eitaa logo
کانال راه سلیمانی ❤️
352 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند. کلام(امام خامنه‌ای) اینجاه شفاعت میشی👇👇 کانال راه سلیمانی #حاج_قاسم_سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت فاطمیه عزای خصوصیه هر کسی توفیق اومدن تو مراسم حضرت زهرا سلام الله علیها رو نداره! محرم رو همه هستند اما فاطمیه نه!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سلمان فرمود: ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا سودمند است که آسان ترین آنها هنگام مرگ و ورود به قبر، هنگام سنجش اعمال و بر انگیخته شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است.
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت « عزیز زیبای من » 📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 🔹فصل دوم : 🔸صفحه:۵۲و۵۳ ✍ راوی: خانواده محترم شهید سلیمانی ((یه روز اگه شما توی خطر بیافتی ،من از زینب به عنوان بِدِلَت استفاده می کنم!)) حاجی خندید و گفت :((واقعا؟!یعنی اینقدر ؟!)) دیگر همه عادت کرده بودند حاجی را همراه دخترش ببینند. حتی خطراتی هم که وجود داشت،باعث نشد زینب دیگر همراه پدر نرود. یک بار در راه سوریه صداهای عجیبی از هواپیما به گوش رسید . حاجی با ارامش خاصی شرایط را برای زینب توضیح داد :((احتمالا از پایین به سمت هواپیما تیر اندازی شده !)) وجود پدر و ارامشی که داشت و همچنین توضیح وضعیتی که در ان قرار داشتند از زبان او ،باعث شد دلهره ونگرانی زینب خیلی کم شود . یک بار هم در فرودگاه سوریه بودند که انجا را با موشک زدند و تمام شیشه های پشت سر ریخت پایین. بچه های مدافع حرم با ان ها شوخی می کردند و می گفتند :((دیدیم صدای توپ و خمپاره زیاد شده،نگو حاجی توی هواپیما بوده!به افتخار شما دارن می زنن!)) زینب که در سفر هایش شاهد این ماجرا بود ،کم کم با درک اوضاع و ارمشی که پدر به او می داد ،شرایط برایش عادی شد ودیگر از چیزی نمی ترسید یک بار هم زینب بدون حضور پدرش ،در خانه ای مستقر بود که داعش منطقه را محاصره کرد . به هیچ وجه نمی توانستن از منطقه خارج شوند . وقتی خبر به حاج قاسم رسید ،گفت:((اون گلیم خودش رو از آب درمیاره .نگرانش نباشین.)) این جمله ی حاج قاسم که به گوشش رسید ،خیلی قوت قلب بود. بارها پدر را در موقعیت های خطرناک دیده بود آرامشی که حاجی در آن لحظات داشت ،برای زینب درس بزرگی بود . بدون هیچ ترس و نگرانی به کارش ادامه داد و این خیلی به چشم زینب می آمد . یک بار همراه هم رفته بودند حرم حضرت زینب(س)برای زیارت . درگیری ها زیاد شد وبه اوج رسید . حاجی گفت :((همه محافظ هایی که همراه من هستند ،وایسن از حرم دفاع کنن.)) هر چه به ایشان گفتن که خطرناک است ،گوش نداد و ایستاد به نماز. ادامه دارد.... کانال راه سلیمانی @rahe_solymani https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
📲 🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شب و عاقبتتون شهدای