eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
643 ویدیو
597 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ✅ روشهای و برخورد با از نگاه 🔹مبحث نهم حرکت امام حسین (ع) و مبارزه با ظلم یزیدیان و شهادت ایشان در کربلا،مصداق کدام یک از روشهای ذكر شده در روزهاي قبل است؟ بنام خدا ۱- که پس از مرگ و برخلاف صلح نامه امام حسن و معاویه،به خلافت رسیده بود،برخلاف توصیه پدرش بر گرفتن از امام حسین اصرار کرد. ۲- امام حسین که خلافت یزید را باطل و برخلاف صلح نامه دید، بیعت با او را جایز نمیدانست.لذا در پاسخ حاکم مدینه که از جانب یزید، امام را به بیعت اجباری فرا میخواند،هجرت از مدینه را بر نفی عقیده خویش و بیعت با یزید ترجیح داد. ۳- در مکه هم امام پس از اطلاع یافتن از نقشه ترورشان به جهت حفظ حرمت بیت الله الحرام و نیز پاسخ مثبت به دعوت شمار زیادی از کوفیان،مکه را به سمت کوفه ترک کرد. ۴- پس از سد کردن راه کاروان امام توسط حر ،امام فرمودند به دعوت کوفیان آمده ام.حتی تقاضای برگشت به مدینه را مطرح کردند که با پاسخ منفی مواجه شد. ۵- در شب عاشورا و پس از حمله نخست سپاه ،امام آن شب را جهت نماز و قرآن،مهلت خواستند.در روز عاشورا هم ایشان به یاران خود فرمودند که ما آغاز کننده جنگ نیستیم و پس از حمله سپاه عبیداله،جهاد دفاعی عزتمندانه و انسانی خود رابه برگ زرین و نقطه عطفی در تحولات جهان اسلام تبدیل نمودند. تشخیص درست و و استقامت بر عقیده، 👌و نهایتا روش درست ابراز و حمایت از حق، راز ماندگاری حرکت امام حسین (ع) بوده است. سيدكاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp384 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
، نمونه‌ها، ریشه ها و واکنشها. 🛑قسمت بیست چهارم: ⭕اقوال مختلف در زمان 👈یکی از بحث‏های چالشی این است که آغاز جعل حدیث از چه زمانی است؟ کی شروع شد؟ از چه زمانی عده‌ای به خودشان اجازه دادند حدیث جعل کنند؟ 🔻👈در این زمینه 🍂چهار قول وجود دارد🍂. 1⃣قول اول که در تاییدش روایتی از حضرت علی(ع) در بحار وجود دارد این است که؛ جعل حدیث از زمان پیامبر(ص) به صورت کمرنگ شروع شد ولی اگر جعل حدیث نبود پیامبر(ص) این مقدار نمی فرمود «من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار» هرکس به من دروغ ببندد جایگاهش در جهنم است این عقیده ماست. آقای هاشم معروف حسنی همین را می گوید جعل حدیث از زمان پیامبر(ص) به صورت کمرنگ شروع شد وی دو قصه را نقل می کند که جعل حدیث از زمان پیامبر(ص) شروع شد، یکی اش را می گویم؛ بنده خدایی رفت خواستگاری، دختر را به وی ندادند گفتند دختر به شوهر نمی دهیم. رفت و غروب برگشت و گفت پیامبر(ص) من را فرستاده گفته دخترتان را به این بدهید اگر ندهید عذاب بر شما نازل می شود و همین امشب مرا به داخل راه دهید، پدر دختر موافقت کرد و پسر را راه داد ولی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت پسری از قول شما این حرف را زده حضرت دستهایش را بالا برد و زیر بغلهایش پیدا شد زیاد ناراحت شد با حالت غضب گفت من کذب علی متعمدا..😔. 👈نمونه ای دیگر حدیثی است از حضرت علی که مرحوم مجلسی در بحار نقل کردند که حضرت علی در یک روایتی احادیث را دسته بندی کردند از جمله فرمودند: «إن في أيدي الناس حقا و باطلا و صدقا و كذبا و ناسخا و منسوخا و عاما و خاصا و محكما و متشابها و حفظا و وهما» بعد فرمود «و قد كذب على رسول الله (ص) على عهده» بر پیامبر(ص) در زمان حیاتش دروغ بسته شده «حتی قام خطیبا» تا آنجایی که پیامبر(ص) بلند شد ایستاد «فقال أيها الناس قد كثرت علي الكذابة فمن كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار ثم كذب عليه من بعده»‏ این را می رساند که 👈 قصه دروغ بستن به پیامبر(ص) از زمان حیات پیامبر(ص) بوده است. 2⃣قول دوم معتقد است که جعل حدیث اواخر خلافت شروع شد و عده ای به فکر افتادند فضیلتی برای خلفا درست کنند. 3⃣قول سوم می گوید سال 44 هجری با مرگ عثمان با شهادت علی(ع) و زمان شروع خلافت بود که جعل حدیث شکل گرفت. 4⃣قول چهارم که دکتر فُراته در کتابش می گوید این است که اواخر قرن اول سال 80 یا 90 زمان امام سجاد(ع) جعل حدیث شروع شد. 🔻👈نظر من این است که جعل حدیث رسما از زمان در سال چهل و یک هجری شروع شد شاهدی پیدا نکردیم که خلیفه اول و دوم برای خودشان یا در فضایلشان حدیثی گفته باشند. آن چیزی که من به آن رسیده‏ ام این است که رسما از زمان معاویه در سالی که به آن «عام الجماعه» سالی که معاویه به قدرت رسید شروع شد، وی بود که در شام، بنی امیه، خلفا، در مذمت امیرالمومنین و در جابجایی شان نزول آیات قرآن افرادی را استخدام و رسمی کرد و محور تعیین کرد. ولی در زمان 40 سال اول اسلام قضیه خیلی کم رنگ است حتی در زمان پیامبر(ص) گشتیم سه چهار مورد بیشتر پیدا نکردیم. 🎙حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی 💫ادامه دارد . https://b2n.ir/y52246 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⁉ در اين 40 سال، چقدر به و نزديك شديم؟ از و ، چقدر فاصله گرفتيم؟ 🛑قسمت نهم: ⭕️حق مردم در و 🔰"مردم در خیابانهای تهران و در خیابانهای سایر شهرها راه افتاده بودند و می‌گفتند که ما شاه را نمی‌خواهیم؛ این است؟! آیا کسی بگوید که سرنوشت مملکت من با دست خود من هست [جنگ است؟]، برای ما، [و] همه عالم این مطلب را قائل هستند که هر بشری نسبت به خودش آزاد است، می‌تواند رأی آزاد بدهد؛ هر مملکتی [بخواهد] سلطان اگر داشته باشد تعیین کند، رئیس جمهور اگر بخواهد داشته باشد تعیین کند، حکومت بخواهد تعیین کند برای مملکتش، هر شکلی که این افراد مملکت بخواهند اداره بشوند، به حَسَب حقوق بشر آن شکل باید مُمضی‌ (امضا شده) باشد؛ همه دولتها هم باید او را تصدیقش بکنند. 🔰ما فرض می‌کنیم که شاه خیلی هم مرد صالحی - فرض کنید - باشد، خیلی هم آدم صحیحی باشد، خیلی هم خدمتگزار به مردم باشد، 👈خوب وقتی مردم یک خدمتگزاری را نخواستند باید کنار برود. ما فرض می‌کنیم اینطور که خیر ایشان مصالح مملکت را ملاحظه کرده است، ایشان می‌خواهد آزادی بدهد، ایشان می‌خواهد مملکت را مستقل‌ کند، لکن اهالی مملکت - می‌خواهند - می‌گویند ما این را نمی‌خواهیم که سلطان ما باشد؛ سرنوشت اهالی مملکت با خودشان است؛ ما همچو خدمتگزاری را نمی‌خواهیم؛ ایشان بروند کنار، ما خودمان یک خدمتگزار دیگر جایش می‌گذاریم. ✳ ما فرض می‌کنیم اگر ایشان آن هم بود، آنطور هم بود، مثل سایرِ مثلاً انسانها یک انسانیتی داشت، باز هم اهالی یک مملکت حق داشتند به اینکه بگویند که ما این خدمتگزار را، این آدم بسیار صالح خوب را که می‌خواهد مملکت ما را بهشت برین بکند، ما نمی‌خواهیم ایشان بهشت برین کند مملکتمان را! حق ندارند این را بگویند؟ حقوق بشر این نیست که هرکسی، هر بشری حق دارد که سرنوشت خودش را خودش تعیین کند؟ ⬅ اینها می‌خواهند سرنوشت خودشان را خودشان تعیین کنند و این آقای خدمتگزار را نمی‌خواهند. این تظاهرات آرامی که کردند که ما شاه را نمی‌خواهیم، این است که اینها را به دادند؟! اینها حتماً باید بگویند شاه را می‌خواهیم تا نکشندشان؟! 🔰ما می‌خواهیم که خودمان آزاد باشیم، خودمان مستقل باشیم، خودمان مملکتمان را اداره کنیم. این ابهامی در آن هست که ما می‌خواهیم خودمان اداره کنیم، نمی‌خواهیم به دست شماها اداره بشود؟! ابهامی در این نیست.آیا حق ندارند اهالی یک مملکتی، آرام این حرف را بزنند که ما نمی‌خواهیم ایشان را؟! 🔰 اگر ایشان (شاه) بعد از این کاری که مردم کردند گفته بود که بسیار خوب نمی‌خواهید، من می‌روم یک کس دیگر بیاید، جنگ و نزاع می‌شد دیگر؟ دعوا داشت دیگر؟ دنبال این معنی که مردم آرام گفتند ما شما را نمی‌خواهیم، کشیده، ارتشش را و - نمی‌دانم - قوای و همه را وادار کرده به اینکه مردم را بزنند، و به اسم مثلاً چماق به دستها و ... بیایند توی راه، توی شهرها و ایشان کتک زده مردم را، ایشان کشته از مردم، ایشان خانه‌های مردم ریخته، با مسلسل توی خانه‌ها هم حمله کردند، مساجد را آتش زدند، میزانْ است که می‌گوید که همه افراد یک ملتی آزادند در اینکه عقاید خودشان را بگویند، در اینکه سرنوشت خودشان را خودشان تعیین بکنند؛ مردم ایران این را می‌گویند، شما خلاف این را می‌گویید، کدام یکی مطابق میزان است؟ کدامِ ما بی‌میزان صحبت می‌کنیم؟! ⭕شما می‌گویید که شماها مردم را به دادید! هم همین حرف را می‌زد، منتها او حرفش منطقی تر از شما بود. معاویه هم می‌گفت که حضرت امیر او (عمارياسر) را فرستاده جنگ، وقتی فرستاد جنگ ما کشتیمش؛ پس او کشته است. مثل اینکه یک توی راه بیاید و داد بزند از یک کسی، او بکشدش و بعد بگوید نه، این مظلوم خودش خودکشی کرده برای اینکه خوب چرا داد کرد؟! مردم ایران چرا فریاد می‌زنند؟!" 📚صحیفه امام خمینی جلد 5 صفحه 248 @quranpuyan
⁉در اين 44 سال، چقدر به ، ، و نزديك شديم؟ قسمت هفدهم: پايبندي به بعنوان ميثاق مردم و حاكمان و ثمره انقلاب ❇قانون اساسی معیار کارها‏ " ‏‏معیار در اعمال نهادها، قانون اساسی است و از آن برای چه متصدیان امور کشوری و لشکری و چه اشخاص عادی نیست و به مردم معرفی می شود و مورد مؤاخذه قرار می گیرد. بنابراین، هر یک از مقامات در امور مربوط به مقامات دیگر بر خلاف قانون است و دخالت کننده به مردم معرفی می گردد. ‏‏25 / 12 / 59 امام خميني ✳همه بايد در امان باشند "‏‏حاکم در حقیقت است. همه در امان قانونند، در پناه قانون اسلامند. مردم و مسلمانان در دایرۀ مقررات شرعی آزادند، یعنی بعد از آنکه طبق مقررات شرعی عمل کردند، 👈کسی حق ندارد بگوید اینجا بنشین یا آنجا برو. این حرفها در کار نیست. آزادی دارند و حکومت عدل اسلامی چنین است. مثل این حکومتها نیست که را از مردم سلب کرده اند. هر کس در خانۀ خود می لرزد که شاید الآن‏ ‏بریزند و کاری انجام دهند. چنانکه در حکومت و حکومتهای مانند آن امنیت را از مردم سلب نموده و مردم نداشتند. به یا صرف ، تبعید می کردند، و می کردند ـ‌ حبسهای طویل المدت چون حکومت اسلامی نبود. هرگاه حکومت اسلامی تأسیس شود، همه در سایۀ قانون با کامل به سر می برند، و هیچ حاکمی حق ندارد بر خلاف مقررات و قانون شرع مطهر قدمی بردارد." صحيفه امام ره 🔰نمونه‌هايي از اصول فراموش شده و نقض شده قانون اساسي اصل 27 قانون اساسی : " تشکیل و راهپیمایی ها ، بدون حمل سلاح ، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است ." اصل 168 قانون اساسی :" رسیدگی به و علنی است و با حضور در محاکم دادگستری صورت می گیرد. نحوه انتخاب ، شرایط ، اختیارات هیات منصفه و جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین می کند." اصل32 قانون اساسی: "هیچ كس را نمی توان دستگیر كرد مگر به حكم و ترتیبی كه قانون معین می كند . در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذكر دلایل بلافاصله كتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداكثر ظرف مدت 24 ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاكمه ، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود." بر اساس این اصل بازداشت خودسرانه ی افراد حتی توسط ضابطان قضایی ممنوع است. این در حالی است كه موارد متعددی همواره در حال وقوع است كه افراد بدون حكم قضایی و ابلاغ قبلی به صورت ناگهانی توسط كسانی كه حتی ضابط قضایی نیز نمی باشند توقیف و دستگیر شده و به اماكن نامعلوم و نامشخص منتقل می شوند و پس از مدت زمانی این افراد از بازداشتگاهها یا زندانهای شناخته شده سر در می آورند و خبر مجازات متخلفین نیز هرگز اعلام نشده است. ♦چند نمونه از اظهارات مسئولين نظام در مكرر قانون اساسي⁉ ❇"وقتی شما سه نفر (سران قوا) پای چنین متنی (مصوبه مولدسازي ) امضاء بگذارید که حدود سی اصل اصول از قانون اساسی را در مصوبه ای کوتاه مکررا می کند، شنیدن چنین گزافه هایی در نقض میثاق ملی، تعجبی ندارد" نامه احمد توكلي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام به سران قوا ❇"خود قانونی نبوده و طبعا مصوبه آن نیز قانونی نخواهد بود اصلا، خود این شورا باید منحل شود و اساسا حق ندارد. تنها نهاد قانونگذار در کشور بر اساس قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی است. متاسفانه، ما با این اقدامات دائما مجلس را از کارکرد اصلی خود خارج کرده و به حاشیه می‌رانیم. این امر به هیچ وجه صلاح نیست و در واقع، ما با این اقدامات نقش را کمرنگ می‌کنیم." علي مطهري-بهمن 1401 ❇طبق قانون اساسی غیر از مجلس هیچ نهادی حق قانونگذاری ندارد. مصوبه اخیر درباره وظایف و اختیارات و ترکیب کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور که در واقع همان است و در مجلس به جایی نرسید، یک قانونگذاری است و طبعا نباید معتبر باشد. مجلس باید از حق خود و حق مردم دفاع کند. علي مطهري ۴۰۱/۰۶/۱۹ ❇در قانون اساسی، تنها نهاد قانونگذاری مجلس شورای اسلامی تعریف شده است، اما ما در عمل، شوراهایی مثل و… را تصویب کردیم که آنها هم می کنند؛ گاهی هم خود تشخیص مصلحت نظام وارد روند قانونگذاری می شود و اینها همه است. نایب رئیس مجلس- ۱۵ دی ۱۳۹۷ @quranpuyan
تفاوت با در نظام‌های جائرانه هم ادعای عدالت همیشه هست. یعنی کسی به صراحت اظهار نمی‌کند که می‌خواهد ظلم کند. ولی تعریفی از عدالت ارائه می‌کند که همان ظلم است. به عنوان نمونه، حتی وقتی به سراغ تاریخ معاویه می‌رویم، می‌بینیم که موضوع عدالت در کلمات او به عنوان مبنایی برای حکومت، کم تکرار نشده است. ولی باید دید جنس آن عدالتی که می گفته از چه جنسی بوده و چه فرقی با عدالت امیرالمومنین(ع) می‌کرده است. در نمونه‌ای، وقتی معاویه برای فرزندش یزید بیعت گرفت، عهد و پیمانی برای او نوشت که این متن را در تاریخ ثبت کرده‌اند. در آن متن آمده است:« به او فرمان می‌دهم و سفارش می‌کنم که در کار رعیت و مردم کوتاهی نکند، اقدام به موقع و به جا در کار مردم داشته باشد و در حق مردم نیکی کند و از او می‌خواهم که به روش اهل عدل و انصاف عمل نماید»❗ که در ادامه معلوم می‌شود این عدل یعنی چه، چرا که معاویه از یزید می‌خواهد که تنها طایفه ابوسفیان را حفظ کرده و بنی‌امیه را بر بنی‌هاشم مقدم بدارد. اصالت عدالت یا برای امیرالمومنین(ع) عدالت اصالت داشت اما برای معاویه عدالت ابزار بود وی گفت: امیر‌المومنین(ع) اما می‌گوید که فقط عدالت؛ تفاوت در این است که برای ایشان عدالت اصالت دارد، اما برای معاویه عدالت ابزار است. اگر این ابزار کارایی برای هدف داشته باشد، استفاده می‌شود ولی اگر در جایی عدالت جوابگو نبود، باید موارد دیگری را ضمیمه آن کرد تا نظام اموی حفظ شود. برای معاویه اصل بر عدالت نیست و اصل حفظ نظام اموی است. از این رو، اگر با عدالت این اتفاق افتاد با عدالت و اگر با صداقت این اتفاق افتاد با صداقت. ولی اگر با آن نشد صداقت را برداشته و فریب را جایگزینش می‌کنند. سروش محلاتی گفت: اینگونه نبود که در همه‌جا معاویه درگیر با عدالت بوده یا عنادی با آن داشته باشد و جز جز رفتارش ظالمانه باشد. رفتار او می‌تواند عادلانه باشد، اگر به قدرتش کمک کند. در میان علمای خودمان من مرحوم آقای مطهری را دیدم که به این موضوع حساسیت نشان داده و چنین بیان کرده که علی(ع) پایبند عدالت بوده و مخالف با تبعیض، فریب‌دادن و دروغ گفتن است، اما معاویه پایبند به این حرف‌ها نیست بلکه تنها می‌خواهد به مقصود برسد. لذا اگر با عدالت بهتر می‌توان رسید با آن و اگرنه با تبعیض و فریب دادن و دروغ گفتن می‌شود از آن بهره می‌برد. امیرالمومنین(ع) از آنجا که برای خود عدالت موضوعیت قائل است وقتی به ایشان می‌گویند گاهی باید از عدالت عدول کرد تا اهداف دیگری تامین شود، نمی‌پذیرد و می‌فرماید بالاتر از عدالت چه است که ما بخواهیم برای رسیدن به آن از عدل صرف‌نظر کنیم؟ در شبه عدالت مردم باید و زاری کنند برای اینکه عدالت را ببینند 🥲🥲 استاد سروش محلاتی ،شب 19 رمضان, @quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️  و دعوت به               (نقد نظریه ) ✅قلمرو اطاعت از حاکمان غیر معصوم، است نه مطلق. اطاعت مطلق از غیر معصوم، یعنی ترجیح غیر خدا بر خدا در جاییکه حکم حاکم با امر خدا مغایر است 💢حتی امام علی ع هم که  از نظر ماشیعیان معصوم است، در هنگام با مردم، اطاعت از خود را غیر مطلق میداند. 💢💢باید به روحانیونی که مردم را به اطاعت مطلق فرا میخوانند، گفت حتی  خلفای اول و دوم و هم اینگونه نبودند و حداقل در ظاهر از مردم میخواستند که در موارد مخالف با حکم خدا و سنت، اطاعت نکنند. ✅حضرت زهرا اولین کسی در تاریخ اسلام است که مردم را به دعوت کرد. اگر امروز کسی بخشهایی از این خطبه را در تریبونهای عمومی بخواند، به جرم تشویش و  تحریک  اذهان عمومی علیه حاکمیت، محکومیت طولانی میگیرد ▪️جامعه اسلامی دندانپزشکان استاد سروش محلاتی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
:⁉ در اين 45 سال، از و ، چقدر فاصله گرفتيم؟ 🛑 در 🔰"مردم در خیابانهای تهران و در خیابانهای سایر شهرها راه افتاده بودند و می‌گفتند که ما شاه را نمی‌خواهیم؛ این است؟! آیا کسی بگوید که سرنوشت مملکت من با دست خود من هست [جنگ است؟]، برای ما، [و] همه عالم این مطلب را قائل هستند که هر بشری نسبت به خودش آزاد است، می‌تواند رأی آزاد بدهد؛ هر مملکتی [بخواهد] سلطان اگر داشته باشد تعیین کند، رئیس جمهور اگر بخواهد داشته باشد تعیین کند، حکومت بخواهد تعیین کند برای مملکتش، هر شکلی که این افراد مملکت بخواهند اداره بشوند، به حَسَب حقوق بشر آن شکل باید مُمضی‌ (امضا شده) باشد؛ همه دولتها هم باید او را تصدیقش بکنند. 🔰ما فرض می‌کنیم که شاه خیلی هم مرد صالحی - فرض کنید - باشد، خیلی هم آدم صحیحی باشد، خیلی هم خدمتگزار به مردم باشد، 👈خوب وقتی مردم یک خدمتگزاری را نخواستند باید کنار برود. ما فرض می‌کنیم اینطور که خیر ایشان مصالح مملکت را ملاحظه کرده است، ایشان می‌خواهد آزادی بدهد، ایشان می‌خواهد مملکت را مستقل‌ کند، لکن اهالی مملکت - می‌خواهند - می‌گویند ما این را نمی‌خواهیم که سلطان ما باشد؛ سرنوشت اهالی مملکت با خودشان است؛ ما همچو خدمتگزاری را نمی‌خواهیم؛ ایشان بروند کنار، ما خودمان یک خدمتگزار دیگر جایش می‌گذاریم. ✳ ما فرض می‌کنیم اگر ایشان آن هم بود، آنطور هم بود، مثل سایرِ مثلاً انسانها یک انسانیتی داشت، باز هم اهالی یک مملکت حق داشتند به اینکه بگویند که ما این خدمتگزار را، این آدم بسیار صالح خوب را که می‌خواهد مملکت ما را بهشت برین بکند، ما نمی‌خواهیم ایشان بهشت برین کند مملکتمان را! حق ندارند این را بگویند؟ حقوق بشر این نیست که هرکسی، هر بشری حق دارد که سرنوشت خودش را خودش تعیین کند؟ ⬅ اینها می‌خواهند سرنوشت خودشان را خودشان تعیین کنند و این آقای خدمتگزار را نمی‌خواهند. این تظاهرات آرامی که کردند که ما شاه را نمی‌خواهیم، این است که اینها را به دادند؟! اینها حتماً باید بگویند شاه را می‌خواهیم تا نکشندشان؟! 🔰ما می‌خواهیم که خودمان آزاد باشیم، خودمان مستقل باشیم، خودمان مملکتمان را اداره کنیم. این ابهامی در آن هست که ما می‌خواهیم خودمان اداره کنیم، نمی‌خواهیم به دست شماها اداره بشود؟! ابهامی در این نیست.آیا حق ندارند اهالی یک مملکتی، آرام این حرف را بزنند که ما نمی‌خواهیم ایشان را؟! 🔰 اگر ایشان (شاه) بعد از این کاری که مردم کردند گفته بود که بسیار خوب نمی‌خواهید، من می‌روم یک کس دیگر بیاید، جنگ و نزاع می‌شد دیگر؟ دعوا داشت دیگر؟ دنبال این معنی که مردم آرام گفتند ما شما را نمی‌خواهیم، کشیده، ارتشش را و - نمی‌دانم - قوای و همه را وادار کرده به اینکه مردم را بزنند، و به اسم مثلاً چماق به دستها و ... بیایند توی راه، توی شهرها و ایشان کتک زده مردم را، ایشان کشته از مردم، ایشان خانه‌های مردم ریخته، با مسلسل توی خانه‌ها هم حمله کردند، مساجد را آتش زدند، میزانْ است که می‌گوید که همه افراد یک ملتی آزادند در اینکه عقاید خودشان را بگویند، در اینکه سرنوشت خودشان را خودشان تعیین بکنند؛ مردم ایران این را می‌گویند، شما خلاف این را می‌گویید، کدام یکی مطابق میزان است؟ کدامِ ما بی‌میزان صحبت می‌کنیم؟! ⭕شما می‌گویید که شماها مردم را به دادید! هم همین حرف را می‌زد، منتها او حرفش منطقی تر از شما بود. معاویه هم می‌گفت که حضرت امیر او (عمارياسر) را فرستاده جنگ، وقتی فرستاد جنگ ما کشتیمش؛ پس او کشته است. مثل اینکه یک توی راه بیاید و داد بزند از یک کسی، او بکشدش و بعد بگوید نه، این مظلوم خودش خودکشی کرده برای اینکه خوب چرا داد کرد؟! مردم ایران چرا فریاد می‌زنند؟!" 📚صحیفه امام خمینی جلد 5 صفحه 248 @quranpuyan