eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
404 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
80 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
چند روز پیش هم گروهی از با رهبرمعظم انقلاب اسلامی ایران بیعت کردند وامروزهم تعدادی از یهودیان دیگر درخواست پناهندگی کرده اند چرا یهودیان در اقصی نقاط جهان متمایل به ایران اسلامی شده و دست بیعت به سیدخراسانی ونائب امام زمان (عج)  می دهند                                                                                             برای شنیدن و فهمیدن جواب کمی باید به تاریخ قبل از ظهوراسلام  برگردیم  همان طور که می دانید یهودیان و اطراف مدینه با بشارتها و متون پیامبران بنی اسرائیل می دانستند که در حجاز آخرین پیامبر الهی در شهر (مدینه) بنای دین کامل الهی (اسلام )راخواهدگذاشت ، فلذا از سرزمین های روم سابق وشامات به طرف حجازوشهریثرب آمده وسکنی گزیدندچون بادریافت علایم تولدوظهورخاتم الانبیاء والمرسلین (ص) زمان تقریبی تشکیل حکومت حضرت محمدمصطفی (ص) فهمیده بودندو با این هجرت خود سعی دردیدن جمال پیامبر وتشرف به محضرش ودین اسلام راداشتند که بعداً بیشترشان بدلیل کوتاهی های دانشمندانشان وعلمایشان بنای عداوت نهادند                                                                                   حالا بعدازگذشت بیش از ۱۴۰۰ سال با مطالعه متون دینی خود و کتب مخفیشان و دیدن علایم نزدیک به ظهور و حدس خود در مورد عن قریب بودن ظهور و ائمه ،حضرت حجت بن الحسن ، امام مهدی موعود ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و زمینه ساز بودن و یاری حضرت توسط لشکر و سپاه و اینکه اکثر یاران از ایران خواهند بود ،شروع هجرت به ایران و دست بیعت با نائب امام زمان ( رهبر گرامی ایران اسلامی ) کرده اند    این خودش بشارت بزرگی برای بسیار نزدیک بودن ظهور و قیام حضرت صاحب الزمان (عج) است ، چون آنها منابع کتبی و دست نوشته یقین آوری از پیامبران گذشته بنی اسرائیل دارند                                                              نصرمن الله وفتح قریب وبشّرالمومنین 
شیخ ابوالحسن خرقانی گفت: جواب دو نفر مرا سخت تکان داد. اول: مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه ی لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت: ای عارف، خدا میداند که فردا حالِ ما چه خواهد شد شاید من محضر خدا باشم تو پای طناب دار دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده اى گل آلود میرفت. به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نلغزی. گفت: من بلغزم باکی نیست، بهوش باش تو نلغزی، که جماعتی از پی تو خواهند لغزید. @Rahekhoda
اثـر عجیـب دعا در حـق دیـگران 💐 علیه السلام مےفـرمایند: 💐 "اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا ڪند از عـرش ندا می شود؛ برای تو صد هزار برابر مثل او است ... این در حالی است كه اگر بـرای خودش دعا می ڪرد، فقط به اندازه هـمان یك دعایش به او داده می شد. پس دعای تضمین شـده ای که صد هـزار برابر آن داده می شود، بهتـر است از دعایی(دعای شخص برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود." مَن لایَحضره الفَقیه _ ج۲ _ ص۲۱۲ ⇝ @rahekhoda
✍ به نقل از مـادر شهید : سال 91 مصطفی برای دوره تکمیلی غواصی به قشم رفته بود برام تعریف کرد یه روز زیر آب ، کپسول اکسیژنم خراب شد ، به استادم علامت دادم ڪہ کپسول اکسیژنم مشکل پیدا کرده گفت: مامان مرگ را به چشمم دیدم البته از مـرگ نترسیـدم ، از اینڪہ این جوری بمیـرم و شهیـد نشم وحشـت ڪردم ... 🌷 ⇝ @rahekhoda
4_5902502331450132070.mp3
3.54M
🎙 ضرورت توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🎤 حجت الاسلام ناصری ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝ @rahekhoda
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند. روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» 📕 امثال و حکم @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 پاسخ جالب و طنز به استادش در مورد نظرداروین☺️☺️☺️☺️ به مناسبت هفته دفاع مقدس ‌@rahekhoda
✅ ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد! ✍مى گويند: حجّاج بن يوسف ثقفى كه در پليدى و خباثت نظير نداشت به كوفه آمد و آنجا را از طرف عبدالملك مقرّ حكومت خود قرار داد، به او گفتند: در اين شهر، افرادى مستجاب الدعوه هستند. گفت: همه آن ها را كنار سفره من حاضر كنيد، همه را آوردند. به آنان گفت: غذا بخوريد، آن ها هم از آن سفره خوردند. سپس به آنان گفت: برويد. چون رفتند، به اطرافيانش گفت: با اين غذاى حرامى كه اينان خوردند، مطمئن باشيد كه ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد!! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، نوشته استاد انصاریان 💠: @rahekhoda
✨﷽✨ ✅یکی از علتهای نزول بلا ✍امام سجاد(ع)، به اهل و عیال خود سفارش می کردند: «هیچ سائلی از مقابل خانه من نمی گذرد مگر اینکه اطعامش کنیم» گاهی به ایشان اعتراض می کردند: «ولی هر سائلی که واقعا محتاج نیست!» امام سجاد(ع)پاسخ می دادند: «بیم آن دارم که بعضی از آنها مستحق باشند و ما نیز با رد کردن مستحق، به بلایی که بر حضرت یعقوب نازل شد مبتلا شویم. حضرت یوسف، آن خواب معروف را همان شبی دید، که یعقوب، سائل مستحقی را اطعام نکرد. آن شب یعقوب و خانواده اش سیر خوابیدند ولی سائل، گرسنه بود. به همین دلیل خداوند فرمود: «ای یعقوب ! چرا به بنده ام رحم نکردی؟! به عزتم سوگند تو را به مصیبت پسرانت مبتلا خواهم کرد.» 📚علل الشرایع ج ۱ ص۶۱ @rahekhoda
✨﷽✨ ✅چه کسی بدن مطهر امام حسین(ع) را دفن کرد؟ ✍یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟ در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(ع) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(ع) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(ع) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(ع) به حکم این ‌که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمی‌کند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود. امام‌‌رضا(ع) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(ع) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(ع) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(ع) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز می‌تواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.۱ 💥با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (ع) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند. 📚منابع:۱- موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زین‌العابدین(ع)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص ۵۷۸؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج ۱، ص۲۴۳ . ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ @rahekhoda
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهد مناسب او باشد .. در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ... از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که به دنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... و دزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد . و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت: خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی، فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! ‌ ‌@rahekhoda
🔹﷽🔹 🔴وقتی حضرت آیت الله بیدآبادی (ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند، تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر، به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان (تفریحی) بکنند! به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند. گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند. ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد، به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند. سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند. به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت، از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی (نور الله قبره) می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی!! ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند: چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!! آن عالم در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند. آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!! جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن مزبور، در حال رقص گه گاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید: در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!! پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم……… به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم خارج می شود، آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم الحمدالله و از شر شیطان به خدا پناه بردم ...  📚منبع: وبسایت فرهنگی اخلاقی ذکر یک ‌@rahekhoda
5d6c1815341483b36f52bbd5_-6618997906636001863.mp3
2.94M
⭕️ خدا داره تعجیل می کنه تو ظهور٬ بالاخره میفهمیم . . . 👤 @rahekhoda
‼️دست زدن به شیر آب هنگام وضو 🔷س 1788: اگر شخص وضو گيرنده در اثر عدم آگاهى هنگام شستن دست‌ها و صورت به قصد وضو، اقدام به باز و بسته كردن شير آب نمايد؛ آنهم در موقعى كه رطوبت (خيسى) روى شير آب در مسح او تداخل نمايد وضوى او باطل است. حكم نمازهايى که با اين حالت خوانده شده چيست؟ ✅ج: در حال حاضر تا يقين به بطلان وضو و نماز ندارد، محكوم به صحّت است و تكليفى ندارد. 📕منبع: leader.ir 🆔 @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت تکان دهنده از حضرت امام رضا علیه السلام 🌺 ♨️داستان مرد نابینا و نادر شاه❣ 👈منبع: کمی تا بهجت🌷 @rahekhoda ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: زمانی مرحوم شیخ ابراهیم حائری در مسجد کوفه معتکف بود، حضرت غائب علیه‌السلام را در خواب دید، حضرت به او فرمود: اینها که در اینجا معتکفند، از خوبان و صلحا هستند، ولی هر کدام حاجتی دارد: مال، عیال، خانه، قضای دین، رفع کسالت و مرض و…، ولی هیچ‌کس به فکر من نیست و برای ظهور و فرج من به‌طور جدی دعا نمی‌کند! 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴٨ 👈 منبع:کمی تا بهجت🌷 @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درمان صفت زشت #حسادت 🔴 #استاد_پناهیان 💠 پیشنهاد دانلود 🆔 @rahekhoda
قطره ودریا امام علی علیه السلام فرمودند : و همه کارهای نیک و (حتی) جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون قطره ای در برابر دریایی مواج و پهناور بیش نیست. نهج البلاغه حکمت 374 @rahekhoda
خستگی و دلسردی در دایره لغت دین اسلام مفهومی ندارد. اگر کار برای خداست، کسی ببیند یا نبیند، تشویقمان کنند یا سرزنش، اصلا موفق بشویم یا نشویم...!چه اهمیتی دارد!!؟ او میبیند، او تشویقمان میکند و اتفاقا موفقیت همان رضای اوست! 💐استاد محمد جواد نوروزی نصرت ⇝ @rahekhoda
✅ آدرس امام زمان (عج) ✍از علامه حسن زاده پرسیدند: آدرس امام زمان ارواحنافداه کجاست؟ کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟ ایشان فرمودند: آدرس حضرت در قرآن کریم آیه ۵۵ سوره قمر است... که می‌فرماید: "فی ‌مَقْعَدِ صِدْقٍ عَنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِر" هر جا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد، هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد، حضرت آنجا تشریف دارند..." @rahekhoda
⛔️ در خلوت شوخی با نامحرم ممنوع! ⛔️ ✍️ابوبصیر می گوید: در کوفه برای زنی قرآن می خواندم، یک بار در موردی با او شوخی کردم. بعد از مدّتی خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم، امام مرا مورد مؤاخذه و سرزنش قرار داد و فرمود: «کسی که در خلوت مرتکب شود خداوند به او نظر لطف نمی کند، چه سخنی به آن زن گفتی؟؟!! وی می گوید: از شرم و خجلت سر در گریبان افکندم و توبه کردم. علیه السلام فرمود: « با زن نامحرم را تکرار نکن.» 📚بحارالانوار ج۴۶ ص۲۴۷ @rahekhoda
😊 🔺️بهلول بعد از طی یک راه طولانی به حوالی روستایی رسید و زیر درختی مشغول به استراحت شد. او پاهای خود را دراز کرد و دستانش را زیر سرش قرار داد. پیرمردی با مشاهده او به طرفش رفت و با ناراحتی فریاد کشید: تو دیگر چه کافری هستی؟ 🔹️بهلول که آرامش خود را از دست داده بود جواب داد: چرا به من ناسزا می گویی؟ به چه دلیل گمان می کنی که من کافر و گستاخ هستم؟ 🔸️پیرمرد جواب داد : تو با گستاخی دراز کشیده ای در صورتی که پاهایت به طرف مکه قرار دارند و به همین دلیل به خداوند توهین کرده ای! 🔻بهلول دوباره دراز کشید و در حالی که چشم های خود را می بست گفت : اگر می توانی مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آن جا نباشد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Rahekhoda
♦️آمریکایی ها، جنگ ایران با آمریکا را شبیه‌سازی کردند، ایران پیروز شد ✍«هری کازیانیس»، کارشناس موسسه نشنال اینترست اخیرا در یادداشتی برای فاکس‌نیوز نوشته است: در سال ۲۰۱۳ بود که یک گروه از کارشناسان غیرجناحی یک نبرد آزمایشی برابر ایران را بر اساس داده‌های نظامی موجود شبیه‌سازی کردند. در این شبیه سازی، ایران برای مانور جنگی در تنگه هرمز و اطراف آن منطقه کشتیرانی ممنوع اعلام میکند. آمریکا ضرب‌الاجل ۲۴ ساعته برای بازکردن تنگه هرمز تعیین می‌کند. ایران توجهی نمیکند و سپس آمریکا حمله میکند. ایران در پاسخ به حمله آمریکا بسوی ناو هواپیمابر چندین موشک شلیک میکند، سپر موشکی ناو دچار استیصال می‌شود. ناو هواپیمابر منهدم می‌شود و ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی کشته می‌شوند. بعد از آن ایران به همه پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه حمله می‌کند. نیروهای آمریکایی در منطقه در حال کشته‌شدن‌ هستند». وی همچنین توضیح می‌دهد: «در طول چند سال گذشته بارها در این جنگ‌های شبیه‌سازی علیه ایران شرکت کرده‌ام و همیشه وضع همین بوده؛ یعنی هیچ وقت تا پایان مهلت برنامه، پیروزی قاطعانه و نهایی برای آمریکا وجود نداشته است. ✍دیوید اکس سردبیر بخش نظامی نشریه نشنال اینترست هم در یاداشتی به یک تجربه دیگر در شبیه‌سازی جنگ با ایران در سال ۲۰۰۲‌ توسط پنتاگون آمریکا اینگونه اشاره کرده است: استفاده از قایق‌های تندرو سپاه؛ موشک‌های کروز و هواپیماهای قاتلی که در ارتفاع کم پرواز می‌کردند تنها ظرف ۱۰ دقیقه ایران موفق می‌شود ناوگان دریایی آمریکا را که از نقطه بدون بازگشت عبور کرده و به سمت ایران در حرکت است منهدم کند و فاتح این جنگ شبیه‌سازی ‌شود./کیهان @rahekhoda
❗️عواقب کنترل نکردن نفس اماره عالم وارسته حضرت آیت‌الله محمد کوهستانی (ره) در جمعی از طلبه‌ها می‌فرمودند: «شما وضع مرا که نگاه می‌کنید شاید گمان کنید این شیخ چیزی نمی‌فهمد و خیلی آدم ساده‌ای است و حال آنکه امکانات رفاهی هر طور که بخواهم برایم آماده است، اما من نمی‌خواهم، چرا که نفس را هر طور عادت بدهید همان گونه پرورش می‌یابد ،اگر توانستید کنترل کنید، همان جا می‌ایستد ولی اگر نفس را آزاد گذاشتید چموش می‌شود و دیگر نمی‌شود او را کنترل کرد؛ مثلاً اگر امروز بگویم این فرش اتاق من از حصیر یا نمد است، باید تبدیل به قالیچه شود، فردا می‌گویم این قالیچه به درد این اتاق نمی‌خورد، چرا که بهتر از اتاق است و اتاق باید عوض شود. اتاق را عوض کردم، آن وقت می‌گـویم این قالـیچه‌ها به درد این اتاق نو نمی‌خورد، بایـد قـالی یک تخته باشد و پرده اتاق باید فلان جور باشد و همین طور که اتاق عوض می‌کردم و قالیچه را تبـدیل می‌کردم، عمر شیخ محمد هم در این مسیر تمام شد.(و هیچی عایدش نشد.) پس همین جا نفس را کنترل می‌کنیم تا کِش پیدا نکند، شما باید متوجه باشید که اگر در زندگی ،نفس را کنترل نکنید، گرفتار می‌شوید و تا آخر عمر باید مشغول این کارها باشید. 📗عبد الکریم کوهستانی کتاب بر قله پارسایی/کیهان @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ میلیاردر هم که باشی از زندگی بی‌ امام مهدی خسته میشوی ❗️ماجرای پسر میلیاردری که به آخرخط رسیده بود! @rahekhoda