eitaa logo
کِرِنسیا🪽
476 دنبال‌کننده
1هزار عکس
470 ویدیو
1 فایل
اینجا؟! تراوشات ذهن یک بیبلیوفیل آغشته به خاطرات شروع؟! شانزدهمین روز،از سومین ماه ¹⁴⁰² کپی؟! نه دیگه،دارم زحمت میکشم!
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح بخیر رفیق..
داشت در یک عصر پاییزی زمان می ایستاد داشت باران در مسیر ِناودان می ایستاد
با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛ چای می نوشید و قلب استکان می ایستاد !
در وفاداری اگر با خلق می سنجیدمش روی سکوی نخست این جهان می ایستاد :)
یک شقایق بود بین خارها و سبزه ها گاه اگر یک لحظه پیش دوستان می ایستاد
در حیاط خانه گلها محو عطرش می شدند ابر، بالای سرش در آسمان می ایستاد!
موقع رفتن که می شد، من سلاحم گریه بود هر زمان که دست می بردم بر آن، می ایستاد
*موقع رفتن که می شد طاقت دوری نبود جسممان می رفت اما روحمان می ایستاد..
از حساب ِعمر کم کردیم خود را، بعدِ ما ساعت آن کافه، یک شب در میان می ایستاد
قانعش کردند باید رفت؛ با صدها دلیل باز با این حال می گفتم بمان، می ایستاد..
ساربان آهسته ران کارام جانم می رود نه چرا آهسته؟ باید ساربان می ایستاد!
باید از ما باز خوشبختی سفارش می گرفت باید اصلا در همان کافه زمان می ایستاد..
شکست عشقی بده...ولی تا حالا تو مجلس ختم خندت گرفته نتونی جلوشو بگیری؟
`هیچ هیچم هیچ هیچم هیچ هیچ! هیچ دانے کار هیچت خورده پیچ؟
عشق‌صیدی‌ست‌که‌تیرت‌به‌خطاهم‌برود لذتش‌کنج‌دلت‌تا‌به‌ابد‌خواهَد‌ماند . . .
به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد
کِرِنسیا🪽
حقیقتا شعرهای فاضل نظری خیلی به دل میشینه🙂🌱
‌هرگاه یک نگاه به بیگانه می‌کنی خون مرا دوباره به پیمانه می‌کنی ای آنکه دست بر سر من می کشی! بگو فردا دوباره موی که را شانه می کنی؟؟ گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن باشد، ولی نصیحتِ دیوانه می‌کنی [ای عشقِ سنگدل، که به آیینه سر زدی در سینه‌ی شکسته‌دلان خانه می‌کنی؟] بر تن چگونه پیله ببافم... که عاقبت چون رنگ رخنه در پر پروانه می‌کنی عشق است و گفته‌اند که یک قصه بیش نیست، این قصه را به مرگ خود افسانه می‌کنی
🤍☁️
باشه ولی چایی سبز فقط در شرایطی باعث لاغری میشه که خودت بری کوه بچینی بیاری دم کنی. ‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍
نصف خاطراتِ جذاب خانواده‌ی ما با این شروع میشه: "تو هنوز به دنیا نیومده بودی"😐🚶‍♀
باشه ولی اونایی که وقتی ناراحتو عصبی میشن معده درد میگیرن خیلی گناه دارن.🚶‍♀