هدایت شده از قرآن و حدیث
▪️يا أَبَا عَبْدِاللهِ يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهيدُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ يَا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إلى اللهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا يَا وَجيهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ
▪️ای ابا عبد الله،ای حسین بن علی،ای شهید،ای فرزند فرستاده خدا،ای حجّت خدا بر بندگان،ای آقا و مولای ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم،ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.
📗 فرازی از دعای توسل
@ahlolbait
هدایت شده از قرآن و حدیث
🏴مؤذن کربلا: حجاج بن مسروق جعفی
▪️حجاج بن مسروق جعفی از اهالی کوفه بود. سال های جوانی اش را همراه مولایش علی (ع) در جمل و صفین و نهروان گذارند. برای همراهی با سیدالشهدا (ع) هم به مکه رفت و از مکه تا کربلا همراه و مؤذن حضرت بود.
ظهر عاشورا حجاج به اشارۀ مولا، آخرین اذانش را گفت و پس از نماز، اجازۀ میدان گرفت. در میدان نبرد، به جای رجزخوانی تکبیر می گفت. حجاج در حالی که بدنش چند زخم برداشته بود به زیارت مولایش آمد. در مقابلش ایستاد و این گونه رجز خواند:
«هستی ام فدای تو باد، ای هدایتگر هدایت شده! امروز شهید می شوم و جدت پیامبر گرامی (ص )و پدر برگوارت علی (ع) را که جانشین شایستۀ پیامبر می دانیم، زیارت خواهم کرد.»
▪️امام این طور دعایش فرمودند:
« درود خدا بر تو! ما نیز در پی تو، آن بزرگواران را زیارت خواهیم کرد.»
▪️بعد از نبردی سخت، حجاج بر زمین افتاد. امام حسین (ع) سر او را بر زانو گرفتند و حجاج بر زانوی محبوبش جان سپرد. حضرت لختی درنگ کردند و در کنار پیکر حجاج به اذان ایستادند.
📗منبع: محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج2، ص 996تا 1002.
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆔@quran_salehin
آموزش روخوانی روانخوانی جلسه 53
هدایت شده از قرآن و حدیث
🏴منادی نماز: ابوثمامه عمرو بن عبدالله صائدی
▪️آشنای کوچک و بزرگ کوفه بود و چهرۀ سرشناس قبیلۀ بنی صائد. ابوثمامه عمروبن عبدالله صائدی به خود می بالید که بهترین سال های جوانی اش را همرزم امام علی (ع) و همراه امام مجتبی (ع) بوده است.
▪️مسلم که به کوفه آمد. ابوثمامه مسئول تدارک سلاح شد. بعد از شهادت مسلم، در حالی که تحت تعقیب سربازان عبیدالله بن زیاد بود، در «عذیب الهجانات» به سیدالشهدا (ع) پیوست. روز عاشورا هنگامی که خورشید به میانۀ آسمان رسیده بود. ابوثمامه خود را به امام رساند و گفت:
« اینک وقت نماز ظهر است. دوست دارم آنگاه پروردگارم را زیارت کنم که آخرین نماز را به امامت شما برپاکرده باشم.»
▪️امام حسین (ع) فرمودند:
«نماز را یادمان آوردی، خدا تو را از نمازگراران قرار دهد! از دشمنان بخواهید اندکی درنگ کنند تا نماز را به جا آوریم.»
▪️هنگامی که ابوثمامه پس از نبردی سخت، از رمق افتاد و زانوانش خم شد. به رکوع ایستاد و سرانجام به هیئت سجده بر خاک افتاد. نام حسین (ع) را بر زبان داشت که آخرین نفس هایش به شمشیر پسرعمویش شکسته شد.
📗محمدرضا سنگری،آیینه داران آفتاب، ج2، ص954 تا 963
#یاران_عاشورایی
@ahlolbait