eitaa logo
رادیو فکرت
1.7هزار دنبال‌کننده
551 عکس
177 ویدیو
40 فایل
💠 #رادیو_فکرت محلی برای اندیشیدن 🔻 با آخرین صوت‌ها در حوزه‌های: 🔸️اسلام‌شناسی 🔹️ اخلاقی 🔸️ علوم سیاسی 🔹️ فلسفه 🔸️ تاریخ 🎙 در رادیو فکرت همراه شما هستیم 📩 ارتباط با ادمین : @moosavi1380
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸علامه طباطبایی مسير ايمان را از درک و شناخت خدا، جدا می‌دانند و چنین می‌گویند: 🔻ایمان به خدا صرف این نیست که انسان بداند و درک کند که خدا حق است، زیرا مجرد دانستن و درک کردن ملازم با ایمان نیست، بلکه با استکبار و انکار هم می‌سازد. و چون می‌دانیم ادارک با انکار می‌سازد، پس نتیجه می‌گیریم ایمان صرف ادراک نیست، بلکه عبارت است از پذیرفتن و قبول مخصوص از ناحیه نفس نسبت به آنچه که درک کرده است، قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادارک و آثاری که اقتضاء دارد، تسلیم شود. علامت دارا بودن چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده باشد، مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸علم و دین ملازم یکدیگر 🔻شهید مطهری درباره ی ارتباط دین با علم می فرمایند: 🔺اگر ما می‌خواهیم دین صحیح داشته باشیم، اگر می‌خواهیم از فقر رهایی یابیم، اگر می‌خواهیم عدالت در میان ما حکمفرما باشد، اگر می‌خواهیم آزادی و دموکراسی داشته باشیم، اگر می‌خواهیم جامعه ما برخلاف حال حاضر به امور اجتماعی علاقه‌مند باشد، منحصرا راهش علم است و علم آن علمی که عمومیت داشته باشد و از راه دین و به صورت یک جهاد مقدس در آید. اگر ما این جهاد مقدس را شروع نکنیم، دنیا خواهد کرد و ثمره‌اش را هم خود آنها خواهند برد، یعنی دیگران خواهند آمد و ملت ما را از گرداب جهالت نجات خواهند داد و خدا می‌داند که آن وقت این کوتاهی ما، چه لطمه بزرگی به پیکر اسلام وارد خواهد کرد. شکی نیست که علم به تنهایی ضامن سعادت جامعه نیست. جامعه دین و ایمان لازم دارد. همان طوری که ایمان هم اگر مقرون به علم نباشد مفید نیست بلکه وبال است و اسلام نه عالم بی‌دین می‌خواهد نه جاهل دین‌دار. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸عبادت و بندگی خداوند 🔻هدف اعلا و نهایی زندگی، تحول و به ثمر رسیدن جوهر انسانی است که با عبادت از ماده و مادیات، آزاد؛ و به بالا منتهی می‌شود. مقصود از عبادت، که هدف نهایی زندگی است، آن معناي عرضی که در ذهن مردم عادي متداول شده است نیست. معناي عبادت به ثمر رسانیدن جوهر حیات در ابعاد بسیار گوناگون است و به معناي بسیار وسیع از آن هنگام که انسان از تسلیم شدن به جریان طبیعی محض موجودیت خود، رها می‌شود و به مرحله آگاهی از جان می‌رسد که دمی از ملکوت است، عبادت او شروع می‌شود. همین که آدمی از جان پاك خود که با تکاپوي عقلانی و وجدانی و عضلانی جوهر خود را به فعلیت می‌رساند، آگاه گشت و این اندازه درك کرد که جزئی از آن آهنگ هستی است که براي حرکت و گرویدن در مشیت الهی نواخته می‌شود به عبادت مشغول گشته است. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸ابزار دیدن زیبایی 🔻دل که معیار تشخیص زیبایی است، ابزار مهم‏ از وحدت گرایی است. فطرت پاک اگر آینه دل باشد، یعنی جهان شناختی‏ دل براساس فطرت گرایی باشد، همه عالم را «وجه الله» می‏‌بیند و حقیقت زیبایی هم چیزی جز وجه الله نیست. همان وجهی که حضرت‏ ابراهیم(ع) در برابر مشرکان می‏‌گوید: «انی وجهت وجهی للذی فطر السموات‏ و الارض،حنیفا و ما انا من المشرکین» همانا من دیده را بر صورت کسی می‏‌اندازم که‏ آفریننده آسمان‏‌ها و زمین است و من هرگز از مشرکان نخواهم بود. اگر ما هم این دیده را پیدا کنیم، همه چیز را زیبا می‏‌بینیم، حتی عیوب و بدی دیگران که مفسده‏ شرعی نداشته باشد و صرفا عیب اخلاقی باشد را نیز زیبا می‌‏بینیم. @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸انسان دست به تفکر می‌زند و فلسفه می‌بافد و فلسفه می‌گوید، فلذا کنشگر است. 🔻انسان موجودی‌ست که فکر می‌کند و می‌اندیشد، پس چون فکر می‌کند، کنشگراست؛ چه فکر مفید و چه فکر غیر مفید. فکر کننده هم به معقول و هم به نامعقول می‌اندیشد، اما اندیشیدن به نامعقول راه را برای امر معقول باز می‌کند. سؤال می‌کنم: آیا اگر کسی نامعقول را نداند، می‌داند معقول یعنی چه؟ پس انسان تنها موجودی است که کنشگر است، چون تأمل می‌کند. سؤال دیگر: عمل بالاتر است یا فکر کردن؟ عمل بدون فکر چه ارزشی دارد؟ انرژی، هستی است یا هستی دارد؟ اگر انرژی را مطلق کردید، ملحد می‌شوید، پس انرژی هستی دارد. خب هستی را چه کسی می‌فهمد؟ انسان. اوست که از هستی و وجود می‌گوید، کنشگر است چون فکر هستی دارد. چگونه انسان کنشگر است؟ تفکر و تعقل می‌کند، تعقل او کنشگری او محسوب می‌شود، قابلیتی که هیچ‌یک از موجودات عالم ندارند. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸و اما عقل! 🔻عقل قوه یا قابلیتی است که صرف نظر از مناقشات و منازعات تا کنون نافرجام و ظاهرا فرجام ناپذیر هستی‌شناختی و معرفت‌شناختیِ خُرد و کلانی که طی قرون متمادی و طولانی بر سر نفس یا جوهر یا ذات یا ماهیت آن در میان فیلسوفان و متکلمان و نیز درون هریک از دو گروه صورت گرفته، نهایی‌ترین فرمانده و راه‌برش در تمامی منازل سلوک و سکونش، و قیام و قعودش، موجودی است اسرار آمیز و ناشناخته به نام قلب! و این یعنی عقل قوه‌ای یا وجودی نیست که بدون هیچ تعلّق و تمنّایی به کار افتد و حرکت کند و بدون هیچ دلالت‌دهنده و جهت‌دهنده‌ای مسیر واحد ثابت ازلی ابدی‌ای را طی کند و به منزل‌گهی مشخص و معین و واحد فرود آید که اگر چنین می‌بود لاجرم همه‌ی موجودات دارای عقل می‌باید با تعقل‌های خود در طول تاریخ و در عرض جوامع معاصر به یک مجموعه از منازل و مناظر یا نتایج نائل می‌شدند. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔
🔸 بخشی از انتقادات محسن کدیور بر مسئله دین و قدرت دکتر سروش 🔻 دانشمند محترم و روشنفکر دینی پیش کسوت جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش پنجمین گام خود را در اجرای برنامه پژوهشی «اصلاح دین» برداشت. گام اول قبض و بسط تئوریک شریعت، گام دوم پلورالیسم دینی، گام سوم تبعیت وحی از شخصیت بشری محمد (بسط تجربه نبوی)، گام چهارم رؤیاپنداری وحی (رؤیای رسولانه) و گام پنجم پیامبر اقتدارگرا. او در گام نخست در پی اصلاح معرفت دینی بود و اصل دین را قدسی می‌دانست. از گام دوم و خصوصا گام سوم به بعد وارد اصلاح اصل دین شد. در گام اخیر به جای معرفت یا تجربه دینی، دین به مثابه امر اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. دو جلسه‌ای که حاصل تلخیص جلسات‌شان بود، پریشان و مشوش، فاقد هرگونه صورت بندی منظم، و خطابه‌ای نامنسجم بود. متاسفانه در این دو سخنرانی هیچ‌یک از این موازین علمی رعایت نشده است، و علاوه بر آن وجدان دینی مؤمنان را به شدت جریحه‌دار کرده است. 🔷 🆔 @roshanye_vagheeyat
🔸سید مصطفی حسینی در نقد دین و قدرت بیان می‌کنند: 🔻دکتر سروش گفته‌اند: در قرآن خداوند یک ارباب نسبتاً عبوس و خشنی است که در مقابلش باید به سجده افتاد و همواره او را تقدیس کرد. ⬅️آیا همان خدا نفرموده: قُلْ یَا عِبَادِیَ ... . (زُمَر/۵۳) ای بندگان من که زیاده‌روی در گناه کرده‌اید از رحمت خدا مأیوس نشوید؟ آیا در قرآن نیامده است که: قُلْ بِفَضْلِ اللهِ ... (یونس: ۵۸) بگو: به فضل خدا و رحمت او باید شادمانی کنند؟ وصدها آیه دیگر. آری، ما انکار نمی‌کنیم که در قرآن مجید مکرّر سخن از بی‌مهری خداوند نیز رفته است، امّا نسبت به چه کسانی خداوند بی‌مهر است؟ نسبت به ظالمان و مفسدان و متکبّران و امثال ایشان! مگر ندیده‌اید که قرآن می‌فرماید: وَ اللهُ لایُحِبُّ الظَّالِمِینَ (آل‌عمران: ۱۴۰) إِنَّ اللهَ لایُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (قصص: ۷۷) إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ (نحل: ۲۳) آیا دوست نداشتن ظالمان و مفسدان و متکبّران نشانۀ رحمت است یا دوستی با آنان؟ شما می‌گویید که: قرآن فرموده: پوست بدکاران در دوزخ از تن آنها جدا می‌گردد. به من بگویید که آیا نشنیده‌اید کسانی چنان بر تن مخالفان بی‏گناهِ خود شلاّق می‌زنند که پوست آنها با گوشت از بدنشان کنده می‌شود. آیا عدل إلهی ایجاب نمی‌کند که آن ظالمان به همان عذاب گرفتار آیند؟ آیا در داوری شما؛ این عقوبت، دلیل بر عدالت خداوند است یا معاذ الله خشونت و ستمگریِ او را ثابت می‌کند؟ 🔷 @roshanye_vagheeyat🆔
🔸هبوط در اندیشه سهروردی چنین است: 🔻در اندیشه شیخ اشراق، انسان حقیقتی اصیل از عوالم انوار دارد اما به ظلمتی گرفتار آمده است. حلقه وصل شرق هستی یعنی عالم الاه و عقول و غرب هستی که عالم ماده است، نفس انسانی است. حقیقت انسانی از عالم نور به عالم ظلمت کشیده شده است. انسانی که اصل خودش از آنجاست و به غرب هستی آمده و در ظلمت بدن گرفتار آمده و اصل خود را فراموش کرده، چنین ادبیاتی را شیخ اشراق هبوط می‌داند. حال چه باید کرد؟! راه رهایی چیست؟! شیخ اشراق تعبیر به رجعت و «بازگشت به وطن» دارد. راه رهایی از این دام این است که انسان دست به تجرد بزند. انبیاء آمدند تا ما را به یاد وطن بیاندازند. این تذکار موجب می‌شود که انسان به ولوله و اضطراب افتد و شور بازگشت به وطن را در جان او می‌اندازد. فلسفه وجودی در این دنیا آمدن انسان این نیست که به فراموشی تن بدهد. برای رهایی به حبل الهی چنگ بزنید. در نهایت به نورالانوار می‌رسید. 🔷 🆔 @roshanye_vagheeyat
🔻ابتدا باید عرض کرد منظر روانشناسانه و اگزیستنسیل به دلیل آنکه مواجه معرفت‌شناختی با واقعیت ندارد، به نوعی پاسخ درستی به ما نمی‌دهد، بلکه مسأله را تقلیل می‌دهد. طنز را با استناد به قرائنی در کتاب، سنت و سیره می‌توان امری پذیرفتنی و حتی در مواردی توصیه‌شده دانست. ⬅️اما نکته اساسی در اینجاست که آیا هر اثر طنزی وقتی وارد امور الاهیاتی می‌شود می‌تواند توهین به مقدسات و وهن اعتقادات تلقی شود؟ اینجا معرکه الآراء بین صاحب‌نظران است. به نظر می‌رسد بر این اساس طنازی اعتراضی بر خداوند متعال و مسأله شرور با مبانی اسلامی سازگاری ندارد. در مقابل گروهی بی‌توجه به حساسیت‌ها، جواز ورود طنز به تمامی حیطه‌های عقیدتی را صادر می‌کنند و طرف مقابل را به رواداری مطلق فرا می‌خوانند و در صورت مشاهده‌ی اندک واکنشی، او را به تحمل‌ناپذیری متهم می‌کنند. بر این اساس برای بهره‌مندی از طنز اعتراضی لازم است ماهیت آن و نسبتش با الاهیات خوب روشن و تبیین گردد. 🔷 🆔 @roshanye_vagheeyat
⛔️ بحران مدرنیته و ضرورت تجدد سنت ✍️در مورد سخنان آقای مصباحیان باید چند نکته را مطرح کرد: 🔹اول این که توجه به تمدن های مختلف هم عرض یکدیگر اگرچه که طرح جالبی است ولی تاکنون در طول تاریخ سابقه چندانی نداشته است. نکته دوم اینکه ایشان مدرنیته را به عنوان محور اصلی گرفته و سعی می کند تا برای آن دیگری پیدا کند در حالی که نفس همین موضوع مشکل دارد یعنی نباید مدرنیته غربی را به عنوان سوژه و بقیه را به عنوان دیگری معرفی کرد. 🔹همچنین ایشان مساله گفتمان سازی های در عرض هم را مطرح می کند و اصلا به نتایج این طرح که اولین بار توسط فایرابند مطرح شده، توجه نمی کند چرا که این در عرض هم بودن گفتمان ها امکان هرگونه سنجش و قضاوتی در باب آنها را می گیرد در حالی که خود ایشان در این کتاب به دنبال سنجش گفتمان مدرنیته است. 🔹جدای از آن ایشان وقتی به جامعه ایرانی می رسد گویا اصلا گفتمان حاکم دینی و اسلامی را نمی بیند و اصلا خبر ندارد که در این جامعه قرار است تا این گفتمان به ساخت تمدن منتهی شود. از این رو وقتی سخن از سنت نیز می کند منظور روشنی را به مخاطب منتقل نمی کند. 🔷 🆔 @roshanye_vagheeyat
⛔️ پلورالیزم تاریخ‌گرا در ایران معاصر ✍️در نقد سخنان آقای گرامی باید دو مقوله حجیت بالفعل و بالقوه را از یکدیگر تمایز بخشیم. 🔹دین مسیحیت با تمام آداب و احکام خود تا قبل از ظهور اسلام کامل‌ترین دین بوده و به صورت بالفعل بر تمام انسان‌های روی زمین حجیت داشته است اما با ظهور دینی کامل‌تر به نام اسلام این حجیت از فعلیت خارج شده و آن دین جدید حاکم می‌شود و این به معنای تعددی که طرفداران پلورالیسم به دنبال آن هستند نیست. 🔹چرا که آنها به طور بالفعل و همزمان تمام ادیان را در عرض یکدیگر از لحاظ حجیت تصور می‌کنند. باز در خود یک دین مثل اسلام نیز یک سری احکام در ابتدای ظهور حجیت پیدا کرده و باقی احکام به صورت بالقوه در بطن شریعت باقی می‌مانند تا زمان فعلیت یافتن آنها فرا رسد. 🔹لذا این تاریخ‌مندی احکام که در اسلام و ایران وجود دارد نیز هیچگاه به معنای فعلیت و حجیت یافتن تمام احکام متعلق به زمان‌های مختلف در یک زمان نیست بلکه با فعلیت حکم جدید، حکم قبلی یا منسوخ می‌شود و یا به حالت بالقوه در می‌آید. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️ آدرس کانال؛ 🆔 @roshanye_vagheeyat