eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
646 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
. . ❓.آيا ؛ عذاب نميشوند؟ آيا انذار قران از ، براي امت اخر،فاقد اعتبار است؟ 🛑قسمت سوم : 🔸🔹علامه طباطبایی در تفسیر ایه 65 سوره انعام ضمن بیان روایاتی که را از نفی میکند، انها را نادرست می داند. 🔶 قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ 🔹انصاریان: بگو: او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما برانگیزد، یا شما را گروه گروه و حزب حزب به جان هم اندازد، [تا وضعتان به اختلافات سنگین و کینه های سخت بیانجامد،] و مزه تلخ جنگ و خونریزی را به هر گروه شما به وسیله گروه دیگر بچشاند؛ با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون بیان می کنیم تا بفهمند. .🔸👈رواياتى در ذيل آيه مربوط به نزول بر (ص ) و بيان اختلاف و عدم اعتبار اين روايات . 🔶از اين هم كه صرف نظر كنيم ، اين روايات با همه كثرتشان و با اينكه همه آنها اتفاق دارند بر اينكه رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) بعد از نزول اين آيه : (( قل هو القادر على ان يبعث )) ، دعاهائى كرد، با اين همه در عدد آن دعاها متفق نيستند، مثلا در بعضى از آن روايات دارد كه حضرت سه چيز از خدا خواست ، و در بعضى ديگر دارد كه چهار چيز درخواست نمود، و همچنين در اينكه چند تا از درخواستهايش قبول شد اختلاف دارند، در بعضى از آنها دارد كه يكى از درخواستهايش ‍ قبول شد، و در بعضى ديگر دارد دو تا. 🔸و نيز در اينكه درخواستها چه بوده اختلاف است ، زيرا در بعضى از قولها و روايات دارد كه تقاضاى آن حضرت ، ايمنى امت از سنگسار شدن به سنگهاى آسمانى و در امان بودنشان از فرورفتگى در زمين و نيز ايمن بودنشان از تفرقه و جنگ و خونريزى بوده است ، و در بعضى ديگر دارد كه خواستهاش حفظ از غرق ، قحطى و جنگ داخلى بوده . و در عده ديگرى از آن روايات دارد كه درخواستش عدم قحطى عمومى و تسلط دشمنان خارجى بر آنان و جنگهاى داخلى بوده است . 🔹و در پاره اى ديگر دارد كه درخواستها اين بوده كه امتش را بر هيچگونه گمراهى دچار نسازد و دشمنى را از غير خودشان بر آنان چيره نكند و آنان را به عذاب قحطى ننموده و وحدت كلمه را از ايشان سلب نكند، و آنان را به جان هم نياندازد. 🔹و در بعضى ديگر است كه درخواستهاى آن جناب اين بود كه دشمنان خارجى را بر آنان مسلط نكند، و آنان را به غرق هلاك نسازد و ايشان را به جان هم نيفكند. و در بعضى ديگر دارد آنان را به كه امم پيشين به وسيله آنها شدند، هلاك نساخته و دشمنان خارجى را بر سرشان چيره و مسلط نفرمايد و آنان را دسته دسته و متفرق نسازد، و به جان يكديگر نيفكند. باز در بعضى ديگر دارد كه درخواست آن حضرت اين بوده است كه از آسمان و از زمين ، عذاب بر آنان نفرستد و آنان را دسته دسته ننموده به جان هم نيفكند. 🔹🔸باز از اين نيز كه بگذريم دليل ديگر بر اينكه اين قابل اعتماد نيستند، اين است كه در بعضى از آنها دارد: اين دعا در حره بنى معاويه (كه يكى از آباديهاى انصار است و در بلوك عاليه مدينه واقع شده ) ايراد گرديده است و لازمهاش اين است كه اين دعا بعد از هجرت ايراد شده باشد در صورتى كه ما مى بينيم كه سوره انعام از سوره هائى است كه در مكه نازل شده و اين نزول قبل از هجرت بوده است . البته در اين روايات ، اختلافات ديگرى هم وجود دارد كه اگر كسى به آنها رجوع كند برايش واضح مى شود. 💫ادامه دارد. 📚ترجمه تفسير الميزان جلد7 💫براي مطالعه موضوع به لینک زیر مراجعه بفرمائید . http://quranpuyan.com/yaf_postst5123_y-mt-pymbr-slm-dhb-nmyshwnd--y-ndhr-qrn-z-dhb--bry-mt-khr-fqd-tbr-st.aspx @quranpuyan
❇️❇️آيا ما مجاز و قادر به و قرآن هستيم؟ يا براي فهم قرآن، فقط بايد به پيامبر و معصومين مراجعه كرد؟ "برخي گفته‌اند در تفهيم مرادات قرآن به بيان تنها پيغمبر اكرم (ص) يا به بيان آن¬حضرت و بيان اهل بيت گرامیش بايد رجوع كرد.ولي اين سخن قابل قبول نيست. زيرا حجيت بيان پيغمبر اكرم (ص) و امامان اهل بيت (ع) را تازه از قرآن بايد استخراج كرد و بنابراين چگونه متصور است كه حجيت دلالت قرآن به بيان ايشان متوقف باشد بلكه در اثبات اصل رسالت و امامت بايد به دامن قرآن كه سند نبوت است چنگ زد. و البته آنچه گفته شد منافات ندارد با اينكه پيغمبر اكرم (ص) و ائمه اهل بيت (ع) عهده¬دار بيان جزئيات قوانين و تفاصيل احكام شريعت-كه از ظواهر قرآن مجيد بدست نمي¬آيد- بوده‌اند. 🔰همچنين از طرق عامه در حديث پيغمبر اكرم (ص) و از طرق خاصه در اخبار متواتره از پيغمبر اكرم (ص) و ائمه اهل بيت (ع) عرض اخبار به كتاب¬اللّه وظيفه قرار داده شده، به موجب اين اخبار، حديث بايد به كتاب خدا عرض شود اگر موافق كتاب باشد به آن اخذ و عمل شود و اگر مخالف باشد طرح گردد. بديهي است مضمون اين اخبار وقتي درست خواهد بود كه آيۀقرآني به مدلول خود دلالت داشته باشد و محصل مدلول آن- كه تفسير آيه است- داراي اعتبار باشد و اگر بنا شود كه محصل مدلول آيه- تفسير- را خبر تشخيص دهد عرض خبر به كتاب معني محصلي نخواهد داشت. 🔰🔰نقد روش تفسيرى اما آن عده كه به اصطلاح محدث، يعنى حديث¬شناس بودند، در فهم معانى آيات اكتفاء كردند به آنچه كه از صحابه و تابعين روايت شده، حالا صحابه در تفسير آيه چه گفته¬اند؟ و تابعين چه معنائى براى فلان آيه كرده¬اند؟ هر چه مي¬خواهد باشد، همين كه دليل نامش روايت است، كافى است، اما مضمون روايت چيست؟ و فلان صحابه در آن روايت چه گفته؟ مطرح نيست، هر جا هم كه در تفسير آيه روايتى نرسيده بود توقف ميكردند،. اين عده در اين روشى كه پيش گرفته اند خطا رفته اند، براى اينكه با اين روش كه پيش گرفته اند، عقل و انديشه را از كار انداخته اند، و در حقيقت گفته اند: ما حق نداريم در فهم آيات قرآنى عقل و شعور خود را بكار بريم، تنها بايد ببينيم روايت از ابن عباس و يا فلان صحابه ديگر چه معنائى نقل كرده وحال آنكه اولاً قرآن كريم نه تنها عقل را از اعتبار نينداخته، بلكه معقول هم نيست كه آنرا از اعتبار بيندازد." علامه طباطبايي بخشهايي از فصل دوم "مباني و روش مطالعه و فهم ساده قران " ⭕️جهت اطلاعات بيشتر در خصوص كتاب به كانال زير مراجعه نماييد. https://t.me/fahmequran
💮💢،ميزان است. را بايد با ترازوي قران سنجيد و روايات مخالف قران را كنار گذاشت. 💐 خدا مرحوم علامه عسکري را غريق رحمت کند! 👈ايشان 150 را کشف کرده و بيش از اين هم هست! نه تنها جعلي، راوي را کردند! ❗️ مثلاً میگويند فلان شخص گفته است، اصلاً فلان شخص در عالَم وجود ندارد، چه رسد به اينکه روايتي داشته باشد! 👈 150 مورد را ايشان کشف کردند! ائمه و وجود مبارک پيغمبر(عليهم الصلاة و عليهم السلام) فرمودند که «سَتَكْثُرُ بَعدِي الْقالَة عَليَّ»؛ به نام ما دروغ ميکنند! ♻️خود کريم يک کتاب مجمل و مبهم نيست، وقتي نور شد خطوط کلّي خودش را مشخص ميکند، ﴿تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْءٍ﴾ است و نور هست، 👌 پس خطوط کلّي مشخص است و ابهامي در خطوط کلّي و اصول نيست؛ اما عمومات آن به وسيله روايات تخصيص‌ پذير است، . ⚖اگر ميزان نباشد، بيّن و شفّاف و روشن نباشد و خطوط کلّي آن بيان نشود، چگونه ما آن را ميتوانيم به عنوان ميزان و ترازو قرار بدهيم؟! 💮🔶الميزان که نوشته شده، براساس همين معيار نوشته شده است، براي اينکه ترازو است؛ اما ترازو براي کالاست، روايات را که کالاست بايد در ترازو گذاشت و بعد به آن عمل کرد 💫ايت الله جوادي املي https://goo.gl/CMHABD کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت با عمومی سازی فهم و عمل به قرآن ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ریشه ها و واکنشها 🛑 قسمت اول: ✅ و ساختگی یکی از واقعیتهای غیر قابل انکار در منابع فقهی، تاریخی و تفسیری ادیان از جمله اسلام است.با توجه به اهمیت و تاثیر برخی از این روایات در سبک زندگی مخاطبان مکاتب، در چند پست پیاپی به این موضوع و ارایه نظرات اندیشمندان و مفسران مختلف خواهیم پرداخت. 💮💢تاريخ و و عمل به در تفسیر المیزان: 🔷مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه 19 سوره مائده،بحثي تاريخي راجع به پيدايش و سير علوم عقليه نزد مسلمانان داشته اند. كه بخش هايي از انرا ارسال ميكنم: 🔶"مردم در عهد رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) (منظورمان ايام اقامت آن جناب در مدينه است ) جديد العهد با تعاليم اسلامى بودند، در آغاز اولين قدمى كه برداشتند حفظ قرآن و قرائت آن و سپس حفظ احاديث بود، يعنى سخنانى كه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) و با يك واسطه از آن جناب مى شنيدند حفظ مى كردند، و از حفظ براى ديگران نقل مى نمودند، 👈قدم دومى كه در مسير علم برداشتند مختصر مناظراتى در خصوص علم كلام بود، كه يا در بين خود داشتند و يا با بعضى از غير مسلمانان و صاحبان مذاهب بيگانه مخصوصا يهوديان و مسيحيان ، چون قبائلى از اين دو ملت در شبه جزيره عربستان و در حبشه و شام مى زيستند، از همين جا بود كه علم كلام پيدا شد، 💢پس از رحلت رسول اكرم،اختلاف ناشى از مساله خلافت بابى به ابواب علم كلام افزود، و يكى ديگر از مسائل علم كلام شد كه دانشمندان اسلامى را به خود مشغول كرد. 💢در زمان خليفه اول آوازه اسلام بلند شد و قلمرو آن در اثر فتوحات عظيمى كه در عهد وى رخ داد، گسترش يافت . مسلمانان از تعمق در مسائل علمى و روابط علوم و ترقى در مدارج آن باز ماندند 👈از سوى ديگر با فتوحات پى در پى و پر اهميتى كه نصيب عرب گرديد آن غريزه هاى جاهلانه عرب كه در اثر تربيت اسلامى فروكش شده بود، بار ديگر سر به طغيان كشيد، غرورها و نخوتها بار ديگر سركشى آغاز كرد و در نتيجه به تدريج و آرام آرام روحيه امتهاى مستكبر و استعمارگر را به خود گرفتند، و آن مقدار معارفى كه از دين داشتند و سير علمى تا آن حدى كه در سابق پيش رفته بود متوقف شد، يعنى اشتغالات علميشان منحصر در قرائت قرآن بود، قرائتى منسوب به زيد بن ثابت و قرائتى منسوب به ابى و ابن مسعود و غير آنان بود. 💢و اما حديث در آن زمان به نحو چشمگيرى رواج يافت و نقل و ضبط احاديث بسيار شد، به حدى كه عمر بعضى از صحابه را از نقل حديث نهى كرد، زيرا او زياده از حد حديث گفته بود، از سوى ديگر عده اى از اهل كتاب به اسلام درآمدند و محدثين كه كارشان نقل حديث بود.مطالب بسيارى از آنان در باره اخبار كتابهايشان و داستانهاى انبياءشان و امتهايشان را شنيدند 👈و شنيده هاى خود را با آنچه از احاديث كه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) شنيده و حفظ كرده بودند مخلوط نموده ، 🍂👈و احاديث دروغين و دستبرد در احاديث صحيح را شروع كردند كه امروز در ميان احاديثى كه از طرق صحابه و راويان صدر اول از رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) نقل شده مقدار بسيار زيادى از اين كلمات و بريده بريده يافت مى شود كه قرآن كريم به ظاهر الفاظش آنها را دفع مى كند و عمده سببى كه باعث اين دستبردها شد چند امر بود: 💫ادامه دارد. https://b2n.ir/e09729 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃آیا فهم قران،منحصر به است؟ ایا در صورت نبود حدیث تفسیری در یک آیه،باید توقف کرد؟ 🔸اطلاعات بيشتر دوره اموزش روش ساده فهم قران در كانال زير در تلگرام و ايتا: @tadabbor_quranpuyan
: ⭕❓آیا آیات قرآن بر لزوم دلالت دارد؟ قسمت شانزدهم ( اخرین قسمت) "دليل عمده اختلاف فقها در موضوع اغاز ماه قمري و هلال، ان است كه از كه منبع اصلي صدور احكام است، فاصله گرفتند و به اولويت دادند . در حاليكه روايات را بايد ذيل قران فهميد قران ميفرمايد فمن شهد منكم الشهر فليصمه يعني هركس شهر رمضان را درك كرد و وارد ان شد بايد روزه بگيرد موضوع، شهر است نه هلال. حلول و دخول شهر هم يك عرفي و علمي است اگر علم ثابت كرد شهر رمضان محقق شده است، درست است و بايد روزه گرفت اصلا فقها نبايد وارد شوندبلكه استنباط وظيفه انهاست كه با حلول شهر رمضان، چه احكامي مترتب ميشود. روايات هم كه فرموده اند صم للرويه و افطر للرويه براي اين بوده كه ان زمان ، طريق ديگري جز رويت براي اثبات ورود به شهر رمضان نبوده است. " ايت الله ايازي 💫براي مطالعه نظرات مختلف و مشروح پستهای قبلی به لينك زير مراجعه نماييد https://b2n.ir/d32002 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖇 موضوع: جایگاه قرآن در در احکام فقه اجتماعی،با چه رویکردی باید سراغ قران رفت؟ اصول ان چیست؟ جایگاه چیست؟ اگر قران را اصل قرار دهیم، در موضوعی مثل حلول قمری، نباید سراغ فقها رفت بلکه باید به عرف و متخصصین مراجعه کرد. چون موضوع طبق قران، تحقق شهودشهر است. 🎙 استاد سید محمدعلی ایازی @quranpuyan
📗 بر و انتقاد از كساني كه هرچيزي را به اسم مي پذيرند. هرچند که با حدیث مخالف نیست و هیچگاه حجیت قول و فعل معصوم را زیر سوال نبرده، اما دیدگاه و رویکرد خاصی به حدیث دارد. رویکرد این متفکر برجسته و دیدگاه خاص او درباره حدیث را در دو جا می‌توان پیگیری کرد: نخست در روش تفسیری‌اش است و دیگری در تعلیقاتش بر اصول کافی و بحارالانوار. 👌هر دوی این تعلیقات با بسیاری از طیف حوزوی مواجه شد. 💢یکی از اصول روش‏‌شناختی تفسیری در المیزان، صریح قرآن بر است و در روش علامه نیز قرآن به عنوان ملاک و محک نقد و سنجش احادیث و داور آنها مطرح شده و نه بر عکس. قرآن وحی آسمانی و سند مورد اطمینان است. حتی در احادیث معتبر و متواتری از ائمه معصومین نیز نقل شده که ملاک ارزیابی احادیث، متن قرآن کریم است. 👈به همین دلیل در جای جای المیزان، روایات با ظاهر و سیاق آیات و نیز با اصول کلی استخراج شده از قرآن مقایسه و سنجیده شده‌‏اند و با کوچک‌ترین تضاد و مخالفت، از مقام و حجیت، شده‌‏اند هر چند که در میان آنها، احادیثی باشند که از حیث سند قوی و قابل قبولند. ⭕⭕ ايشان در تفسير سوره سوره يوسف با انتقاد از مفسريني كه هر روايتي را نقل مي كنند، نوشته است: «چرا عده اى اين حرفها را از خود درست مى كنند، و دست به دست مى گردانند؟ جهت عمده آنها دو چيز است: افراط در پذيرش و تسليم در برابر هر چه حديث نام دارد، يكى از دو علت وقوع دراين افترائات مى باشد يكى از افراطشان در پذيرفتن و تسليم در برابر هر حرفى كه اسم حديث و داشته باشد، ولو هر چه باشد. اينها آنچنان نسبت به حديث ركون و خضوع دارند كه 👈👈حتى اگر بر و صريح قرآن هم باشد قبولش نموده احترامش مى گذارند، و يهوديان هم وقتى اينها را ديدند، مخالف عقل و دين را به صورت در دست و دهان آنان انداخته و به كلى حق و حقيقت را از يادشان بردند اذهانشان را از معارف حقيقى منصرف نمودند.» 💢تعلیقات بر و اصول کافی علامه طباطبایی بر ۸۸ موضع از بحار الانوار تعلیقه نوشت و اصولاً قرار بود در آن دوران چاپ جدید بحارالانوار با تعلیقات علامه طباطبایی منتشر شود، اما پس از انتشار این مختصر، مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی ادامه چاپ و انتشار تعلیقات علامه را به صلاح ندانست و این به دلیل فشارهایی بود که از جانب بر آیت الله بروجردی وارد می‌شد. 👈مرحوم آیت‌الله حسینی طهرانی از شاگردان ایشان درباره این تعلیقات می‌نویسد: «علامه تا جلد ششم بر بحارالانوار تعلیقه نگاشتند، اما در یکی دو تعلیقه صریحاً نظر علامه را رد کردند. این امر برای طبقه‌ای که تا این اندازه حاضر نبودند نظرات مجلسی مورد ایراد واقع شود، خوشایند نشد و متصدی و مباشر طبع، بنا به الزامات خارجیه، از ایشان تقاضا کرد که در بعضی مواضع، قدری کوتاه‌تر بنویسند و از بعضی ایرادات صرف نظر کنند. علامه حاضر نشدند و فرمودند: 🔻🔻👈«در مکتب شیعه، ارزش جعفر بن محمد صادق (ع) از بیشتر است و زمانی که امر دایر شود به جهت بیانات و شروح علامه مجلسی و ایراد عقلی و علمی بر حضرات معصومین (ع)، ما حاضر نیستیم آن حضرات را به مجلسی بفروشیم و من از آنچه به نظر خود در موضع مقرر لازم می‌دانم بنویسم، یک کلمه کم نخواهم کرد.» (رجوع کنید به کتاب «مهر تابان» ص ۳۵ از انتشارات علامه طباطبایی) آن دو موردی که علامه طباطبایی صریحاً نظر علامه مجلسی را رد می‌کند در موضوع است. در آن دو مورد علامه مجلسی تمایل به مساله تحریف قرآن نشان می‌دهد که علامه طباطبایی مخالف شدید نظریه تحریف قرآن است. همین دو مورد نشان می‌دهد که باید با تعمق و نگاه انتقادی به احادیث روی آورد و هر حدیثی را بدون تحقیق نپذیرفت. http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_shnyy-b-dydghhy-fqhy--tfsyry--sysy-w-jtmy-w-Hkwmty-lmh-TbTbyy.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳بررسی در حکومت دینی: 🔴قسمت چهاردهم: ❓آیا به لحاظ می توان زنان مسلمان را به رعایت حجاب شرعی ساخت یا نه؟ ♦در این زمینه میان فقیهان شیعه اختلاف نظر وجود دارد که عمدتاً به سه موضوع باز میگردد: ↩️۱. الزام با توسل به : ↩️۲. الزام با توسل به : ↩️ 3. و : ✳طر فداران عمدتاً عملی را کافی میدانند. این موضوع به ویژه چند دلیل دارد: ↩️۱. : این دسته از فقیهان بر این باورند که آیات قرآن دربارۀ امربه معروف و نهی ازمنکر، مطلق است و هر نوع از امر و نهی را در بر میگیرد که یکی از آن انواع، با توسل به خشونت و زور است. ↩️۲. : همچنین با استفاده از روایاتی که جلوگیری از فعل حرام را تجویز میکنند، به این نتیجه می رسند که زنان بدون حجاب شرعی رامیتوان از کار حرامشان بازداشت. ↩️۳. : این گروه از فقیهان در پی آن اند که نشان دهند بادلیل عقلی می توان اثبات کرد اجرای شریعت امری لازم است. درنتیجه میگویند عقل حکم میکند که باید از اشاعۀ گناه و ترویج آن در جامعه با هر وسیله ای که ممکن است جلوگیری کرد. البته در مواردی که به کشتن برسد،عقل دلیلی ندارد یا اجازۀ حاکم شرعی را لازم میدانند. 👈این گروه از فقیهان معتقدند آیات و روایات نفی ، ناظر به ممنوعیت اکراه و اجبار در حوزۀ اعتقادات است و قلمروی تکالیف عملی و رفتارها را در بر نمیگیرد. 🔻🔺در مقابل، چند دلیل دارند: 1⃣۱. آ نها معتقدند نهی ازمنکر عملی درواقع، نهی ازمنکر نیست و باید عنوان دیگری مانند تعزیر برای آن در نظر گرفت. 2⃣۲. آ نها میگویند اگر تعزیر باشد نیز قاعده ای عمومی نمی توان تشکیل داد که بر آن اساس همۀ گناهان اجتماعی . 3⃣۳. به باور این گروه، حکومت اسامی و ولایت مطلقۀ فقیه دلایل کافی و موجه ندارند. 4⃣۴. اینان معتقدند عقل حکمی در این باره ندارد که مسلمانان موظف اند به هر شکل ممکن از ارتکاب حرام جلوگیری کنند. 5⃣۵. در مقابل، آیات و روایاتی مانند «لا إکراه فی الدین » )بقره، ۲۵۶( یا «الهدایة انّها من الله » )کلینی، الکافی، ج ۱:ح ۱۶۶ (، قیدی ندارند که تنها درخصوص اعتقادات و باورهای شخصی اند؛ بلکه نشان میدهد انسان ها چه در موقع و چه پس ازآن، در حیطۀ رعایت احکام شرعی و نمی توان آنان را به زور به رعایت احکام شرعی وادار کرد. 🖌نقل از پژوهش "آیند ه نگاری الزام به حجاب در افق 1411، بررسی ابعاد مسئله الزام به حجاب در ایران" 💫مشروح ديدگاهاي مختلف را در لينك زير مطالعه نماييد http://www.quranpuyan.com/yaf_postst5547_y-qrn-w-mSwmyn--Hkwmt-r-bh-jbr-Hjb-bry-khnm-h-mlzm-krdh-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و : يا ممنوع؟ 🔴قسمت اول 🔹"از متون دینی بر می آید که مهم ترین و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به همه مردم و به ویژه است. 👈جایگاه نصیحت و خیرخواهی در دین چنان مهم است که پیامبر(ص) می فرماید: 🔹 «رأس الدین النصیحة لله و لدینه و لرسوله و لکتابه و و للمسلمین عامة؛ اساس دین، خیرخواهی برای خدا، دین خدا، پیامبر خدا، کتاب خدا، پیشوایان مسلمانان و عموم مسلمانان است» (کنزالعمال، ح8775). 🔹خداوند تعالی امت پیامبر(ص) را برترین امت می شمارد اما این برتری را صرفا از این جهت می داند که آنان امر به معروف و نهی از منکر می کنند (توبه/71). از این و ، که مشابه آنها در متون اسلامی بسیار زیاد است، به روشنی بر می آید که بر رفتار حاکمان و ارشاد و خیرخواهی برای آنان همه مردم و نیز تکلیف قطعی آنان است. 🌴امام (ع) نیز آن هنگام که در راس قرار می گیرد صریحا اعلام می کند که ممکن است در امر حکومت خطا کند و به همین جهت از مردم می خواهد که او را کنند و به او مشورت دهند و اعلام می کند که من دیکتاتور و نیستم که انتقاد را بر نتابم (نهج البلاغه، خ216). 🔹پس مطابق متون دینی اسلامی حتی پیامبر(ص) و علی(ع) خود را ابرانسان نمی دانند و خدای تعالی نیز آنان را انسان هایی می داند که در اداره جامعه باید با مردم مشورت کنند. و اگر این وضعیت پیامبر(ص) و علی(ع) است تکلیف انسان های عادی روشن می شود. 🔹در واقع کسانی که انسان های عادی را از حیطه نظارت و نقد و ارشاد مردم خارج می کنند و آنان را در هاله ای از تقدس قرار می دهند و برای آنان چنان ربط و پیوندی با ماوراء قائل می شوند که فراتر از نقد و ارشاد و نظارت مردم می روند، با احکام قطعی دین خدا در افتاده اند و هم مسلم مردم را غصب کرده و هم جلوی انجام آنان را می گیرند. 👈عجیب آن است که از درون نهادی که قرار بوده است مردم اعضای آن را برای نظارت بر حاکم برگزینند، این صدا به گوش می رسد که وظیفه این نهاد () نظارت بر حاکم نیست بلکه حفاظت آن است. شگفتا! نظارت و نقد، وظیفه و حق عموم مردم است و نهاد نظارتی در واقع بازوی اجرایی مردم است. 🔻این سخنان بر اساس چه به زبان آورده می شود؟! سخنانی که در تاریخ این انقلاب نیز نو و بدعتی آشکار است. حتی عالمان سنتی که احیانا خود در این نظام و تدوین قوانین آن نقش داشته اند درست عکس این مطلب را بیان می کرده اند و آن را روشن و آشکار می دیده اند."( كه در قسمتهاي بعد ارسال ميشود) 🖌دكتر عبدالرحيم سليماني ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♦️ چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑قسمت اول؛ 💫مقدمه: از مسائل حوزة اجتماعی در فقه و مسئله‌ای است که همواره موضوع پرسش‌های گوناگونی بوده است و در عصر کنونی بیش از پیش مورد بحث و تأمل افراد و گروه‌های مختلف جامعه است. یک سر مسئله دین و یک سر مسئله جان انسان است و هریک اهمیت خاصی دارند. بحث اساسی در این مسئله منکر ضروری است؛ یعنی اگر شخصی به هر دلیلی دربارة یکی از احکام ضروری اسلام تردید و آن را انکار کرد و از پذیرش آن سر باز زد، آیا می‌توان وی را به دین اسلام کافر دانست و احکام کفر و را بر وی جاری کرد؟ اگر چنین است، چه ضوابط و قیودی بر این حکم وجود دارد؟ ✅بحث انکار ضروری اسلام در جایی مطرح می‌شود که شخص اصل اسلام را پذیرفته و حکمی از دین را نمی‌پذیرد. توجه به این نکته لازم است که محل نزاع در بحث ضروری در جایی است که کسی بگوید من اسلام، قرآن، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامت را قبول دارم؛ اما مثلاً را نمی‌پذیرم. در این فرض، این پرسش مطرح می‌شود که آیا این انکار موجب اوست؟ ⭕️تعريف در ، و ♻️ضروریات دین در قرآن ذکر نشده و در آن، به طور مستقیم درباره منکِر ضروری دین سخنی به میان نیامده است ♻️در روايات می‌توان به روایتی از امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) اشاره کرد که علمای ما، از جمله علامه مجلسی، بدان متذکر شده‌اند؛ این تنها روایتی است که به معنای ضروری اشاره کرده است 👈آن حضرت امور ادیان را به چهار دسته تقسیم فرمودند ↩️ که به دو دسته بازگشت دارد: 🔻 امر اوّل چیزهایی که هیچ اختلافی بین تمام امت اسلامی در آن نیست و آن است که نیازی به فکر و نظر و استدلال ندارند . 🔻امر دوّم، غیر ضروریات دین را شرح می‌دهند که در اثبات آن به نظر و استدلال نیاز است و و انکار در آن راه دارد 👈در منابع روایی غير از حديث فوق ؛ حدیثی که به اسم ضروریات دین اشاره کرده باشد، یافت نشد، و این به دلیل آن است که اصطلاح ضروری دین لفظ مستحدث و تازه ای است که بعد از «صاحب شرایع» در فقه وارد شده است. البته در منابع روایی ما روایاتی وجود دارد که از مجموع آن، فقهای ما این اصطلاح را وضع کرده اند. ♻️آن گونه که از تعریف های بدست می آید، در ضروری بودن یک حکم، فقط علم به آن کافی نیست بلکه باید آن قدر و شناخته شده باشد که از هیچ مسلمانی پنهان نباشد و بودن آن، نیازی به دلیل و برهان نداشته باشد. بالاتر از این، حکم ضروری آنقدر معروف و باشد که غیرمسلمانهایی که به جامعه اسلامی نزدیک اند، بدانند که آن حکم جزء دین اسلام است. مثلاً حتی غیرمسلمانها می دانند که نماز از واجبات دین اسلام است. 📌وضوح و روشنی ضروریات دین به حدّی است که انکار آن توسّط مسلمان، مستلزم تکذیب پیامبر اکرم و انکار رسالت اوست. بنابراین را می توان این گونه تعریف کرد: «ضروریات دین به احکام و عقایدی گویند که جزء دین بودنشان اثبات شده و از جمله واضحات و بدیهیات باشد، به گونه ای که عادتا بر هیچ مسلمانی پوشیده نباشد و حتی بعضی از غیرمسلمانان هم جزء دین بودن آن را بدانند». 🖋🖋نقل از سایت دانشنامه اسلامي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛