بدنبال مشاجره بنزینی روحانی و رحیمپور ازغدی در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی و عدم عوت جناب رحیم پور ازغدی به شورای انقلاب فرهنگی ، ایشان به این حرکت واکنش نشان داد👇👇
واکنش رحیمپور ازغدی به عدم دعوت به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در واکنش به دعوت نشدنش به جلسات اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در اصل نباید این کار صورت بگیرد اما وقتی دعوت نکنند و بروم که راه نمیدهند. وظیفه شرعی من این است اگر رفتم حرف میزنم؛ اگر دعوت نکنند وظیفه شرعی ندارم.
روحانی :از بستن دهان منتقدان به خدا پناه می برم👇👇👇
https://www.aparat.com/v/rd0S2/%D8%A7%D8%B2_%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%86_%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%87_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87_%D9%85%DB%8C_%D8%A8%D8%B1%D9%85
✅کلیپ سیاسی
هدایت شده از کلیپ سیاسی
بدنبال مشاجره بنزینی روحانی و رحیمپور ازغدی در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی و عدم عوت جناب رحیم پور ازغدی به شورای انقلاب فرهنگی ، ایشان به این حرکت واکنش نشان داد👇👇
واکنش رحیمپور ازغدی به عدم دعوت به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در واکنش به دعوت نشدنش به جلسات اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در اصل نباید این کار صورت بگیرد اما وقتی دعوت نکنند و بروم که راه نمیدهند. وظیفه شرعی من این است اگر رفتم حرف میزنم؛ اگر دعوت نکنند وظیفه شرعی ندارم.
روحانی :از بستن دهان منتقدان به خدا پناه می برم👇👇👇
https://www.aparat.com/v/rd0S2/%D8%A7%D8%B2_%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%86_%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%87_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87_%D9%85%DB%8C_%D8%A8%D8%B1%D9%85
✅کلیپ سیاسی
♦️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🔹 وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا
🔸و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بی گناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناهِ آشکاری بر دوش گرفته است.
📚سوره نساء، آیه ۱۱۲
💕💕💕💕
✅قرآن ودعا
✨﷽✨
#عقبه_اول
سڪرات مرگ
🔰روایت شده ڪه حضرت رسول صلے الله علیه وآله وسلم حاضر شد نزد جوانے در وقت وفات او.
پس به او فرمود: بگو: «لا اله الاّ اللَّه».
پس بسته شد زبان آن جوان و نتوانست بگوید و هر چه حضرت مُڪَرَّر ڪرد او نتوانست بگوید.
پس حضرت فرمود به آن زنے ڪه نزد سر آن جوان بود ڪه آیا این جوان مادر دارد؟
عرض ڪرد: بلے من مادر او میباشم.
فرمود: آیا تو خشمناڪے بر او؟
گفت: بلے و الآن شش سال است ڪه با او تڪلّم نڪرده ام.
حضرت فرمود: راضے شو از او.
آن زن گفت: «رَضِیَ اللَّهُ عَنهُ بِرِضاڪَ یا رَسوُلَ اللَّهِ». [۱]
و چون این ڪلمه را - ڪه مُشْعِر بر رضایتِ او از پسرش بود - گفت، زبان آن جوان باز شد.
حضرت به او فرمود: بگو: لا اله الاّ اللَّه، گفت: لا اله الاّ اللَّه.
حضرت فرمود: چه میبینے؟ عرض ڪرد: میبینم مرد سیاهے قبیح الْمَنْظَرْ، با جامههاے چرک و بوے گندیده و بد ڪه نزد من آمده و گلو و راه نَفَس مرا گرفته.
حضرت فرمود: بگو:
«یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ وَ یَعفُو عَنِ الڪَثیر، اِقْبَلْ مِنِّے الْیَسیرَ وَ اعفُ عَنِّے الڪَثیرَ اِنَّڪَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ».
[«ای ڪسے ڪه - عبادت و عمل - ڪم را میپذیرے و از - معصیت - زیاد میگذرے، - اطاعت - ڪم را از من بپذیر و از - گناه - زیادم درگذر همانا تو آمرزنده و مهربانی». ]
آن جوان این ڪلمات را گفت.
آن وقت حضرت به او فرمود: نگاه ڪن چه میبینے؟
گفت: میبینم مردے سفید رنگ، نیڪو صورت، خوش بو با جامههاے خوب نزد من آمد و آن سیاه، پشت ڪرده و میخواهد برود.
حضرت فرمود: این ڪلمات را اعاده ڪن، اعاده ڪرد.
حضرت فرمود: چه میبینے؟
گفت: دیگر آن سیاه را نمے بینم و آن شخص سفید نزد من است.
پس در آن حال آن جوان وفات ڪرد .
👌خوب در این حدیث تأمل ڪن ببین اثر عقوق چه اندازه است ڪه این جوان با آنڪه از صحابه شمرده میشود و مثل پیغمبر رحمت - صلوات اللَّه علیه و آله - به عیادت او آمده و به بالین او نشسته و خود آن جناب ڪلمه شهادت تلقین او فرموده نتوانست به آن ڪلمه تلفظ ڪند مگر وقتے ڪه مادرش از او راضے شد، آن وقت زبانش باز شد و ڪلمه شهادت گفت.
----------
📚بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۷۵، ح ۶۷.
✅قرآن ودعا
مرد نصرانی و نجات او از مرگ
هبة بن منصور موصلی گوید: در دیار ربیعه مردی نصرانی به نام یوسف بن یعقوب زندگی می کرد که با پدر من آشنایی داشت. روزی به خانه ما آمد و این داستان را نقل کرد:
از طرف متوکّل مرا به سامرّا جلب کردند. چون از زندگی مأیوس شدم و از آن طرف بزرگواری و عظمت علی بن محمد الرضا علیهماالسلام را شنیده بودم، متوسل به آن حضرت شدم و صد دینار به آن حضرت نذر نمودم.
وقتی به پدرم گفتم، مرا تشویق کرد و گفت: اگر چیزی باعث نجات تو باشد، همین نذر خواهد بود.
وقتی به سامرّا رسیدم با خود گفتم: تا کسی از آمدن من مطلع نشده به نذرم عمل کنم، ولی اولین دفعه بود که به سامرّا رفته بودم، نه آشنایی داشتم و نه جایی را می شناختم. به مرکب خود سوار بودم و می ترسیدم خانه امام علیه السلام را از کسی سوال کنم؛ چون نصرانی بودن من ظاهر بود. عنان مرکب را واگذاشتم که به هر طرف که می خواهد برود و متحیر بودم که چه کنم و مرکب را به کجا ببرم. تا این که به در خانه شخصی رسیدم، از او پرسیدم: این خانه کیست؟
گفت: علی بن محمد الرضا علیه السلام است.
تعجب کردم و الله اکبر گفتم و این را یک علامت دانستم. لحظه ای توقف نکرده بودم که خادمی بیرون آمد و گفت: یوسف بن یعقوبی تویی؟
گفتم: آری.
گفت: داخل شو و در این دهلیز بنشین.
گفتم: این هم علامت دیگر. نام و نام پدر مرا از کجا می دانست و حال آن که من در این شهر آشنایی ندارم.
نشستم و فکر می کردم، ناگاه خادم بیرون آمد و گفت: صد دیناری که در آستین داری بده.
صد دینار را دادم و گفتم: این هم علامت دیگر.
طولی نکش صدا زد، وارد شدم و دیدم امام علیه السلام تنها نشسته، چون مرا دید، فرمود: خاطرجمع شدی؟
گفتم: بلی.
فرمود: وقت آن نشده که به دین اسلام برگردی؟
گفتم: دیگر احتیاج به دلیلی نیست و کسی که اهل دلیل باشد همین دلایل برای او کافی است.
حضرت فرمود: هیهات که تو مسلمان نخواهی شد و از اسلام نصیبی نداری، لکن پسرت مسلمان می شود و از شیعیان ما خواهد بود.
سپس فرمود: ای یوسف! گروهی گمان می کنند که دوستی ما نفعی ندارد، به خدا سوگند! که دوستی ما نافع ترین چیز برای همه است.
آن گاه فرمود: برو که از متوکّل به تو مکروهی نمی رسد.
همان گونه که فرموده بود، من نزد متوکّل رفتم و به خیر و خوبی از دست او نجات پیدا کردم.
هبةالله گوید: من بعد از مدتی پسرش را دیدم که شیعه شده بود و از اکثر شیعیان در اخلاق قوی تر و در اعتقاد و محبت بالاتر بود.
او می گفت: پدرم به دین نصارا مرد و من بعد از پدرم به اسلام مشرف شدم.(26)
حاج شیخ علی ربانی
چهره درخشان سامرا
👈✅قرآن ودعا
✨﷽✨
#داستانک 🗒
✅پند شیطان به حضرت موسی
✍شیطان به حضور حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: میخواهی تو را هزار و سه پند بیاموزم فرمود: آنچه که مےدانی من بیشتر مےدانم، نیازی به پند تو ندارم. جبرئیل امین، نازل شد و عرض کرد: یا موسی خداوند مےفرماید: هزار پند او فریب است اما سه پند او را بشنو. حضرت موسی به شیطان فرمود: سه پند از هزار و سه پندت را بگو. شیطان گفت:
❶ چنانچه در خاطرت انجام دادن کار نیکی را گذراندی، زود شتاب کن وگرنه تو را پشیمان میکنم.
❷ اگر با زن بیگانه و نامحرم نشستی، غافل از من مباش! که تو را به زنا وادار میکنم.
❸ چون غضب بر تو مستولی شد، جای خود را عوض کن وگرنه فتنه به پا میکنم.
اکنون که تو را سه پند دادم تو هم از خدا بخواه تا مورد آمرزش و رحمتش قرار گیرم. موسی بن عمران خواسته وی را به عرض خداوند رسانید، ندا رسید : یا موسی! شرط آمرزش شیطان این است که برود روی قبر آدم و او را سجده کند. حضرت موسی امر پروردگار را به وی فرمود. شیطان گفت: یا موسی من موقع زنده بودن آدم وی را سجده نکردم، چگونه حالا حاضر میشوم، خاک قبر او را سجده کنم!؟
📚 کتاب قصص الله، جلد ۱
✅قرآن ودعا
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 چای قند پهلو!
💠 این رفتار بیشترین تاثیر را روی بچّهها میگذارد!
🔴 #استاد_پناهیان
💖 ✅قرآن ودعا