eitaa logo
قرآن ودعا
329 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
9هزار ویدیو
131 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*🟣مروری بر چهار قسمت پایانی فصل اول سرگذشت عالم برزخ‌* *🔹قسمت بیست و هفتم* در همین لحظات بود که به یاد *نیک* افتادم. او که جلوتر از من رفته بود، فکر میکرد من به‌دنبال او در حرکت هستم. دلم گرفت و به اصرار از *گناه* خواستم که مرا رها کند، امّا این‌بار در حالیکه چشمانش از عصبانیّت مثل دو کاسۀ خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من می‌آیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی، بازمیگردانم. با شنیدن این حرف، لرزه بر بدنم افتاد و مجبور شدم که با او همراه بشوم به‌شرط اینکه من از او جلوتر حرکت کنم و او از پشتِ سر مرا راهنمایی کند. زیرا قیافۀ او برایم نوعی عذاب بود. قدم به مسیر چپ گذاشتم. پس از مدّتها راه رفتن، به غار بزرگی رسیدیم. بدون اینکه صورتم را برگردانم، به *گناه* گفتم: چه کنم؟ او گفت: میبینی که راه دیگری نیست و باید از داخل غار عبور کنیم. وارد غار شدم، امّا تاریکی بیش از اندازۀ آن، مرا به وحشت انداخت. *گناه* گفت: چرا ایستاده‌ای؟ این راه بسیار هموار و بی‌خطر است. با خیالی آسوده به راه خودت ادامه بده. چند قدمی جلوتر رفتم و دوباره ایستادم و اطراف نگاه کردم. حال دیگر دهانۀ ورودیِ غار نیز پیدا نبود. تاریکی بر همه جا حاکم شد. ترس عجیبی در وجودم رخنه کرد. *گناه* را صدا زدم، امّا هیچ صدایی نشنیدم. با وحشت‌، برای مرتبه‌ای دیگر و با صدایی لرزان *گناه* را صدا زدم امّا جز انعکاس صدای خودم، هیچ صدایی به گوشم نرسید... 👈🏻ادامـــــه دارد.....
*🟣مروری بر چهار قسمت پایانی فصل اول سرگذشت عالم برزخ‌* *🔹قسمت بیست و هشتم* وحشت و اضطراب، لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت. در اطراف خودم چرخی زدم تا شاید راهِ فراری پیدا کنم. امّا حالا دیگر ابتدای دهانۀ غار نیز مشخص نبود. بی اختیار نشستم، غم و اندوه در دلم لبریز شد. از دوری و فراقِ دوست باوفا و مهربانم *(نیک)*، بسیار گریه کردم. چیزی نگذشت که صدای کسی به گوشم رسید. عِطرِ دل‌نوازش قلبم را روشن کرد. فهمیدم که *نیک* برگشته است. این‌بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد. *نیک* را در آغوش خودم گرفتم و تمام ماجرا را برایش گفتم تا مبادا از من رنجیده خاطر شود. *نیک* گفت: من هم چون تو را پشت سَرَم ندیدم، از همان راه برگشتم. به‌دلیل اینکه بوی بدی که از سمتِ چپ می‌آمد، فهمیدم که *گناه* یک بلایی سرت آورده است. در مسیر حرکت کردم ولی تو را پیدا نمیکردم. تا اینکه به نزدیکی غار رسیدم، *گناه* را دیدم که از غار بیرون آمد. چون مرا دید، به سرعت فرار کرد. فهمیدم که تو را گرفتار کرده است. داخل غار که شدم، صدای ناله‌ای را از دور شنیدم. خوشحال شدم و به سمت آن صدا آمدم تا اینکه تو را یافتم. حالا حرکت کن، باید از غار خارج شویم، به مسیر قبلی خود برگردیم و به راه ادامه دهیم. هر ‌طور بود از غار خارج شدیم. بقیّۀ راه را رفتیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم. نوع زمینش باتلاق بود. چون قدم در آن می‌نهادم، تا زانو در آن زمین لجن‌زار فرو میرفتم. *نیک* که به راحتی میتوانست قدم بردارد، با دیدن وضعیت من، به عقب برگشت و از من خواست دستم را بر گردن او آویزم. تا دهان در باتلاق فرو رفتم. دیگر توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن را نداشتم... 👈🏻ادامـــــه دارد.....
*🟣مروری بر چهار قسمت پایانی فصل اول سرگذشت عالم برزخ‌* *🔹قسمت آخر* تا دهان در باتلاق فرو رفتم. دیگر توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن را نداشتم، ناگهان همان فرشته الٰهی که مانع رفتن من به آن درّۀ خطرناک شده بود، آمد و طنابی را به *نیک* داد. او به *نیک* گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده است، کمکش کن تا نجات یابد. فرشته رفت و *نیک* بلافاصله طناب را به سمت من انداخت و از آنجا که دستهایم را بالا گرفته بودم، توانستم طناب را بگیرم و نجات پیدا کنم... وقتی باتلاق را پشتِ سر گذاشتیم، از *نیک* پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت طناب را خودش فرستاده، چه بود؟ *نیک* پاسخ داد: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه‌ای ساختی تا کودکان و نوجوانان در آن تعلیم و تربیت شوند. آنچه باعث نجات تو از این گرفتاری گردید، خیرات آن مدرسه بوده که در چنین لحظه‌ای به کمکت آمد. پس از تصدیق حرف *نیک*، با قیافه‌ای حق به جانبی به او گفتم: من پنج سال قبل از ساخت مدرسه، مسجدی را نیز ساختم. پس خیرات آن مسجد چه شد؟ *نیک* لبخندی زد و گفت: آن مسجد را به خاطر ریا و کسب شُهرَت ساختی، نه برای خدا. البته در دنیا مُزدَت را گرفتی. گفتم: مُزد؟! کدام مُزد؟! او گفت: تعریف و تمجید های مردم را به‌یاد بیاور که در دلت چه میگذشت. تو خوشحالیِ مردم را بر خوشحالیِ پروردگارت مقدّم دانستی. باید بدانی که خداوند اعمالی را میپذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد... حسرت و ندامت از طرفی، خجلت و شرمساری از طرف دیگر، تمام وجودم را فرا گرفت. به خودم نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خود پَسَندی، اعمال خودت را که میتوانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی؟!!! به راه خود ادامه دادیم.... *🔚 پایان فصل اول*✅قرآن ودعا
✅✅✅✅✅✅✅ باسلام به دوستان عزیز وتبریک فرارسیدن ماه مبارک رمضان ماه قرآن ودعا واستغفار 🌹به اطلاع میرسانم مجموعه 17قسمتی زیبا از دعای ابوحمزه ثمالی با صدای میثم مطیعی در دست ما است که هرقسمت حدود 15 دقیقه دعا با معنی آن قرائت شده که بنا داریم هر روز یک قسمت را به شما هدیه کنیم دوستان چنانچه از روی مفاتیح بخوانید، بخش اول این مجموعه از اول دعا شروع میشه که اگر شما از روی مفاتیح با آن بخوانید پس از پایان قسمت اول آنجارا علامت گذاری کنید برای بخش دوم وهمینطور تا قسمت 17' اگر عمل کنید تا پایان میتونید به همراه صوت ارائه شد از روی مفاتیح همراهی کنید لازم به ذکراست چون بصورت گروهی برای دوستان ارسال میشود چنانچه بعضی از قسمت ها در یک روز بدست شما نرسید در pv شخصی اطلاع دهید تا ارسال کنم من الله توفیق والتماس دعا 💐🌹👇👇👇👇👇 ضمنا این مجموعه در پیامرسان ایتا در آدرس زیر وجود دارد https://eitaa.com/joinchat/3838115858C9c016e6f5c
هدایت شده از ابوحمزه ثمالی
دعای ابو حمزه فراز اول .mp3
13.38M
این هدیه برای شما بخش اول از دعای ابوحمزه با صدای میثم مطیعی 💐🌹💐🌹💐🌹 إِلَهِي لاَ تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ وَ لاَتَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ مِنْ أَيْنَ لِيَالْخَيْرُ يَا رَبِّ خدايا مرا به كيفرت ادب منما، و با نقشه اي با مننيرنگ مكن، پروردگارا از كجا برايم خيري هست، وَ لاَ يُوجَدُ إلاَّ مِنْ عِنْدِكَ وَ مِنْأَيْنَ لِيَ النَّجَاهُ وَ لاَ تُسْتَطَاعُ إلاَّ بِكَ درحالي كه جز نزد تو يافت نمي شود، و از كجا برايمنجاتي است، درحالي كه جز به تو فراهم نمي گردد، لاَ الَّذِي أَحْسَنَ اسْتَغْنَي عَنْ عَوْنِكَوَ رَحْمَتِكَ وَ لاَ الَّذِي أَسَاءَ وَ اجْتَرَأَعَلَيْكَ نه آن كه نيكي كرد از كمك و رحمتت بي نياز شد، ونه آن كه بدي كرد و بر تو گستاخي روا داشت، وَ لَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَيَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِ و تو را خشنود نساخت از عرصه قدرتت بيرون رفت.پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا . . . بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَوَ دَعَوْتَنِي إلَيْكَ وَ لَوْ لاَ أَنْتَ لَمْأَدْرِ مَا أَنْتَ تو را به تو شناختم، و تو مرا بر هستي خود راهنماييفرمودي، و به سوي خود خواندي، و اگر راهنمايي تونبود، من نميدانستم تو كه هستي؟ ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَإِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي سپاس خداي را كه مي خوانمش و او جوابم را ميدهد، گرچه سستي مي كنم گاهي كه او مرا مي خواند، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَإِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَيَسْتَقْرِضُنِي و سپاس خداي را كه از او درخواست مي كنم و او بهمن عطا مي نمايد، ✅قرآن ودعا
✅✅✅✅✅✅✅ باسلام به دوستان عزیز وتبریک فرارسیدن ماه مبارک رمضان ماه قرآن ودعا واستغفار 🌹به اطلاع میرسانم مجموعه 17قسمتی زیبا از دعای ابوحمزه ثمالی با صدای میثم مطیعی در دست ما است که هرقسمت حدود 15 دقیقه دعا با معنی آن قرائت شده که بنا داریم هر روز یک قسمت را به شما هدیه کنیم دوستان چنانچه از روی مفاتیح بخوانید، بخش اول این مجموعه از اول دعا شروع میشه که اگر شما از روی مفاتیح با آن بخوانید پس از پایان قسمت اول آنجارا علامت گذاری کنید برای بخش دوم وهمینطور تا قسمت 17' اگر عمل کنید تا پایان میتونید به همراه صوت ارائه شد از روی مفاتیح همراهی کنید لازم به ذکراست چون بصورت گروهی برای دوستان ارسال میشود چنانچه بعضی از قسمت ها در یک روز بدست شما نرسید در pv شخصی اطلاع دهید تا ارسال کنم من الله توفیق والتماس دعا 💐🌹👇👇👇👇👇 ضمنا این مجموعه در پیامرسان ایتا در آدرس زیر وجود دارد https://eitaa.com/joinchat/3838115858C9c016e6f5c
📚داستان کوتاه نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد تا اینکه یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت. پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند. صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد. سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد. نجار در حالت رودربایستی، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد. او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد. زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار، یکه خورد و بسیار شرمنده شد. در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد. این داستان ماست. ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم. اما اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم. فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، دیگر ممکن نیست. شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود. یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود. مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید. 💕❤️💕
💬 سوال: 🔰منظور از چيست؟ و كيفيت نيت روزه ماه رمضان چگونه است؟ ✅ پاسخ: ✍ مشهور مراجع عظام: روزه آن است كه انسان براي تذلّل و كرنش در پيشگاه خداوند عالم و انجام فرمان او با قصد قربت از اذان صبح تا مغرب از انجام كارهايي كه روزه را باطل ميكنند خودداري نمايد. (۱) براي‌ صحت روزه‌، شرط‌ است، اگر به‌ طور اتفاقي‌ از صبح‌ صادق‌ تا غروب‌ آفتاب‌ از خوردن‌ و نوشيدن‌ و جماع‌ اجتناب‌ ورزيد ولي‌ نيت‌ روزه‌ را نكرده‌ بود، چنين‌ روزه‌اي‌ صحيح‌ نيست. البته لازم نیست انسان نیّت روزه را به یا حتی از خود بگذارند، بلکه 👈 که برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل می کند، انجام ندهد، کافی است و برای آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید (مکارم، احتیاطأ) مقداری پیش از اذان صبح و مقداری هم بعد از مغرب از انجام کاری که روزه را باطل می کند، خودداری نماید. (۲) ✍ آیت الله مکارم شیرازی: روزه از عبادات است و لازم است با نیّت به جا آورده شود، در موقع نیّت لازم نیست به زبان بگوید، یا از قلب خود بگذراند همین اندازه که در نظرش این باشد که براى اطاعت فرمان خدا از اذان صبح تا مغرب کارهایى که روزه را باطل مى کند ترک نماید کافى است. _______ 📚 پی نوشت: ۱- رساله ۱۶ مرجع جلد ۱، قبل م ۱۵۵۰ ۲- توضیح المسائل ۱۶ مرجع، م ۱۵۵۰؛ العروه الوثقی، ج ۲، کتاب الصوم، فصل فی النیه؛ منهاج الصالحین، ج ۱، م ۹۷۰ و ۹۷۵؛ 💕💚💕
دستور و اندازه های مواد اش ترخینه👇👇👇 اش ترخینه🌺🌺 ترخینه هر تکه برای سه نفره عدس یک‌ فنجان لوبیا قرمز یک‌فنجان لوبیا چیتی یک فنجان نخود یک فنجان سبزی آش یک کیلو دوغ یک لیوان فرانسوی ادویه نمک مقدار لازم پیاز بزرگ یک‌عدد روغن میزان لازم حبوبات رو یک روز کامل خیس کنید دو بار آبش رو عوض کنید ،با آب ولرم و فلفل و ادویه و کمی روغن بپزید کامل ترخینه ها رو خیس کنید یک ساعت کافیه👌 پیاز نگینی رو سرخ کنید با زردچوبه بعد حبوبات پخته و ترخینه رو اضافه میکنیم ترخینه که پخت سبزی آش رو اضافه میکنیم به علاوه ی نمک و یک ربع اخر دوغ رو اضافه میکنیم و مرتب هم بزنید تا ته نگیره . نوش جون 👩‍🍳👩‍🍳〰〰〰〰〰〰👩‍🍳👩‍🍳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸دعای روز اول ماه مهمانی خدا 💠اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ، وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ، وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ، وَ هَبْ لِي جُرْمِي فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ، وَ اعْفُ عَنِّي يَا عَافِياً عَنِ الْمُجْرِمِينَ.* 💠خدایا روزه ام را در این ماه روزه روزه داران قرار ده، و شب زنده داری ام را شب زنده داری شب زنده داران، و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران، و ببخش گناهم را در آن ای معبود جهانیان، و از من درگذر، ای درگذرنده از گنهکاران.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پروردگارا به هر چه بنگرم 💗تـو در آن آشکاری... 🌸و چه مبارک است 💗روزی که با نام زیبای تو‌‌‌ 🌸و با توکل بر اسم اعظمت 💗آغاز می گردد ای صاحب کرامت 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌸الهی به امید تو 💗پناهمان باش ای بهترین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک آش ترخینه خوشمزه 🌺🌺 👩‍🍳👩‍🍳〰〰〰〰〰〰👩‍🍳👩‍🍳
به به چه دعاهای زیبایی تقدیم به تک تک عزیزان اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن* اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن* اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن* اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن* اللهم اخلاصنا باالقران* اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن* اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن* اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن* اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن* اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن* اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن* اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن* اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن* اللهم عجل لولیک الفرج بالقران* اللهم حاجاتنا بالقران* لطفا این دعای زیبارو درگروهایی که عضو هستید ارسال کنید ودر ثوابش نشر آن شریک باشید اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم
هدایت شده از  گاندو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙فریادهای ۱۸ سال پیش دکتر عباسی درباره‌ی عملکرد روحانی!! 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo