پیوند دو دریا
پیامبر لبخندی زد و فرمود: «اکنون که پاسخ موافق من و دخترم را شنیدی، بگو برای ازدواج چه آورده‌ای؟ می‌دانی که هر دختری مهریه‌ای دارد و فاطمه نیز»
علی سر خود را به زیر انداخت و آرام گفت: «سر و جانم فدای رسول خدا! وضع زندگی مرا نیک می‌دانید. چیزی از مال و دارایی من بر شما پوشیده نیست، تمام سرمایه من در این دنیا یک قبضه شمشیر، یک شتر و یک زره است.»
پیامبر با همان چهره خندان گفت: بسیار خب! پس چندان هم تهیدست نیستی! اما شمشیرت را پیش خود نگاه دار که سخت به آن نیاز داری. تو مرد جنگ و جهادی و باید با این شمشیر در راه خدا بجنگی و دشمنان خدا را از پای درآوری. به آن شتر هم نیاز داری زیرا شتر ابزار کار و وسیله معاش توست. با آن برای نخلستان‌ها آب می‌بری و زاد و توشه سفرت را بر پشت آن حمل می‌کنی؛ اما این زره چندان به کار تو نمی‌آید. کسی که برای رضای خدا، تن و جان خود را به کام هزار خطر می‌اندازد و یک تنه بر لشکر مرگ می‌تازد به زره نیازی ندارد!»
چند خطی که باهم خواندیم از صفحه سی و دوم کتاب "پیوند دو دریا" نوشته محمد علی دهقانی بود. کتابی که به ماجرای ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهم السلام می‌پردازد. داستانی با روایت نو که در هر بخش ماجرا از زبان یک شخصیت روایت می‌شود و از خواستگاری اشراف و بزرگان قریش از حضرت فاطمه تا لحظه عروسی حضرت را با بیانی شیوا و مستند برای مخاطب خود شرح می‌دهد.
@qomkpf
دانلود