#مرحوم_کوثری فرمود : #محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و #روضه_خوانی ، در راه #کودکانی اصرار کردند در #موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم.
اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی #منبرِ آجری شان خواندم.
تمام که شد برای #پذیرایی #چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم ، برای اینکه کودکان #دلخور نشوند ، یواشکی چای را گوشهای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم.
شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم.
در خواب #مادر_سادات را دیدم.
فرمود: فلانی ، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی ، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم...😭😭
در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه هایی که ما تحویلشان نمی گیریم، اهل بیت حواسشان هست
🏴 @qurankhan