eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.7هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ مسئول آموزش: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ مسئول واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻تفسیر سوره مبارکه 🔺 بخش یازدهم - آیه هفدهم 🌺 وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً 🌺 🔹 این «مزاجها» معنایش این نیست که طعمش طعم زنجبیل دارد بلکه زنجبیل یک چشمه‎ای است که بخشی از آب آن چشمه را ممزوج می‎کنند به آب و شرابی که به این بهشتی عطا می‎کنند. آن وقت آن چشمه را خالص چه کسی می‎نوشد؟ مقرّبون. می‎فرماید که ﴿کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً﴾ زنجیل چیست؟ ﴿عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾ حالا ممکن است که مزه او مزه زنجبیلی یا مزه کافوری بدهد در بخش‎های قبلی هم همین طور گذشت آیه پنج این سوره این بود که ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً﴾؛ این ﴿عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ﴾ مفسر آن کافور است، نه اینکه این چشمه طعم کافوری می‎دهد. بله، ممکن است این چشمه طعم کافوری بدهد اما مزاج به این معنا نیست که طعمش طعم کافور می‎دهد، مزاج به این معناست بخشی ضعیفی از آن چشمه برتر ممزوج شده با این. اینجا هم همین طور است ﴿کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً ٭ عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾، 🔸وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً (۱۹) حالا کیست؟ ساقی کسانی هستند که وقتی شما ببینید اینها مثل یک لؤلؤ پراکنده می‎بینید آنجا هم مستحضرید که اصلاَ لغو نیست، بد نیست، خیال نیست، باطل نیست، کثافت نیست. اصلاً خیال بد در بهشت نیست. این ولدان مخلدند، ساقی این بهشتی‎ها هستند، در این فضا اصلاً به نحو نفی جنس خیال بد نیست. الآن غالب افراد نسبت به بعضی از گناهان معصوم قطعی‎اند. الآن هیچ مسلمانی هیچ شیعه‎ای در تمام مدت عمر اصلاً به فکرش می‎افتد که ـ معاذالله ـ با مادرش زنا کند بعد بگوید «استغفرالله»! اصلاً در تمام مدت عمر اصلاً به ذهنش نمی‎آید تا بعد بگوییم استغفار کرده است. هیچ ـ به نحو سالبه کلیه ـ قطعی بالضرورة که هیچ شیعه‎ای اصلاً به ذهنش نمی‎آید تا بگوییم باید استغفار بکند آنجا هم این طور است ما نسبت به بعضی از گناهان معصومیم! از بس قباحت آن بیّن الغی است اصلاً به ذهن نمی‎آید تا بعد استغفار بکنیم. همان طوری که مؤمن در دنیا نسبت به محارم خود این طور است که اصلاً خیال گناه هم نمی‎کند؛ اصلاً نمی‎آید تا بگوید بد است. آن بهشت هم همین طور است، اصلاً خیال بد در بهشت نیست؛ ﴿وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً﴾ (۲۰) 🌱عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً (۲۱)﴾. ✅ عالی اینها ، بر پیکر اینها ثیاب سندس است که خضر است و استبرق است ﴿وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ﴾ آنجا طوری نیست که زینت انگشتر طلا بد باشد یا فلان بد باشد. این طلا را از دل کوه در نیاوردند این طلا را از نماز شب درست کردند. آن‎گاه عمده این است: ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ تا اینجا مشخص بود، مشخص بود، مشخص بود، اما اساس و حرف آخر و حرف مهم همین جمله است ساقی اینهاست. @qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه 🔺 بخش سیزدهم - ادامه 👆👆 🔹عمده آن است که نظم اساسی این سوره مبارکه از مراحل نازل شروع می‏شود تا آن مرحله عالیه. در قرآن کریم فرمود بهشتی‏ها هر چه بخواهند برایشان حاصل است ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾ یعنی مشیئت اینها در طول علل و اسباب نِعَم بهشتی است هر چه بخواهند حاضر است؛ منتها در آنجا بد خواسته نمی‏شود به نحو نفی جنس که ﴿لَا لَغْوٌ فِیهَا وَ لاَ تَأْثِیمٌ﴾. عمده آن است که هر چه بخواهند حاصل است، نه هر چه حاصل است اینها می‏خواهند. بعضی از نِعَم در بهشت است که اینها نمی‏خواهند نه برای اینکه اینها مایل نباشند برای اینکه نمی‏دانند. اینکه فرمود: ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾ چند بار این ذکر شده که این فوق مشیئت آنهاست برای اینکه درک نمی‏کنند تا بخواهند. آن نمونه‏هایی که بارها عرض می‏شد از همین قبیل است؛ الآن مؤمنین نعمت‏های فراوانی می‏خواهند اما هیچ کشاورزی، هیچ دامداری از خدا درخواست نمی‏کند ای کاش من نسخه خطی و مصحّح تهذیب شیخ طوسی را داشته باشم، این نعمت را او درک نمی‏کند، نه اینکه آن نعمت نباشد. بعضی از نِعَم است که اهل بهشت درک نمی‏کنند تا بخواهند. تاکنون آن شراب مشخص شد که از کدام چشمه است، آن کاسه مشخص شد که چگونه است، آن ظرف مشخص شد ساقی مشخص شد که ﴿یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ﴾؛ ساقی مشخص، شراب مشخص، کاسه مشخص، اقسام حریر هم مشخص؛ حریر نازک که زیرپوش است و حریر ضخیم که روپوش است، آن حریر نازک زیرپوش به نام است، آن حریر ضخیم روپوش به نام است، همه اینها مشخص شد؛ اما در آیات در جمع‎بندی نهایی می‎فرماید یک سلسله چیزهایی است که اینها حالا نمی‎خواهند تاکنون این چیزهایی بود که اینها درک می‎کردند ﴿وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً﴾ و مانند آن. 🔻 از آن به بعد ساقی را خدا مشخص نکرد خودش فرمود من ساقی هستم. شراب را مشخص نکرد که از چه چشمه‎ای است؟ به چه گروهی می‎دهند؟ به دست چه کسی می‎دهند؟ آنها را هیچ ذکر نکرد. ظاهرش این است که خودش شخصاً دخالت می‎کند که فرمود: ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾. 🔻روایت نورانی مرحوم امین الاسلام در مجمع البیان نقل کرد که اگر از آن شراب نوشیدند از ماسوی الله فارغ هستند «إذ لا طاهر من تدنّس من الأکوان إلا الله‏» اگر کسی به دَنَس، به غبار و چرک خودخواهی، بهشت‎خواهی، حوری‎خواهی و مانند آن متدنّس و آلوده است پاک نیست. این شراب، شراب طهور است «إذ لا طاهر من تدنَّس بغیر الله» این خیلی حرف بلندی است. بعد دارد «رووه» نه تنها یک نفر و دو نفر، «رووه عن جعفر بن محمد الصادق(علیهما السلام)». ❓ این مقام چه مقامی است؟ آنجا که خود خدا باشد. چشمه‎اش جایش مشخص شد مشخص شد مشخص شد اما این نامی ندارد! ساقی هم آنها نیست آنها به دست آنها خدا سقی نمی‎کند ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ این آخرین قله است، این ﴿لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾ است، آن ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾ است، این ﴿لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾. این البته برای همین ذوات قدسی است بعید است دیگران به این مقام برسند. @qurantehran