https://shad.ir/shohadaye_ghom کانال شهدای آموزش و پرورش قم در شاد

✅ مسؤولان وزارت آموزش و پرورش در «پای تخته» پاسخ می دهند. ✍️ به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان قم؛ برنامه «پای تخته» سلسله نشست های گفت وگو محور و انتقادی برای بیان عملکرد و دست آوردهای دستگاه تعلیم و تربیت کشور و پاسخگویی به انتقادات و سوالات معلمان و دانش آموزان می باشد که توسط مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش ‌و پرورش در مجله تصویری، خبری و تحلیلی نگاه برگزار و انتشار می یابد. تاکنون 5 برنامه «پای تخته» با موضوعات مختلف تولید شده و از طریق لینک های زیر در دسترس است. 1️⃣ برنامه اول با موضوع آموزش و پرورش استثنایی، با حضور سید جواد حسینی، معاون وزیر و رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور https://www.aparat.com/v/VSg8Y 2️⃣ برنامه دوم با موضوع سوادآموزی، با حضور شاپور محمدزاده، معاون سوادآموزی وزارت آموزش و پرورش https://www.aparat.com/v/i3tev 3️⃣ برنامه سوم با موضوع شورای عالی آموزش و پرورش، با حضور محمود امانی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش https://www.aparat.com/v/vHn0J 4️⃣ برنامه چهارم با موضوع آموزش متوسطه، با حضور علیرضا کمره ای، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش https://www.aparat.com/v/JUVsI 5️⃣ برنامه پنجم با موضوع سنجش و امتحانات، با حضور خسرو ساکی، رییس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش https://www.aparat.com/v/hDdup https://sapp.ir/farhangiansemnan

متولدین اسفندماه دبستان هاجر ناحیه۲

تلفیق ریاضی وورزش آموزش جدول ضرب فاطمه خانم چزانی کلاس پنجم مدرسه امام حسن مجتبی مربی ورزش :خانم رسولی

#نهج_البلاغه حکمت ۴٧٧ نهج البلاغه: نکوهش کوچک شمردن گناه   وَ قَالَ (عليه السلام): أَشَدُّ الذُّنُوبِ، مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ. بزرگ ترين گناه (اعتقادى): و درود خدا بر او، فرمود: سخت ترين گناهان، گناهى است كه گناهكار آن را سبك شمارد. آموزشگاه پسرانه حاج حبیب الله زیرک۲ ╔═ 🌼 ══💔══ 🌸⚘ ═╗‌‌‌‌ @yavaraneqoran ╚═ ⚘🌸 ══💔══ 🌼 ═╝

#رجب🌹 📙 کتاب « #ماه_رجب ماه یگانه شدن با خدا» ✍️ به قلم استاد اصغر طاهر زاده کتابخانه مجازی دبستان الغدیر۱/ناحیه ۲

شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره . دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد . امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم ! امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند ! پس از این گفته امیر دستور داد سر آن مرد را بزنند! از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو بهر دنیا نقد ایمان می دهی گوهری دارب و ارزان می دهی #معصومه_صالحی #دهم_تجربی #مدرسه_بنت_الهدی_صدر ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌