6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیات_زندگی
🌱زندگی قرانی بر اساس
آیات قرانکریم
☘ایات زندگی در #جزءهفده ✅
♦️با مترجمی زبان قرآن، قرآنی زندگی کنیم
#آیات_زندگی
#کلیپ_تصویری
#سبک_زندگی_قرآنی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/qorantazohur
جهت کسب اطلاعات بیشتر
@M_kish
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیات_زندگی
🌱زندگی قرآنی بر اساس
آیات قرانکریم
♦️با مترجمی زبان قرآن، قرآنی زندگی کنیم
#آیات_زندگی در #جزهجده
#کلیپ_تصویری
#سبک_زندگی_قرآنی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/qorantazohur
جهت کسب اطلاعات بیشتر
@M_kish
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیات_زندگی
🌱زندگی قرانی بر اساس
آیات قرانکریم
☘آیات زندگی در #جزء۱۹ ✅
♦️با مترجمی زبان قرآن، قرآنی زندگی کنیم
#آیات_زندگی
#کلیپ_تصویری
#سبک_زندگی_قرآنی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/qorantazohur
جهت کسب اطلاعات بیشتر
@M_kish
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_نهم
#کیف_سنگین_عروس!
💟امین همیشه عادت داشت کیف مرا نگه دارد، میگفت «سنگین است!!»
یادم است در مراسم عروسی هم کیف کوچک مرا نگه داشته بود.
آنقدر این کار را ادامه داد که فیلمبردار شاکی شد و گفت:
«آقای داماد کیف خانمتان را به خودش بدهید. شما داماد هستید!»
امین به او گفت «آخر کیفش سنگین است.» فیلمبردار با عصبانیت گفت:
«این کیف که دیگر سنگینی ندارد!!»
⭐بعدها هرکس زندگی خصوصی مارا میدید برایش سخت بود باور کند مردی با اینهمه سرسختی و غرور، چنین خصوصیاتی داشته باشد. امین همیشه میگفت:
«مرد واقعی باید بیرون از خانه شیر باشد و در خانه موش».
🍃موضوع این نبود که خدایی نکرده من بخواهم به او چیزی را تحمیل کنم یا با داد و بیداد موضوعی را پیش ببرم، خودش با محبت مرا در به اسارت خودش درآورده بود. واقعا سیاست داشت در مهربانیش.
✳معمولاً سعی میکردیم برای هم وقت بگذاریم بسیاری از کارها را با هم انجام میدادیم حل جدول، فیلم دیدن و...دوستانش به خاطر دارند که همیشه امین یک کولهپشتی سنگین با خودش به محل کار میبرد و به خانه میآورد.
✔به او میگفتم «اگر این کوله به درد خانه میخورد بگذار اینجا بماند اگر هم وسایل اداره است با خودت خانه نیاور، کولهات خیلی سنگین است.» چیزی نمیگفت یکی از دوستانش هم که از او پرسیده بود به او گفته بود خانه ما کوچک است همسرم اذیت میشود کتابهای من را جا به جا کند.
👌امین از آنجا که برای زمانهایش برنامهریزی داشت، میخواست اگر فرصتی در محل کار پیش آمد مطالعه کند و اگر لحظهای در خانه فرصتی پیش آمد از آن هم بینصیب نماند.
💟علاقه عجیبی به زن و زندگی داشت و واقعاً وابستگی خاصی به هم داشتیم، شاید بیش از حد....
✔حتی بعد از عروسی هم خرید هدایایش ادامه داشت.
اصلاً اگر دست خالی میآمد با تعجب میپرسیدم برام چیزی نخریدی؟! میگفت «فکر میکنی یادم میرود برایت هدیه بخرم؟ برو کولهام را بیاور...»
حتماً چیزی در کولهاش داشت؛ مجسمه، کتاب، پاپوش یا هر چیز دیگر... خیلی زیاد وابستهاش بودم.
#داستان_واقعی_شهید_امین_کریمی
ادامه دارد.....
مترجمی زبان قرآن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/qorantazohur
جهت کسب اطلاعات بیشتر
@M_kish