eitaa logo
"شهامت پرسش"
200 دنبال‌کننده
60 عکس
6 ویدیو
3 فایل
اینجا آموخته‌هایتان را به هم می‌ریزم. کانال محمدمظفرپور برای معرفی کتاب‌های خود و کتاب‌هایی که بدان‌ها علاقه دارد. آیدی من: M_Mozaffarpour
مشاهده در ایتا
دانلود
مصرف بیش از اندازه آنتی‌بیوتیک‌ها باعث می‌شود باکتری‌ها نیز مقاوم‌تر شوند. امروزه 70درصد میکروب‌هایی که عامل بیماری‌های ریوی شناخته می‌شوند در برابر درمان مقاوم شده اند. این افزایش مقاومت باکتری‌ها داروسازی را وادار می‌کند تحقیقات گسترده‌تری برای کشف آنتی‌بیوتیک‌های جدید انجام دهد. کشف این مولکول‌های جدید مستلزم طی فرآیندی طولانی، دشوار و پرهزینه است. (در حدود 600 میلیون دلار برای هر مولکول) سال‌هاست که هیچ آنتی‌بیوتیک جدید ویژه‌ای به بازار نیامده است. در عوض، هر روز ترکیبات دارویی قوی‌تری تولید می‌شوند که باکتری‌ها را مقاوم‌تر کرده و مواد سمی بیشتری تولید می‌کنند. سوالات مهمی مانند علت عفونت‌های ریوی یا عفونت گوش میانی را نمی‌توان صرفا با استناد دادن به میکروب‌ها به عنوان عواملی کشنده و سپس از بین بردن آن‌ها پاسخ داد. با این حال مردم همچنان میکروب‌ها را متهم می‌کنند چرا که اسیر برداشت خود از میکروب به عنوان یک دشمن و در واقع اسیر بینشی محدودنگر هستند که انگشت اتهام را صرفا به سوی میکروب‌ها نشانه رفته است. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
وقتی قرار است شرکتی داروی ساخت خود را آزمایش کند باید دو گروه مشابه آزمایشی را در نظر بگیرد و داروی خود را روی یک گروه آزمایش کند و روی گروه دیگر آزمایش نکند و سپس با مقایسه نتایج، کیفیت عملکرد داروی خود را محک بزند. حال اگر این شرکت بخواهد کیفیت داروی خود را با دیگر داروهای مشابه موجود در بازار مقایسه کند به چند روش می‌تواند دست به تقلب بزند: • داروی رقیب را از بین داروهای ضعیف انتخاب کند که کارایی چندانی ندارند و درنتیجه در مقایسه، کیفیت داروی خودش بیشتر نشان داده شود • دوز کمی از داروی رقیب را انتخاب کند طوری که داروی رقیب در مقایسه ضعیف‌تر جلوه کند • دوز زیادی از داروی رقیب را انتخاب کند طوری که داروی رقیب شدیداً سمی جلوه کرده و درنتیجه میزان سمی بودن داروی خودش در مقایسه کمتر به نظر برسد • شاخصه‌های چندگانه‌ای (مانند میزان دوام دارو، کاهش فشارخون و ...) را برای ارزیابی کیفیت دارو در نظر گرفته و از بین این شاخصه‌ها، فقط آن‌هایی را که نتایج مطلوبی داده‌اند منتشر کند • آزمایش‌هایی را روی داروی خود انجام دهد که تفاوت نتایج حاصل از آن‌ها با نتایج حاصل از داروهای رقیب ناچیز باشد (تا داروی رقیب کم‌اهمیت‌تر به نظر برسد و معلوم شود این دارو نیز دست‌کمی از داروهای رقیب خود ندارد. در واقع یعنی جنبه‌هایی از دارو را لحاظ کند که کارایی آن با داروهای رقیب تفاوت چندانی ندارد و در عوض از پرداختن به سایر جنبه‌های دارو که در مقایسه با داروهای رقیب ضعیف‌تر هستند چشم‌پوشی شود.) • آزمایش‌های خود را در مراکز مختلف آزمایشگاهی انجام دهد و نتایج مراکزی را برای انتشار انتخاب کند که به نتیجه مدنظر شرکت نزدیک‌تر باشند. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
دانشمندان بارها اعلام کرده‌اند که حداقل در سیصدسال گذشته، بیشترین احتمال وقوع همه‌گیری‌های جهانی آنفلوانزا در زمان اوج فعالیت مغناطیسی خورشید بوده که در نقطه اوج چرخه یازده ساله خورشیدی اتفاق می‌افتد. آخرین مورد از این هشدار در سال 2001 به وسیله کِن تَپینگ ستاره‌شناس کانادایی و دو پزشک اهل بریتیش‌کولومبیا صادر شد. این روند، تنها جنبه گیج‌کننده این بیماری برای ویروس‌شناس‌ها نیست. در 1992 دکتر اِدگار هوپ سیمپسون از مسئولین ارشد جهان در حوزه همه‌گیرشناسی آنفلوانزا کتابی منتشر کرد و در آن به بررسی دانسته‌های ضروری شناخته‌شده راجع به این بیماری پرداخت. او در کتاب خود اشاره کرده بود که این دانسته‌ها موید انتقال این بیماری از طریق تماس مستقیم فرد به فرد نیستند. مدتها بود که مساله آنفلوانزا، دکتر هوپ سیمپسون را حیران کرده بود. این حیرت در واقع از زمانی شروع شد که او در ماجرای همه‌گیری آنفلوانزا در سالهای 1932 و 1933 به عنوان یک پزشک عمومی جوان به معالجه بیماران مبتلا در دورسِت انگلستان می‌پرداخت. در این همه‌گیری، برای اولین بار، ویروسی که مرتبط با این بیماری دانسته می‌شد ایزوله گردید. با این حال اما او در طول دوره حرفه‌ای 71 ساله خود هیچ گاه پاسخی برای سوالاتش پیدا نکرد... در سال 1836 هاینریش شوایخ مشاهده کرد که همه فرآیندهای فیزیولوژیک، برق تولید می‌کنند. در همین راستا بود که او این ایده را مطرح کرد که اختلال الکتریکی جو شاید مانع از تخلیه الکتریکی بدن می‌شود. او ادعایی را که در آن زمان رایج بود تکرار می‌کرد که انباشت الکتریسیته در بدن باعث بروز علایم آنفلوانزا می‌گردد. تاکنون کسی این ادعا را رد نکرده است. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
از 1645 تا 1715 یعنی دوره زمانی که ستاره‌شناسان، آن را "کمینه ماندِر" می‌نامند، خورشید چنان بدون فعالیت شده بود که هیچ لکه‌ای بر سطح آن دیده نشد و شب‌ها نیز در قطب اثری از شفق قطبی نبود طوری که طبق یک سخن قدیمی کانادایی، اگر نوری در آسمان دیده می‌شد مردم فرار می‌کردند. جالب این که در این مدت، هیچ موردی از همه‌گیری جهانی آنفلوانزا هم گزارش نشده است. در 1715 لکه‌های خورشیدی پس از یک عمر غیبت، دوباره ظاهر شدند. در سال ۱۷۱۶ ادموند هالی ستاره‌شناس مشهور انگلیسی در شصت سالگی، توصیفی چشمگیر از نورهای شمالی ارایه کرد. اولین بار بود که او چنین چیزی می‌دید. با این حال اما خورشید هنوز کاملا فعال نشده بود. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
تا پیش از دهه شصت قرن نوزهم، دیابت چنان نادر بود که پزشکان به ندرت در طول‌عمر حرفه‌ای خود، بیش از یک یا دو بیمار دیابتی را معاینه می‌کردند. ویژگی‌های این بیماری نیز تغییر کرده‌اند: زمانی دیابتی‌ها افرادی بسیار لاغر بودند و افراد چاق هرگز به آن دچار نمی‌شدند. در آن روزها، ناراحتی قلبی، بیست و پنجمین بیماری شایع محسوب می‌شد و در رده‌بندی، بعد از غرق شدن تصادفی قرار می‌گرفت. ضمن این که این بیماری در نوزادان و افراد مسن رخ می‌داد و بسیار بعید بود که دیگر رده‌های سنی به ناراحتی قلبی مبتلا شوند. سرطان هم بسیار بسیار نادر بود. جالب این که حتی مصرف تنباکو نیز در دوره قبل از برق‌کشی جهان، باعث سرطان ریه نمی‌شد. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
این روزها سالگرد چندین اتفاق بزرگ در طول هشت سال جنگ ایران و عراق است. در همین راستا دو سه مطلب کوتاه مربوط به ترجمه یکی از اسناد سازمان سیا که در سال 2013 از رده‌بندی خارج شد را در کانال ارایه می‌کنم.
سرهنگ ریک فرانکونا بازنشسته نیروی هوایی آمریکا که در 1988 وابسته نظامی آمریکا در بغداد بود به فارین‌پالیسی گفت که در سال 1987 (اواخر سال 1366 شمسی) ماهواره‌های شناسایی سیا متوجه شدند ایران تعداد زیادی نیرو و تجهیزات در شرق بصره مستقر کرده و قصد دارد از شکاف موجود بین خطوط دفاعی عراق در جنوب شرق بصره بهره ببرد. این شکاف بین محل استقرار سپاه سوم عراق در شرق بصره و سپاه هفتم این کشور قرار داشت که در جنوب شرق این شهر و در فاو و اطراف آن مستقر بود. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دادند که ایران، تجهیزات مهندسی و پل‌سازی خود را مخفیانه به مقابل این شکاف انتقال داده است و از این رو این نقطه، محل اصلی عملیات سالانه بهاری ایران خواهد بود. تحلیلگران نهاد اطلاعاتی پنتاگون موسوم به DIA در گزارشی فوق‌محرمانه با عنوان «در آستانه دروازه‌های بصره» نوشته بودند که این حمله، بزرگتر از حملات ایران در بهار سال‌های قبل و فرصتی بسیار مناسب برای نفوذ به خطوط عراقی‌ها و گرفتن بصره خواهد بود. گزارش، هشدار داده بود که در صورت سقوط بصره، ارتش عراق متلاشی شده و ایران جنگ را خواهد برد. https://foreignpolicy.com/2013/08/26/exclusive-cia-files-prove-america-helped-saddam-as-he-gassed-iran/ @Question_the_Unquestioned
ریگان این گزارش را خواند و برای فرانک کارلوچی وزیر دفاع نوشت: «پیروزی ایران قابل قبول نیست.» در ادامه، تصمیمی رده بالا در دولت آمریکا گرفته شد که مسلما با تایید شورای امنیت ملی و سیا انجام شده بود. به DIA دستور داده شد تمام اطلاعات جزییِ خود درباره استقرار و تحرکات همه واحدهای نظامی ایران را به سرویس‌های اطلاعاتی عراق بدهد. این اطلاعات شامل تصاویر ماهواره‌ای و شاید مقادیری اطلاعات الکترونیک بود. تمرکز عمدتا روی شرق بصره بود. آژانس اطلاعات دفاعی DIA اطلاعات مربوط به محل استقرار تاسیسات لجستیکی ایران و توان و قابلیت نیروی هوایی و پدافند هوایی ایران را نیز دراختیار عراق قرار داد. فرانکونا اغلب، این اطلاعات را بسته‌های هدف‌گذاری می‌نامد که برای استفاده به وسیله نیروی هوایی عراق جهت نابودی این اهداف کارایی داشته‌اند. در ادامه، حمله با گاز سارین صورت گرفت. سیا تلفات ایران در هر یک از چهار حمله شیمیایی نهایی عراق را که قبل از هر حمله نظامی این کشور علیه ایران انجام شد بین صدها تا هزاران نفر برآورد می‌کند. طبق ادعای سیا، دوسوم همه سلاح‌های شیمیایی که عراق در کل جنگ استفاده کرد در 18 ماه آخر جنگ استفاده شدند. https://foreignpolicy.com/2013/08/26/exclusive-cia-files-prove-america-helped-saddam-as-he-gassed-iran/ @Question_the_Unquestioned
هوانگ وو سوک دامپزشک اهل کره جنوبی در ماه مه 2005 یادداشتی در نشریه ساینس منتشر کرد که در آن نشان داده بود چگونه برای اولین بار موفق شده سلول‌های بنیادی انسان را از جنین شبیه‌سازی‌شده استخراج نماید. از این کار به‌عنوان افتخاری جهانی و از هوانگ نیز به‌عنوان پیشتاز شبیه‌سازی یاد شد اما در اواخر همان سال معلوم شد کار هوانگ کاملاً جعلی بوده است. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
این واقعیت که نالی، چند ماهی و یک گنجشک را به کمک همین ابزار به کشتن داده بود مانع از هجوم مردم به سمت بازی با برق نشد. او در شهر ورسای و در حضور پادشاه، جریان برق را از بدن 240 سرباز گارد سلطنتی فرانسه که دست به دست هم داده بودند عبور داد. او آزمایش مشابهی را نیز روی راهبه‌های صومعه کارتوزین پاریس انجام داد. آن‌ها در حلقه‌ای به شعاع یک مایل جمع شده بودند و هر یک با سیم‌های آهنی به دیگری اتصال داشتند. این آزمایش چنان همه‌گیر شد که مردم گله می‌کردند که چرا باید برای لذت بردن از برق حتما در صف بایستند یا با یک پزشک مشورت نمایند. کم‌کم مردم تقاضا می‌کردند دستگاه‌های قابل حملی با قیمت مناسب تولید شوند تا هرکس بتواند به صورت خصوصی از این تفریح لذت ببرد. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
در سال 1971 ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور ایالات متحده در حضور مقامات بهداشت عمومی (خصوصاً ویروس‌شناسان) اعلام «جنگ با سرطان» کرد. جامعه پزشکی قول داد تا 1975 درمانی برای سرطان ارائه نماید. بااین‌همه اما بشریت همچنان چشم‌انتظار است. این در حالی است که به اذعان مرکز تحقیقات سرطان آلمان هیچ شاهدی مبنی بر نحوه به وجود آمدن سرطان وجود ندارد. نظریات غالب در مورد سرطان نیز تعارضات فاحشی دارند. باوجود این، صدها میلیارد دلار تاکنون به دامن تحقیقات مرتبط با سرطان سرازیر شده است. این تحقیقات به صورتی کاملاً یک‌طرفه روی تولید داروهای مؤثر جدید تمرکز کرده‌اند؛ روندی که سودهای کلانی را نصیب شرکت‌های دارویی، پژوهشگران و پزشکان می‌کند. ** تصویر، نیکسون را در ۲۳ دسامبر ۱۹۷۱ در حال سخنرانی درباره قانون ملی مبارزه با سرطان نشان می‌دهد. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
در قرن هجدهم، آزمایش برق روی موجودات زنده چنان در اروپا و آمریکا رواج یافت که باعث شد گنجینه ارزشمندی از دانش مربوط به اثرات این پدیده روی انسان‌ها، گیاهان و حیوانات جمع‌آوری شود. این دانش که کاملا به فراموشی سپرده شده است، بسیار گسترده‌تر و مفصل‌تر از دانسته‌های پزشکان امروزی راجع به برق است؛ این پزشکان روزانه شاهد آثار برق روی بیماران خود هستند بدون این که از وجود چنین دانشی اطلاع داشته باشند. این دانش در هر دو شکل رسمی و غیررسمی وجود دارد: نامه‌های شخصی افرادی که تجربه کار با برق داشته‌اند، متون نوشته شده در مجلات و روزنامه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های پزشکی، مقالات ارایه شده در نشست‌های علمی یا منتشر شده در مجلات علمی که به تازگی تاسیس شده‌اند. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
همون طور که قبلا وعده داده بودم، به لطف خدا و زحمت دوستان خانه اندیشه‌ورزان، لینک نشست تخصصی نقدوبررسی کتاب زمامداری توحش در آپارات قرار گرفت. حدود نیم ساعت آخر نشست، وبینار با حضور نویسنده است: https://www.aparat.com/v/TgnLj @Question_the_Unquestioned
پروفسور ادوارد کاس استاد پزشکی دانشگاه هاروارد در سخنرانی خود به مناسبت افتتاحیه همایش جامعه بیماری‌های واگیردار آمریکا در سال 1970 گفت که نباید دانشمندان علوم پزشکی و شکارچیان میکروب را برای مهار بیماری‌های بزرگی مانند سل، دیفتری، سرخک، سیاه‌سرفه یا عفونت‌های ریوی تحسین کرد چراکه داده‌های متقن نشان از آن دارند که نرخ مرگ‌ومیر ناشی از این به‌اصطلاح بیماری‌های عفونی، از اواسط قرن نوزدهم میلادی یعنی بسیار پیش از آنکه جامعه پزشکی و شکارچیان میکروب وارد عمل شوند، کاهش قابل‌توجهی داشته است. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
دوشن که به تفصیل از ساختار گوش اطلاع داشت، برای تبیین عملکرد یک عصب به نام طناب صماخی که از گوش میانی می‌گذرد، از تعدادی ناشنوا درخواست کرد داوطلبانه تحت چند آزمایش الکتریکی قرار بگیرند. بهبود تصادفی و غیرمنتظره شنوایی این افراد باعث شد ناشنوایان زیادی از او بخواهند برای درمانشان به پاریس بیاید. از این رو او با استفاده از همین ابزاری که برای تحقیق خود ساخته بود به درمان افراد دارای ناشنوایی عصبی پرداخت. ابزار ساخت او به راحتی در مجرای گوش قرار می‌گرفت و حاوی یک الکترود تحریک‌کننده بود. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
کری مولیس مخترع تستPCR، از دانشمندان برجسته قرن بیستم و برنده جایزه نوبل که در سال 2019 وفات یافت می‌گوید: «سال‌ها بعد، مردمی که به ما به چشم پیشینیان خود می‌نگرند، اعتقاد ما به ویروس HIV به‌عنوان عامل بیماری ایدز را به همان اندازه مسخره خواهند دانست که ما امروزه محاکمه گالیله صرفاً به این دلیل که ادعا می‌کرد زمین مرکز عالم نیست را مسخره می‌دانیم. این تأسف‌بار است که بسیاری از دانشمندان مطلقاً از این امتناع می‌کنند که شواهد موجود را بدون تعصب بررسی کنند تا ببینند آیا واقعاً ویروس HIV عامل بیماری ایدز است؟» ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
پنجاه سال قبل از اشپرنگر، یوهان لیندهولت پزشک سوئدی در استکهلم گزارش کرد که توانسته در یک دوره درمانی دوماهه، شنوایی چند بیمار را به صورت کامل یا جزیی بازگرداند. بیماران او عبارت بودند از: یک مرد 57 ساله که به مدت 32 سال ناشنوا بود، یک جوان 22 ساله که به تازگی شنوایی خود را از دست داده بود، یک دختر ۷ ساله که ناشنوا به دنیا آمده بود، یک جوان 29 ساله که از ۱۱ سالگی مشکل شنوایی داشت و مردی ناشنوا که در گوش چپ خود احساس وزوز می‌کرد. لیندهولت در گزارش خود نوشته بود: «همه این بیماران به کمک جریان ملایم برق اعم از جریان عادی یا باد الکتریکی درمان شدند.» ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
جراحان با استفاده از لارو حشرات به پاک‌سازی زخم‌هایی می‌پردازند که تمیز کردن آن‌ها بسیار سخت است. این لاروها صرفاً موادی را می‌خورند که مرده یا آسیب دیده باشند ولی به بافت سالم و زنده کاری ندارند. هیچ جراحی در جهان نمی‌تواند چنین زخم‌هایی را با این دقت و بدون خطر، تمیز کند. هنگامی‌که پاک‌سازی تمام شد این روند نیز متوقف می‌شود و لاروها هم دیگر چیزی نمی‌خورند چراکه دیگر چیزی برای خوردن نمانده است. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
هامبولت موفق شد یک مرغ سره خانگی در حال مرگ را نیز احیا کند. این پرنده که به پشت افتاده و چشمانش بسته شده بودند، هیچ واکنشی به تیزی سوزن یک سنجاق نشان نمی‌داد. پاهای پرنده هم رو به بالا مانده بودند. هامبولت می‌نویسد: «با عجله، یک قطعه کوچک روی را در نوک پرنده و یک قطعه کوچک نقره را هم در مقعدش قرار دادم و فورا به کمک یک میله آهنی، بین این دو قطعه فلزی ارتباط برقرار کردم. آن چه من را متعجب کرد این بود که در لحظه برقراری ارتباط، پرنده چشمانش را باز کرد، روی پاهایش نشست و بال زد. سپس به مدت شش یا هشت دقیقه نفس کشید و در نهایت نیز به آرامی جان داد.» ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
رابرت کندی برادرزاده جان اف کندی رییس‌جمهور سابق ایالات متحده وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری این کشور شد. او را می‌توان عملا یکی از پرچمداران واکسن‌ستیزی در جهان به شمار آورد. شاید بتوان گفت کندی از سال‌ها قبل برای این کار برنامه‌ریزی کرده و طرفدارانی هم در داخل و خارج این کشور پیدا کرده است. او در اوج کرونا در تظاهرات بزرگ ضدواکسن‌ها در برلین شرکت کرد. وی همچنین موسسه‌ای به نام Childrenhealthdefense را برای پیگیری عوارض واکسن‌ها راه‌اندازی کرده و کتابی ۸۰۰ صفحه‌ای را نیز علیه فائوچی منتشر کرد. روی کار آمدن چنین فردی فارغ از احتمال موفقیت وی در انتخابات، اثرات مهمی روی سیاست‌های داخلی و خارجی ایران و آمریکا خواهد داشت. https://m.youtube.com/watch?v=70jEwHF9lsE @Question_the_Unquestioned
در هشتم ماه مارس 1749 زلزله‌ای در لندن به وقوع پیوست. ویلیام استاکلی پزشک بریتانیایی که با عوارض جانبی الکتریسیته، آشنایی فراوانی داشت این گونه مشاهده کرده بود:« برخی احساس درد مفاصل، روماتیسم، بی‌حالی، سردرد، کمردرد، اختلالات عصبی و هیستریک داشتند... دقیقا مانند کسی که دچار برق‌گرفتگی شده که در برخی موارد معلوم شده می‌تواند کشنده هم باشد.» او چنین نتیجه گرفته بود که پدیده‌های الکتریکی، نقش مهمی در زلزله ایفا می‌کنند. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
در آلمان آمار مرگ‌ومیر ناشی از ابتلا به آبله از سال 1816 جمع‌آوری می‌شود. تا پایان دهه 60 قرن نوزدهم این میزان حدود شش‌صد مورد در سال بود. با اتمام این دهه و در سال‌های 1870 و 1871 این میزان ناگهان به حدود 85 هزار نفر یعنی چهارده برابر رسید. چه اتفاقی افتاده بود؟ آتش جنگ بین فرانسوی‌ها و پروس‌ها شعله‌ور شده بود و زندانیان فرانسوی در اردوگاه‌هایی در آلمان تحت بدترین شرایط خصوصاً از نظر تغذیه زندگی می‌کردند. درنتیجه تعداد مبتلایان به آبله در این اردوگاه‌ها ناگهان افزایش قابل ‌ملاحظه‌ای پیدا کرد. این در حالی بود که همه سربازان فرانسوی و آلمانی در برابر آبله واکسن ‌زده بودند. مردم آلمان نیز که در جنگ به سر می‌بردند به آبله مبتلا شدند درحالی‌که بعضی از آن‌ها نیز واکسن آبله دریافت کرده بودند. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات سروش @Question_the_Unquestioned
پنهانکار پاریس هم به لطف خدا چاپ شد. ماجرای اختلاف علمی لویی پاستور و آنتوان بشان و تقلب‌های علمی پاستور رو تو این کتاب بخونید. ترجمه محمد مظفرپور انتشارات کتاب فردا @Question_the_Unquestioned
یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ زیست‌شناسی که موضوع این کتاب نیز هست، به اختلاف‌نظر دو دانشمند فرانسوی یعنی «لویی پاستور» و «آنتوان بشان» مربوط می‌شود. پاستور، میکروب را «عامل بیماری» می‌دانست و نگاهی تقریباً ذات‌گرایانه داشت؛ اما بشان، میکروب را «حاصل بیماری» تلقی می‌کرد و درنتیجه می‌توان او را از محیط‌گرایان به شمار آورد. بر اساس ادعای این کتاب، بسیاری از افتخارات نسبت داده‌شده به پاستور یک افتضاح علمی بوده و معدود موفقیت‌های او در تحقیقاتش، حاصل جعل آثار علمی رقیب خود، آنتوان بشان هستند. به عقیدة نگارندگان این کتاب، رابطه دوستانه پاستور با دربار پادشاهی فرانسه و همچنین درآمدزایی نظریه میکروبی در پرتو ساخت واکسن و سرم، از عوامل برجسته شدن نظریه میکروبی و به حاشیه رفتن نظریه بشان بوده است، موضوعی که در این کتاب از آن با عنوان «نظریه شرایط بیماری» یاد می‌شود. این کتاب همچنین با پرداختن به این پرسش به تعارض ذات‌گرایی و محیط‌گرایی نیز توجه ویژه‌ای داشته است: «آیا واحد اولیه حیات باید یک موجود ساختارمند باشد یا یک موجود بسیط و بدون اجزا؟» مسئله‌ای که نظیر همان واحد اولیه ماده در فیزیک است. بشان میکروزیماها را واحد اولیه حیات می‌دانست و معتقد بود این ذرات می‌توانند در وضعیت مشخصی تکامل یابند و به باکتری تبدیل شوند و باکتری‌ها پس از تنزل در وضعیت دیگری، به حالت میکروزیما بازگردند،‌ بحثی که تفصیل بیشتر آن نیازمند روشن شدن ابعاد زیست‌شناختی ماجرا به دست زیست‌شناسان است. این اختلاف علمی، سرآغاز شکل‌گیری بحث‌هایی جدی دربارة چگونگی پیدایش بیماری‌های عفونی بوده که تا به امروز نیز ادامه داشته است و نقطه اوج آن در تشکیل گروه‌های مخالف واکسن در سراسر جهان مشاهده می‌شود. البته همة مخالفان واکسن، دشمن اصل نظریه میکروبی نیستند، ولی عمیق‌ترین لایة منتقدان واکسن را همین گروه تشکیل می‌دهند. بر اساس شواهد اجتماعی-تاریخی، قوی‌ترین مخالفان واکسن در بریتانیا بودند که توانستند پس از سال‌ها مبارزه، در سال 1953 میلادی (1332 شمسی) قانون واکسیناسیون اجباری را در این کشور لغو کنند. کتاب دوم در این مجلد با عنوان «پاستور یا بشان؟» را خانم «اثل هیوم» بریتانیایی در زمانی نوشته است که این افراد در تلاش برای تحقق اهداف خود بودند. دیگر اثر مهم دربارة تقلب‌های علمی لویی پاستور که ارزش بررسی دارد، کتابی با عنوان «دانش خصوصی لویی پاستور» ، نوشته «جرالد جیسون» استاد تاریخ پزشکی دانشگاه پرینستون است. بر اساس مطالب این کتاب، لویی پاستور در اواخر عمر خود اعتراف کرده بود، در مورد میکروب مرتکب اشتباه شده و نظر همکارش، آنتوان بشان که محیط را عامل بیماری می‌دانست درست بود. پاستور در بستر مرگ وصیت کرد که خانواده‌اش اجازه ندهند یادداشت‌های آزمایشگاهی‌اش به دست کسی بیفتد. هشتاد سال پس از مرگ وی، نوه‌اش، دکتر «والری رادوت پاستور»، بسیاری از این یادداشت‌ها را در اختیار کتابخانه ملی فرانسه قرار داد و چند سال بعد اجازه دسترسی عمومی به آن‌ها در این کتابخانه صادر شد. جرالد جیسون نخستین محققی بود که به سراغ این یادداشت‌ها رفت و توانست پس از مطالعة دقیق آن‌ها کتابی مفصل دربارة کارهای پاستور بنویسد و در 1995 و در صدمین سالگرد درگذشت او آن را منتشر نماید. جیسون در این کتاب که در آن زمان بحث‌هایی جنجالی در سراسر جهان به راه انداخت، بیشتر به ابعاد فلسفی و روش‌شناختی کار پاستور پرداخته و کمتر به اختلاف علمی او و بشان توجه کرده است. @Question_the_Unquestioned