eitaa logo
⁦صدا و سیمای مرکز قم
7.9هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
29.7هزار ویدیو
297 فایل
کانال رسمی صدا و سیمای مرکز قم سایت مرکز قم qom.irib.ir آپارات aparat.com/qomirib ارتباط با ادمین @admin_qomirib
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 🌼 توي جبهه اين قدر به خدا مي رسي، مياي خونه يه خورده ما رو ببين. شوخي مي كردم. 🦋 آخر هر وقت مي آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس ها مي ايستاد به . ما هم مگر چه قدر پهلوي هم بوديم؟ 🌼 نصفه شب مي رسيد. صبح هم نان و پنير به دست، بندهاي پوتينش را نبسته، سوار ماشين مي شد كه برود. 🦋 نگاهم كرد و گفت «... وقتي تو رو مي بينم، احساس مي كنم بايد دو ركعت بخونم». 📚 يادگاران، جلد 2، كتاب شهيد محمد ابراهيم همت، ص 33. 🆔 @qomirib
🌹 🌹 💠 تا مهمان ها بيايند براي مراسم عقد، توي اتاق تنها بوديم. مُهر خواست. 🔸 گفتم «... تا نگيد چرا مي خوايد نماز بخونين نمي دم.» 💠 گفت «... خدا به من همسر داده. مي خوام بخونم». 📚 يادگاران، جلد 5، ص 47. 🆔 @qomirib
🌸 قرار بود تستی را در فضای باز انجام دهیم. همه چیز آماده بود که یک دفعه باران گرفت. به حاج حسن گفتیم: «امروز این تست را انجام ندهیم.» 🌼 گفت: «نمی شود، اگر هم جواب ندهد، مهم نیست، ولی این کار باید امروز انجام شود.» 🌸 آن روز شلیک انجام شد و حاج حسن اولین کسی بود که به سمت محل اجرای تست رفت. 🌼 تست با موفقیت انجام شده بود و بعد از او بقیه بچه ها هم آمدند. همه از خوشحالی همدیگر را در آغوش گرفتند. 🌸 حاج حسن همان جا، به عادت همیشه دو رکعت خواند. بعد بچه ها را برای صحبت کردن جمع کرد. 🌼 من پیش خودم گفتم: «الان حتما حاجی می خواهد حرف پاداش به بچه ها را بزند.» اما اصلا در این مورد حرف نزد و گفت: 🌸 «بچه ها! حالا که این تست با موفقیت انجام شده، یعنی خدا ما را نگاه کرده و به ما نظر دارد، پس بیاییم به هم قول بدهیم از این به بعد نمازمان را اول وقت بخوانیم.» 🌼 البته این را برای ما می گفت، چون خودش همیشه با بود و در هر شرایطی نماز اول وقتش ترک نمی شد. 📖 با دست‌های خالی، خاطراتی از ، صفحه ۹۳. 🆔 @qomirib