eitaa logo
رهبر نوجوان
1.6هزار دنبال‌کننده
530 عکس
276 ویدیو
35 فایل
یاری خدا سن و سال نمی‌شناسد؛ در اینجا پیرامون *آداب نوجوانی* و رسالت آن باهم گفت‌وگو می‌کنیم. ✨پشتیبان: @zihejr_admin 🔻سایت: RahbareNojavan.ir 🕋 مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران QuranEtratSchool.ir @QuranEtratSchool
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 دفتر اول | مقتدر و متواضع ، فقط برای خدا 📍 نامه بیست و دوم | شروع عملیات 🆔 با ما در شبکه های اجتماعی زیر میتوانید همراه شوید: https://eitaa.com/rahbarenojavan sapp.ir/rahbarenojavan https://ble.ir/rahbarenojavan 🌐 آدرس وبلاگ اینترنتی : rahbarenojavan.blog.ir
بسم الله الرحمن الرحیم اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم حالا دیگر صفاتی از یک رهبر واقعی در شما وجود دارد، شما در اجرای دستورات خداوند محکم و جدی هستید، در عمل به وظایف‌تان کُندی و سستی ندارید، در زندگی‌تان مقصدی الهی دارید و در عین حال در ارتباط با دیگران آکنده از تواضع و نیکویی و اخلاق خوش هستید. اینها صفات مهمی است برای رهبری کردن دل‌ها، شما اکنون فرصت دارید که افراد زیادی را به باورهای توحیدی و زندگی دینی جذب کنید؛ مردم را بیش از زبان با رفتارمان می‌توانیم به خوبی‌ها دعوت کنیم. ضمن آنکه می‌توانید ویژگی‌های یاد شده را در زندگی خودتان و در ارتباط با دیگران پیاده کنید، می‌توانید دیگران را هم به عالم رهبری دعوت کرده و گروهی از رهبران نوجوان شکل بدهید، در مورد این مطالب با آنها صحبت کرده و یا حتی این نامه‌ها را برای دوستانتان ارسال کنید. افق‌های بلندی پیش روی شماست، برخیزید تا پرچم توحید و بندگی خدا را بر تمام قله‌های عالم به اهتزاز در بیاوریم که این مهم به مدد اطاعت خداوند و جمعی از انسان‌های مخلص و نیکوکار، قطعا شدنی است. اینجا پایان دفتر اولِ این نامه‌نگاری‌ها و تازه آغاز ماجراست... از این به بعد حرف‌های زیادی است که باید بشنوید، چیزهای زیادی است که باید ببینید، مطالب فراوانی است که باید فرا بگیرید و کارهای بسیاری است که باید انجام بدهید؛ پس برخیزید و با قدرت به پیش بروید. امروز چشمان امیدوار هر انسان مؤمن و موحدی و دیدگان منتظر مردمان مظلوم و ستم‌دیده جهان به گام‌های استوار و محکم شما دوخته شده است، مطمئن باشید که هیچ کسی به اندازه انبیای الهی و اولیای حق از این حرکت و قیام شما خشنود نیست و هیچکس به اندازه شیاطین و دشمنان دین و بشریّت از این همه نشاط و انگیزه و حرکت، ناراحت و عصبانی نیست. خوشحال باشید که در کانون توجه و تأثیرگذاری در عالم هستید و خوشحال‌تر باشید که خداوند شما را آنقدر دوست دارد که در صف مجاهدان پذیرفته است. فرمانده! اینک این شما و این هم میدان... یاعلی ____________________________________________ 🔰 دفتر اول | مقتدر و متواضع ، فقط برای خدا 📍 نامه بیست و دوم | شروع عملیات 🆔 با ما در شبکه های اجتماعی زیر میتوانید همراه شوید: https://eitaa.com/rahbarenojavan sapp.ir/rahbarenojavan https://ble.ir/rahbarenojavan 🌐 آدرس وبلاگ اینترنتی : rahbarenojavan.blog.ir  
🔰 السلام علیک یا علی بن الحسین(ع) 🔰 🚩 *شروع عملیات * 📍 ویژه *میدان‌داران* عرصه‌هایی به *وسعت جهان* 🌍 💠 برای شرکت در این این پویش می‌توانید تولیدات خودتان از دفتر اول نامه‌های *رهبر نوجوان* با موضوع «مقتدر و متواضع؛ فقط برای خدا» را در قالب‌های زیر ارسال کنید: 🔸 فیلم 🎥 🔹 طراحی پوستر 🗂 🔸 پادکست صوتی 🔊 🔹 دل نوشته و متن ادبی 📜 🔸 بازخوردها، انتقادها و پیشنهادات 📝 🔹 و هرچه که در توانایی شماست 💪 تولیدات و نظرات خود را به شناسه @zi_hejr 🆔 ارسال کنید تا آن را در *رهبر نوجوان* انتشار دهیم. ♨️ منتظرتان هستیم . 🌪 *طوفانی در راه است ... رهبران نوجوان، آماده باشید!* 🆔 با ما در شبکه های اجتماعی زیر میتوانید همراه شوید: https://eitaa.com/rahbarenojavan sapp.ir/rahbarenojavan https://ble.ir/rahbarenojavan 🌐 آدرس وبلاگ اینترنتی : rahbarenojavan.blog.ir
رهبر نوجوان
🎧 نامه های 🎶 📧 ارسالی توسط یکی از رهبران نوجوان 💯 🔰 | 🔸 🔰 | 🔸 🎙گوینده : محمدمهدی رضایی | پایه دهم | دبیرستان فرهنگ ✨
«یانور» پیرامون ساکت و ساده و سبک بود، قاصدکی که داشت میرفت. فرشته ای به او رسید و چیزی گفت. قاصدک بی تاب شد و هزار بار چرخید و چرخید و چرخید. قاصدک رو به فرشته کرد و گفت: " اما شانه های من ظریف است. من نازکتر از آنم که پیامی این چنین بزرگ را با خود ببرم. " فرشته گفت: "درست است،آنچه تو باید بر دوش بکشی نا ممکن است و سنگین، حتی برای کوه. اما تو می توانی،زیرا قرار است بی قرار باشی. "فرشته گفت: "فراموش نکن. نام تو قاصدک است و هر قاصدکی یک پیامبر. " آن وقت فرشته خبر را به قاصدک داد و رفت و قاصدک ماند و خبری دشوار که بوی ازل و ابد می داد. حالا هزار سال است که قاصد میرود، می چرخد و میرود، میرقصد و میرود و همه می دانند که او با خود خبری دارد. دیروز قاصدکی به حوالی پنجره ات آمده بود. خبری آورده بود و تو یادت رفته بود که هر قاصدکی یک پیامبر است. پنجره بسته بود، تو نشنیدی و او رد شد. اما اگر باز قاصدکی را دیدی، دیگر نگذار که بی خبر بگذارد و برود. از او بپرس چه بود آن خبری که روزی فرشته ای به او گفت و او این همه بی قرار شد. بر گرفته از کتاب "هر قاصدک یک پیامبر است ."