بوی خون ،بوی پلاک ، بوی چفیه ، بوی سربند - aghigh.ir.mp3
6.32M
🥀💔
▣⃢ بوی خون،بوی پلاک...
🎤حاج مهدی_رسولی
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
#گپ_روز : سه روز است که مرا تنها کردهاید، چرا دست از سرم بر نمیدارید؟ بروید دیگر ...
#موضوع_روز : «چگونه مشکلات و مصائب را راحتتر تحمل کنیم؟»
✍️ نود و یک سالش بود! عمه شهربانو.
ابیات مثنوی را چنان به موقع در میان جملات و حرفهای حکمتآمیزش بکار میبرد که گویی یک استاد دانشگاه ادبیات دارد شعر میخواند.
• همیشه شنیده بودم آدمها وقتی پیر میشوند، نیازشان به توجه بیشتر میشود!
نیازشان به بودن دیگران در کنارشان بیشتر میشود،
نیازشان به حرف زدن با دیگران بیشتر میشود...
اما این پیرزن نورانی هر چه پیرتر میشد نیازش به بقیه کمتر میشد انگار!
• چشمانش سو نداشت، بچه هایش برایش یک آشپزخانهی آسان درست کرده بودند، که بتواند نشسته غذا درست کند، نشسته ظرف بشوید، نشسته تمام وسایلش را جابهجا کند.
ولی با همه اینها از روی چهارپایه کوتاهش افتاد و وضعیتش از اینی که بود بدتر شد.
بچهها آمدند یکی دو روز دورش بودند، و صدایی از او درنمیآمد.
هرکس میآمد دیدنش چیزی جز شکر نداشت! نه از دردی که میکشید لام تا کام حرفی میزد و نه از اتفاقی که افتاده بود.
• دو سه روز گذشت که با مادرم رفتیم دیدن عمه شهربانو!
داشت زیر لب با خودش حرف میزد، متوجه حضور ما که شد ساکت شد و دستانش را باز کرد و مرا سفت بغل کرد. و من مثل همیشه احساس میکردم درون سینهاش را شکافت و تمام مرا در خودش جا داد!
• نیم ساعتی گذشت و دخترِ بزرگ عمه جان کلید کرد که او را ببرد خانه خودش!
چند بار به آرامی گفت، بروید من با شما نمیآیم...
و او همچنان لجاجت میکرد!
کمی تند شد و ابروهایش را درهم برد و گفت: سه روز است که مرا تنها کردهاید، چرا دست از سرم بر نمیدارید؟ بروید دیگر ...
• برایم این جمله عجیب آمد، اتفاقاً همه در این سه روز دور و برش بودند. و عمه اصلاً تنها نبود.
اما با خودم فکر کردم پیر است و فراموشکار!
• چند ثانیهای مکث کرد و اشک از کنار چشمانش ریز ریز پایین آمد.
گفت : بروید ننه جان ... بروید!
من حاضرم هر سختی و مصیبتی را تحمل کنم، ولی مرا خفه نکنید.
وقتی شما هستید اینجا، من تنها میشوم.
وقتی شما نیستید، این خانه رفت و آمدش را دارد! من تنها نیستم!
میآیند و میروند مداااام ....
✘ من آن روز هیچ نفهیمدم از حرفهایش!
تا اینکه چند ماه بعد، هفت روز عمه جان به حالت احتضار رفت!
خواب بود انگار ... ولی معلوم بود که منتظر لحظه موعود است.
• مامان بالای سرش داشت «یس» میخواند که یکهو عمهای که یکهفته خواب رفته بود، شروع کرد زیر لب زیارت عاشورا خواندن. زیارت عاشورا عادت هر صبحش بود از زمانی که دخترِ خانه بود تا همان روز!
مامان گوشش را به لب عمه نزدیک کرد و تمام زیارت عاشورا را گوش کرد.
بعد از اینکه تمام شد؛ عمه دستش را روی سینه گذاشت و یکی یکی
به چهارده معصوم علیهم السلام
به تمام أنبیاء بزرگ
و ملائک مقرب سلام داد و با یک لبخند، آخرین بازدمش را به دنیا فوت کرد و .... تمام.
※ تازه این موقع بود که فهمیدم:
آدمی که در جهانِ درونش، رفت و آمدها در جریان است، آنقدر قوام و قدرت به این جان تزریق شده که در شکستهترین و مصیبتآلودترین روزهای زندگیاش هم، شیرین زندگی میکند.
تلخ کامی در مصیبت مالِ جانهای تنگ است!
که فشارها دستشان میرسد جیغشان را دربیاورد.
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه خانمهایی که به بهانه هایی چادرنمی پوشند ..حتما گوش کنید منقلب میشید.
هفتاد یهودی مسلمان شده با چادر زهرا..مسلمان چادرت نگه دار
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
May 11
⭕️سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى
💠حرکت پُررنج خانواده امام (ع) و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است. در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه بردهاند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده.
♦️در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوري به سوي آسمان ساطع است. وي با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد، براي مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد.
🔻پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....» «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند علىمرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا »
🔺راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد. سپس سر امام حسین(ع) را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میگن با این هم درد و بدبختی بازم میری روضه و عزاداری؟
جواب من:
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️شهید مدافع حرم سیگاری در شب اعزام:
من کعبه رو خراب کنند نمیرم
حرم حضرت زینب(س) یچیز دیگست
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اگه میخوای نونت تو روغن باشه به بیانات استاد گوش بده
🎥ایت الله ناصری
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
√ سالمترین واکنشِ قلب به تعریف و تمجید دیگران !
🎙استاد#شجاعی
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
🔻شهیدی که هیچ کس را ندارد که برایش صلواتی بفرستد.
🔹شهید سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید که او خانواده ای ندارد. کم سخن می گفت و با سن کم، سخت ترین کار جبهه یعنی بیسیم چی بودن را قبول کرده بود.
سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم سینه و شکمش رو شکافتند ولی چیزی نصیب آنها نشد ...
🌿#شبتون_شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الان ملیگرا کیه؟
میشه یکساعت و نیم سخنرانی کرد و کلمات بیگانه بهکار نبرد
تذکر جالب رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب درباره زنده نگه داشتن زبان فارسی.
حتما ببینید👌
رهبری در زمینه ادبیات فارسی واقعا معجزهای هستن
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
🔵 آیت الله مجتهدی (ره) :
✍ دو چیز است که گناهان را نابود مے کند :
1⃣ مرض :
حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) به یکے از
اصحابشان که مریض شده بود مؤعظه کردند
و فرمودند :
خدا بیمارے تو را وسیله کاستن گناهانت قرار داده است.
آدم که تب مے کند کفاره گناهانش است.
ناراحت نشید از این که مریض شدید ، شکوه نکنید ، فایده مرض این است که گناهان را نابود مے کند.
2⃣ سجده :
در روایت داریم که آدم به سجده برود و
مدتے بر سجده باشد و ستایش کند ...
حدیث است که سجده گناهان را مے ریزد ،
همان طور که باد در فصل پاییز برگ درخت را
مے ریزاند ...
🔸 گناه آدم را سنگین میکند ،
مثل بعضی ها که دیدید نماز صبح که می خواهند بخوانند ، انگار که کوه رویشان است ...
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱رمز آرامش
💠حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد:
#استاد_فرحزاد
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅شیوه راحت تر خوندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یک_دقیقه_منبر
هم شما محافظ نماز هستید
و هم نماز محافظ شما💚
#استاد_رفیعی
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای سینه زنی #امام_زمان عج در دسته طویریج✅️
در گفت و گو با حاج سید مهدی میرداماد در برنامه نسیم حرم در کربلا
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅بی تفاوت از کنار هنجار شکنی ها رد نشیم ، وگرنه عواقبش دامن مون رو میگیره
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅داستان زیبای یک مسیحی در حرم #امام_حسین علیهالسلام
🔰#استاد_انصاریان
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
? #هر_روز_با_شهدا
#رمز_شكستن_قفل_و_پيدا_كردن_شهيد ....
🌷يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چند روز مى گشتند و شهيد پيدا نمى كردند. رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. ١٥ روز گشتيم و شهيد پيدا نكرديم. بعد يك روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم كه برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مى كنيم، بعد گفتم: كه اين ذكر را زمزمه كنيد:
دستِ منُ عنايت و لطف و عطاى فاطمه (سلام الله علیها)
منم گداى فاطمه، منم گــــــداى فاطمه (س) »
🌷تعدادى اين ذكر را خواندند. بچه ها حالى پيدا كردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا (س) ما امروز گداى شماييم. آمده ايم زائران امام حسين (علیه السلام) را پيدا كنيم. اعتقاد هم داريم كه هيچ گدايى را از در خانه ات رد نمى كنى.» همان طور كه از تپه بالا مى رفتيم، يك برآمدگى ديدیم.
🌷كلنگ زديم، كارت شناسايى شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر ١٧ و گردان ولى عصر (عج الله تعالی فرجه) بود. يك روز صبح هم چند تا شهيد پيدا كرديم. در كانال ماهى كه اكثراً مجهول الهويه بودند. اولين شهيدى كه پيدا شد، شهيدى بود كه اول مجروح شده بود. بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فكر مى كنم نزديك به ٤٣٠ تكه بود.
🌷بعد از آن شهيدى پيدا شد كه از كمر به پايين بود و فقط شلوار و كتانى او پيدا بود. بچه ها ابتدا نگاه كردند ولى چيزى متوجه نشدند. از شلوار و كتانى اش👟 معلوم بود ايرانى است. ١٥ _ ٢٠ دقيقه اى نشستم و با او حرف زدم و گفتم: كه شما خودتان ناظر و شاهد هستى. بيا و كمك كن من اثرى از تو به دست بياورم. توجهى نشد.
🌷حدود يك ساعت با اين شهيد صحبت كردم، گفتم: اگر اثرى از تو پيدا شود، به نيت #حضرت_زهرا (س) چهارده هزار صلوات مى فرستم. مگر تو نمى خواهى به حضرت زهرا (س ) خيرى برسد. بعد گفتم: كه يك زيارت عاشورا برايت همين جا مى خوانم. كمك كن.
🌷ظهر بود ☀️و هوا خيلى گرم🌡. بچه ها براى نماز رفته بودند. گفتم: اگر كمك كنى آثارى از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه ى حضرت زهرا (س) مى خوانم. ديدم خبرى نشد. بعد گريه كردم😭 و گفتم: عيبى ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولى من فكر مى كردم شما تا اسم #حضرت_زهرا (س) بيايد، غوغا مى كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم #حضرت_زهرا (س) از خودتان واكنش نشان مى دهيد.
🌷در همين حال و هوا دستم به كتانى او خورد. ديدم روى زبانه ى كتانى نوشته است: «حسين سعيدى از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايى او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ى #حضرت_زهرا (س) خواندم.
راوی: حاج حسین کاجی
📚 کتاب کرامات شهدا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨(رویای صادقه )عنایت امام حسین (علیه السلام) به کفشدار روضه که مرحوم شده بود
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA