eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
645 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
✅چرا حج؟ بررسي احكام وفلسفه از نگاه مرحوم مهدي برگرفته از سخنراني وي در عيد ۱۳۳۸ قسمت پنجم كعبه و حج براي مردم و مراسمي كه گفته شد از جهت خدا و سير دادن بنده به سوي آفريننده اش بود. اما قضيه در اينجا تمام نميشود. سفارشها و آداب و شرايط خاص ديگري بري حج وجود دارد كه هر كدام مبيّن معني و متوجه به منظوري است. 🔻اولاً، بري محيط زماني و مكاني حج امنيت و طهارت مقرر شده است . ماه حج و ماه‌هاي طرفين آن را كه بري رسيدن و برگشتن لازم است « » گفته و دانسته اند و خود خانه و اطرافش «بيت الحرام» و «مسجد الحرام» است. آيات قرآن در اين زمينه صراحت و تأكيد دارد: «… وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ امِنًا …» (۵۸) «وَ اِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ اَمْنًا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ اِبْرَاهيمَ مُصَلًّي وَ عَهِدْنا اِلي اِبْرهيمَ وَ اِسْمعيلَ اَنْ طَهِّرابَيْتِي …» (۵۹) تا آنجا كه ميفرمايد : «…فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لاجِدَالَ فِي الْحَجِّ…» (۶۰) در آن حريم كسي حق جدال و نزاع ندارد. حتي جانوران و حشرات نيز بايد مصون از صيد حاجيان و از كمترين آزار باشند(۶۱). آيا امنيت از اين عموميتر و خلع سلاح (همان خلع سلاحي كه جامعه اتفاقِ ملل سه مرحله برايش قائل شده بود و سازمان ملل هم هنوز نتوانسته است و نخواهد توانست تأمين كند) كاملتر ميشود؟👌 به طوري كه ميدانيم اين حرمت و امنيت از مقوله تعارف و تكليف نيست. قبل از اسلام قبائل بي انضباط و بيرحم و بيمعرفت عرب نيز آن‌ را رعايت ميكردند و مدت سه ماه جنگ در سراسر عربستان تعطيل ميشد! 🔻ثانياً، بستن يعني سادهترين پوشاك را به تن كردن و با پي تقريباً برهنه در زير آسمان خدا قسمت عمده حركات و اعمال را انجام دادن ، باز گشت به شكل اوليه و نهايت سادگي در خلقت و طبيعت و كنار زدن پيرايه ها و عوارضي است كه بي جهت اين همه سبب افتراق و دوري طبقات خلائق از يكديگر ميشود. 🔻ثالثاً، همشكلي و همرنگي يا همسطحي كه مخصوصًا در لباس اِحرام و در مواقف و مسالك حج به كار برده شده وضيع و شريف و عرب و عجم را به يك صورت و در يك صف و جماعت قرار دادهاند، خود مطلبي است . قبل از اسلام اشراف قريش و شيوخ و اعيان بري خود مواقف و معابر خاص قائل شده بودند. قرآن آن رسوم را لغو مينمايد و ميگويد : «ثُمَّ اَفيضُوا مِنْ حَيْثُ اَفاضَ النَّاسُ …» (۶۲) حج خانه كعبه بايد مصداق و مظهر بين مردم باشد . در برابر همين خانه است كه پيغمبر آيه پرطنين و لرزاننده منشور مساوات بشري را اعلام ميفرمايد : «يا اَيُّهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنْثي وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوبًا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللهاَتْقكُمْ …» (۶۳) و بري آنكه ترديد و تحريفي در منظور آيه پيدا نشود، در تفسيرش ميفرمايد: «از اين پس قريشي را بر حبشي و عرب را بر عجم امتياز و افتخاري نيست.» ادامه دارد.... http://yon.ir/oNlaC ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ و در پيشگاه خدا 💠آیه35احزاب 🔷گاه بعضی چنين تصور می‌كنند كه اسلام كفه سنگين شخصيت را برای مردان قرار داده، و زنان در برنامه اسلام چندان جايی ندارند، شايد منشأ اشتباه آنها پاره‌ای از تفاوتهای حقوقی است كه هر كدام دليل و فلسفه خاصی دارد. ‏ولی بدون شك قطع نظر از اين گونه تفاوتها كه ارتباط با موقعيت اجتماعی و شرائط طبيعی آنها دارد هيچگونه فرقی از نظر جنبه‌های انسانی و مقامات معنوی ميان زن و مرد در برنامه‌های اسلام وجود ندارد. 🔷‏آيه فوق دليل روشنی برای اين واقعيت است زيرا به هنگام بيان ويژگيهای مؤمنان و اساسی‌ترين مسائل اعتقادی و اخلاقی و عملی، زن و مرد را در كنار يكديگر همچون دو كفه يك ترازو قرار می‌دهد، و برای هر دو پاداشی يكسان بدون كمترين تفاوت قائل می‌شود. ‏به تعبير ديگر تفاوت جسمی مرد و زن را همچون تفاوت روحی آنها نمی‌توان انكار كرد و بديهی است كه اين تفاوت برای ادامه نظام جامعه انسانی ضروری است و آثار و پيامدهايی در بعضی از قوانين حقوقی زن و مرد ايجاد می‌كند، ولی اسلام هرگز شخصيت انسانی زن را- همچون جمعی از روحانيين مسيحی در قرون پيشين- زير سؤال نمی‌برد كه آيا زن واقعا انسان است و آيا روح انسانی دارد يا نه؟!، نه تنها زير سؤال نمی‌برد بلكه هيچگونه تفاوتی از نظر روح انسانی در ميان اين دو قائل نيست، لذا در سوره نحل آيه ۹۷ می‌خوانيم:" مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌": " هر كس عمل صالح كند، خواه مرد باشد خواه زن، در حالی كه ايمان داشته باشد ما او را زنده می‌كنيم و حيات پاكيزه‌ای به او می‌بخشيم و پاداش وی را به بهترين اعمالی كه انجام می‌داده می‌دهيم". 🔷‏اسلام برای زن همان استقلال اقتصادی را قائل شده كه برای مرد (بر خلاف بسياری از قوانين دنيای گذشته و حتی امروز كه برای زن مطلقا استقلال اقتصادی قائل نيستند. ‏به همين دليل در" علم رجال" اسلامی، به بخش خاصی مربوط به زنان دانشمندی كه در صف روات و فقهاء بودند برخورد می‌كنيم كه از آنها بعنوان شخصيت‌هايی فراموش ناشدنی ياد كرده است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
💠بمناسبت 14 مرداد سالروز صدور فرمان و روز اسلامي 🌱نگاهي به نقاط قوت از نگاه شهيد مطهري 🛑قسمت اول حیثیت و انسانی : اعلاميه 🔻«از آنجا كه شناسایی حیثیت ذاتی كلیه ی اعضای خانواده ی بشری و حقوق یكسان و انتقال ناپذیر آنان، اساس آزادی و عدالت و صلح را تشكیل می دهد. ↩️از آنجا كه عدم شناسایی و تحقیر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است كه روح بشریت را به عصیان واداشته، و ظهور دنیایی كه در آن افراد بشر در بیان عقیده، آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است. از آنجا كه اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت كرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد و فشار مجبور نگردد. از آنجا كه اساساً لازم است توسعه ی روابط دوستانه بین ملل را مورد تشویق قرار داد. ↩️از آنجا كه مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجدداً در منشور اعلام كرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند كه به پیشرفت اجتماعی كمك كنند و در محیطی آزادتر وضع زندگی بهتری به وجود آورند. ↩️از آنجا كه. . . مجمع عمومی، این اعلامیه ی جهانی حقوق بشر را آرمان مشتركی برای تمام مردم وكلیه ی ملل اعلام می كند تا جمیع افراد و همه ی اركان اجتماع این اعلامیه را دائماً در مد نظر داشته باشند و مجاهدت كنند كه به وسیله ی تعلیم و تربیت احترام این و توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم كشورهایی كه در قلمرو آنها می باشد تأمین گردد. . . » . 🟡 بالا مقدمه ی اعلامیه ی جهانی حقوق بشر است؛ مقدمه ی همان اعلامیه ای است كه در باره اش می گویند: «بزرگترین توفیقی است كه تا این تاریخ در طریق تأیید حقوق انسانی نصیب عالم بشریت شده است» . روی هر كلمه و هر جمله ی آن حساب شده است، و مظهر افكار چندین قرن فلاسفه ی آزادیخواه و حقوق شناس جهان است. 🔹مقام و احترام انسان اعلامیه ی حقوق بشر چون بر اساس احترام به و و تنظیم شده و برای احیای حقوق بشر به وجود آمده، 👈👈مورد احترام و تكریم هر انسان با وجدانی است. ما مردم مشرق زمین از دیر زمان از ارزش و مقام و احترام انسان دم زده ایم. در دین مقدس اسلام- انسان، حقوق انسان، آزادی و مساوات آنها نهایت ارزش و احترام را دارد. 👈👈نویسندگان و تنظیم كنندگان این اعلامیه و همچنین فیلسوفانی كه در حقیقت الهام دهنده ی نویسندگان این اعلامیه هستند، مورد ستایش و تعظیم ما می باشند. ولی چون این اعلامیه یك متن فلسفی است، به دست بشر نوشته شده نه به دست فرشتگان، استنباط گروهی از افراد بشر است، هر فیلسوفی حق دارد آن را تجزیه و تحلیل كند و احیاناً نقاط ضعفی كه در آن می بیند تذكر دهد. 🔶این اعلامیه خالی از نقاط ضعف نیست ولی ما در این مقاله روی نقاط ضعف آن انگشت نمی گذاریم، روی نقطه ی قوّت آن انگشت می گذاریم. 🔻تكیه گاه این اعلامیه « » است، و حیثیت ذاتی انسان است. 👈از نظر این اعلامیه انسان به واسطه ی یك نوع كرامت و شرافت مخصوص به خود دارای یك سلسله و شده است كه سایر جانداران به واسطه ی فاقد بودن آن حیثیت و شرافت و كرامت ذاتی، از آن حقوق و آزادیها بی بهره اند. 👌نقطه ی قوّت این اعلامیه همین است. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 150 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ذاتي يا اكتسابي، تفاوتها و آثار. 🛑قسمت نهم : نظر ايت اله سيستاني: هر روایتی با و با سازگاری نداشت، حجیّت ندارد. 💫" آيت اله سيستاني در رساله خبر واحد در تعادل و تراجیح و در جاهای دیگر، تصریح می‌کنند به این‌که👈👈 هر روایتی که مخالف روح شریعت باشد، قابل قبول نیست. ایشان در این دو صفحه صریحاً و واضح می‌فرماید روح شریعت مثل و . هر روایتی با کرامت انسان، با عدالت سازگاری نداشت، حجیّت ندارد. ایشان در در رسالهٔ خبر واحد(ص ۲۳ به بعد) وارد بحث لزوم مقایسهٔ مضمونی و روحی روایات با کتاب و سنت می‌شوند و صریحا سخن از اهداف رئیسه دین به میان می‌آورند و بین اهداف و احکام شریعت فرق می‌گذارند و می‌فرمایند: «إن تلک الأهداف لا یکون قانونا» و اهداف عالیه را در شریعت اسلامیه اینگونه معرفی می‌کنند: «فالاهداف علی درجات و الاصول فی شریعتنا الاسلامیه المتعلقه بالانسان و المبدأ و المعاد و العلاقات الاصلیه بین البشر التی یشیر الیه قوله تعالی ان الله یأمر بالعدل و الاحسان أو العلاقات الاخری و الحکم بالقسط و العدل … و المساواه و الانسانیه 👈در رسالهٔ تعادل و تراجیح (ص ۴۸۱). مجددا بحث لزوم موافقت مضمونیه و روحیه را مطرح می‌فرمایند و تصریح می‌کنند که: اگر روایتی در باب مسائل اجتماعی بود باید با این امور اساسی سنجیده شود: ↩️الف) العداله الاجتماعیه ↩️ب) تکریم البشر ↩️ج) بطلان نژاد پرستی و این‌ که ملاک فضیلت در برابر خداوند تقوی است … «فلو کانت الروایه فی مجال العلاقات الإجتماعیه فلابد أن تتلائم مع العدل و الإحسان و تکریم البشر و العداله الاجتماعیه ( ان الله یأمر بالعدل و الإحسان ) و الناس سواسیه أمام الله تعالی و لا فضل الا بالتقوی 🌱تکریم البشر بما هو بشر می‌فرماید: یک العداله الاجتماعیه ان الله یامر بالعدل والاحسان این جز همان آیات کلی است، ↩️دو تکریم البشر باز هم بشر تعبیر می‌فرماید نه تکریم المتقی نه تکریم المومن نه تکریم المسلم، 👌در ادامه‌اش مثال می‌زند می‌گوید: مثل و برابری انسان‌ها در پیشگاه پروردگار که لافضل الا بالتقوی و لهذا روایتی که می‌گوید: ترک این جوری است، کرد این جوری است این قوم را برآن قوم ترجیح می‌دهد، این روایات موافقت روحی با کتاب و سنت ندارد و کنارش می‌گذارد ولو صحیحه السند باشد. چنانکه اگر روایتی موافق کرامت بشر بما هو بشر هیچ قیدی نزده است اینجا ، کما اینکه آنجا انسان را هیچ قیدی نزده است، اگر نبود قبول نمی کند این سلیس حرف ایشان است. 👈 ايشان کسی است که قاعده‌ای به نام قاعده تأسیس کرده است. عباراتی را که می‌خوانم از خود ایشان است. ایشان می‌گوید: در یک مجتمعی که انواع و اقسام ادیان و مذاهب است و بنابر عدم تشاجر و تعایش و تعامل است، باید به قانون یکدیگر احترام بگذارند، بعد حدومرزی را برایش بیان می‌کند و اسم این قاعده را گذاشته‌اند قاعده تعایش سلمی، در زمانی که گروه‌های مختلف با ادیان و مذاهب مختلف بخواهند با هم زندگی کنند، من اگر بخواهم با یک یهودی تعاملی داشته باشم بر طبق آنچه که آن یهودی به آن معتقد و ملتزم است الا ماخرج بالدلیل القطعی، تعامل می‌کنم." 🖌محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
و 🛑قسمت دوم : 🌱 در نگاه ع 👈👈از نظر (ع) آن اصلى که مى ‏تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضى نگه دارد، به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد، است. ظلم و جور و تبعیض قادر نیست‏ حتى روح خود ستمگر و روح آن کسى که به نفع او ستمگرى مى‏شود، را راضى و آرام نگه دارد تا چه رسد به و پایمال شدگان. 🌱عدالت ‏بزرگراهى است عمومى که همه را مى‏تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلى عبور دهد، اما و جوْر کوره‌راهى است که حتى فرد ستمگر را به مقصد نمى ‏رساند. ♦️«فانّ فى العدل سعه و من ضاق علیه العدل، فالجور علیه اضیق» 🌱همانا در عدالت گنجایش خاصى است، مى‏تواند همه را در بر گیرد و در خود جاى دهد، و آن کس که بیمار است در عدالت نمى‏گنجد، باید بداند که جایگاه ظلم و جور تنگتر است. عدالت، است ♦️یعنى چیزى است که مى‏توان به آن به عنوان یک ، ایمان داشت و به حدود آن راضى و قانع بود، اما اگر این مرز شکسته و این ایمان گرفته شود و پاى بشر به آن طرف مرز برسد، دیگر حدى براى خود نمى‏شناسد، به هر حدى که برسد، به مقتضاى طبیعت و شهوت سیرى‌ناپذیر خود تشنه حد دیگر مى‏گردد و بیشتر احساس نارضایى مى‏نماید. ♦️تماشاچى صحنه ‏هاى ‏_عدالتى 🌴على(ع) را یک تکلیف و ، بلکه یک ناموس الهى مى‏داند، هرگز روا نمى‏ شمارد که یک مسلمان آگاه به تعلیمات اسلامى صحنه ‏هاى و بى عدالتى باشد. ♦️♦️عدالت نباید فداى ‏بشود و و و دهانها را با لقمه‏ هاى بزرگ بستن و دوختن، همواره ابزار لازم قلمداد شده است. اکنون مردى زمامدار و کشتى سیاست را ناخدا شده است که دشمن این ابزار است، هدف و ایده ‏اش مبارزه با این نوع سیاست‏ بازى است. طبعاً از همان روز اول، ارباب توقع یعنى همان رجال سیاست رنجش پیدا مى‏کنند، رنجش منجر به خرابکارى مى‏شود و دردسرهایى فراهم مى‏آورد. دوستان خیراندیش به حضور على(ع) آمدند و با نهایت ‏خلوص و خیرخواهى تقاضا کردند که به خاطر مهمتر، انعطافى در سیاست‏ خود پدید آورد، پیشنهاد کردند که خودت را از دردسر این هوچی‌ها راحت کن، «دهن سگ به لقمه دوخته بهْ‏»: اینها افراد متنفذى هستند، بعضى از اینها از شخصیت‌هاى صدر اولند، تو فعلا در مقابل دشمنى مانند معاویه قرار دارى که ایالتى زرخیز مانند شام را در اختیار دارد، چه مانعى دارد که به خاطر «مصلحت‏» فعلا موضوع و را مسکوت عنه بگذارى؟ 🌴👈على(ع) جواب داد: «أتامرونى ان اطلب النصر بالجور…:۱۰شما از من مى‏خواهید که پیروزى را به قیمت و به دست آورم؟ از من مى‏خواهید که عدالت را به پاى و سیادت قربانى کنم؟ خیر، سوگند به ذات خدا که تا دنیا دنیاست، چنین کارى نخواهم کرد و به گرد چنین کارى نخواهم گشت. من و تبعیض؟! من و پایمال کردن ؟! اگر همه این اموال عمومى که در اختیار من است مال شخص خودم و محصول دسترنج‏ خودم بود و مى‏خواستم میان مردم تقسیم کنم، هرگز تبعیض روا نمى‏داشتم تا چه رسد که مال مال خداست و من امانتدار خدایم. 👈این بود نمونه ‏اى از ارزیابى على(ع) درباره ، و این است ارزش عدالت در نظر علیه‌السلام. 💫ادامه دارد 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛