🌷مرحوم حاج اسماعیل دولابی
🔹️ فرد سادهای اطاقی ساخت و به نجّار مراجعه کرد و گفت: برای اطاقم دری بساز. نجّار گفت: باید اندازهی در را بگیری و بیاوری تا برایت در بسازم.
🔹فرد ساده رفت و با دو دستش فاصلهی چهارچوب در را اندازه گرفت و در حالی که دستهایش را به اندازهی چهارچوب از هم باز گرفته بود، در کوچه به راه افتاد و به مردم میگفت: به من تنه نزنید که اندازه و قوارهام به هم میخورد.
🔹 بعضی از افراد ساده برای راه خدا هم قواره و اندازهای مشخص کردهاند و فکر میکنند خدا فقط در قالب آن قواره میتواند افراد را به کمال و مقصد برساند و دائماً هم مواظبند که قوارهشان به هم نخورد، در حالی که راه خدا محدود به هیچ قوارهای نیست.
📚 مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1_1138808383.mp3
7.32M
چهار عموی نازنینم، پیکرشون روی زمینه
🎙حاج میثم مطیعی
شب تاسوعا
۲۶مرداد۱۴۰۰
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر علامه امینی میگف پدرمبه رحمت خدا رفت
دوست داشتم خوابش رو ببینم...
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#نکته_ناب
🍃 نماز ظالمانه نخوان 🍃
◾️ يكی از ارادتمندان #شیخ_رجبعلی_خیاط نقل كرده است: مدتی مشغول رياضت بودم و با كناره گيری از همسر علويهام، در اتاقی جداگانه مشغول ذكر و [نماز ] میشدم و همان جا میخوابيدم،
◾️ پس از چهار پنج ماه، يكی از دوستان مشترك، مرا به ديدن جناب شيخ برد، پس از دقّ الباب، به محض اين كه شيخ مرا مشاهده كرد، بدون مقدمه گفت:
« میخواهی بگويم؟! »
◾️ من سرم را پايين انداختم، بعد شيخ متذكر شد كه:
« اين چه رفتاری است با همسرت كرده و او را ترك كردهای؟ ... اين رياضتها و اذكار را بزن گاراژ! [از این کار دست بردار]
◾️ يك جعبه شيرينی بگير و برو پيش عيالت، #نماز را سر وقت بخوان با تعقيبات معموله. »
📚 کیمیای محبت، محمدی ری شهری، صفحه ۴۸.
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
21.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°﷽°•
🔹فرازی شاهکار
📖سوره مبارکه علق
🎙استاد مصطفی اسماعیل
🎼مقام: رست
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کسی ک برای حسین علیه السلام ........
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📚ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام
چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش میگیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ میگوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانهای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن مینماید.
می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا میرسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند.
نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله مینمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت میفرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین (عليه السلام) می فرستد.
وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض میکند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایهات در بهشت خواهند بود.
📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص۳۴و۳۵
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ
🖤میخورد ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ
🥀ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩ ﮐﺮﺑﻼﺭﺍ
🖤ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ
🥀قصه ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ
🖤ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ
🥀ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ
🖤ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ
🥀ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ
🖤ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ
🥀میدود ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ ساله
🖤ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ … ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ
🖤🥀🖤فرارسیدن
🖤🥀🖤تاســــــــوعا
🖤🥀🖤و عاشورای
🖤🥀🖤حسینی
🖤🥀🖤ایام ایثار
🖤🥀🖤عشـــــق
🖤🥀🖤بندگــــی
🖤🥀🖤وآزادگی
🖤🥀🖤برشـما
🖤🥀🖤دوستان
🖤🥀🖤عزیــز و
🖤🥀🖤 گــــرامی
🖤🥀🖤تسلیت بــاد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤کانال جامع قرآن کریم🖤
@quran_farna
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴