eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.6هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
15.4هزار ویدیو
186 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
*بسم الله الرحمن الرحیم* 🌈 🌈 بعد کلاسهام رفتم خونه... همش به حرفهای خانم رسولی فکر💭 میکردم. مامان تو آشپزخونه بود.بالبخند گفتم: _سلام مامان گلم😍✋ -سلام خسته نباشی.بیابشین برات چایی بریزم😊☕️ -برم لباسهامو عوض کنم،یه آبی به دست و صورتم بزنم بعدمیام☺️ -باشه برو. رفتم توی اتاق و پشت در نشستم. خیلی ناراحت بودم.😞به درستی کاری که قبلا میکردم مطمئن بودم. گفتم ✨خدایا تو خوب میدونی😔 من هرکاری کردم ‌ بوده... بلند شدم،وضو گرفتم و نماز خوندم تا آروم بشم.از خدا خواستم کمکم کنه.😔🙏✨ دلم روضه میخواست. با گوشیم برای خودم روضه گذاشتم و کلی گریه کردم.😭✨تو حال و هوای خودم بودم که مامان برای شام🍛 صدام کرد. قیافه م معلوم بود گریه کردم.😣 حالا جواب مامان و بابا رو چی بدم؟😔 آبی به صورتم زدم و رفتم سمت آشپزخونه.بسم الله گفتم و نسبتا بلند سلام کردم. مامان و بابا یه کم نگاهم کردن.مامان گفت: _باز برا خودت روضه گذاشتی؟😕 لبخندی زدم و نشستم کنار میز.سرشام بابا گفت: _خانواده ی صادقی فردا شب میان.فردا که کلاس نداری؟😊 -نه -پس بیرون نرو.یه کم به مادرت کمک کن. -چشم.😊 برای اینکه به استادشمس و حرفهای خانم رسولی فکر نکنم همه ی کارها رو خودم انجام دادم...😅 مامان هم فکرکرد به قول خودش سرعقل اومدم...😆🙊 عصر شد و من همه ی کارها رو انجام دادم. گردگیری🙈 و جاروبرقی🙈 کردم.میوه ها رو شستم 🙈و توی ظرف چیدم.شیرینی ها رو آماده کردم.🙈 کم کم برادرهام هم اومدن... ❤️داداش علی فرزند بزرگ خانواده ست☺️ و شش سال از من بزرگتره و یه پسر چهار ساله داره که اسمش امیرمحمده،❤️علی و اسماء❤️ همسرش معلم هستن و بخاطر کارشون فعلا یه شهر دیگه زندگی میکنن. ❤️بعد داداش محمده که چهارسال از من بزرگتره و پاسداره، 😍تا حالا چند بار رفته 💚سوریه.💚یه دختر سه ساله داره به اسم ضحی.👧🏻❤️مریم همسر محمد❤️ قبل از ازدواج با محمد دوست من بوده.یک سال از من بزرگتره و توی مسجد باهم آشنا شده بودیم.من با داداش محمد خیلی راحت ترم.روحیاتش بیشتر شبیه منه.☺️😍 مامان با کلی ذوق براشون میگفت که از صبح کارها رو زهرا خودش انجام داده.😅 همه بالبخند به من نگاه میکردن. محمد گفت: _تو که هنوز ندیدیش .ببینم ناقلا نکنه دیدیش و ما خبر نداریم.😜 باخنده گفتم: _پس چی فکر کردی داداش؟فکر کردی اگه من تأییدش نمیکردم بابا اجازه میداد بیان خاستگاری؟ مگه نمیدونی نظر من چقدر برای مامان و بابا مهمه؟😁😅 همه خندیدن...😁😀😃😄 رفتم توی اتاقم که آماده بشم،چشمم افتاد به کتاب برنامه نویسی که روی میز تحریرم بود... دوباره یاد استادشمس و خانم رسولی افتادم. ناراحت به کتاب خیره شده بودم.متوجه نشدم محمد اومده توی اتاق و داره به من نگاه میکنه.صدام کرد: _زهرا جا خوردم،... رفتم عقب.گفت: _چته؟کجایی؟نیستی؟😐 -حواسم نبود😒 -کجا بود؟😊 -کی؟😧 -حواست دیگه.😉 -هیچی،ولش کن😔 -سهیل رو میخوای چکارکنی؟😊 -سهیل دیگه کیه؟😒😕 -ای بابا! اصلا نیستی ها. خواستگار امشبت دیگه.😐 -آها!نمیدونم،چطور مگه؟🙁 -من دیدمش،اونی که تو بخوای.😎👌 -پس بابا اجازه داده بیان؟😕 -بابا هم هنوز ندیدتش.بهم گفت تحقیق کنم،منم دیدمش.😌 -میگی چکارکنم؟... 😕 ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظر قائم *رفیق شهیدم ابراهیم هادی * http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌷شبتــــون شهـــــدایی🌷 🙏امیدواریم شبتون به آرامش خواب شهدامون آرام باشد... 🦋🦋🦋
『🌼'!』 ‌ وقتےمیری‌پیش‌رئیس‌اداره‌ای‌کہ‌کارت‌پیشش‌گیره؛ چقدسعی‌میکنۍخودتوخوب‌جلوه‌بدی؟ یاچقدوقتی‌که‌تورومیبینه‌یا باهات‌صحبت‌میکنه احترام‌بزاری! محض‌اطلاعتون‌خواستم‌بگم یه‌آقایۍهست‌که همیشہ‌میبینتت‌رفیق! حتےتوپیوی‌ودایرکت‌نامحرما! جایگاهشم‌که‌خودتون‌ میدونید! نزارازچشمش ‌بیفتی! •
🎀میگن قبل از اذان و زمانی که بارون میباره اگه دعا کنی...🎀 درصد اجابتش خیلییی میره بالا💖🙌 (هر چی خدا بخواد) دعا کنیم برای ...❄️🌨🗣 🌈💕
از‌خانم‌های‌بدحجابےکه‌میگن‌‌:👇🏻 ( )☹️ میخوام‌بپرسم: (شما‌که‌خانمی‌و‌مثل‌مرد‌ها‌با‌چشم‌ودیدن‌ تحریک‌نمیشین‌،خداییش‌‌خودتون‌میتونین تو‌ی‌کوچه‌و‌خیابون‌راه‌برین‌و‌نگاهتون‌به‌ دخترای‌بد‌حجاب‌نیوفته؟!)🤔 آقا‌پسرایـے‌که‌میخوان‌خوب‌باشن‌‌توی‌این‌ جامعه‌واقعا‌دارن‌اذیت‌میشن...😔🤦‍♂️ !..(:🙏😇
❣ اے ڪه روشن شود از نـور تو هر جهان روشنـــاے دل من حضرتـــ خورشـید
یا رب چه شود زان گل نرگس خبر آید آن یار سفر کردهٔ ما از سفر آید شام سیه غیبت کبری به سر آید امید همه منتظران منتظر آید
، تحقق پیمان است؛ روزیکه همه بیاموزند نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقب‌تر، در رکاب ولی، باشند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینجا دلی جامانده از قافله‌ٔ عشق 🕊️ در آرزوی رسیدن به عُشاق بی‌قراری می‌کند ... قلاجه ، تیرماه ۱۳۶۵ شب عملیات کربلای یک عکاس : سید مسعود شجاعی 💔
🔰حاج قاسم سلیمانی: نباید تردید کنیم که شهدا مثل اولیای الهی دارای اعجازند. اینکه به قبور آنها توسل می‌کنیم و استمداد می‌طلبیم برای این است که آنها مثل قطره‌ای به دریا وصل و جزئی از ائمه(ع) شده‌اند.
« » @sadrzadeh1 شــهــیـد مـصــطــفــی صـــدرزاده💫 وقـتـی را شــروع می‌کنیم چــیــزی کــه بــایــد بــجــنــگــیــم؛ خــودمــان هســتـیـم. وقـتـی کــارتــانــ مــی گــیــرد و دورتــان شـلــوغ می‌شــود؛ تــازه اول مبــارزه اســت؛ زیــرا شیــطــان بــه ســراغــتــان مـی آیــد، 🍃🌹🍃🌹🍃 ســخـنــان مــقــام مــعــظــم رهبـــری را گـــوش دهــیــد. قــلــب شــمــا را بــیــدار مــی‌کنــد؛ و راه راســت را نــشـانــتــان مـی‌دهیــد. ماهـــواره فــرهنـگ کــثــیـف غــربـــــ اســـتــ و نـــتــیــجــه ای جـــز آتــش دوزخ نــدارد. اگــر روزی بــه فــکـر شــهـــادتـــ نــبـــودیـــد، فــردایـــش روزه بــگــیــریــد ســعــی کــنـــید در روحــیــه خــود شـهـــادت‌طــلـبــی را پــرورش دهــیــد.💫 خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد مــصــطــفــی صــدرزاده کانال شهید مصطفی صدرزاده ❤️⤵️❤️⤵️❤️ @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 ❤️⤵️❤️⤵️❤️ https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092