یهودیان صهیونیست گفتند: اگر قربانی گوساله سرخ اتفاق نیفتد طی امسال تا سال آینده میلیاردها نفر می‌میرند و جنگ ها بیشتر میشود توضیح مختصر بنده در این مورد #یهود #قربانی #گوساله #تلیسه #فصح #امام_زمان #ظهور #آخرالزمان @akhbare_akherozaman

#حدیث 🌺 #رسول_خدا صل الله علیه وآله: ✨ گروهى هستند كه نه پيامبرند و نه شهيد ولى مردم به مقامى كه خداوند به خاطر امر به معروف و نهى از منكر به آنان عطا فرموده غبطه مى خورند ✨ [مستدرك الوسائل، ج ١٢، ص ١٨٢] #احادیث #قرآن

سه موضوع محبوب حضرت زهرا سلام الله علیها #حدیث #انفاق #تلاوت_قرآن #احادیث #قرآن

. #حدیث #امام_علی (علیه السلام) 🔹هیچ یک از شما، جز به پروردگار خود، به هیچ کس و هیچ چیز امید نبندد. #احادیث #قرآن

✨ اِتَّقُوا دَعوَهَ المَظلومِ فَإنَّها تَصعَدُ إلَى السَّماءِ کأنَّها شَرارَهٌ 🔅 از نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش بر آسمان می رود 📚 کنز اعمال #حدیث #احادیث #قرآن

#حدیث 💎 کلام مولا علی علیه‌السلام پ.ن: از قدیم گفتن از این شاخه به اون شاخه پریدن فایده نداره! ┅═✧❁••🌺••❁✧═┅ #حدیث #احادیث #قرآن

🔴روایت تتلو از ضربه‌هایی که از بی‌حجابی مادرش دیده است در مصاحبه‌ی چندین سال قبل با بی‌بی‌سی ✍ مادران آینده دقت کنید ... چند تا تتلو در آینده می‌خواهید تولید کنید ؟ شما تربیت کننده نسل آینده هستید ولی متاسفانه بعضی خانم ها در حال خوردن استفراغ غربی ها هستن ➖➖➖➖➖➖➖

❣داستانی زیبا ازحضرت موسی❣ 🌹روزی حضرت موسی ( ع ) در خلوت خویش از خدایش سئوال می کند : آیا کسی هست که با من وارد بهشت گردد ؟ خطاب میرسد : آری ! حضرت موسی با حیرت می پرسد : آن شخص کیست ؟ خطاب میرسد : او مرد قصابی است در فلان محله ، حضرت موسی می پرسد : میتوانم به دیدن او بروم ؟ خطاب میرسد : مانعی ندارد ! 🌿فردای آن روز حضرت موسی به محل مربوطه رفته و مرد قصاب را ملاقات می کند و می گید : من مسافری گم کرده راه هستم ، آیا می توانم شبی را مهمان تو باشم ؟ قصاب در جواب می گوید : مهمان حبیب خداست ، لختی بنشین تا کارم را انجام دهم ، آن گاه با هم به خانه می رویم. 🌿 حضرت موسی با کنجکاوی وافری به حرکات مرد قصاب می نگرد و می بیند که او قسمتی از گوشت ران گوسفند را برید و قسمتی از جگر آنرا جدا کرد در پارچه ای پیچید و...کنارگذاشت 🍀 ساعاتی بعد قصاب می گوید : کار من تمام است برویم ، سپس با حضرت موسی به خانه قصاب می روند و به محض ورود به خانه ، رو به حضرت موسی کرده و می گوید : لحظه ای تامل کن ! حضرت موسی مشاهده می کند که طنابی را به درختی در حیاط بسته ، آنرا باز کرده و آرام آرام طناب را شل کرد. شیئی در وسط توری که مانند تورهای ماهیگیری بود نظر حضرت موسی را به خودجلب کرد ، وقتی تور به کف حیاط رسید ، پیرزنی را در میان آن دید با مهربانی دستی بر صورت پیرزن کشید ، سپس با آرامش و صبر و حوصله مقداری غذا به او داد ، دست و صورت او را تمیز کرد و خطاب به پیرزن گفت : مادرجان دیگر کاری نداری ، و پیرزن می گوید : پسرم ان شاءالله که در بهشت همنشین موسی شوی. 🍃 سپس قصاب پیرزن را مجدداً در داخل تور نهاده بر بالای درخت قرارداده و پیش حضرت موسی آمده و با تبسمی می گوید : او مادر من است و آن قدر پیر شده که مجبورم او را این گونه نگهداری کنم و از همه جالب تر آن که همیشه این دعا را برای من می خواند که " انشاء الله در بهشت با حضرت موسی همنشین شوی ! " چه دعایی !! آخر من کجا و بهشت کجا ؟ آن هم با حضرت موسی ! حضرت موسی لبخندی می زند و به قصاب می گوید : من موسی هستم و تویقیناً به خاطر دعای مادر در بهشت همنشین من خواهی شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #حدیث #احادیث #قرآن

سلام و عرض ادب و احترام خدمت اعضای محترم کانال قرآن و احادیث🌹 آیا از مطالب و محتوای کانالتون راضی هستید ؟ لطفا نظرات،پیشنهادات و انتقادات خود را به ما اتنقال دهید🤗👇👇👇 @khadem_ol_mahdi_yaghobi دوستانی که تمایل دارند ادمین بشن و در این صدقه جاریه نشر احادیث معصومین شریک باشن بهمون اطلاع بدن با تشکر