#داستان_کوتاه_آموزنده
✍🏽 #داسـتـانـی_عـبـرت آمـوز!!!
»یک پزشک می گفت:
یک بار وارد اتاق مراقبتهای ویژه شدم، جوانی بیست و پنج ساله توجه من را به خودش جلب نمود، که او مبتلا به ایدز و وضعیتش وخیم بود، با نرمی با او صحبت کردم اما حرفهایی که می زد واضح نبود.
»با خانوادهاش تماس گرفتم!
مادرش به بیمارستان آمد.
»از او دربارهی پسرش پرسیدم؟
گفت: حالش خوب بود
تا آنکه با آن دختر آشنا شد.
گفتم: نماز میخواند؟
گفت: نه، اما نیت کرده بود که در پایان عمرش توبه کند و به حج برود!!
»نزدیک آن جوان بیچاره شدم
در حالی که داشت جان میداد
نزدیک گوشش گفتم:
لا اله الا الله، بگو لا الله الا الله
»متوجه من شد و نگاهم کرد
بیچاره با همهی توانش سعی میکرد و اشک از چشمانش سرازیر بود، چهرهاش داشت تیره میشد و من همچنان تکرار میکردم، بگو:
”لا اله الا الله“
»به زور شروع به حرف زدن کرد
و ناله کنان گفت:
خیلی درد دارم،مُسکن میخواهم.
»نمیتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم، میگفتم، بگو: لا اله الا الله
»لبهایش را به سختی تکان داد، خوشحال شدم، اما گفت:
نمیتوانم...نمیتوانم...
دوست دخترم را می خواهم..
مادرش گریه میکرد و پسرش را نگاه میکرد.ضربان نبض فرزندش ضعیف میشد و داشت می مُرد.
»نتوانستم خودم را کنترل کنم به شدت گریه میکردم، دستش را گرفتم و دوباره سعی کردم، گفتم خواهش میکنم، بگو: لا اله الا الله
»ولی او فقط تکرار میکرد:
نمیتوانم... نمیتوانم...
به سختی نفس نفس میزد و ناگهان، نبضش ایستاد و چهرهاش کبود شد و فوت کرد، مادرش نتوانست طاقت بیاورد و خود را به روی پسرش انداخت و شروع کرد به ناله و شیون اما دیگر شیون و غصهی او چه فایدهای دشت؟
»برادر و خواهر مسلمانم:
آن جوان به سوی پروردگارش رفت
اما نه شهوت به او سودی بخشید و نه لذتها ، زیرافریب جوانیاش را خورد، فریب اتوموبیل و لباسهای زیبایش را خورد، و الان تنها اعمالی که انجام داده بوده در قبر همنشین اوست و آنچه به دست آورده بود،سودی برایش نداشت
”می خواست در پیری توبه کند“
اما به پیری نرسید!!
#داستانهای_آموزنده
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
💕در هر تپش قلبم حضور معبوديست که
بي منت برايم خدايي مي کند....
بي منت مي بخشد...
و بي منت عطا مي کند...
اي همه هستي...
اي همه شکوه...
اي همه آرامش....
امواج متلاطم درونم را ساحلي نيست جز يادت....
و غوغاي روح بي پناهم را پناهي نيست جز حضورت...
وجودم را با ذکر نامت آذين مي بندم
و جانم را با يادت متبرک مي کنم
و عاشقانه تمنايت مي کنم....
الهي و ربي من لي غيرک......
#داستانهای_آموزنده
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
@dars_akhlaq .mp3
3.62M
🔊 #كليپ_صوتی
🎙🌸استاد علامه #مصباح یزدی (ره)
🔴 موضوع : عاقبت عالم بی عمل
🌹شادی روح مطهرشان فاتحه و صلوات🥀
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
239-13900708-5.mp3
3.09M
🎧 گوش دهیم.
✂️برشی از سخنرانی
🎙مجاهده و استقامت(5)
⏳ نه دقیقه
#مجاهده
#استقامت
#برش_صوتی
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
#داستان
✨﷽✨
✅داستان میرداماد و دختر شاه عباس صفوی :
✍شب هنگام (میرداماد) – طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران، شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی! محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد…
شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و … علت را پرسید. طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره
نمود.
#داستانهای_آموزنده
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
🔹آیت الله حائری شیرازی
🔸حوصلۀ پدر، بچه را با شخصیت می کند
#پدر وقتی خوشاخلاق و با تحمل و #باحوصله باشد، بچه باشخصیت میشود.
حوصلۀ پدر، حوضی است که بچه در آن رشد میکند. بچه، مثل «ماهی» است و «حوصلۀ پدر» مثل حوض. آن پدری که حوصلهاش زیاد است، مثل #دریاچه است و بچه تا حدّ ماهیهای دریاچه رشد میکند و بزرگ میشود. پدری که از این هم باحوصلهتر است، مثل یک دریاست، بچه مثل ماهی در #دریا، به اندازۀ #نهنگ قدرت و جرأت پیدا میکند.
شما ببینید حسین بن علی (علیهالسلام) فرزند دریاست، در دریای حوصله پدرش و جدّش رشد کرده است، از این جهت است که یک شخصیت زنده و بزرگ است.
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیام میلیونی مردم عراق در سالگرد شهدای مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و مطالبهگری برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق.
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
امام صادق عليه السلام:
هر يك از شما كه مى خواهد دعايش مستجاب شود درآمد خود را پاك كند و حقّ مردم را بپردازد. دعاى هيچ بنده اى كه مال حرامى در شكمش باشد يا مظلمه كسى به گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى رود
📚ميزان الحكمه ج۴ ص۳۱
#داستانهای_آموزنده
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
720-13930818-2.mp3
2.34M
🎧 بشنویم.
🎙انسان شناسی(6)
📌 علم و جهل
⏳ شش دقیقه
#انسان_شناسی
#علم
#جهل
#عالِم
#قطعه_صوتی
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
✅ امام صادق علیهالسلام:
📍 افضل الاعمال الى الله الصلاة لوقتها، و بر الوالدين والجهاد فى سبيل الله؛
📌 بهترين اعمال نزد خداوند، نماز اول وقت است پس از آن نيكى به پدرو مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
📚 بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۸۵
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم
حاجی میگفت:
اگر امروز کسی را دیدید
که بوی شهید از کلام ،
رفتار و اخلاق او استشمام شد
بدانید او شهید خواهد شد
و تمام شهدا این مشخصه را داشتند
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#مرد_میدان
#سردار_دلها
❤️ @raheeshg
#مطالب_را_نشر_دهیم