#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″منطق دوبرادر در برابر آزمایش الهی″🍃····
🟨▪️قابیل از پذیرفته شدن قربانی هابیل بسیار ناراحت شد، در نتیجه تصمیم به قتل ایشان گرفت و به هابیل گفت: «به خدا سوگند كه تو را خواهم كشت.»
🟧▪️اما هابیل در پاسخ برادرش، به تقوای الهی اشاره کرده و گفت:«...قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»(سوره مائده۲۷)
«...(برادر دیگر گفت: من چه گناهی دارم؟ زیرا خدا، تنها از پرهیزگاران می پذیرد».
🟥▪️هابیل در حقیقت با این کلام اراده داشت که برادرش را هدایت کند تا وی دست از اذیت و جنایت بردارد؛ پس این تعلیل كه خداوند قربانی اهل تقوا را می پذیرد، ضابطه قطعی است که استثناپذیر نیست؛ یعنی این نوع قضاوت بر اساس معیار تقواست که وابسته به اعمال خود انسانهاست.؛
🟩▪️و در ادامه افزود: «اگر تو براى كشتن من، دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمى گشایم و مرتكب این گناه نمی شوم.»
#قصص_قسمت_چهارم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″منطق دوبرادر در برابر آزمایش الهی″🍃····
🟨▪️بعد هابیل دلیل عدم ارتكابش به این گناه عظیم را، به قابیل گوشزد كرده و می گوید:«إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ»«چون از پروردگار جهانیان مى ترسم.» هابیل در ادامه این گفتگو، به حقیقت این نقشه شوم قابیل(تصمیم وی به قتل برادر) اشاره کرده و خطاب به او گفت: «اگر تو مرا ظالمانه بكشى، گناه خودت و گناه من نیز به گردن تو خواهد بود و خواست من این است كه تو مرتكب این جنایت بزرگ شوی و اگر این گناه را عملی کنی، از ستمگران خواهی بود و پاداش ستمگران، آتش جهنم است.»
🟧▪️جواب اهل این است که "هابیل" اراده نکرد که برادرش کار قبیح انجام دهد و او را بکشد؛ بلکه اراده اش این بود که"قابیل"جزاء و عقاب آن کار قبیحی را که خواست اقدام آن را داشت، به دوش بکشد؛ پس قبیح نیست بر اینکه کسی اراده بر نزول عذاب بر شخصی بکند که مستحق آن است؛
🟥▪️لذا مراد از "أن تَبُوأَ بِإثمِی" در آیه شریفه، به دوش کشیدن عقوبت قتل هابیل است که جواز این اراده، مشروط به تحقق و وقوع این امری است که مستحق عقاب بوده و مراد از "إثمِکَ" به دوش کشیدن عقاب معصیتی است که قابیل قبل از این عمل اقدام کرده بود و موجب عدم پذیرش قربانی وی شده بود؛ چون قرآن دارا بودن تقوای الهی را تعلیل بر پذیرش قربانی انسانها از ناحیه خدای تبارک آورد.
🟩▪️در روایتی از امام باقر –علیه السلام- نقل شده که هر کس مؤمنی را به عمد بکشد، خداوند همه گناهان مقتول را به اسم قاتل می نویسد و مقتول از گناهان پاک می شود و این همان قول خدای متعال است(مائده/29)
#قصص_قسمت_پنجم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
···🍃″داستان جنایت قابیل ″🍃····
🟨▪️سخنان هابیل همان ندای فطرت پاك هر انسانی است؛ اما وقتی این ندای توحیدی تأثیری در قلب قابیل نگذاشت، مرتكب قتل برادر خود شده و نسبت به برادرش حسادت ورزید که ریشه آن پذیرش قربانی هابیل و ردّ قربانی او بود؛ از این رو سه مطلب مهم در این جنایت شوم قابل توجه است.
🟧▪️1. سركشی نفس:
طغیان نفسِ سركشِ قابیل، او را به سوی گناه بزرگ كشاند و موجب شد که اولین جنایت و خونریزی را روی این كره خاكی رقم زند و در زمره زیان كاران قرار بگیرد.
«فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ...»
«نفس سركش تدریجا او را مصمّم به كشتن برادر كرد، و او را كشت...»
🟥▪️كلمه "طوع" به معناى مطیع بودن است؛ یعنی نفس قابیل، او را سرکش و رام کرده و تسلیم خود نمود و مسأله كشتن برادر را برای او زینت داده و حیا را از وی برداشت، در نتیجه مطیع نفس شد
#قصص_قسمت_ششم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″داستان جنایت قابیل ″🍃····
🟨▪️2. جنایت و خسارت:
قابیل با ارتكاب قتل برادر مؤمن خود، موجب خسارت بزرگی شد؛ چون قتل و گناهان مثل آن، سبب زیان در دنیا و آخرت می شود:«...فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ»«...و از زیانكاران شد»(مائده۳۰)
قابیل که مرتكب اولین قتل روی زمین شد، با این عمل شوم خود، در دنیا و آخرت زیانكار شده و از خیر دنیا و آخرت محروم گشت.
🟧▪️3. سرگردانی بعد از قتل:
وقتی كه قابیل برادر خود را كشت، او را در بیابان رها كرد و نمىدانست با او چه كند؟ تا اینكه حیوانات درنده، قصد دریدن آن را نمودند؛ از این رو مدّتى جسد برادر را بر دوش خود حمل میكرد، تا این كه بوى آن جسد بلند شده و پرندگان و حیوانات درنده اطراف جسد را گرفتند؛ در آن هنگام خداوند دو كلاغ را فرستاد و آنها با یكدیگر جنگیدند، تا این كه یكى از آن دو، دیگرى را كشت؛ آن گاه با منقار و دو پاى خود گودالى را حفر كرد و جسد كلاغ مرده را درون گودال گذاشت و او را پوشاند.
🟥▪️قابیل که ناظر این صحنه بود، درس خوبی از کلاغ گرفته و برادرش را دفن كرد:
«فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیرِیهُ كَیفَ یوارِی سَوْأَةَ أَخِیهِ...»«سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمین جستجومىكرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند...»(مائده۳۱)
#قصص_قسمت_هفتم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″ داستان پشیمانی قابیل″🍃····
🟨▪️قابیل بعد از آموزش و تعلیمی كه از كلاغ دید و فهمید كه جسد برادرش را چگونه پنهان كند، به عجز و ناتوانی خود پی برده و درك و شعور خود را ضعیف تر از كلاغ دیده و ناله عجز و ضعفش بلند شد: «قالَ یا وَیلَتى أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِی سَوْأَةَ أَخِی»«او گفت: واى بر من! آیا من نتوانستم، مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟»(مائده۳۱)
🟧▪️ظلم، بالآخره گریبان ظالم را میگیرد و انسانی كه مرتكب ظلمى شده و نمى خواهد مردم بر عمل او آگاه شوند، پشیمان شده و سرگردان می ماند؛ چون چنین اعمالی طبیعتاً از امورى است كه نظام جاری جامعه آن را نمى پذیرد؛ چرا که اجزاى یك جامعه، به هم پیوسته و مرتبط است و خواه ناخواه اثر چنین كارهایى كه با نظام جامعه بشری منافات دارد، ظاهر مى شود؛ مثل تغذیه طعام سمّى و بروز اثر آن در بدن انسان.
🟥▪️انسانى كه در انجام واجبات الهی و مراقبت آنچه رعایتش لازم است، نقص تدبیر داشته باشد، در موقع خود اثر نقص ظاهر شده و انسان دچار پشیمانى مى گردد و اگر بخواهد آن نقص را جبران كند، خرابى دیگرى پیدا مى شود.
#قصص_قسمت_هشتم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″داستان پشیمانی قابیل ″🍃····
🟨▪️این گناهان و حرمت شكنی های پى درپى همچنان ادامه مى یابد، تا خداى تعالى او را در أنظار عموم رسوا سازد؛چون عاقبت هر جنایتی، رسوایی است. «...فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِین»«...و سرانجام [از ترس رسوایى و بر اثر فشار وجدان، از كار خود] پشیمان شد.»(مائده۳۱)
🟧▪️پشیمانى قابیل یا به خاطر این بود كه عمل زشت و ننگینش، سرانجام بر پدر و مادر و دیگران آشكار شده و مورد سرزنش قرار خواهد گرفت، یا به دلیل بر دوش كشیدن جسد برادر بود كه چرا مدتى آن را دفن نكرده است، و یا به این دلیل است كه اصولا انسان بعد از انجام هر كار زشتى یك نوع حالت ناراحتى و ندامت در دل خویش احساس میكند.
🟥▪️ولى روشن است كه انگیزه ندامت او به هر احتمالی كه باشد، دلیل بر توبه وی از گناهش نخواهد بود؛ چون توبه واقعی این است كه شخص گناه کار از ترس خدا و به خاطر زشتى عمل توبه کند و در آینده هرگز به سراغ چنین اعمال زشت و ننگینی نرود؛ اما در قرآن هیچ نشانه اى از وقوع چنین توبه اى از جانب قابیل، به چشم نمى خورد.
#قصص_قسمت_نهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
··🍃″حکمتیادکرد قرآنازداستان دوبرادر″🍃··
🟨▪️خدای متعال بعد از بیان داستان عبرت آموز دو تا از فرزندان حضرت آدم(علیه السلام)، طی بیان یک حكم کلی می فرماید: «مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَنِی إِسْرائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَكَأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمِیعا...» «بخاطر همین موضوع بر بنى اسرائیل مقرر داشتیم كه هر گاه كسى انسانى را بدون ارتكاب قتل، و بدون فساد در روى زمین به قتل برساند، چنان است كه گویا همه انسانها را كشته است و كسى كه انسانى را از مرگ نجات دهد، گویا همه انسانها را از مرگ نجات داده است...»(مائده۳۲)
🟧▪️شخص قاتل با قتل خود در خلقت بشریت فساد به وجود آورده و غرض الهی را که بقاء کثرت افراد و انسانیت بر طریق جانشینی آنهانست، باطل می کند که "هابیل" در منطق خود به این قتل ناحق که در حقیقت منازعه با خداست، اشاره نمود. لذا حقیقت انسانیت است که زنده می شود و میمیرد و آن حقیقت در تمام بشریت، یک حقیقت است و لازمه آن اینست که قتل یک فرد، به منزله کشتن نوع انسانیت و حقیقت بشریت است و در مقابل زنده کردن یک فرد، به منزله زنده کردن حقیقت تمام بشریت است.
🟥▪️دو روایت تفسیری که مربوط به بطون آیات بوده و جنبه هدایتی و تربیتی دارد:
1. اگر کسی یك نفر را گمراه نماید، مثل آن است كه تمام مردم را گمراه كرده، و اگر یك نفر را هدایت نماید، گویا تمام مردم را هدایت كرده که هدایت مانند حیات و گمراهی مانند قتل است.
🟩▪️2. هر كس پیغمبر یا امام عادلی را بكشد، گویا همه مردم را به قتل رسانده؛ چرا كه مردم را از هدایت ایشان محروم گردانیده و هر كه نبى یا امامى را یاری كند، مانند این است كه همه مردم را زنده گذاشته است.
#قصص_قسمت_دهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
··🍃″خبراز آفرینشخلیفهخدابه فرشتگان″🍃··
🟨▪️خداوند اراده كرد تا در زمین خلیفه و نمایندهای كه حاكم زمین باشد قرار دهد، چرا كه خداوند همه چیز را برای انسان آفریده است.
🟧▪️موقعیت و لیاقت انسان را به گونهای قرار داده تا بتواند به عنوان نماینده خدا در زمین باشد.خداوند قبل از آن كه آدم ـ علیه السلام ـ پدر انسانها را به عنوان نماینده خود در زمین بیافریند، این موضوع بسیار مهم را به فرشتگان خبر داد.
🟥▪️فرشتگان با شنیدن این خبر سؤالی نمودند كه ظاهری اعتراض گونهداشتوعرض كردند:«پروردگارا! آیاكسیرادرزمینقرارمیدهیكه:
1. فساد به راه میاندازد؛
2. و خونریزی میكند؛
این ما هستیم كه تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم، بنابراین چرا این مقام را به انسان گنهكار میدهی نه به ما كه پاك و معصوم هستیم؟»
#قصص_قسمت_یازدهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
··🍃″خبراز آفرینشخلیفه خدا به فرشتگان″🍃··
🟨▪️از این روفرشتگان با عذرخواهی به خدا عرض كردند: «خدایا! تو پاك و منزّه هستی، ما چیزی جز آن چه تو به ما آموختهای نمیدانیم، تو دانا و حكیم میباشی».
🟧▪️به این ترتیب فرشتگان كه به لیاقت و برتری آدم ـ علیه السلام ـ نسبت به خود پیبرده و پاسخ سؤال خود را قانع كننده یافتند، به عذرخواهی پرداخته، و دریافتند
🟥▪️كه خداوند میخواهد انسانی به نام آدم ـ علیه السلام ـ بیافریند كه سمبل رشد و تكامل، و گل سرسبد موجودات است، و ساختار وجودی او به گونهای آفریده شده كه لایق مقام نمایندگی خدا است.
#قصص_قسمت_سیزدهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″ آفرینش حضرت آدم(ع)″🍃····
🟨▪️آدم از دو بعد تشكیل شده، جسم و روح. خداوند نخست جسم او را آفرید، سپس روح منسوب خود را در او دمید،و به صورت كامل او را زنده ساخت و درقرآن و تعبیرات گوناگون آمده كه انسان در آغاز، خاك بوده است.
🟧▪️سپس با آب آمیخته شده است و به صورت گِل درآمده است،و بعد به گل بدبو تبدیل شده، سپس حالت چسبندگی پیدا كرده، سپس به حالت خشكیده درآمده و هم چون سفال گردیده است.
🟥▪️فاصله زمانی این مراحل كه چند سال طول كشیده، روشن نیست.این قسمت نشان دهنده مراحل تشكیل جسم آدم است، كه همچنان تكمیل شد تا به صورت یك جسد كامل درآمد.
🟩▪️در كتاب ادریس(10) آمده: روزی حضرت ادریس پیامبر، به یاران خود رو كرد و گفت: روزی فرزندان آدم در محضر او پیرامون بهترین مخلوقات خدا به گفتگو پرداختند، بعضی گفتند: او پدر ما آدم ـ علیه السلام ـ است، چرا كه خداوند او را با دست مرحمت خود آفرید.
#قصص_قسمت_چهاردهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″ آفرینش حضرت آدم(ع) ″🍃····
🟨▪️و همین طور در کتاب ادریس آمده:و روح منسوب به خود را در او دمید، و به فرمان او، فرشتگان به عنوان تجلیل از مقام آدم ـ علیه السلام ـ، او را سجده كردند، و آدم را معلم فرشتگان خواند، و او را خلیفه خود در زمین قرار داد، و اطاعت او را بر مردم واجب نمود.
🟧▪️جمعی گفتند: نه بلكه بهترین مخلوق خدا فرشتگانند كه هرگز نافرمانی از خدا نمیكنند، و همواره در اطاعت خدا به سر میبرند، در حالی كه حضرت آدم ـ علیه السلام ـ و همسرش بر اثر ترك اَوْلی از بهشت اخراج شدند، گرچه خداوند توبه آنها را پذیرفت و آنان را هدایت كرد، و به ایشان و فرزندان با ایمانشان وعده بهشت داد.
🟥▪️گروه سوم گفتند: بهترین خلق خدا جبرئیل است كه در درگاه خدا امین وحی میباشد. گروه دیگر سخن دیگر گفتند. گفتگو به درازا كشید تا این كه حضرت آدم ـ علیه السلام ـ در آن مجلس حاضر شد.
#قصص_قسمت_پانزدهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″ آفرینش حضرت آدم(ع) ″🍃····
🟨▪️ حضرت آدم پس از اطلاع از ماجرا، چنین فرمود:
ای فرزندانم! آن طور كه شما فكر میكنید نادرست است. هنگامی كه خداوند مرا آفرید و روحش را در من دمید، بلند شده و نشستم. همین طور كه به عرش خدا مینگریستم، ناگهان پنج نور بسیار درخشان را دیدم.
🟧▪️غرق در پرتو انوار آنها شدم و از خداوند پرسیدم این پنج نور كیستند؟ خداوند فرمود: «این پنج نور، نورهای اشرف مخلوقات، بابها و واسطههای رحمت من هستند، اگر آنها نبودند تو و آسمان و زمین و بهشت و دوزخ و خورشید و ماه را نمیآفریدم.»
🟥▪️پرسیدم: خدایا نام اینها چیست؟ فرمود: به عرش بنگر. وقتی به عرش نگاه كردم، این نامها را مشاهده نمودم: «بارقلیطا، ایلیا، طیطه، شَبَر، شُبَیر» (كه به زبان سریانی است، یعنی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ) بنابراین برترین مخلوقات این پنج تن هستند.
#قصص_قسمت_شانزدهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
··🍃″فرشتگانوسجده برحضرت آدم(ع) 🍃··
🟨▪️مراحل جسمی آدم ـ علیه السلام ـ او را به مقامی نرسانید كه لیاقت یابد و به عنوان گل سرسبد موجودات و مسجود فرشتگان، معرفی شود.
🟧▪️مرحله تكاملی بشر به آن است كه روح انسانی از جانب خدا به او دمیده گردد، دراین صورت است كه آدم در پرتو آن روح ویژه انسانی، لیاقت و استعداد فوق العاده پیدا میكند.
🟥▪️و خداوند به فرشتگان فرمان میدهد كه به عنوان تكریم و تجلیل از مقام آدم ـ علیه السلام ـ او را سجده كنند، یعنی خدا را سجده شكر بجا آورند كه چنین موجود ممتازی را آفریده است.
🟩▪️خداوند به فرشتگان خطاب نمود و فرمود: «من بشری از گل میآفرینم، هنگامی كه آن را موزون نمودم و از روح خودم در آن دمیدم بر آن سجده كنید.»
#قصص_قسمت_هفدهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
··🍃فرشتگانوسجده برحضرت آدم(ع)″🍃··
🟨▪️بنابراین سجده فرشتگان به خاطر آن روح ویژهای بود كه خداوند در كالبد بشر دمید، و چنین روحی، به آدم لیاقت داد تا نماینده خدا در روی زمین شود.
🟧▪️آدم دارای دو بُعد است: جسم و روح انسانی. جسم او به حكم مادی بودنش، او را به امور منفی دعوت میكرد و روح او به حكم ملكوتی بودنش او را به امور مثبت فرامیخواند.
🟥▪️فرشتگان جنبههای مثبت آدم ـ علیه السلام ـ را بر اساس فرمان خدا، دیدند، و بدون چون و چرا آدم را سجده كردند، یعنی در حقیقت خدا را در راستای تجلیل از آدم سجده نمودند.
🟩▪️ولی ابلیس جنبه منفی آدم، یعنی جسم او را مورد مقایسه قرار داد، و از سجده كردن آدم خودداری نمود، و فرمان خدا را انجام نداد.
#قصص_قسمت_هجدهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
··🍃″فرشتگانوسجده برحضرت آدم(ع)🍃··
🟨▪️درست است كه سجده بر آدم ـ علیه السلام ـ واقع شده و آدم ـ علیه السلام ـ قبله این سجده قرار گرفت،ولی همه انسانها در این افتخار شركت دارند.
🟧▪️چرا كه لیاقت و استعدادهای ذاتی آدم موجب چنین تجلیلی از مقامش گردید، و چنین لیاقتی در سایر انسانها نیز وجود دارد.از این رو در روایات معراج نقل شده: در یكی از آسمانها، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به جبرئیل فرمود: «جلو بایست تا همه ما و فرشتگان به تو اقتدا كنیم.»
🟥▪️ جبرئیل پاسخ داد: «از آن هنگام كه خداوند به ما فرمان داد تا آدم را سجده كنیم، بر انسانها پیشی نمیگیریم، و امام جماعت آنها نمیشویم».و نیز هنگامی كه آدم ـ علیه السلام ـ از دنیا رفت.
🟩▪️فرزندش «هِبَهُ الله» به جبرئیل گفت: «جلو بایست و بر جنازه آدم ـ علیه السلام ـ نماز بخوان». جبرئیل در پاسخ گفت: «ای هِبَهُ الله! خداوند به ما فرمان داد تا آدم را در بهشت سجده كنیم، بنابراین برای ما روا نیست كه امام جماعت یكی از فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ قرار گیریم.»
#قصص_قسمت_نوزدهم
╭═━⊰🍃🌸
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″ تكبر و سركشی ابلیس ″🍃····
🟨▪️ابلیس گرچه فرشته نبود(15) ولی از عابدان ممتاز خدا با نام «حارث» در میان كرّوبیان و فرشتگان، به عبادت خدا اشتغال داشت، و به فرموده حضرت علی ـ علیه السلام ـ، «او شش هزار سال خدا را عبادت نمود، كه معلوم نیست از سالها دنیا است یا سالهای آخرت، در عین حال لحظهای تكبر، همه عبادت او را پوچ و نابود ساخت».
🟧▪️همه فرشتگان فرمان حق را به طور سریع اجرا كردند، ولی ابلیس بر اثر تكبر، از سجده نمودن خودداری ورزید، و در صف كافران قرار گرفت.مطابق آیه 34 بقره، ابلیس در این نافرمانی، مرتكب سه انحراف و خلاف شد:
1. خلاف عملی: چنان كه تعبیر به «اَبی» (سركشی كرد) بیانگر آن است، كه موجب فسق او شد.
🟥▪️2. خلاف اخلاقی: چنان كه تعبیر به «اِستَكْبَرَ» (تكبیر ورزید) حاكی از آن است كه موجب خروج او از بهشت، و داخل شدنش به دوزخ گردید.
3. خلاف عقیدتی، كه با مقایسه كبر آمیز خود، عدل الهی را انكار كرد «وَ كانَ مِنَ الْكافِرِینَ؛ از كافران گردید».
🟩▪️خداوند به ابلیس خطاب كرد و فرمود: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد كه از سجده كردن مخلوقاتی كه با قدرت خود آن را آفریدم سرباز زدی؟»ابلیس در پاسخ خدا، نه تنها عذرخواهی نكرد، بلكه با مقایسه غلط خود كه مقایسه جسم خود با جسم آدم بود گفت: «من از آدم بهترم، مرا از آتش آفریدهای، ولی آدم را از گِل و آتش بر گل برتری دارد.
#قصص_قسمت_بیستم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″ حضرت حوا و آفرینش او ″ 🍃····
🟨▪️حوا به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن از منظر قرآن جایگاه والایی دارد به گونه ای که چون پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته است.
🟧▪️برخلاف تحریفات وارده بر کتب عهدین که همراه با داستان سرایی حوا را محل حلول شیطان و یا عامل فریب آدم (ع) معرفی می کنند، قرآن برای او شان و منزلت والایی قرار می دهد.
🟥▪️حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه ی آرامش همسر است.
🟩▪️لازم به ذکر است که نام حوّاء در قرآن نيامده است ، بلکه تنها به عنوان همسرآدم (ع) پا به صحنه آفرينش می گذارد.«شخصيت حوّاء عنصر تزويج را که برای نسل بشر ضرورت دارد، به نمايش می گذارد.»
#قصص_قسمت_بیستویکم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″حضرت حوا و آفرینش او ″🍃····
🟨▪️ادامه تورات :«آدم گفت: اينبار استخوانى از استخوانهايم، و گوشتى از گوشتهايم را ديدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد، و بهمين جهت است كه مرد، پدر و مادر خود را رها نموده، زن خود را مىچسبد، بطورى كه يك جسد واحد تشكيل ميدهند، آن روز آدم و همسرش عريان بودند، و از عريانى خود باكى نداشتند. »
🟧▪️در هر صورت از منظر قرآن آدم از گل آفريده شد و حوّاء، از وجودآدم خلق شده است.﴿ خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها﴾(الزمر/ 6)﴿ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها ﴾ (الاعراف/ 189 )﴿ يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها﴾(النساء/1 )
🟥▪️« برطبق اين آيات ، مراد از" نفس واحده"، به طورى كه نظاير اين آيه تاييد مىكند، آدم ابو البشر است و مراد از" زوجها" همسر اوست كه از نوع خود او است و در انسانيت مثل او است» در نتيجه می توان گفت که تمام خصوصيات آدم ،در وی نمايان است.هر چند در مورد خلقت حوّاء، نظرها متفاوت است.
#قصص_قسمت_بیستوسوم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″حضرت حوا و آفرینش او ″🍃····
🟨▪️۲_منزلت والای حوّاء:
از منظر قرآن حوا دارای مقام والایی است. به گونه ای که خداوند او را مورد خطاب قرار می دهد بايد توجه داشت قرآن هيچگاه پيامبری را به همراه همسرش مورد خطاب قرار نداده.
🟧▪️هميشه خطاب به پيامبر و قوم اوست شايد سّر اين چنين بيانی توجه به مرکز زوجيت است که باعث بقای زندگی بشر است.
🟥▪️ اگردر سیاق آیات (بقره35،36) دقت کنیم و آن را با آیات مشابه مقایسه کنیم در خواهیم یافت که تمام افعال امر و نهی در این آیات به صورت مثنی بیان شده است.به این معنا که امر تنها به آدم نیست اسکن انت و زوجک و یا می گوید شما دو نفر بخورید(کلا) و یا هر دوی آنها را از نزدیکی به شجره ی ممنوعه نهی می کند.
🟩▪️ استفاده از صیغه ی مثنی نشان دهنده ی خطاب مستقیم حوا در کنار آدم است.بايد توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ويژه ای داشته چرا که به مجرد تکميل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی می آفريند.
#قصص_قسمت_بیستوچهارم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″حضرت حوا و آفرینش او″🍃····
🟨▪️۳_حوا باعث اغوای آدم نشد:
در کتب عهدین حوا عامل اغوای آدم معرفی می شود به این گونه که ابلیس آنجا که نمی تواند آدم را بفریبد دام ابتلا برای حوا پهن می کند و حوا به سهولت فریب می خورد و همسر خود را به عصیان می کشاند.
🟧▪️حتی در تورات مجازاتی نیز بر حوا متحمل کرده که تا به امروز دامنگیر دختران حوا می شود. به این گونه که سختی حمل و زایمان را از مجازات عمل حوا می داند و و پس از این گناه ، اختیار زن را به مردش می سپارد.
🟥▪️حال آن که قرآن بعد از آن که آدم و حوا را در مقام تکلیف قرار می دهد چنین می فرماید:خداوند می فرماید: (فَأَزَلَّهُمَا) با آوردن ضمیر مثنی ، نشان می دهد که شیطان هر دوی آن ها را اولا فریب داد وثانیا هر دوی آن ها را به طور همزمان فریب داد.(بقره،۳۶)
🟩▪️همچنین می فرماید: ( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ) (20،اعراف) این آیه به صراحت بیان می کند که شیطان هر دوی آن ها را به طور مستقیم فریب داد .همچنین هردوی آن ها از بهشت اخراج شدند(طه ،123). و هردو توبهکردند و توبه یهردوی آن ها پذیرفته شد(اعراف،23)
#قصص_قسمت_بیستوپنجم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″حضرت حوا و آفرینش او″🍃····
🟨▪️۴_همسری مهربان :
لازم به ذکر است که هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج ياد کرده، رابطه عاطفی بين زن شوهررا مد نظر داشته است. از اين که در اينجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته می توان دريافت که به روابط زناشويی ومحبت و رحمت بين آدم و حوّاء اشاره شده است.
🟧▪️۵_مایه ی آرامش همسر:
(هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها ) (الاعراف/189) بنا بر نظر بعضی از روايات ، خداوند هنگامی که آدم را دربهشت قرار داد.
🟥▪️ آدم در آنجا هم نشين و مونسی نداشت ،از اين رو غمگين و وحشت زده بود. پس خداوند همسری را برای وی قرار داد تا در کنارش آرامش يابد.
#قصص_قسمت_بیستوششم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″حضرت حوا و آفرینش او″🍃····
🟨▪️برای اثبات ادعای این که حوا مایه ی آرامش آدم است ، سه دليل در آيه ذکر شده است
الف: در آيه به(نَفْسٍ واحِدَةٍ) اشاره شده ، اينکه همسر آدم نيز از همان نفس آدم است موید آرامش است. پس خداوند از نفس آدم برای او همسری بيافريد تا در کناراوآرامش گيرد و به او تمايل يابد، چرا که هر کس به هم جنس خود آرامش يابد و به هم نوع خود محبت و تمايل دارد همانگونه که انسان به فرزند خويش آرامش يابد و او را چون خود دوست دارد چرا که جزئی از وجود اوست.
🟧▪️ب: در ادامه آيه بيان داشته که از نفس واحد برای آدم زوج قرارداده -که با توجه به معنای خاص زوج در قرآن که در قسمت قبل به آن اشاره شد- خود دليل ديگری بر آرامش بخشی حوّاء است.
🟥▪️ج: واژه ی – سکن- که به معنی دوری از هرگونه اضطراب و نگرانی است خود به طور مستقيم به این موضوع اشاره دارد.خداوند به آدم می فرماید: (لیسکنوا الیها) در کنارحوا به دور از هرگونه اضطراب و نگرانی آرام بگیر.
🟩▪️مادر بشریت زنی است گندمگون ، با لبان قرمز، همسان شوی خویش است چه از نظر خلقت و چه از نظر منزلت و نه تنها باعث اغوای همسر خویش نشده است که همیشه پیرو و مهربان و مایه ی آرامش او بوده است.
#قصص_قسمت_بیستوهفتم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″حضرت حوا و آفرینش او″🍃····
🟨▪️عمرو بن ابی مقدام میگوید: از امام باقر ـ علیه السلام ـ پرسیدم: «خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: «مردم در این مورد چه میگویند؟» گفتم: «میگویند خداوند حوّا را از یكی از دندههای آدم ـ علیه السلام ـ آفرید». فرمود: «آنها دروغ میگویند، آیا خداوند ناتوان است كه حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند؟»
🟧▪️گفتم: «فدایت گردم ای پسر رسول خدا! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: «پدرم از پدرانش نقل كرد كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت، و از آن گِل، آدم ـ علیه السلام ـ را آفرید، و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا ـ علیها السلام ـ را آفرید.»
🟥▪️آدم ـ علیه السلام ـ به این ترتیب از تنهایی بیرون آمد، و با حوّا اُنس گرفت؛ چنان كه امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «ازاین رو زنان را «نساء» میگویند، چون این واژه در اصل اُنس است، و برای آدم ـ علیه السلام ـ جز حوّا كسی نبود تا با او اُنس بگیرد.»
آری زن و مرد از یك ریشهاند، و هر دو انسان بوده و تكمیل كننده همدیگر میباشند، و آرامش آنها در زندگی و انس با همدیگر تحقق مییابد.
#قصص_قسمت_بیستوهشتم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃آزمایش حضرت آدم و حوّا″🍃····
🟨▪️آدم از چگونگی زندگی بر روی زمین هیچ گونه اطلاعی نداشت، و تحمل زحمتهای آن، بدون مقدمه برای او مشكل بود، و از چگونگی كردار و رفتار در زمین باید اطّلاعات و آگاهی پیدا میكرد.
🟧▪️بنابراین میبایست مدّتی كوتاه تمرینها و آموزشهای لازم را در محیط آرامِ بهشتِ دنیا ببیند، و بداند زندگی روی زمین با برنامهها و تكالیف و مسئولیتها آمیخته است.
🟥▪️كه انجام صحیح آنها باعث سعادت و تكامل و بقای نعمت است و سرباز زدن از آن، سبب رنج و ناراحتی.
🟩▪️و نیز بداند هر چند او آزاد آفریده شده، اما این آزادی به طور مطلق و نامحدود نیست كه هر چه خواست انجام دهد. او میبایست از پارهای از اشیاء روی زمین چشم بپوشد.
#قصص_قسمت_بیستونهم
╭═━⊰🍃🌸🍃
#قصه_های_قرآنی ﷽
····🍃″آزمایش حضرت آدم و حوّا″🍃····
🟨▪️نیز لازم بود بداند، چنان نیست كه اگر خطا و لغزشی كند، درهای سعادت برای همیشه به روی او بسته میشود و راه بازگشت برای او نیست.
🟧▪️بلكه راه بازگشت وجود دارد و او میتواند پیمان ببندد كه برخلاف دستور خدا كاری را انجام ندهد، تا بار دیگر به بهرهمندی از نعمتهای الهی نائل گردد.
🟥▪️او در محیط بهشت لازم بود تا حدّی پخته شود. دوست و دشمن خود را بشناسد، چگونگی زندگی در زمین را فراگیرد، و با داشتن این آمادگی، به روی زمین قدم بگذارد. اینها اموری بود كه هم آدم و هم فرزندان او در زندگی آینده خود به آن نیاز داشتند. بنابراین شاید علت این كه آدم ـ علیه السلام ـ در عین این كه برای خلافت و نمایندگی خدا در زمین، آفریده شده بود،
🟩▪️اما مدتی در بهشت دنیا، درنگ كرد، این بود كه دستورهایی به او داده شود، تا تمرین و آموزشهای لازم را برای ورود به زمین ببیند. بنابراین سكونت آدم و حوّا در بهشت، در حقیقت دوره آموزشی آنها برای پاگذاشتن به میدان زمین برای جبههگیری در برابر انحرافات و ناملایمات، و كسب سعادت بود.
#قصص_قسمت_سی
╭═━⊰🍃🌸🍃