eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
14.8هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖🥀 شهیـد بیدارت میڪند شهیـد دستت رامیگیرد شهیـد شهیـدت مےڪند اگرڪه بخواهے فرقـےنمےڪند " فڪه " و " اروند" یا " دمشق " و "حلب" یا " صعده "و " صنعا " تـوَ این را بــدان: هر ڪسےبایڪ شهیدےخوگرفت• روزمحــشــرآبــــروازاوگرفت• ❤️⬇️ @rafiq_shahidam96
🌺شهید هادی: این را هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساخته نمود. همه ما دوست داریم که مشکلات زندگیمون کم بشه 💢 ولی هرچی بیشتر می ریم جلو کمتر به نتیجه می رسیم. چیکار کنیم که مشکلمون حل بشه؟! راهش فقط یه چیزه! استغفار زیاد مدام برو در خونه خدا بگو خدایا ببخشید! بچگی کردم! گول خوردم! خودت درستش کن و یه نکته دیگه! ✅ "وقتایی که گناه نمیکنید، اتفاقا بیشتر استغفار کنید..." آقا من که گناه نکردم! برای چی استغفار کنم؟! 🔶نشد دیگه! این استغفار مثل ویتامین برای روح آدم لازمه. چون این هوای نفس طوریه که اگه رهاش کنی طغیان میکنه. باید مدام هوای نفست رو با "استغفار" به بند بکشی.... بعد از هر نماز بشین هی بگو خدایا ببخشید. انقدر آروم و راحت میشی که نگو و نپرس برید لذتش رو ببرید! راهی برای خودسازی ❤️⬇️ @rafiq_shahidam96
🥀 وقتی نگاهت به من دوخته شده مگر میتوان دست از پا خطا کرد؟ تو هم هم کمکم کن گناهی که رفاقت با تو و امام زمانم را خدشه دار میکند کنار بگذارم... ❤️⬇️ @rafiq_shahidam96
|°°♥️°°| هر زمان... (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🤲 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌روزی‌یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)❤️ 💚 ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هنگام اذان است 🌷 لحظه اجابت دعاست🌷 خدایا ظهور حجتت را برسان 🌷 خدایا قلب مقدسش از ما راضی وخشنود بگردان 🌷 خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان 🌷 خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان 🌷 خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌷 خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر🌷 الهی آمین بحق حضرت زینب(س)🌷 🍃🌸🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌹 التماس دعا🌹🙏 ❤❤❤❤ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش مرا بال و پری بود که من دورِحرمِ دوست، کبوتر باشم... 🖼 زهرا محمدعلی پور 😞❤️
‍ 🌹 ....؟🌹 ▫️دعا کنیم شهید باشیم نه اینکه شهید شویم. اصلا تا شهید نباشیم شهید نمیشویم. ⁉️تا حالا فکر کرده اید پُشت بعضی دعاهای شهادت یک جور فرار از کار و تکلیف است که سریع شهید شویم امّا..... 🔅دعا کنیم قبل از اینکه شهید شویم یک عمر شهید باشیم، مثل حاج قاسم سلیمانی که رهبر به او می گوید: «تو خودت شهید زنده ای برای ما» ❤️⬇️ @rafiq_shahidam96
آیه ۲۸ سوره فرقان خیلی تکونم داد : یه عده جهنمی، روز قیامت دستاشونو گاز میگیرن با حسرت میگن کاش با فلانی دوست نمشدم! «مواظب باشیم دوستانمان ما را جهنمی نکنند» رفیق شهید شهیدت میکنه و رفیق بد ذلیل، رفیق شهید دستت رو میگیره ولی رفیق بد، زمینت می زنه، رفیق شهیدت میشه قهرمان زندگیت و بزرگترین معجزه زندگیت، اما رفیق بد تبدیل میشه به بدترین تجربه زندگی، رفیق شهید همه جوره هوای آدم رو داره ولی رفیق بد ........ 🌷تصمیم با خود شماست، بهشتی یا جهنمی شدن، عزیز شدن نزد مردم و خدا یا ذلیل شدن، همه و همه بستگی به خودتون داره، درست انتخاب کنید، در انتخاب دوست، رفیق و همسر دقت کنید. ( آدم بعد یه مدت خلق و خوی دوستش یا همنشینش روش اثر میزاره و رنگ و بوی اون طرف رو میگیره، نشنیدین میگن کمال همنشینی در من اثر کرد ) ❤️⬇️ @rafiq_shahidam96
💌 روز و شب فکر من این است بیایم حَرمت دعوتم کن به فدای تو و لطف و کَرمت... :).....💔 @rafiq_shahidam96
کاش دعوت میشدم با زائران در حرم  پر میزدم با عاشقان کاش من را هم صدایم میزدی یک زیارت را به نامم میزدی خیلی دلتنگم.......😔💔 @rafiq_shahidam96
‌∞♥∞ ⚠️ میکنی و میگی دیدم ڪه میـگم!! رفـــــیق مـــــــــن: اگه ندیده بودی ڪه بود مـثل خـدا سـتّار العـــیوب باش اگه چـــیزی هـم میدونی نگــــ🤐ـــــو! 🚫
🌸🍃🌸🍃 "ابراهیم" نامِ دیگر امید به زندگیست... برای من اصلا خودِ امید و زندگیست گاهی حس میکنم "عزیز دردانه ی" خداست خدا دستش را از مهربانی پر کرده؛ تا او در زندگی هایمان گره بگشاید... ❤️⬇️ @rafiq_shahidam96
🌹‌شهـــید همت: پدر و مادر؛ من زندگی را دوست‌دارم، ولی نه آنقدر که آلوده‌‌اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی‌وار زیستن و علی‌وار شهید شدن، حسین‌وار زیستن و حسین‌وار شهید شدن را دوست می‌دارم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: گفتم: «تو دیدی چطور شهید شد؟!» چشم هایش سرخ شد. همان طور که فرمان را گرفته بود و به جاده نگاه می کرد، گفت: «پیش خودم شهید شد. جلوی چشم های خودم. می توانستم بیاورمش عقب...» خواستم از ناراحتی درش بیاورم، دستی روی کتفش زدم و گفتم: «زخمت بهتر شده.» با بی تفاوتی گفت: «از اولش هم چیز قابلی نبود.» با دست محکم پانسمان را فشار دادم. ناله اش درآمد. به خنده گفتم: «این که چیز قابلی نیست.» خودش هم خنده اش گرفت. گفت: «این هم یک یادگاری دیگر. آی کربلای چهار!» گفتم: «خواهرت می گفت یک هفته ای توی یک کشتی سوخته گیر افتاده بودی.» برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: «یک هفته! نه بابا. خیلی کمتر، دو شبانه روز.» گفتم: «برایم تعریف کن.» آهی کشید. گفت: «چی بگویم؟!» گفتم: «چطور شد. چطور توی کشتی گیر افتادی؟!» گفت: «ستار شهید شده بود. عملیات لو رفته بود. ما داشتیم شکست می خوردیم. باید برمی گشتیم عقب. خیلی از بچه ها توی خاک عراق بودند. شهید یا مجروح شده بودند. 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات ‌‌‌🍃 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: @rafiq_shahidam96 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: آتش دشمن آن قدر زیاد بود که دیگر کاری از دست ما برنمی آمد. به آن هایی که سالم مانده بودند، گفتم برگردید. نمی دانی لحظه آخر چقدر سخت بود؛ وداع با بچه ها، وداع با ستار.» یک لحظه سرش را روی فرمان گذاشت. فریاد زدم: «چه کار می کنی؟! مواظب باش!» زود سرش را از روی فرمان برداشت. گفت: «شب عجیبی بود. اروند جزر کامل بود. با حمید حسین زاده دونفری باید برمی گشتیم. تا زانو توی گل بودیم. یک دفعه چشمم افتاد به کشتی سوخته ای که به گل نشسته بود. حالا عراقی ها ردّ ما را گرفته بودند و با هر چه دم دستشان بود، به طرفمان شلیک می کردند. گلوله های توپ کشتی را سوراخ سوراخ کرده بود. از داخل آن سوراخ ها خودمان را کشاندیم تو. نزدیک های صبح بود. شب سختی را گذرانده بودیم. تا صبح چشم روی هم نگذاشته بودیم. جایی برای خودمان پیدا کردیم تا بتوانیم دور از چشم دشمن یک کمی بخوابیم. نیرویی برایمان نمانده بود. حسابی تحلیل رفته بودیم.» گفتم: «پس دلهره من و مادرت بی خودی نبود. همان وقتی که ما این قدر دلهره داشتیم، ستار شهید شده بود و تو زخمی.» انگار توی این دنیا نبود. حرف های من را نمی شنید. حتی سر و صدای بچه ها و شیطنت هایشان حواسش را پرت نمی کرد. همین طور پشت سر هم خاطراتش را به یاد می آورد و تعریف می کرد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: @rafiq_shahidam96 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c