eitaa logo
رادیو فکرت
1.6هزار دنبال‌کننده
529 عکس
124 ویدیو
18 فایل
ا💢 #فکرت محلی برای اندیشیدن 🔻نگاهی عمیق به: 🔸 فرهنگ و هنر 🔹 سیاست و جامعه 🔸 دین و فلسفه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet ایمیل: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">radiopadcast@gmail.com 📩 ارتباط با سردبیر:
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸استاد مصطفی ملکیان، در جواب نامه خانم فرناز جعفرزادگان درباره رنج انسان، چنین می نویسند: 🔺به گمان من برای حل مسائل نظری و رفع مشکلات عملی، چه در ساحتِ زندگیِ فردی و شخصی و چه در ساحت زندگیِ جمعی و همگانی، فقط به عقل و عقلانیت باید روی کرد. خود جهان نیست که به آدمی بهروزی یا خوشی یا شادی یا رضایت یا لذت می‌دهد. این نگرشِ آدمی به جهان است که چنین می‌کند. یکی را داشتن قدرت یا شهرت لذت می‌بخشد و دیگری را نداشتن قدرت یا شهرت. پس، دگرگون سازی را به دگرگون سازیِ جهان منحصر نباید کرد. دگرگون سازیِ جهان نگری، از دگرگون سازی جهان، مهمتر و حیاتی‌تر است. هیچ انسانی نمی‌تواند به همه‌ی خواسته‌های خود برسد. پس باید در میان خواسته‌های خود دست به گزینش بزند، برگزیده ها را پی گیرد و بقیه را رها کند. هر گزینشی نیازمند ملاک و معیاری است تا بر اساسِ آن دریابیم که چه را برگزینیم و چه را وانهیم این ملاک و معیار فقط نیاز بدن، ذهن، و روان است. البته وانهادن خواسته‌هایی که برآوردن شان نیازی را مرتفع نمی‌کند آشتی ِ تو را با جهان صد چندان می‌کند درنتیجه دست‌آوردِ عقلی زمینه‌ساز چیزی می‌شود که از آن به معنویت تعبیر می‌کنیم، و از این رو است که بارها گفته‌ام که معنویت را می‌توان نتیجه‌ی عقلانیت عمیق تلقی کرد. 🔷 🆔 @roshanye_vagheeyat
🔸برداشتی ساده از عقل‌گرایی 🔻 استاد عبدالکریم سروش در پاسخ به این سوال که عقل‏گرایى چیست، بیان می‌کنند: 🔺 عقل و تعقل در معانى بسیار متفاوتى بکار می رود. برخی چنین القا می‌کنند که گویی در زمانه ما همه کاره انسان، مغز اوست؛ دل و دیگر قابلیتهاى فکرى و روحى او در مقایسه با قدرت تحلیل و استنتاج عقلى، بی اهمیت‏ اند. شاید بتوان چنین گفت که گاهى در تاریخ اوضاع و احوال خاصى پیش می آید که انسان ها در انتخاب شخصیتى در برابر شخصیت دیگر، سنتى در مقابل سنت دیگر، دچار تردید می شوند. در چنین شرایطى انسان در مقابل این سوال قرار می گیرد که چه کسى ارجح است. حق با کدام است و بناگاه، مسئله انتخاب اصلح و مشى زندگى بر قوه درایت انسان عرضه می شود، و اینجاست که عملکرد صحیح لازم می آید و بدین منظور باید به وسیله تفکر، براهین موجه را یافت. اما بدیهى است که دل انسان نیز می تواند در این امر نقش ایفا کند. 🔷 @roshanye_vagheeyat
🔸راحت طلبی فکری 🔻 دکتر غلامحسین دینانی راحت طلبی فکری را این‌گونه شرح می‌دهند: 🔺 آیا معرفت را باید برای خود معرفت کسب نمود یا برای رفع نیازهای زندگی در حوزه عمل؟ فیلسوف در صدد این است تا ماهیت و حقیقت زندگی و جهان و ساختمان عالم و موقعیت انسان در جهان و مقصد هستی و درنهایت رابطه انسان با خدا را بفهمد. عده‌ای قائلند که فلسفه پس از قرن‌های متمادی نتوانسته است مجموعه‌ای از تعلیمات و دستگاهی از آراء یا فهرستی از حقایق را بیان کند. این طرز تفکر نشأت گرفته از نوعی راحت طلبی است. بررسی و مطالعه در هستی و جهان به شکل کلی و جزئی‌، بدون تردید کار آسانی نیست. علاوه بر آن دقت و تامل فراوان، کوشش بسیار و بردباری طاقت فرسایی می‌طلبد. از طرفی افراد راحت طلب دوست دارند هرچه سریع‌تر به یک نتیجه عملی دست یابند و اگر مقصود آن‌ها حاصل نشود، از اندیشیدن و تحقیق خسته می‌شوند و طریق مخالفت را می‌پویند. در یافته‌های علمی، افراد راحت طلب دوست دارند هرچه سریع‌تر به یک نتیجه عملی دست یابند و اگر مقصود آن‌ها حاصل نشود، از اندیشیدن و تحقیق خسته می‌شوند و طریق مخالفت را می‌پویند. 🔷 @roshanye_vagheeyat
🔸 دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی 🔻تنهایی 🔺وقتی از «من» صحبت می کنیم، هیچ کس جز «من» حضور ندارد. درواقع هرآنچه جز «من» است، تحت عنوان «غیر» شناخته می‌شود. زمانی انسان می‌تواند به عالم حضور دست پیدا کند که بتواند از خود فاصله بگیرد. اینجاست که فرق میان خود مجازی و خود حقیقی آشکار می‌شود. این فاصله گرفتن به نوعی باعث تنهایی انسان می‌شود. اما تنهایی چیست؟ تنهایی همان چیزی است که حقیقت هویت شخصی را تشکیل می‌دهد. تا مادامی که انسان نتواند حریم خود را بشناسد، از هویت انسانی برخوردار نخواهد بود. حریم شخصی، خلوتگاه ویژه انسان است که بیگانه نمی‌تواند در آن قدم گذارد. نصیب هرفرد از زندگی، بهره‌ای است که از تنهایی برده‌است. تا انسان به آگاهی از «من» دست نیابد نمی‌تواند از آگاهی سخن بگوید. جایی که آگاهی نباشد، زندگی نیز تحقق نخواهد داشت. وقتی تنهایی انسان فراموش شود، یگانگی او نیز فراموش خواهد شد. هراندازه که تنهایی را لمس کنیم، زندگی را لمس کرده‌ایم. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸روشن فکری دینی 🔻بخشی از پاسخ دکتر آرش نراقی به این پرسش که آیا روشنفکری با روشنفکرانه‌ترین شکل دین قابل ادغام است که نتیجه‌اش روشنفکری دینی باشد؟ 🔺از نظر من، روشنفکری دینی، پروژه‌ای معطوف به مدرنیت، یعنی تلاش برای تحقق و بسط مدرنیت در جامعه‌ای دینی است. روشنفکر دینی می‌کوشد تا تفسیری از دین ارایه دهد که دست کم با مهمترین ارکان مدرنیت ناسازگار نباشد، و از این طریق در متن جامعه دینی جایی برای مدرنیت بگشاید. اگر کسی به واقع معتقد باشد که گزاره‌های دینی کاذب یا نا‌معقول است (مانند آقایان جواد طباطبایی، محمد‌رضا نیکفر، و رامین جهانبگلو، یا مانند آقای مصطفی ملکیان که گزاره‌های دین را نا‌معقول می‌شمارند) و نیز گوهر روشنفکری را نهایتاً و به نحوی نازودودنی با خرد مستقل و نقاد مربوط بداند، لاجرم باید حکم به ناسازگاری و امتناع مفهوم “روشنفکری دینی” بدهد. اما فقط درصورتی می‌توان “روشنفکری دینی” را مطابق این استدلال ممتنع دانست که قائلان به این رای به نحو مدلل نشان دهند که گزاره‌های دینی کاذب یا نا‌معقول است. در حدّی که بنده می‌دانم این اندیشمندان صرفاً به طرح یا فرض آن ادعا بسنده کرده‌اند و تاکنون هیچ استدلالی برای تحکیم آن مدعا به دست نداده‌اند. و مادام که چنان استدلالی عرضه نشده است، دشوار بتوان ادعای ایشان را مبنی بر ناسازگاری درونی یا امتناع “روشنفکری دینی” پذیرفت. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸گفتگو وسیله رسیدن به حقیقت 🔻گفتگو وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت است نه معیار حقیقت از دیرباز انسان با دیگری زیسته و با دیگری نسبت داشته است. مقولاتی مثل قانون، اخلاق، حقوق و دین وجود داشته تا کنش نسبت به دیگری را تعریف کند. در دین ما اندیشیدن به دیگران و حق الناس مطرح شده است. نیل به عالم ملکوت جز از طریق اندیشیدن به دیگری ممکن نیست. افلاطون شیوه دیالوگ را به عنوان روش بیان تفکر خود انتخاب می کند. همچنین سقراط گفتگو را یگانه شیوه بیان حقیقت عنوان می کند. گفتگو وسیله ای برای رسیدن به حقیقت است نه معیار حقیقت. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸علامه طباطبایی مسير ايمان را از درک و شناخت خدا، جدا می‌دانند و چنین می‌گویند: 🔻ایمان به خدا صرف این نیست که انسان بداند و درک کند که خدا حق است، زیرا مجرد دانستن و درک کردن ملازم با ایمان نیست، بلکه با استکبار و انکار هم می‌سازد. و چون می‌دانیم ادارک با انکار می‌سازد، پس نتیجه می‌گیریم ایمان صرف ادراک نیست، بلکه عبارت است از پذیرفتن و قبول مخصوص از ناحیه نفس نسبت به آنچه که درک کرده است، قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادارک و آثاری که اقتضاء دارد، تسلیم شود. علامت دارا بودن چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده باشد، مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔