🎬 روایت استاد عالی از هدایت شهید برونسی توسط حضرت زهرا(س) در حضور امام خامنه‌ای و شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی حضرت زهرا(س) راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برونسی نشان می‌دهد... فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاش‌های خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرت‌های پوشالی... 🗓 ۲۳ اسفند، سالروز شهادت #شهید_عبدالحسین_برونسی #اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ #راه_خدا #حجاب #امام_زمان  #لبیک_یا_خامنه_ای @rahekhoda 🇮🇷

💥مجازات سکوت دربرابر گناه! 💥 استاد رفیعی @rahekhoda

خرید عید نکردی؟😳 🟣 سر کاری و وقت نداری بری بازار برای #خرید_عید؟👩‍🏫 🟣 بچه کوچک داری و نمیتونی بری با خیال راحت خریدت رو انجام بدی؟ 🤱 🟣 کلی وقت میزاری میری بازار که هم حجاب کامل و شیک داشته باشی بازم نمیشه؟🤔🤔😔 💫 راه حل مشکلت پیش ماست😍💫 🟣 ما تو مزون ایراندخت به روز ترین و شیک ترین مدل های#حجاب_استایل رو براتون جمع کردیم تا با خیال راحت بهترین خرید رو داشته باشید😊🌹 ✅در کنار مانتو عبایی، هدشال و سایر محصولات حجاب هم داریم...😊 🟣 رولینک زیر بزن وبیا داخل کانال👇🏻` @irandoght با ما بدرخشید😍😍😍👇🏻👇🏻👇🏻 @irandoght

با سلام هدایای نقدی عزیزانی که وارد کانال شدندواریزشد ورسیدهاشون در کانال گذاشته شده است و اهدای جوایزنقدی شارژ و...همچنان ادامه دارد😳😍 شماهم باورودبه کانال جزء برنده های هفته بعد باشید😃👇 @maktabalmahdihamedan 👈لطفأ امروز وارد کانال شویدکه ازهدایاجانمونید😃👇 @maktabalmahdihamedan 🌹ارسال به دیگران لطفأ🌹

📱پیج اینیستاگرام: http://instagram.com/Mesbah315.esf 📱کانال تلگرام: t.me/@k_alisoveizi 📱کانال ایتا @heyatsf315 🚩هیئت های اصفهان مصباح

به سلامتی کسی که خیلی منتظرشی... @rahekhoda

#فایل_صوتي_عاشقانه و روزی که از من روی برمی گردانی... تو همان خدایی؟ همان خدا که گفته بودی؛ صد بار اگر توبه شکستی، بازآ... پس امروز.... چرا نگاهم نمی کنی؟ چرا با من قهر کرده ای؟. #استاد_شجاعی 🎤 @rahekhoda

با قلبی اکلیلی و پر از عشق #آقا گوش کنید💙🥀🍃 #بسیارشنیدنی #اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ #راه_خدا #حجاب #امام_زمان  #لبیک_یا_خامنه_ای @rahekhoda 🇮🇷

زبان سرخ😛سر سبز🤢 میدهد بر باد😇 #لقمان حكیم پسر را گفت: امروز طعام مخور و روزه دار، و هرچه بر زبان راندی، بنویس. شبانگاه همه آنچه را كه نوشتی، بر من بخوان. آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور. شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند. دیروقت شد و طعام نتوانست خورد. روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هیچ طعام نخورد. روز چهارم، هیچ نگفت. شب، پدر از او خواست كه كاغذها بیاورد و نوشته‏‌ها بخواند. پسر گفت: امروز هیچ نگفته‌‏ام تا برخوانم. لقمان گفت: پس بیا و از این نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قیامت، آنان كه كم گفته‏‌اند، چنان حال خوشی دارند كه اكنون تو داری. @rahekhoda