گروهاولکسانیهستندکهموسیقیرو بهطورمطلقردمیکنند.
درمیانفلسفهغربافرادیهستند
کهوقتیبهموسیقیبهطور
فلسفینگاهمیکنندوتعاملآون رو باواقعیتمیسنجند
،موسیقیرو ردمیکنند.
دراینعلمایاسلامهم،هستندکسانی
کهایننظررادارند.
بهطورمثال: علامهمحمدتقیجعفریموسیقیراازدیدگاهزیباشناسی،هستیشناسی
ونهازدیگاهفقهیتحلیلمیکننو اون روردمیکنن.
اگرکسیتمایلمطالببیشتریراجبهبهاینگروهبدونن،میتواندکتاب(موسیقی) علامهمحمدتقیجعفریرامطالعهکنن
گروهدومکسانیهستندکهموسیقیراتقسیمبندیمیکنند؛یعنیمیگن . . . .
قسمیازموسیقیخوب
وقسمیاز اون بداست.
اولینکسانیکهاینتقسیمبندیراانجام
دادند،خودموسیقیدانانبودند؛ یعنیموسیقیدانانغربی،موسیقیرابه
دوبخشتقسیممیکنند.
میگنکهماموسیقیکلاسیکوموسیقی
مردمیداریم
در خصوص این دیدگاه میتوانید کتاب بررسی موسیقی متال نوشته ی اقای ادیب وحدانی را مطالعه کنید
پسفکرنکنیدکهفقطاسلامموسیقیراتقسیمبندیمیکنند
بلکهخودموسیقیدانانمیگن موسیقیدوقسماست
هرچیکهاسمشموسیقیشد
درخورداعتمادنیست.
مثلاموسیقیدانانغربیمیگن: موسیقیکلاسیکخوب
وموسیقیمردمیبداست
یاموسیقیدانانمامیگن که: سنتیخوبوموسیقیهاغیردَورانییعنیموسیقیهایخطی،نامطلوباست
دربینمتفکرینودانشمندانهیچگروهینیستندکهبیانبگن
(موسیقیمطلقاخوباست)
حالا آیا دیدگاهی وجود داره که موسیقی رو به طور به طور مطلق بپذیرن و بگن: هرنوع موسیقی،خوب است!
جالب بدونید که بین متفکران و اندیشمندان کسی وجود نداره که موسیقی را به طور مطلق تایید کرده باشه یعنی هیچ اندیشمندی وجود نداره که بگه هر چیزی که اهنگ و ملودی و وزن و ریتم داشت خوب است.
[بهوقتقدس|BVQ]
چند درصد انسان ابه؟
۶۰درصد وزن انسان ابه
حالا داخل کلیپ اول چه بلایی سر اب هایی که از شلنگ میومد اومد؟
حالا این اهنگ هایی که ما گوشیم میدیم با ریتم و فراکانس های مختلف چه بلایی سر بدن ما میاره؟ بدنی که بیشترش ابه
حتی صدای کلیپ اخری هم ازار دهنس و به مغز فشار میاره اما حالا ما هرکدوم به ی شکلی به این موزیک ها و فراکانس های وحشت ناک گوش میدیم و خب باخودمون میگیم چرا هیچوقت ارامش خاطر ندارم یا زیاد غمیگنم؟
گوش دادن زیادی اهنگای غمگین با متن های سنگین و ریتم های نا درست مغز مارو به بازی میگیره
در ادامه درمورد اهنگ و استفاده نا به جا توضیح میدم تا اینجارو داشته باشین
خببرگردیمسربحثاصلی . . . . 👨🏻🦯
نظرمولفپیرامونموسیقیچیست؟!
در این بحث ما دیدگاه گروه دوم رو قبول میکنیم؛ یعنی میگیم موسیقی هم خوب است هم بد
اما از اینجا به بعد درباره قسمت دوم؛ موسیقی یعنی جهت بد اون بحث میکنیم
یعنی در صدد هستیم بدانیم موسیقی های نا مطلوب چه ویژگی ها، اثار و خصوصیاتی دارن تا با شناخت اونها بتوانیم در استفاده از موسیقی دقت کنیم.
یک روز صبح هنگامی که سر سفره نشسته بودم بر حسب عادت تلویزیون را روشن کردم تا گشت و گذاری به اخبار روز داشته باشم همین که صفحه تلویزیون روشن شد زیر نویس برنامه توجه مرا به خودش جلب کرد عنوان زیر نویس این جمله بود «گفتگوی زنده تلفنی با خواننده و آهنگساز بابک زرین»
دقت کردم ببینم موضوع بحث چیست؟
همان طور که حدس زده بودم البته نیاز به علم غیب و درک وفهم خیلی فوق العاده ای برای حدس زدن نبود چون عنوان گویای مطالب بود. موضوع گفتگو موسیقی و مسائل پیرامونی آن بود وقتی مصاحبه به پایان رسید مجری برنامه به ساعتش نگاهی کرد و گفت جناب آقای زرین ما کمتر از یک دقیقه فرصت داریم شما اگر بخواهید در یک جمله ی کوتاه، مهمترین حرف و نکته ای که در طول این سالیان کسب کرده اید به بینندگان ما هدیه بدهید چه می باشد؟ جمله ای که از زبان او مطرح شد ساعت ها ذهن من را به خودش مشغول کرد؛ آن جمله طلائی این بود
امیدوارم همیشه موسیقی خوب گوش کنیم و گوشمان را به هر موسیقی آلوده نکنیم این جمله زمینه ای شد تا بنده جدیت بیشتری پیدا کنم برای اینکه محصول بیش از ۵۰۰ ساعت مطالعه ی مستمر خودم در زمینه موسیقی را با شما به اشتراک بگذارم.
خواهش میکنم بدون هیچ گارد ذهنی و موضوع قبلی کلمه به کلمه قلم بنده را بدرقه کنید و با تفکر و اندیشه، موضوع را بررسی کنید.
یکی از تاثیرات موسیقی تضعیف عقل است؛
زمانیکه عقل تضعیف شده
وهم و خیال تقویت می شه؛
یعنی انسان یک زندگی خیالی پیدا میکنه
در حال حاضر در دنیا بحثی تحت عنوان موسیقی درمانی مطرح است. حالا اگر موسیقی بد است چگونه درمان با آون اتفاق می افته؟
اولاً که موسیقی درمانی هنوز در حد یک فرضیه است و اثبات نشده
هم موافق و هم مخالف داره و هنوز تحت عنوان یک اصل علمی ارائه نشده
حال ما فرض میکنیم این بحث اثبات شده
موسیقی درمانی روشهای مختلفی دارد یکی آب از روشهای آن موسیقی درمانی فعال هست
در روش موسیقی درمانی فعال اساس کار نواختن و خواندن آواها با ریتم خاصی است که در مدت زمان مشخصی باعث ایجاد واکنشهای مختلف در بدن شما می شه.
معمولاً انسان در موسیقیهایی در که جنبه درمانی دارد فعال است و نه منفعل؛ یعنی عمدتاً این گونه که خودت ارتباط ایجاد میکنی نه اینکه برات یک موسیقی بگذارند و تو گوش دهی.
البتهبحثاینکهموسیقیدرمانهستشهنوزفرضیس
اماآیاهرداروییبرایهردردیمناسب
است؟
پسهرموسیقیایهمبرایهردردی
درماننمیباشد.
زمانی می توانم بگویم موسیقی درمان است که من نسبت به درد خود شناخت داشته باشم بر اساس تحقیقات بدانم این نوع موسیقی، درمان این درد است.
حال فرض میکنیم موسیقی درمانی اثبات شده و به فعال و منفعل بودنش هم کار نداریم سؤال اینجاست که در بحث موسیقی درمانی چه نوع موسیقی باعث درمان میشود؟ آیا هر دارویی برای هر بیماری خوب است؟ زمانی میتوانم بگویم موسیقی را چون درمان است گوش میدهم که اولاً من نسبت به درد خودم شناخت داشته باشم و دوماً بدانم بر اساس تحقیقات من این نوع موسیقی درمان این بیماری است؛ پس من این نوع موسیقی را گوش میدهم که بیماری ام درمان شود.
زمانی که شما به داروخانه می روید، هر آنچه آنجا هست داروست اما آیا هر دارویی برای هر دردی مناسب است؟ متأسفانه جوانان ما فقط اسم موسیقی درمانی را شنیده اند و فکر می کنند مثلاً اگر بیماری افسردگی دارند، باید هر نوع موسیقی را گوش دهند تا افسردگیشان درمان شود اما کجا مشخص کرده اند که کدام موسیقی برای کدام بیماری مفید است؟! پس موسیقی ای که میگویند جنبه درمانی دارد یک موسیقی خاص
است البته اگر اثبات شده باشد.