✡ #عهدعتیق ،#عهدجدید ،#عهدمصور (١٢)
💥 هویّت یهودی سوپرمن
🔸 ٣. گولِم (Golem)
1⃣ #سوپرمن نسخهای بهروز و مدرن از #گولم است که میتوان دلیل اصلی خلق آن را، نیاز یهودیان به یک #منجی معرفی کرد.
2⃣ در همین راستا، #ویل_آیزنر طراح یهودی-آمریکایی کتابهای مصور، سوپرمن را بهعنوان بخشی از سنّت یهودی و کسی که از فرزندان گولم افسانهای است، در نظر میگیرد.
3⃣ #یهودیان به یک #قهرمان نیاز داشتند. به کسی که بتواند از آنها در برابر یک نیروی تقریباً شکستناپذیر محافظت کند؛ بنابراین سیگل و شوستر، یک قهرمان شکستناپذیر خلق کردند.
4⃣ «مردخای ریچلر»، نویسندهٔ یهودی-کانادایی، در سال ١٩۶٨ طیّ مقالهای حتی تا آنجا پیش میرود که ادعا میکند عصر طلایی ابرقهرمانها برای خوانندگانِ جوانِ یهودیشان، مانند یک گولم بوده است:
5⃣✍ «آنها [جنتیلها = غیریهودیان] شکستناپذیر و غالب بودند، در حالیکه ما ضعیف، تیرهبخت و شکستخورده بودیم.»
✍ نویسنده: علی حامدین
✅ منبع:اندیشکده مطالعات یهود
✡ قسمت اول از سلسلهمقالات «عهد عتیق، عهد جدید، عهد مصور» که قرار است به «هویت یهودی» ابرقهرمانها بپردازد، و از ١٠ روز قبل تا کنون در کانال منتشر شد، نوشتهٔ جناب آقای علی حامدین از اعضای محترم اندیشکده است. برای حمایت از ایشان و خادمان خود در اندیشکده و ان شاء الله ادامهٔ این مقالات، متن کامل مقاله را حتماً در آدرس زیر مطالعه کنید:
👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-myth/15064
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ #عهدعتیق ،#عهدجدید ،#عهدمصور (١٣)
💥 هویّت یهودی سوپرمن
🔸 ٣. گولِم (Golem)
1⃣ حاخام واینستین به یک مورد مشهود از ارتباط #گولم با #سوپرمن در شمارهٔ ٨١ سوپرمن اشاره میکند:
👈 به کلارک کنتِ (سوپرمن) خبرنگار، مأموریتی برای دریافت اطلاعات واقعی در مورد اشغال لهستان توسط #نازیها داده میشود. در لهستان، او شاهد وحشیگری نازیها است، اما نگران است تبدیل شدنش به سوپرمن برای جلوگیری از آن، موجب بدتر شدن اوضاع شود. بنابراین کلارک مجبور میشود به #یهودیان رنجور بپیوندد. او با دو پسر جوان به نامهای موشه و باروخ دوست میشود و به آنها در کاری بسیار وحشتناک کمک میکند؛ آنها مجبور میشوند یک گور دستهجمعی را با اجساد قربانیان #یهودی پر کنند. موشه و باروخ، کلارک را به خانهٔ خود دعوت میکنند و بعد از خوردن شامی محقر، باروخ شروع به طراحی روی یک کاغذ قهوهایرنگ میکند. سپس کلارک میپرسد: «شما پسرا دارین چیکار میکنین؟»
موشه: «باروخ دوباره فرشته [نجات] ما رو میکشه! من داستانها رو میسازم و اون تصاویر رو»!
بعد، پدربزرگ باروخ میگوید: «اون بیشتر شبیه یک گولمه تا یک فرشته»
کلارک: «یک گولم؟»
پدربزرگ: «…گولم مجسمهای بود تا وقتی که نام مکتوب خدا در دهان اون قرار گرفت، زنده شد. اون به موجودی نیرومند و ترسناک تبدیل میشه که دشمنان رو دور کرده و مردم رو نجات میده»
2⃣ موشه و باروخ در این شماره، بهوضوح استعارههایی برای سیگل و شوستر هستند؛ همچون سیگل، موشه داستان قهرمان را مینویسد و همچون شوستر، باروخ طراحی آن را انجام میدهد و همانطور که حدس میزنید، طرحی که روی کاغذ ترسیم شده است، بیشک نزدیکترین طراحی به خود سوپرمن است.
3⃣ این بخش از داستان همچنین به عامل مشترک خلقت سوپرمن و گولم اشارهی مستقیم دارد: #نیاز_به_نجات؛ چیزی باعث میشود سوپرمن از فرزندان گولم محسوب شود.
4⃣ اینگونه الهامگرفتن خالقان کتابهای مصور، در آثار دیگری نیز مشاهده شده است. برای مثال، #مایکل_چابون در رمانش بهنام «ماجراهای شگفتانگیز کاوالیر و کلی» که بهخاطر برقراری ارتباط بین سنّت یهودی و ابرقهرمانها و همچنین تسلسل تاریخی آن که به جنگ جهانی دوم و #هولوکاست میرسد، در سال ٢٠٠١ برنده #جایزه_پولیتزر شده، به این مسأله پرداخته است.
5⃣ چابون نیز اشاره میکند که شباهتی بین سوپرمن سیگل و شوستر و گولم وجود دارد... و پیشگامان یهودی کتابهای مصور مانند سیگل و شوستر، تحت تاثیر گولم بودهاند.
✍ نویسنده: علی حامدین
✅ منبع:اندیشکده مطالعات یهود
✡ سرپیچی از لشکر اسامه (١)
1⃣ نزدیک به دو ماه پس از حجةالوداع و بیعت غدیر خم، رسولخدا (ص) دچار بیماری سختی شدند که هرچه میگذشت، حال ایشان وخیمتر میشد.
2⃣ در این روزها ایشان لشکری را به فرماندهی اسامة بن زید، برای جنگ به سمت موته مهیا کرد. امام علی (ع) در این زمینه میفرمایند: علت لشکرکشی این بود که منافقان نتوانند خلافت را غصب کنند. (١)
3⃣ پیامبر اکرم (ص) میدانستند واپسین روزهای زندگی مبارکشان در حال سپری شدن است و وجود منافقان در مدینه خلافت پس از ایشان را به خطر خواهد انداخت؛ از اینرو میخواستند این اشخاص در مدینه نباشند و بهترین راه، لشکرکشی به سمت موته بود.
4⃣ #سپاه_اسامه از تمامی مهاجران و انصار نخستین تشکیل شده بود. ابوبکر، عمر، ابوعبیدة بن جراح، سعد بن ابیوقاص، عبدالرحمن بن عوف، طلحه و زبیر نیز در این سپاه قرار داشتند. گروهی به کمی سن اسامه اعتراض کردند. رسولخدا (ص) خشمگین شدند و فرمودند: او لیاقت امیری لشکر را دارد، سپس کسانی را که از این سپاه تخلف کنند، لعنت کردند. (٢)
5⃣ با این حال شماری از لشکریان به اسامه گفتند: به کجا میروی؟ ما در هیچ زمانی احتیاج به حضور در مدینه بیش از اکنون نداشتهایم، رسول خدا (ص) گرفتار بیماری سختی است. منافقان آنقدر کارشکنی کردند که لشکر حرکت نکرد و پیامبر (ص) به ملکوت اعلی پیوست. (٣)
📚 منابع:
🔸١. الخصال، ص٣٧١؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص٢٠٧.
🔸٢. السقیفة و فدک، ص٧٧.
🔸٣. ارشاد القلوب، ج٢، ص٣٣٨؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص١٠٧.
📖 متن كامل مقاله بههمراه مستندات:
👉 goo.gl/NV1Cuv
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ سرپیچی از لشکر اسامه (٢)
1⃣ با نگاهی به تاریخ، بهروشنی میتوان دریافت که تخلف ابوبکر، عمر، ابوعبیدة بن جراح، سالم مولی ابیحذیفه و شماری دیگر از یاران ابوبکر بود که لشکر اسامه را از حرکت بازداشت!
2⃣ مطابق روایات تاریخی، ابوبکر، عمر و ابوعبیده، لشکر را ترک و بهسمت مدینه حرکت کردند. (١)
3⃣ مقداد سخنانی دارد که در بخشی از آن آمده است: «پیامبر اکرم (ص) خبر داد که تو (ابوبکر) و یارانت لشکر اسامه را ترک خواهید کرد.» (٢)
4⃣ از سوی دیگر، کسانی میتوانند به دستور رسول خدا (ص) اعتراض کنند و از حرکت سپاه جلوگیری نمایند که صاحبان نفوذ باشند و نیز انگیزهٔ مهمّی در سر داشته باشند. در این زمینه، به نام ابوبکر و برخی از یارانش در بعضی از کتابهای تاریخ اشاره شده است. (٣)
5⃣ از مطاب پیشگفته روشن میشود گروه معترض به کمیِ سن اسامه، ابوبکر و یارانش (عمر، عثمان، ابوعبیده، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابیوقاص، سالم مولی ابیحذیفه، بشیر بن سعد و…) بودند که میخواستند لشکر حرکت نکند تا در زمان رحلت پیامبر اکرم (ص) در مدینه باشند و بتوانند خلافت را به دست گیرند.
📚 منابع:
🔸١. تثبیت الامامة، ص١٩.
🔸٢. الاحتجاج، ج١، ص١٠٠؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص١٩۶.
🔸٣. ارشاد القلوب، ج٢، ص٣٣٨؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص١٠٧.
📖 متن كامل مقاله بههمراه مستندات:
👉 goo.gl/NV1Cuv
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
💥 شرح ماجرای دوات و قلم
1⃣ بنابر منابع تاریخی و روایی، هنگامیکه پیامبر اسلام (ص) در آخرین روزهای حیات خود در بستر بیماری بود، قلم و دواتی خواست تا سفارشی بنویسد که مانع گمراهی مسلمانان پس از خود شود.
2⃣ این خواسته، با مخالفت یکی از حاضران مواجه شد و وصیت پیامبر (ص) ناگفته ماند. یکی از حاضران گفت: «پیامبر هذیان میگوید و کتاب خدا ما را بس است»!! سپس میان اصحاب #اختلاف افتاد. پیامبر (ص) نیز با مشاهدهٔ اختلاف اصحاب از آنان خواست از نزد او بروند.
3⃣ بیشتر منابع شخص مخالفتکننده با پیامبر (ص) را، #خلیفهٔ_دوم معرفی کردهاند، اما برخی منابع نام وی را سانسور کردهاند.
4⃣ بنابر نظر علمای شیعه، پیامبر (ص) میخواست با حدیث دوات بر #جانشینی امام علی (ع) پس از خود تأکید کند. اما برخی از حاضران به این امر پی بردند و مانع آن شدند.
5⃣ خود خلیفهٔ دوم نیز در گفتوگویی که میان او و ابنعباس نقل شده، تصریح میکند که: پیامبر (ص) در بیماریاش میخواسته نام علی (ع) را برای #خلافت پس از خویش به زبان بیاورد ولی من از روی دلسوزی نسبت به اسلام و حفظ آن، مانع شدم!!!
6⃣ بر اساس نقل ابنعباس که در #صحیح_بخاری آمده است این واقعه در روز پنجشنبه رخ داده است و به همین مناسبت آن را رزیهٔ یوم الخمیس یا #فاجعهٔ_روز_پنجشنبه میخوانند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
📚 منابع:
📖 این ماجرا با جزئیات و عبارات متفاوتی در منابع روایی و تاریخی شیعه و سنی آمده است. از جمله در:
1⃣ برخی از کتب اهلسنت:
👈 #صحیح_بخاری، #صحیح_مسلم، مسند احمد، سنن بیهقی و طبقات ابن سعد.
2⃣ برخی از کتب شیعی:
👈 الارشاد، اوائل المقالات، الغیبة نعمانی و المناقب ابن شهرآشوب.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter