8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #آرامش_با_قرآن
آیا ندیدی که تمام کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمینند برای خدا سجده میکنند؟! و (همچنین) خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان، و بسیاری از مردم! امّا بسیاری (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمی است؛ و هر کس را خدا خوار کند، کسی او را گرامی نخواهد داشت! خداوند هر کار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام میدهد! حج۱۸
💫🎇۰۰۰﷽۰۰۰🎇💫
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ { ۵ - انفال }
كَمَا = همانگونه که
أَخْرَجَكَ = بیرون فرستاد تورا
رَبُّكَ = پروردگارت
مِنْ = از
بَيْتِكَ = خانهات( برای جنگ بدر)
بِالْحَقِّ = به حق
وَإِنَّ = ولی
فَرِيقًا = گروهی
مِنَ = از
الْمُؤْمِنِينَ = مومنین
لَكَارِهُونَ (كَرْه) = به شدت کراهت داشتند. كارِه: متنفر، گریزان، ناخشنود.
🎇💫🎇💫🎇💫
eitaa.com/joinchat/113967215C6d37c5af28
#قرآن_پژوهان
🎇💫🎇💫🎇💫
(آیه 5)- انفال
در آیه اول این سوره خواندیم که پارهای از مسلمانان تازه کار از چگونگی تقسیم غنائم «بدر» تا حدی ناراضی بودند، در این آیه خداوند به آنها میگوید: این تازگی ندارد که چیزی ناخوشایند شما باشد در حالی که صلاحتان در آن است، همان گونه که اصل جنگ بدر که فعلا گفتگو بر سر غنائم آن است برای بعضی ناخوشایند بود و دیدید سر انجام چه نتایج درخشانی برای مسلمانان دربرداشت.
آیه میگوید: این ناخشنودی پارهای از افراد از طرز تقسیم غنائم بدر «همانند آن است که خداوند تو را به حق از خانه و جایگاهت در مدینه بیرون فرستاد در حالی که بعضی از مؤمنان کراهت داشتند» (کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکارِهُونَ).
خلاصه تفسیر نمونه
🎇💫🎇💫🎇💫
eitaa.com/joinchat/113967215C6d37c5af28
#قرآن_پژوهان
💫🎇۰۰۰﷽۰۰۰🎇💫
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنْظُرُونَ { ۶ - انفال }
يُجَادِلُونَكَ = مجادله می کنند با تو
فِي = در
الْحَقِّ = حق (و ضرورت جهاد)
بَعْدَمَا = بعد از
تَبَيَّنَ(بَيْنَ) = روشن شدن (حق)
كَأَنَّمَا = گویي
يُسَاقُونَ(سَوْق) = رانده می شوند
إِلَى = به سوی
الْمَوْتِ = مرگ.
[ يُسَاقُونَ: رانده می شوند، سوق داده میشوند]
وَهُمْ = و آنان
يَنْظُرُونَ(نَظَر) = می نگرند
🎇💫🎇💫🎇💫
eitaa.com/joinchat/113967215C6d37c5af28
#قرآن_پژوهان
🎇💫🎇💫🎇💫
(آیه 6)- انفال
این گروه ظاهربین و کم حوصله در مسیر راه به سوی بدر «مرتبا با تو مجادله و گفتگو در این فرمان حق داشتند، و با این که این واقعیت را دریافته بودند» که این فرمان خداست، ولی باز دست از اعتراض خویش برنمیداشتند (یُجادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَیَّنَ).
و آنچنان ترس و وحشت سراسر وجود آنها را فراگرفته بود که «گویی به سوی مرگ رانده میشوند و مرگ و نابودی خویش را با چشم خود میبینند» (کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ).
ولی حوادث بعد نشان داد که آنها چقدر گرفتار اشتباه و ترس و وحشت بیدلیل بودند، و این جنگ چه پیروزیهای درخشانی برای مسلمانان به بار آورده، با دیدن چنین صحنهای چرا بعد از جنگ بدر، در مورد غنائم زبان به اعتراض میگشایند.
خلاصه تفسیر نمونه
🎇💫🎇💫🎇💫
eitaa.com/joinchat/113967215C6d37c5af28
#قرآن_پژوهان
❇️ علامه طباطبایی رضوان اللّه علیه:
❖ گردش زبان، دل را به گردش آورد؛ اگر زبان به ذکر خدا مترنم گردد. دل نیز در حرم خدا حرکت می کند، و اگر زبان به گناه حرکت کند، دل نیز در این مرتع شیطان جولان می کند. یک علت مهم آشوب دلها همانا تکثیر در کلام ها است؛ به روایت عامه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: " اگر نبود تشویش و اضطراب در قلوب و زیاده سخن گفتن شما، قطعاً می دیدید آنچه را من می بینم و می شنیدید آنچه را من می شنوم.
📗المیزان، ج۵، ص۲۷۰
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
🌹☘🌹☘🌹
💫🎇۰۰۰﷽۰۰۰🎇💫
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ { ۷ - انفال }
وَإِذْ = (و فراموش نکنید) آن زمان را که
يَعِدُكُمُ = وعده میداد به شما
اللَّهُ = خداوند
إِحْدَى = که (پیروزی بر) یکی
الطَّائِفَتَيْنِ = از آن دو گروه
أَنَّهَا = به تحقیق
لَكُمْ = برای شماست
وَتَوَدُّونَ(وُدَّ) = و دوست می داشتید
أَنَّ = همانا (كاروان)
غَيْرَ = غير
ذَاتِ = صاحب
الشَّوْكَةِ = اقتدار ،( مسلح.)
[ذَاتِ الشَّوْكَةِ: صاحب اقتدار و سلاح.]
تَكُونُ = باشد
لَكُمْ = براى شما
وَيُرِيدُ = و مى خواست
اللَّهُ = خداوند
أَنْ = که
يُحِقَّ = استوار کند (محقق و تثبیت کند)
الْحَقَّ = حق را
بِكَلِمَاتِهِ = با سخنان خویش.
[ کَلمات: «جمع کلمه»، سخنان.]
وَيَقْطَعَ(قَطْع) = و قطع کند
دَابِرَ = ریشهی
الْكَافِرِينَ = کافران را.
🎇💫🎇💫🎇💫
eitaa.com/joinchat/113967215C6d37c5af28
#قرآن_پژوهان
🎇💫🎇💫🎇💫
(آیه 7)- انفال
غزوه بدر نخستین درگیری مسلّحانه اسلام و کفر:
چون در آیات گذشته اشارهای به جنگ بدر شد، قرآن مجید بحث را به جنگ بدر کشانده و فرازهای حساسی از آن را تشریح میکند.
برای روشن شدن تفسیر این آیات و آیات آینده قبلا باید فشردهای از جریان این جهاد اسلامی را از نظر بگذرانیم، تا ریزه کاریها و اشاراتی که در این آیات هست کاملا روشن گردد.
غزوه بدر از اینجا آغاز شد که «ابو سفیان» بزرگ «مکّه» در رأس یک کاروان نسبتا مهم تجارتی که از چهل نفر با 50 هزار دینار مال التجاره تشکیل میشد از شام به سوی مدینه باز میگشت، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به یاران خود دستور داد آماده حرکت شوند و به طرف این کاروان بزرگ که قسمت مهمی از سرمایه دشمن را با خود حمل میکرد بشتابند و با مصادره کردن این سرمایه، ضربه سختی بر قدرت اقتصادی و در نتیجه بر قدرت نظامی دشمن وارد کنند.
ابو سفیان از یک سو به وسیله دوستان خود در مدینه از این تصمیم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آگاه شد و از سوی دیگر چون موقعی که این کاروان برای آوردن مال التجاره به سوی شام میرفت نیز مورد چنین تعرض احتمالی قرار گرفته بود، قاصدی را به سرعت به مکّه فرستاد، قاصد در حالی که طبق توصیه ابو سفیان بینی و گوش شتر خود را دریده و خون به طرز هیجان انگیزی از شتر میریخت و پیراهن خود را از دو طرف پاره کرده و وارونه سوار بر شتر نشسته بود تا توجه همه مردم را به سوی خود جلب کند، وارد مکّه شد، و فریاد برآورد: «ای مردم پیروزمند! کاروان خود را دریابید، کاروان خود را دریابید»! و از آنجا که بسیاری از مردم مکّه در این کاروان سهمی داشتند مردم به سرعت بسیج شدند و حدود 950 نفر مرد جنگی که جمعی از آنها بزرگان و سرشناسان مکّه بودند با هفتصد شتر و یکصد رأس اسب به حرکت درآمدند، و فرماندهی لشکر به عهده «ابو جهل» بود.
پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله با 313 نفر که تقریبا مجموع مسلمانان مبارز اسلام را در آن روز تشکیل میدادند به نزدیکی سرزمین بدر، بین راه مکّه و مدینه رسیده بود که خبر حرکت سپاه قریش به او رسید.
در این هنگام با یاران خود مشورت کرد که آیا به تعقیب کاروان ابو سفیان و مصادره اموال کاروان بپردازد و یا برای مقابله با سپاه آماده شود جمعی مقابله با سپاه دشمن را ترجیح دادند ولی گروهی از این کار اکراه داشتند، ولی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نظر گروه اول را پسندید، و دستور داد آماده حمله به سپاه دشمن شوند.
از طرفی جمعی از مسلمانان در وحشت و ترس فرو رفته بودند، و اصرار داشتند که مبارزه با این گروه عظیم که هیچ گونه موازنهای با آنها ندارد صلاح نیست، ولی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با این وعده الهی آنها را دلگرم ساخت و گفت: «خداوند به من وعده داده که بر یکی از دو گروه پیروز خواهید شد، یا بر کاروان قریش یا بر لشکرشان، و وعده خداوند تخلف ناپذیر است».
سپس به مسلمانان دستور داد که در کنار چاه بدر فرود آیند.
در این گیر و دار ابو سفیان توانست خود را با قافله از منطقه خطر رهایی بخشد، و از طریق ساحل دریا (دریای احمر) از بیراهه به سوی مکّه با عجله بشتابد، و به وسیله قاصدی به لشکر پیغام فرستاد که خدا کاروان شما را رهایی بخشید، من فکر میکنم مبارزه با محمد در این شرایط لزوم ندارد ولی رئیس لشکر ابو جهل به بتهای بزرگ «لات» و «عزّی» قسم یاد کرد که ما نه تنها با آنها مبارزه میکنیم بلکه تا داخل مدینه آنها را تعقیب خواهیم کرد.
سر انجام لشکر قریش نیز وارد سرزمین بدر شد، و غلامان خود را برای آوردن آب به سوی چاه فرستادند، یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آنها را گرفته و برای بازجویی به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آوردند، حضرت از آنها پرسید شما کیستید؟ گفتند: غلامان قریشیم، فرمود: تعداد لشکر چند نفر است، گفتند: اطلاعی از این موضوع نداریم.
فرمود: هر روز چند شتر برای غذا میکشند، گفتند: نه تا ده شتر.
فرمود: جمعیت آنها از نهصد تا هزار نفر است (هر شتر خوراک یکصد مرد جنگی).
محیط، محیط رعبآور و به راستی وحشتناکی بود، لشکر قریش که با ساز
و برگ جنگی فراوان و نیرو و غذای کافی و حتی زنان خواننده و نوازنده برای تهییج یا سرگرمی لشکر قدم به میدان گذارده بودند، خود را با حریفی رو برو میدیدند که باورشان نمیآمد، با آن شرایط قدم به میدان جنگ بگذارند.
مشکل دیگری که جنگجویان از آن وحشت داشتند، وضع میدان بدر بود که از شنهای نرم که پاها در آن فرو میرفت پوشیده بود، در آن شب باران جالبی بارید، هم توانستند با آب آن وضو بسازند، خود را شستشو و صفا دهند و هم زمین زیر پای آنها سفت و محکم شد، و عجب این که این رگبار در سمت دشمن بطور شدید بود که آنها را ناراحت ساخت.
خبر تازهای که به وسیله گزارشگران مخفی لشکر اسلام دریافت شد و بسرعت در میان مسلمانان انعکاس یافت این بود که آنها گزارش دادند، که لشکر قریش با آن همه امکانات، سخت بیمناکند گویی خداوند لشکری از وحشت در سرزمین قلب آنها فرو ریخته است.
فردا صبح لشکر کوچک اسلام با روحیهای نیرومند در برابر دشمن صف کشیدند. قبلا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به آنها پیشنهاد صلح کرد تا عذر و بهانهای باقی نماند.
بعضی از سران قریش نیز مایل بودند صلح کنند، ولی باز ابو جهل مانع شد.
سر انجام آتش جنگ شعلهور گردید «حمزه» عموی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و «علی» علیه السّلام که جوانترین افراد لشکر بودند و جمعی دیگر از جنگجویان شجاع اسلام در جنگهای تن به تن که سنّت آن روز بود، ضربات شدیدی بر پیکر حریفان خود زدند و آنها را از پای درآوردند.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دست به سوی آسمان برداشت و عرض کرد: یا ربّ ان تهلک هذه العصابة، لم تعبد: «اگر این گروه کشته شوند کسی تو را پرستش نخواهد کرد».
باد بشدت به سوی لشکر قریش میوزید و مسلمانان پشت به باد به آنها حمله میکردند.
در نتیجه هفتاد نفر از سپاه دشمن که ابو جهل در میان آنها بود، کشته شدند و در میان خاک و خون غلتیدند و 70 نفر به دست مسلمانان اسیر گشتند. ولی
مسلمانان تعداد کمی کشته بیشتر نداشتند و به این ترتیب نخستین پیکار مسلحانه مسلمانان با دشمن نیرومندشان با پیروزی غیر منتظرهای پایان گرفت.
خلاصه تفسیر نمونه
🎇💫🎇💫🎇💫
eitaa.com/joinchat/113967215C6d37c5af28
#قرآن_پژوهان