امام علی علیه السلام:
فرض الله ...َ الصِّیَامُ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْق
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.
🌺( نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 512 ، ح 252 )🌺
#حدیث_گرافی
ببین! اینکه به لیسانس میرسی یانه
ازدواج میکنی یا نمیکنی
شغلت چیه ، چقدر درامد داری
چقدر میخوری ، چی میپوشی
یک ریــال ارزش نداره‼️
مهم اینه که این چند روزی که زنده هستی بتونی بهشتی زندگی کنی
حالا تو مثلا بهترین مدرک و همسر و درامد و داشتی و ظاهرا هم خوشبخت بودی..
ولی وقتی قبرت و روحت جهنمیه میخوای چیکار کنی؟..
شما باید با آداب زندگی بهشتی آشنا بشی..
ما فقط و فقط اومدیم تو این دنیا تمرین کنیم که
به محض اینکه سوت پایان و زدن اونجا زندگی کنیم
زندگی اصلی اونجا شروع میشه..
انواعدیدگانهادربارهموسیقی
اگرنظراتمتفکرین
(شخصیتهایدینیوغیردینی)
روبرسیکنیم
متوجهمیشیم کهسهدیدگاهدربارهموسیقیوجودداره
گروهاولکسانیهستندکهموسیقیرو بهطورمطلقردمیکنند.
درمیانفلسفهغربافرادیهستند
کهوقتیبهموسیقیبهطور
فلسفینگاهمیکنندوتعاملآون رو باواقعیتمیسنجند
،موسیقیرو ردمیکنند.
دراینعلمایاسلامهم،هستندکسانی
کهایننظررادارند.
بهطورمثال: علامهمحمدتقیجعفریموسیقیراازدیدگاهزیباشناسی،هستیشناسی
ونهازدیگاهفقهیتحلیلمیکننو اون روردمیکنن.
اگرکسیتمایلمطالببیشتریراجبهبهاینگروهبدونن،میتواندکتاب(موسیقی) علامهمحمدتقیجعفریرامطالعهکنن
گروهدومکسانیهستندکهموسیقیراتقسیمبندیمیکنند؛یعنیمیگن . . . .
قسمیازموسیقیخوب
وقسمیاز اون بداست.
اولینکسانیکهاینتقسیمبندیراانجام
دادند،خودموسیقیدانانبودند؛ یعنیموسیقیدانانغربی،موسیقیرابه
دوبخشتقسیممیکنند.
میگنکهماموسیقیکلاسیکوموسیقی
مردمیداریم
در خصوص این دیدگاه میتوانید کتاب بررسی موسیقی متال نوشته ی اقای ادیب وحدانی را مطالعه کنید
پسفکرنکنیدکهفقطاسلامموسیقیراتقسیمبندیمیکنند
بلکهخودموسیقیدانانمیگن موسیقیدوقسماست
هرچیکهاسمشموسیقیشد
درخورداعتمادنیست.
مثلاموسیقیدانانغربیمیگن: موسیقیکلاسیکخوب
وموسیقیمردمیبداست
یاموسیقیدانانمامیگن که: سنتیخوبوموسیقیهاغیردَورانییعنیموسیقیهایخطی،نامطلوباست
دربینمتفکرینودانشمندانهیچگروهینیستندکهبیانبگن
(موسیقیمطلقاخوباست)
حالا آیا دیدگاهی وجود داره که موسیقی رو به طور به طور مطلق بپذیرن و بگن: هرنوع موسیقی،خوب است!
جالب بدونید که بین متفکران و اندیشمندان کسی وجود نداره که موسیقی را به طور مطلق تایید کرده باشه یعنی هیچ اندیشمندی وجود نداره که بگه هر چیزی که اهنگ و ملودی و وزن و ریتم داشت خوب است.
[بهوقتقدس|BVQ]
چند درصد انسان ابه؟
۶۰درصد وزن انسان ابه
حالا داخل کلیپ اول چه بلایی سر اب هایی که از شلنگ میومد اومد؟
حالا این اهنگ هایی که ما گوشیم میدیم با ریتم و فراکانس های مختلف چه بلایی سر بدن ما میاره؟ بدنی که بیشترش ابه
حتی صدای کلیپ اخری هم ازار دهنس و به مغز فشار میاره اما حالا ما هرکدوم به ی شکلی به این موزیک ها و فراکانس های وحشت ناک گوش میدیم و خب باخودمون میگیم چرا هیچوقت ارامش خاطر ندارم یا زیاد غمیگنم؟
گوش دادن زیادی اهنگای غمگین با متن های سنگین و ریتم های نا درست مغز مارو به بازی میگیره
در ادامه درمورد اهنگ و استفاده نا به جا توضیح میدم تا اینجارو داشته باشین
خببرگردیمسربحثاصلی . . . . 👨🏻🦯
نظرمولفپیرامونموسیقیچیست؟!
در این بحث ما دیدگاه گروه دوم رو قبول میکنیم؛ یعنی میگیم موسیقی هم خوب است هم بد
اما از اینجا به بعد درباره قسمت دوم؛ موسیقی یعنی جهت بد اون بحث میکنیم
یعنی در صدد هستیم بدانیم موسیقی های نا مطلوب چه ویژگی ها، اثار و خصوصیاتی دارن تا با شناخت اونها بتوانیم در استفاده از موسیقی دقت کنیم.
یک روز صبح هنگامی که سر سفره نشسته بودم بر حسب عادت تلویزیون را روشن کردم تا گشت و گذاری به اخبار روز داشته باشم همین که صفحه تلویزیون روشن شد زیر نویس برنامه توجه مرا به خودش جلب کرد عنوان زیر نویس این جمله بود «گفتگوی زنده تلفنی با خواننده و آهنگساز بابک زرین»
دقت کردم ببینم موضوع بحث چیست؟
همان طور که حدس زده بودم البته نیاز به علم غیب و درک وفهم خیلی فوق العاده ای برای حدس زدن نبود چون عنوان گویای مطالب بود. موضوع گفتگو موسیقی و مسائل پیرامونی آن بود وقتی مصاحبه به پایان رسید مجری برنامه به ساعتش نگاهی کرد و گفت جناب آقای زرین ما کمتر از یک دقیقه فرصت داریم شما اگر بخواهید در یک جمله ی کوتاه، مهمترین حرف و نکته ای که در طول این سالیان کسب کرده اید به بینندگان ما هدیه بدهید چه می باشد؟ جمله ای که از زبان او مطرح شد ساعت ها ذهن من را به خودش مشغول کرد؛ آن جمله طلائی این بود
امیدوارم همیشه موسیقی خوب گوش کنیم و گوشمان را به هر موسیقی آلوده نکنیم این جمله زمینه ای شد تا بنده جدیت بیشتری پیدا کنم برای اینکه محصول بیش از ۵۰۰ ساعت مطالعه ی مستمر خودم در زمینه موسیقی را با شما به اشتراک بگذارم.
خواهش میکنم بدون هیچ گارد ذهنی و موضوع قبلی کلمه به کلمه قلم بنده را بدرقه کنید و با تفکر و اندیشه، موضوع را بررسی کنید.
یکی از تاثیرات موسیقی تضعیف عقل است؛
زمانیکه عقل تضعیف شده
وهم و خیال تقویت می شه؛
یعنی انسان یک زندگی خیالی پیدا میکنه
در حال حاضر در دنیا بحثی تحت عنوان موسیقی درمانی مطرح است. حالا اگر موسیقی بد است چگونه درمان با آون اتفاق می افته؟
اولاً که موسیقی درمانی هنوز در حد یک فرضیه است و اثبات نشده
هم موافق و هم مخالف داره و هنوز تحت عنوان یک اصل علمی ارائه نشده
حال ما فرض میکنیم این بحث اثبات شده
موسیقی درمانی روشهای مختلفی دارد یکی آب از روشهای آن موسیقی درمانی فعال هست
در روش موسیقی درمانی فعال اساس کار نواختن و خواندن آواها با ریتم خاصی است که در مدت زمان مشخصی باعث ایجاد واکنشهای مختلف در بدن شما می شه.
معمولاً انسان در موسیقیهایی در که جنبه درمانی دارد فعال است و نه منفعل؛ یعنی عمدتاً این گونه که خودت ارتباط ایجاد میکنی نه اینکه برات یک موسیقی بگذارند و تو گوش دهی.
البتهبحثاینکهموسیقیدرمانهستشهنوزفرضیس
اماآیاهرداروییبرایهردردیمناسب
است؟
پسهرموسیقیایهمبرایهردردی
درماننمیباشد.
زمانی می توانم بگویم موسیقی درمان است که من نسبت به درد خود شناخت داشته باشم بر اساس تحقیقات بدانم این نوع موسیقی، درمان این درد است.
حال فرض میکنیم موسیقی درمانی اثبات شده و به فعال و منفعل بودنش هم کار نداریم سؤال اینجاست که در بحث موسیقی درمانی چه نوع موسیقی باعث درمان میشود؟ آیا هر دارویی برای هر بیماری خوب است؟ زمانی میتوانم بگویم موسیقی را چون درمان است گوش میدهم که اولاً من نسبت به درد خودم شناخت داشته باشم و دوماً بدانم بر اساس تحقیقات من این نوع موسیقی درمان این بیماری است؛ پس من این نوع موسیقی را گوش میدهم که بیماری ام درمان شود.
زمانی که شما به داروخانه می روید، هر آنچه آنجا هست داروست اما آیا هر دارویی برای هر دردی مناسب است؟ متأسفانه جوانان ما فقط اسم موسیقی درمانی را شنیده اند و فکر می کنند مثلاً اگر بیماری افسردگی دارند، باید هر نوع موسیقی را گوش دهند تا افسردگیشان درمان شود اما کجا مشخص کرده اند که کدام موسیقی برای کدام بیماری مفید است؟! پس موسیقی ای که میگویند جنبه درمانی دارد یک موسیقی خاص
است البته اگر اثبات شده باشد.
در بحث موسیقی میتوانیم از دو جهت به موسیقی نگاه کنیم.
۱بُعدفعلی
۲بُعدفاعلی
[بهوقتقدس|BVQ]
در بحث موسیقی میتوانیم از دو جهت به موسیقی نگاه کنیم. ۱بُعدفعلی ۲بُعدفاعلی
بعد فعلی؛ زمانی که فقط من و این نوع موسیقی مطرح هستیم و من باید فقط تعامل
خودم و این موسیقی را بسنجم
بعد فاعلی؛ زمانی که این موسیقی به
دست کسی می افتد. و او به طور خاصی از آن موسیقی استفاده میکند و من را جهت می دهد.
روایت داریم «انسانها چند دسته اند.
۱. بعضی حرف خوب را بد میگویند؛
۲. بعضی حرف بد را خوب میگویند؛
. بعضی حرف بد را بد میگویند؛
۴ بعضی حرف خوب را خوب میگویند. گفتیم که حتی اندیشمندان هم موسیقی را به دو گروه خوب و بد تقسیم میکنند ما به آن قسمت از موسیقی که بد است کاری نداریم؛ اما همان موسیقیهای خوب را میتوان به گونه ای استفاده کرد که بد باشد. برای اینکه مطلب بهتر جا بیفتد، مثالی عرض میکنم
در فیلمی به نام قربانی یک گروه موسیقی ای را می نوازند که اگر این موسیقی را جداگانه بررسی کنیم موسیقی بدی نیست. مضمون این موسیقی این است: «لا فتى الا علی لا سیف الا ذو الفقار، شیر مردان شیر یزدان قوتِ پروردگار، لا فتى إلا على لاسيف إلا ذُو الفقار» این فیلم را هالیوود ساخته است. اگر من این موسیقی را جدا از تصویرهایش بشنوم فکر میکنم این یک موسیقی عالی است که توسط یک شیعه عاشق امام علی ساخته شده است؛ اما اگر این فیلم را ببینید متوجه میشوید که این موسیقی در زمانی پخش میشود که عده ای تروریست در حال آماده شدن برای یک حمله تروریستی هستند و قبل از انجام عملیات دورهم جمع شده اند تا آرامش کسب کنند و به عملیاتی انتحاری و کشتن عده ای بیگناه بروند؛ یعنی لحظه ای که این تروریست ها برای کسب آرامش قبل از عملیات دورهم جمع شده اند. این موسیقی به عنوان موسیقی متن پخش میشود و از آنجا به بعد در این فیلم هر کجا که می خواهد آدم کشی اتفاق بیفتد. این موسیقی پخش می شود؛ به طوری که بیننده ی فیلم را شرطی میکند. این موسیقی به خودی خود موسیقی بدی نیست اما فاعلی که از آن استفاده می کند. از آن بد استفاده کرده است؛ یانی حرف خوب را بد می زند.
چه شد که موسیقی آن قدر گسترش پیدا کرد؟ الآن بزرگ ترین بنگاههای اجتماعی اقتصادی مرتبط با موسیقی است. چه شد که موسیقی آن قدر گسترده شد؟
اگر دقت کرده باشید یک بچه کوچک زمانی که صدای یک ضرب را می شنود شروع به انجام حرکات موزون می کند. افرادی این موضوع را مطرح میکنند و میگویند موسیقی یک امر فطری است و انسان موسیقی را فطرتاً دوست دارد؛ چون که کودکی در برابر آهنگ، چنین واکنشی نشان میدهد. حال چرا یک کودک در برابر چگو آهنگی ریتم دار چنین واکنشی نشان میدهد؟ این رفتار به زیر ساخت از نی روانی یا همان فطری انسان بر می گردد یک اصلی به صورت نیاز زیبا به نام «هارمونی(توضیحمیدمدرموردش)» در انسان وجود دارد یعنی انسان به صوتها و آهنگهای دلنشین یا صوتهایی که نظم خاصی در آنها نهفته است به طور فطری تمایل دارد و خداوند معمولاً آنها را در طبیعت قرار داده است. مثلاً اگر شما در کنار یک آبشار بنشینید، محو صدای آن میشوید چرا؟ چون درون شما این صدا را می طلبد حسی در شما هست به نام «زیبایی طلبی» و در کنار آن شما هارمونی و نظمی خاص را مطالبه میکنید؛ پس از صدای آبشار یا خواندن بلبل لذت می برید.
[بهوقتقدس|BVQ]
چه شد که موسیقی آن قدر گسترش پیدا کرد؟ الآن بزرگ ترین بنگاههای اجتماعی اقتصادی مرتبط با موسیقی است.
هارمونی دانشی است برای چند بخشی کردن موسیقی بر پایه خصوصیت های آکوردها و شایستگی وصلشان به یکدیگر به قصد ساختن ملودی های زیبا
وقتی نیازهایی در انسان دیده میشود، سروکله ی عده ای انسان منفعت طلب هم پیدا میشود بگذارید با یک مثال توضیح دهم
به نظر شما نیاز به نوشابه امری حقیقی و فطری است یا موضوعی ثانویه است؟ چرا آن قدر نوشابه های متنوع در جامعه تولید میشود؟ چون انسان در وجودش نیاز به آب دارد. وقتی بشر نیاز به آب پیدا کرد عده ای انسان منفعت طلب می خواهند این نیاز را در سیطره ی خودشان بگیرند و بر اساس آن منافع خود را به دست بیاورند؛ لذا شما میبینید در خصوص همین یک نیاز ساده هزاران کارخانه تولید نوشابه ساخته میشود و حتی در بعضی از موارد نوشابه هایی به انسان میدهند که به شدت مضر است.
در خصوص موسیقی هم همین اتفاق افتاد نیازی در انسان وجود داشت که دارای سطح مشخصی هم بود. عده ای برای منافعشان روی آن دست گذاشتند و دیدند که اگر این نیاز در همین حد باقی بماند نمیتوانند آن طور که باید به منفعت برسند. پس از این نیاز استفاده کردند و نیازهایی کاذب به وجود آوردند لذا مجموعه هایی شکل گرفت که هم این نیاز را بزرگ تر جلوه می دادند و هم در راستای آن نیاز سازی میکردند.