چند توصیۀ قلمی به دوستان جوان
۱. چه و چگونه
هر متنی که خواندید و بر دل شما نشست، همه یا بخشهایی از آن را دستکم دوبار بخوانید. خوانش دوم و سوم، چشم شما را به ظرایف و دقایقی از متن باز میکند که در خوانش اول به چشم نمیآید. بار اول میخوانیم که بدانیم نویسنده «چه» گفته است؛ اما اینکه «چگونه» نوشته است، در خوانش دوم صید میشود.
۲. چارچشمی
پس از آنکه یادداشت یا مقاله یا کتاب خود را نوشتید، چارچشمی در آن بنگرید؛ یعنی حداقل چهار بار آن را بخوانید و هر بار با چشمی. بار اول را وقف غنیسازی متن کنید؛ بار دوم از چشم منتقد در متن خویش بنگرید تا بتوانید کاستیها و ناراستیهای آن را ببینید؛ بار سوم با چشم مخاطب متوسط و حواسپرت بخوانید تا ابهامها و اغلاقهای نوشتارتان را بیابید و بستُرید. چهارمبار را به نیت نازککاری و غلطزدایی از صورت متن بخوانید.
۳. گشودگی به اندیشههای دیگران
دربارۀ هر چه مینویسید، غیر از مراجعه به منابع و آثار مرتبط، حتما با چند نفر دربارۀ آن گفتوگو کنید. و اگر کسی را برای گپوگفت نیافتید یا نیازی به آن ندیدید، دستکم با خودتان گفتوگو و محاجّۀ طولانی کنید. نوشتن، ورود به میدان مین است. تنها و بیکس وارد این میدان خطرناک نشوید.
۴. احترام به شعور مخاطب
من عاملی را نمیشناسم که به اندازۀ احترام به شعور مخاطب در توفیق متن مؤثر باشد. کسی که به شعور مخاطب احترام میگذارد، سخن تکراری نمیگوید، مغلطه نمیکند، بیمایه نمینویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها میشمارد، جانب حقیقت را فرونمیگذارد، فروتن است و هیچ نوشتهای را بدون غلطگیریهای مکرر و بدون اطمینان از پاکیزگی آن، منتشر نمیکند.
۵. آهستگی
هیچکس از راه پُرنویسی و پُرچانگی به جایگاهی بلند نرسیده است و اگر هم برسد، زودا که سرنگون گردد.
۶. پیوستگی
اگر هوای نویسندگی در سر دارید، نباید روزی بر شما بگذرد که در آن چند سطری ننوشته باشید؛ هرچند برای خویش و نه برای انتشار.
۷. مثنویخوانی
همچنان معتقدم که خواندن هیچ کتابی به اندازۀ مثنوی مولانا، قلم را قدرتمند و چابک نمیکند. من هیچگاه فرصت نکردم که دلایلم را دربارۀ این توصیه بهتفصیل بنویسم. اینجا همینقدر میگویم که زبان فارسی در کمتر اثری به اندازۀ آثار مولانا زنده و پویا است. انس با این زبان نیرومند، قلم را برای خلاقیتهای بسیار مستعد میکند. تقلید از او و از هیچ کس دیگر جایز نیست؛ اما بیگانگی از سرمایههای پیشینی، ابتری و سترونی است.
رضا بابایی
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی خوانی
🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا
🔹استاد: علی حیدری یساولی
🔸زمان: شنبه ها ساعت۱۹
🔹 جلسه سوم: شنبه ۲۸آبان ۱۴۰۱
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر،نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوع مهر
🔹حضور برای عموم علاقه مندان بلامانع است
کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
کانال «کانون نویسندگان قم»، مدرسۀ مجازی ادبیات و هنرِ متعهد است و نیز فرصتی است برای همدلی و همراهی بیشتر استادان و هنرجویان.
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢گزارش تصویری جلسه سوم «شرح مثنوی»
شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱
دانشگاه طلوع مهر
#مثنوی
🔸کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی خوانی
🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا
🔹استاد: علی حیدری یساولی
🔸زمان: شنبه ها ساعت۱۹
🔹 جلسه چهارم: شنبه۵ آذر ۱۴۰۱
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر،نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوع مهر
🔹حضور برای عموم علاقه مندان بلامانع است
کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢 رفیقبازی در میان کلمات
رسانهها در... بیماری تجملگرایی مؤثرند.
در جملۀ بالا، جای سهنقطه، میتوانیم کلمۀ «گسترش» را بگذاریم و نیز کلمۀ «شیوع» را:
رسانهها در گسترش بیماری تجملگرایی مؤثرند.
رسانهها در شيوع بیماری تجملگرایی مؤثرند.
کدام بهتر است؟ «گسترش»، فارسی است و نیز امروزیتر و شیکتر. «شیوع»، عربی است و بیریخت؛ حرف آخر آن هم سخت تلفظ میشود. اما در همنشینی «شیوع» با «بیماری»، لطفی است که در پیوست «گسترش» به «بیماری» نیست؛ زیرا مردم نمیگویند «گسترش بیماری»؛ میگویند «شیوع بیماری»؛ بر خلاف «گسترش آگاهی» که بهتر از «شیوع آگاهی» است. از همنشینیهای دیگر هم میتوان فهمید که مردم کلمۀ شیوع را بیشتر برای امور منفی(مانند بیماری) به کار میبرند؛ اما به «گسترش» هم نقش منفی میدهند و هم نقش مثبت. بله؛ اگر در جملۀ «رسانهها در ... بیماری تجملگرایی مؤثرند» تجملگرایی به بیماری تشبیه نشده بود، گسترش بهتر از شیوع بود: «رسانهها در گسترش تجملگرایی مؤثرند.» اما کلمۀ «بیماری» با «شیوع» رفیق است، نه با «گسترش».
نویسنده، اگر به کلمه نگاه کند، باید «گسترش» را برگزیند، اما جادوی همنشینی و رسم رفيقبازی ميان كلمات، او را وادار میکند که ترکیب و مجموعهای از الفاظ را در نظر بگيرد. این، یکی از تفاوتهای نویسندگان نوقلم با نویسندههای حرفهای است که کلمه را برای جمله میخواهند، نه جمله را برای کلمه.
🔹رضا بابایی
در انگلیسی به این هم نشینی و رفاقت کلمات با هم میگویند collocation.
دیکشنری های مخصوص این کار هم دارند که در نویسندگی حرفه ای یار و یاور است. من چند تایش را دارم. مفیدند.
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢گزارش تصویری جلسه چهارم «شرح مثنوی»
شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱
دانشگاه طلوع مهر
#مثنوی
🔸کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢 از رویِ دستِ ویراستار
🔸منبع: کتاب طریق ویرایش
🔸کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢لینک فیلم کامل جلسه سوم«شرح مثنوی»
👇👇
http://qomqalam.ir/5232-2/
شنبه۲۸ آبان ۱۴۰۱
دانشگاه طلوع مهر
#مثنوی
🔸کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢نقشۀ جمله مهمتر از کلمات
من نمی دانم در خانهسازی، مصالح ساختمانی مهمتر است یا نقشۀ مهندسی؛ ولی مطمئنم در «جملهسازی» نقشۀ جمله مهمتر از کلمات(مصالح) آن است. بیشتر نویسندگان، بهویژه تازهکاران، به کلمات بیشتر از جمله اهمیت میدهند؛ اما مهارت نویسندگان بزرگ، بیشتر در جملهسازی و خلق پاراگرافهای استوار و سنجیده است. بسا واژههای شیک و زیبا که در جمله، هدر رفتهاند و بسا جملههای قوی که با واژهای معمولی و تکراری ساخته شدهاند. مهم، هندسۀ جمله است و در هندسۀ جملات، هیچچیز به اندازۀ تنوع، اهمیت ندارد. چون نویسنده، باید پیدرپی جمله بسازد و اگر هندسۀ همۀ جملاتش، شبیه هم باشد، گویی خواننده را به گشتوگذار در میان آپارتمانهای یکدست و همشکل مجتمع ساختمانی اکباتان یا مانند آن برده است! خستهکننده نیست؟ اگر نویسندهای در یک صفحه، بیست جمله بنویسد و در همۀ آنها، از نقشههای ساده و ابتدایی در جملهسازی استفاده کند، خواننده را در پایین صفحه، بیحوصله میکند. به همین دلیل است که گاهی جملهای ضعیف، اما با نقشهای متفاوت، بهتر از جملهای قویتر اما با نقشۀ تکراری است.
مثال:
اگر نویسندهای بخواهد خبر از خوی اجتماعی انسان بدهد، سادهترین و نخستین نقشهای که برای جملهسازی به ذهنش میرسد، این است: «در میان همۀ موجودات زنده، فقط انسان خوی اجتماعی دارد.» گاهی هم اندکی به جمله قر و قمیش میدهد و مینویسد: «در میان همۀ موجودات زنده، فقط انسان از خوی اجتماعی برخوردار است.» این نوع جملهسازی، از قضا بهترین شیوۀ نوشتن است. مشکل این است که تکرار آن در جملههای بعد، خواننده را خسته میکند. اگر بخواهیم دستی در نقشۀ آن جمله ببریم، اینگونه هم میتوان نوشت:
ــ خوی اجتماعی، مرز میان انسان و حیوان است.
ــ انسان، یعنی حیوان به اضافۀ خوی اجتماعی.
ــ حیوان با خوی اجتماعی، انسان میشود و انسان بدون آن، تفاوت چندانی با حیوان ندارد.
ــ خوی اجتماعی است که انسان را انسان میکند و از جنگل به شهر میآورد.
ــ خوی اجتماعی در انسان، مانند تجرد در فرشتگان و پرواز برای پرندگان است؛ یعنی چنانکه فرشته بدون تجرد فرشته نیست و پرنده بدون پرواز پرنده نیست، انسان نیز بدون خوی اجتماعی، انسان نیست.
مثال دیگر:
«عشق، آلودگیهای روح را میبرد.»
ــ عشق، روح را تصفیه میکند.
ــ عشق، دشمن آلودگیهای روحی و رذایل اخلاقی است.
ــ عشق، روح را صفا میبخشد و دل را جلا.
ــ از برکات عاشقی، صفای باطن است.
ــ وارستگی، ارمغان عشق برای روح است.
ــ عشق، گرمابۀ روح است.
ــ نشان عاشقی، صفای باطن است و پاکی روح.
ـ مولوی، عشق را «طبیب جمله علتها» میخواند؛ چون میدانست که در آتش عشق، اثری از آلودگیها نمیماند.
...
همچنانکه جمله، مهمتر از کلمه است، پاراگراف، از جمله هم مهمتر است. در واقع، نویسندۀ خوب، کسی است که پاراگرافهای نغز، سنجیده و پیشبرنده مینویسد؛ هرچند با کلمههای معمولی و با جملههای نه چندان قوی و حرفهای. مهارت پاراگرافنویسی، سختترین بخش آموزش نویسندگی است که از قضا کمتر به آن توجه میشود؛ زیرا بهشدت تجربی است و آموزشناپذیر. آموزشگاه موفق در پاراگرافنویسی، درنگ در آثار نویسندگان حرفهای است.
🔹رضا بابایی
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی خوانی
🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا
🔹استاد: علی حیدری یساولی
🔸زمان: شنبه ها ساعت۱۹
🔹 جلسه پنجم: شنبه۱۲ آذر ۱۴۰۱
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر،نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوع مهر
🔹حضور برای عموم علاقه مندان بلامانع است
کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢لینک فیلم کامل جلسه چهارم «شرح مثنوی»
👇👇
http://qomqalam.ir/5232-4/
شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱
دانشگاه طلوع مهر
#مثنوی
🔸کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی خوانی
🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا
🔹استاد: علی حیدری یساولی
🔸زمان: شنبه ها ساعت۱۹
🔹جلسه ششم: شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوع مهر
🔹حضور برای عموم علاقه مندان بلامانع است
کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢راز قلم
متن اصلی:
«هرچه میزان سواد مردم در جامعهای کمتر باشد، سطح عمومی بهداشت در آن جامعه کاهش بیشتری مییابد.»
بازنویسی:
«هرچه میزان سواد مردم در جامعهای کمتر باشد، سطح عمومی بهداشت در آن جامعه کمتر میشود.»
در بازنویسی، عبارت «کاهش بیشتری مییابد» به «کمتر میشود» تغییر یافته است و این تغییر، مهمترین و انقلابیترین و شایستهترین رخداد ممکن در جملهنویسی است. زیرا عیبِ «کاهش بیشتری مییابد» نسبت به «کمتر میشود» تنها در این نیست که یک کلمه اضافه دارد. عیب اصلی این جمله، در غیر طبیعی بودن آن است و در جملهسازی، هیچ گناهی بزرگتر از این نیست که از ساختار طبیعی کلام فاصله بگیریم. کسی که «کمتر میشود» را بر «کاهش بیشتری مییابد» و «خرید» را بر «خریداری کرد» و «کُشت» را بر «به قتل رساند» و «خواند» را بر «مورد مطالعه قرار داد» ترجیح میدهد، به راز قلم پی برده است. قلم، صدها راز و رمز دیگر دارد، اما هیچیک بر طبیعی بودن مقدم نیست.
رضا بابایی
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی خوانی
🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا
🔹استاد: علی حیدری یساولی
🔸زمان: شنبه ها ساعت۱۹
🔹جلسه هفتم: شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوع مهر
🔹حضور برای عموم علاقه مندان بلامانع است
کانون نویسندگان قم
https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom