در دورانی که آغامحمدخان قاجار توسط کریم خان زند به شمیران تهران تبعید شده بود ، مقرری ناچیزی برای وی تعیین شد و در مضیقه بود به همین دلیل مجبور بود مایحتاج خود را بطور روزانه تهیه نماید و در محدوده ای که اجازه تردد داشت تنها یک بقالی وجود داشت و این بقال هم که شرایط آغامحمدخان را میدانست هر روز روغن سوخته بجای روغن سالم به وی میفروخت
خواجه تاجدار بعداز اینکه به سلطنت رسید به تهران آمده و دستور داد بقال مذکور را حاضر کنند و آن بخت برگشته را در ظرف پر از روغن سرخ نمود .
🔸🚪 @tarikhnegar 🚪🔸
چه شده؟ چکار می کنید؟ ای فرزندانِ من، ای پسرانم، من قذافی ام من رهبرم، چکار میکنید؟ مرا نکُشید!
من پدرِ شما هستم. من پدرِ ملت لیبی هستم. شما نباید با پدرتان اینچنین برخورد کنید!
اینها آخرین جملات معمر قذافی دیکتاتور لیبی قبل از مرگ بود.
وی این جملات را در حالی ادا میکرد که به دست نیروهای مردمی افتاده بود و تمام صورتش بواسطه مشت و لگد مردم خشمگینی که او را محاصره کرده بودند، خونین شده بود...
🔸🚪 @tarikhnegar 🚪🔸
نماز جماعت مسلمانان لشگر سیزدهم اس اس آلمان در سال 1943
لشکر خنجر از مارس تا دسامبر ۱۹۴۴ به کار گرفته شد. این لشکر به افتخار خنجری که پلیسهای ترک در قرونی که این منطقه بخشی از امپراتوری عثمانی بود حمل میکردند خنجر نامیده شد. این لشکر اولین لشکر غیر آلمانی وافن اساس بود، و تشکیل آن نشان دهنده بسط وافن اساس به یک نیروی نظامی چند قومی بود. این لشکر که از مسلمانان بوسنیایی (قومیت بوسنیاک) و برخی کاتولیکهای کروات و افسران یوگسلاو فولکسدویچه آلمانی (قومیت آلمانی) تشکیل شده بود سوگند وفاداری هم به آدولف هیتلر و هم به رهبر کروات آنتی پاولیچ را درخواست میکرد.
ظاهرا این عکس مربوط به بوسنیایی هایی است که در قالب یک لشکر اس اس با آلمان همکاری می کردند.
🔸🚪 @tarikhnegar 🚪🔸