📇 خلاصه تفسیر سوره مبارکه #قارعه
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔹در جریان معاد کیفیت تبدیل دنیا و آخرت مطرح است و کیفیت تغییر وضع دنیا و وضع آخرت طرح میشود در تمام این بخشهای وحشتناک، مردان الهی آرام و ثابت هستند و هیچ رنجی نمیبینند هیچ صدای سختی را نمیشنوند هیچ منظره هولناکی را نمیبینند هیچ فشاری را از جمعیت یا گرما احساس نمیکنند، نه غرّش جهنّم را میشنوند و نه سر و صدای مردم جهنّمی را.
همان طوری که اگر یک کوره بلندی بخواهد آهن را ذوب کند فلزی را به بار بیاورد فولادی بسازد و مانند آن، این کورههای بلند سه تا کار دارند: اول آن مواد سوخت و سوزشان را که سابقاً ذغالسنگ بود یا حالا نفت است گازوئیل است بنزین است هر چه هست این را فراهم میکنند و در این کوره میریزند که آماده بشود. بعد یک مادههای تیامتی سوختنی که آتشزنه یا آتشگیره است آن را برقرار میکنند میریزند میدمند این کوره گُر میگیرد. وقتی گُر گرفت و کاملاً فضا داغ شد آن وقت آن مادهها را میریزند به هر صورت که میخواهند در میآورند، اگر فولاد است و اگر فلز دیگر است در میآورند.
🔸در جریان #جهنّم آن طوری که ذات اقدس الهی ترسیم کرده است هر سه خود #انساناند! هیزمهایی که برای جهنّم میآورند، فرمود قاسطان، ظالمان، منحرفان و کجاندیشان اینها #هیزم جهنّماند ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾
این هیزمها را که ریختند و پر کردند، باید «الوَقُود: ما تُوقَدُ بِه النّار» که آتشزنه یا آتشگیره است آن را با این هیزمها مرتبط کنند تا اینها مشتعل بشود و گُر بگیرد آن را وقود میگویند که حالا یا آتشزنه است یا آتشگیره مثل اینکه کبریت میزنند که این روشن شود آتش شود. آن هم انسانها هستند که ﴿وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ
افرادی که رهبران کفر و شقاق و نفاق بودند اینها جزء وقود هستند #توده_تبهکاران هیزم هستند. وقتی این هیزمها با آن ﴿وَقُودُ النَّار﴾ تماس گرفتند کل جهنّم گُر میگیرد؛ آن وقت خود همینها که هیزم بودند میسوزند البته هیزم نسوزند!
🔹 دوباره ﴿کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعیراً﴾ خواهد بود آن وقود هم این چنین هستند، عدهای را هم که وارد میکنند و این ساختار جهنم میشود.
🔸در تمام این صحنهها با اینکه زفیری دارد و شهیقی دارد مردان الهی نه صدای زفیر نه صدای شهیق هیچ چیزی را نمیشنوند. در جریان صحنه قیامت صداهای فراوانی است که کوبنده است گوشخراش است، حادثههای تلخ و گوشخراش و توانفرسا میشود «#قارعة»
🔹 درست است که درباره ﴿الْقارِعَةُ﴾ با تعبیرات سنگینی عظمت آن روز را بازگو میکند؛ اما قبلاً میفرماید: ﴿الْقارِعَةُ ٭ مَا الْقارِعَةُ ٭ وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ ٭ یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ ٭ وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ﴾؛ فرمود این سلسله جبال خواه سلسله جبالی که در شمال است یا در جنوب یا در شرق است یا در غرب، به هر حال نگهبان زمین است. اگر خود دریاها تسجیر میشود گداخته میشود، سلسله جبال هم این چنین هستند؛ لکن در اندکاک و قارع بودن سلسله جبال فرمود اول این سلسله جبال دو خصیصه دارد: یکی حجیم است، یکی وزین؛ حجم بلندی دارد و وزن سنگین. فرمود ما اول وزن آن را میگیریم حجمش میماند. این سلسله جبال ﴿کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ﴾ است، مثل پنبههای ندّافی شده است پنبه را برای اینکه این را به صورت لحاف یا غیر لحاف در بیاورند این را میزنند، وقتی زدند پراکنده شد باز شد حجم آن زیاد است، ولی وزنش همان است و کمتر میشود. این را میگویند «عِهن منفوش» یعنی پنبه ندافی شده. پس اگر در جریان قیامت سؤال بکنند ﴿وَ یَسْئلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ﴾، فرمود اگر سؤال بکنند سلسله جبال به چه صورت درمیآید؟ پاسخ آن این است که الآن هم حجیم است هم وزین، بعد وزنش کاسته میشود وزن گرفته میشود حجم میماند ﴿کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ﴾. بعد فرمود سؤال میکنند که این گودالها پستیها حفرهها و آن بلندیها به نام کوه این به چه صورت در میآید؟ فرمود ما این را میکوبیم ریز ریز میکنیم.
«اللهم اجعل عواقب أمرنا خیراً»
@qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت
🔷 استنصار مجدد امیرالمؤمنین علی علیه السلام از مهاجرین و انصار ـ۲
🔹 در ادامه نقل سلیم از سلمان میخوانیم: امیرالمؤمنین پس از یاری خواهی و دریافت نکردن پاسخِ مناسب، ملازم خانه شدند و این بار نیز مجدداً با تحریک عمر، قنفذ را برای بیعت خواهی به در خانه حضرت فاطمه فرستادند. وی و گروه همراهش طی #دو_نوبت برای بیعت خواهی به درِ خانه حضرت فاطمه سلام الله آمدند، اما پاسخ مثبت دریافت نکردند، و برای سومین نوبت، خودِ عُمَر با #هیزم آمد که به فاجعه بزرگ تاریخ منجر شد ...
🔹اما تاریخِ این دو حادثه (بیعتخواهی و یاریخواهی مجدد) چه زمانی بوده است؟
❗️در گزارش سلمان و هیچ گزارش دیگری به تاریخ دقیق این وقایع اشاره نشده است. اما با محاسبه زمان حرکت لشکر اُسامه و طول زمان رفت و برگشت آنان، به نظر میرسد این اقدام قریب #پنجاه روز پس از شهادت رسول خدا رخ داده باشد.
🔻 دقت در متن گزارش مزبور به خوبی بیان کنندهٔ آن است که این مراجعه به در خانهٔ اصحاب، حتماً پس از بازگشت سپاه اسامه بوده؛ زیرا در گزارش اول، آمده است: حضرت به سراغ تمامی اصحاب رسول خدا رفتند. و اگر قرار باشد رفتن به در خانه مهاجر و انصار پیش از بازگشت لشکر اسامه اتفاق افتاده باشد این سوال پیش میآید که پس چه کسانی لشکر اسامه را تشکیل داده بودند؟
🔺همین مطلب در دو گزارش دیگر نیز مطرح است؛ زیرا یا باید بگوییم هیچ یک از بدریون و اولین ایمان آورندگان به پیامبر خدا در لشکر اسامه حاضر نبودند که این مسئله بسیار بعید به نظر میرسد و با اسناد تاریخی نیز سازگار نیست، یا دست کم برخی از آنان در لشکر اسامه حضور داشتند که در این صورت، حضور حضرت در خانه تمامی آنان تا زمان بازگشت لشکر اسامه باید به تاخیر افتاده باشد.
📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص۱۰۳
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت
🔷 وقایع هجوم به بیت فاطمی
🔹 هتک حرمت
▫️ امام صادق علیه السلام فرمودند: « #فاطمه از اتاق خانه خارج شد و از پشت درب حیاط، آنها را مورد خطاب قرار داد و فرمود: وای بر تو ای عمر! این چه جرئتی است که بر خدا و رسولش پیدا کردی! آیا میخواهی نسل او را از این دنیا قطع کنی و او را از بین ببری و نور خدا را خاموش کنی؟! به خدا قسم خدا نورش را تمام میکند!... ای دشمن شقی این پیامبر خداست که هنوز آب غسل و کفن او خشک نشده.»
🔹 تهدید به سوزاندن خانه
▪️ سلیم بن قیس نقل میکند: اولی به قنفذ گفت: بازگرد به خانه علی، اگر از خانه خارج شد که هیچ؛ وگرنه بر خانه او هجوم برید و اگر از خروج برای #بیعت امتناع کرد، خانهاش را به آتش بکشید....»
◾️ طبری در تاریخ الملوک نقل میکند دومی به خانه علی آمد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به #آتش میکشم! مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید!»
... سپس دومی با صدایی بلند گفت: ... «به خدا سوگند، یا خارج شده ... و یا خانهات را آتش میزنم!»
🔹 تهدید با آوردن هیزم و آتش؛
◾️ حضرت زهرا فرمودند: « ... پس #هیزم زیادی کنار در خانه ما جمع کردند [و آتش آوردند که در را بسوزانند و ما را نیز بسوزانند].»
▫️ بلاذری چنین گزارش میکند: اولی به دنبال #علی علیهالسلام فرستاد تا بیعت کند؛ ولی علی از بیعت #امتناع ورزید! سپس دومی همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه سلام الله علیها در مقابل درِ خانه روبرو شد. حضرت فرمود: «ای فرزند خطاب! آیا در صدد سوزاندن خانه من هستی؟!»
دومی گفت: «آری! این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است.»
📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۷۶ تا ۱۸۰
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/qurantehran
◾️روز شمار حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - #تقویم_شهادت
🔷 اعتراف عمر
🔹عمر در نامهای که به معاویه نوشت چنین نقل میکند: « فاطمه پشت درب آمد، ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغگو! چه میگویید و چه میخواهید؟
➖ گفتم: ای فاطمه! منم عمر.
➖ گفت: چه میخواهی؟
➖ گفتم: چرا پسر عمویت تو را برای پاسخگویی فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟
➖ گفت: ای بدبخت! طغیان و سرکشی تو مرا از خانه بیرون آورده است تا حجت و دلیل بر تو و بر هر گمراهی ثابت شود.
➖ گفتم این یاوهها و حرفهای زنانه را کنار بگذار و به علی بگو بیرون بیاید!
➖ فاطمه گفت: محبت و احترامی در بین نیست؛ ای دومی! آیا مرا از حزب شیطان میترسانی، با اینکه حزب شیطان ضعیف است؟!
➖ گفتم: اگر علی بیرون نیاید، هیزم فراوانی میآورم و خانه را با هرکه در آن است، میسوزانم تا اینکه برای بیعت بیاید.
▫️ پس تازیانه قنفذ را گرفته، بر او زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و همراهانت به سرعت بروید و #هیزم جمع کنید!
➖ فاطمه گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و دشمن امیرالمؤمنین! پس دستش را بر در گذاشت تا مانع من از باز کردن در شود.
▫️ به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با #تازیانه بر دستهایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریهاش را شنیدم. نزدیک بود دلم بسوزد و برگردم که به یاد #کینههای علی و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب و نیرنگ محمد و سحرش افتادم!
▪️ در حالی که او خود را به در چسبانده بود و در را سپر خود کرده بود تا مانع شود، با تمام توان لگدی به در زدم. ناگهان فریادی کشید که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و صدا زد: ای بابا! ای رسول خدا! با حبیبه و دخترت این چنین رفتار میشود! آه ای فضه، مرا بگیر! به خدا قسم فرزندی که در شکم داشتم کشته شد! صدای #نالهاش را از درد سقط در حالی که به دیوار تکیه داده بود شنیدم. #در را باز کردم و داخل شدم. به من چنان رو کرد که چشمهایم تاریک شد. از روی مقنعه طوری بر دو گونهاش زدم که گوشوارهها پاره شد و به زمین ریخت.»
❗️ألا لعنة الله علی القوم الظالمین
📚 حقیقت مکتوم، محمد میرزامحمدی، ص ۱۷۰ تا۱۷۲
#فاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/qurantehran