🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش یازدهم - آیه هفدهم
🌺 وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً 🌺
🔹 این «مزاجها» معنایش این نیست که طعمش طعم زنجبیل دارد بلکه زنجبیل یک چشمهای است که بخشی از آب آن چشمه را ممزوج میکنند به آب و شرابی که به این بهشتی عطا میکنند. آن وقت آن چشمه را خالص چه کسی مینوشد؟ مقرّبون.
میفرماید که ﴿کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً﴾ زنجیل چیست؟ ﴿عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾ حالا ممکن است که مزه او مزه زنجبیلی یا مزه کافوری بدهد در بخشهای قبلی هم همین طور گذشت آیه پنج این سوره این بود که ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً﴾؛ این ﴿عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ﴾ مفسر آن کافور است، نه اینکه این چشمه طعم کافوری میدهد. بله، ممکن است این چشمه طعم کافوری بدهد اما مزاج به این معنا نیست که طعمش طعم کافور میدهد، مزاج به این معناست بخشی ضعیفی از آن چشمه برتر ممزوج شده با این. اینجا هم همین طور است ﴿کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً ٭ عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾،
🔸وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً (۱۹)
حالا #ساقی کیست؟ ساقی کسانی هستند که وقتی شما ببینید اینها مثل یک لؤلؤ پراکنده میبینید آنجا هم مستحضرید که اصلاَ لغو نیست، بد نیست، خیال نیست، باطل نیست، کثافت نیست. اصلاً خیال بد در بهشت نیست. این ولدان مخلدند، ساقی این بهشتیها هستند، در این فضا اصلاً به نحو نفی جنس خیال بد نیست. الآن غالب افراد نسبت به بعضی از گناهان معصوم قطعیاند. الآن هیچ مسلمانی هیچ شیعهای در تمام مدت عمر اصلاً به فکرش میافتد که ـ معاذالله ـ با مادرش زنا کند بعد بگوید «استغفرالله»! اصلاً در تمام مدت عمر اصلاً به ذهنش نمیآید تا بعد بگوییم استغفار کرده است. هیچ ـ به نحو سالبه کلیه ـ قطعی بالضرورة که هیچ شیعهای اصلاً به ذهنش نمیآید تا بگوییم باید استغفار بکند آنجا هم این طور است ما نسبت به بعضی از گناهان معصومیم! از بس قباحت آن بیّن الغی است اصلاً به ذهن نمیآید تا بعد استغفار بکنیم. همان طوری که مؤمن در دنیا نسبت به محارم خود این طور است که اصلاً خیال گناه هم نمیکند؛ اصلاً نمیآید تا بگوید بد است. آن بهشت هم همین طور است، اصلاً خیال بد در بهشت نیست؛ ﴿وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً﴾ (۲۰)
🌱عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً (۲۱)﴾.
✅ عالی اینها ، بر پیکر اینها ثیاب سندس است که خضر است و استبرق است ﴿وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ﴾ آنجا طوری نیست که زینت انگشتر طلا بد باشد یا فلان بد باشد. این طلا را از دل کوه در نیاوردند این طلا را از نماز شب درست کردند. آنگاه عمده این است: ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ تا اینجا #ساقی مشخص بود، #سقی مشخص بود، #ظرف مشخص بود، اما اساس و حرف آخر و حرف مهم همین جمله است #خدا ساقی اینهاست.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش سیزدهم - ادامه 👆👆
🔹عمده آن است که نظم اساسی این سوره مبارکه از مراحل نازل شروع میشود تا آن مرحله عالیه. در قرآن کریم فرمود بهشتیها هر چه بخواهند برایشان حاصل است ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾ یعنی مشیئت اینها در طول علل و اسباب نِعَم بهشتی است هر چه بخواهند حاضر است؛ منتها در آنجا بد خواسته نمیشود به نحو نفی جنس که ﴿لَا لَغْوٌ فِیهَا وَ لاَ تَأْثِیمٌ﴾. عمده آن است که هر چه بخواهند حاصل است، نه هر چه حاصل است اینها میخواهند. بعضی از نِعَم در بهشت است که اینها نمیخواهند نه برای اینکه اینها مایل نباشند برای اینکه نمیدانند. اینکه فرمود: ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾ چند بار این ذکر شده که این فوق مشیئت آنهاست برای اینکه درک نمیکنند تا بخواهند. آن نمونههایی که بارها عرض میشد از همین قبیل است؛ الآن مؤمنین نعمتهای فراوانی میخواهند اما هیچ کشاورزی، هیچ دامداری از خدا درخواست نمیکند ای کاش من نسخه خطی و مصحّح تهذیب شیخ طوسی را داشته باشم، این نعمت را او درک نمیکند، نه اینکه آن نعمت نباشد. بعضی از نِعَم است که اهل بهشت درک نمیکنند تا بخواهند.
تاکنون آن شراب مشخص شد که از کدام چشمه است، آن کاسه مشخص شد که چگونه است، آن ظرف مشخص شد ساقی مشخص شد که ﴿یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ﴾؛ ساقی مشخص، شراب مشخص، کاسه مشخص، اقسام حریر هم مشخص؛
حریر نازک که زیرپوش است و حریر ضخیم که روپوش است، آن حریر نازک زیرپوش به نام #سُندس است، آن حریر ضخیم روپوش به نام #استبرق است، همه اینها مشخص شد؛ اما در آیات در جمعبندی نهایی میفرماید یک سلسله چیزهایی است که اینها حالا نمیخواهند تاکنون این چیزهایی بود که اینها درک میکردند ﴿وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً﴾ و مانند آن.
🔻 از آن به بعد ساقی را خدا مشخص نکرد خودش فرمود من ساقی هستم. شراب را مشخص نکرد که از چه چشمهای است؟ به چه گروهی میدهند؟ به دست چه کسی میدهند؟ آنها را هیچ ذکر نکرد. ظاهرش این است که خودش شخصاً دخالت میکند که فرمود: ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾.
🔻روایت نورانی مرحوم امین الاسلام در مجمع البیان نقل کرد که اگر از آن شراب نوشیدند از ماسوی الله فارغ هستند «إذ لا طاهر من تدنّس من الأکوان إلا الله» اگر کسی به دَنَس، به غبار و چرک خودخواهی، بهشتخواهی، حوریخواهی و مانند آن متدنّس و آلوده است پاک نیست. این شراب، شراب طهور است «إذ لا طاهر من تدنَّس بغیر الله» این خیلی حرف بلندی است. بعد دارد «رووه» نه تنها یک نفر و دو نفر، «رووه عن جعفر بن محمد الصادق(علیهما السلام)».
❓ این مقام چه مقامی است؟ آنجا که #ساقی خود خدا باشد. چشمهاش #کافور جایش مشخص شد #زنجبیل مشخص شد #تسنیم مشخص شد اما این نامی ندارد! ساقی هم آنها نیست آنها به دست آنها خدا سقی نمیکند ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ این آخرین قله است، این ﴿لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾ است، آن ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾ است، این ﴿لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾. این البته برای همین ذوات قدسی است بعید است دیگران به این مقام برسند.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran