاده کردند؛ یعنی از یک سری نکات علمی سوء استفاده کردند برای اینکه دائم این عطش را در مخاطب بیشتر کنند؛ لذا پدیده ای به نام «طرب خواهی» به وجود آمد؛ یعنی شاکله ی فکر سلوک و اندیشه ی بعضی از افراد بر اساس موسیقی شد.