👆👆👆👆👆👆👆
💐سوره مائده به اتفاق شیعه و سنی آخرین سورهای است که بر پیغمبر نازل شده و این آیات جزء آخرین آیاتی است که بر پیغمبر نازل شده است؛ یعنی در وقتی نازل شده که پیغمبر صلی الله علیه و آله تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مکه و ده سال مدینه گفته بوده و این، جزء آخرین دستورات بوده است. شیعه سؤال میکند این دستوری که جزء آخرین دستورهاست و آنقدر مهم است که اگر پیغمبر آن را ابلاغ نکند همه گذشته ها کأن لم یکن است، چیست؟ یعنی شما نمیتوانید موضوعی نشان بدهید که مربوط به سالهای آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد که اگر ابلاغ نشود هیچ چیز ابلاغ نشده است. ولی ما میگوییم آن موضوع، مسئله امامت است که اگر نباشد، همه چیز کأن لم یکن است، یعنی شیرازه اسلام از هم میپاشد. بعلاوه، شیعه از کلمات و روایات خود اهل تسنن دلیل میآورد که این آیه در غدیرخم نازل شده است.
🔺در همان سوره مائده، آیه
☀️ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً [۳]
(امروز دین را به حد کمال رساندم و نعمت را به حد آخر تمام کردم، امروز است که دیگر اسلام را برای شما به عنوان یک دین پسندیدم) نشان میدهد که در آن روز جریانی رخ داده که آن قدر با اهمیت است که آن را مکمّل دین و متمّم نعمت خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام اسلام است و خدا این اسلام را همان میبیند که میخواسته و با نبودن آن، اسلام اسلام نیست.
🌻 شیعه به لحن این آیه- که تا این درجه برای این موضوع اهمیت قائل است- استدلال میکند و میگوید آن موضوعی که بتواند نامش مکمّل دین و متمّم نعمت و آن چیزی باشد که با نبودنش اسلام اسلام نیست، چه بوده است؟ میگوید ما میتوانیم موضوعی را نشان بدهیم که در آن درجه از اهمیت باشد ولی شما نمیتوانید. به علاوه، روایاتی هست که تأیید میکند این آیه هم در همین موضوع وارد شده است.
3⃣ اینها، سه آیهای بود که من به طور عصاره از استدلالهای شیعه برایتان عرض کردم.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱.مائده/۵۵
۲.مائده/۶۷
۳.مائده/۳
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#موکب_دانشگاه_فرهنگیان در مرز #چذابه
برگزاری نماز جماعت
و قرائت زیارت اربعین
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
🏴 برگزاری مراسم عزای اهل بیت و قرائت قرآن در موکب فرهنگیان خوزستان
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
📌سخنان پنجاه سال پیش رهبر انقلاب دربارۀ کنگره جهانی اربعین
🔸رهبر اربعینی!
نیم قرن پیش؛ یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۵۲ مصادف با روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن (ع) در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبههای نهجالبلاغه اختصاص داشت، بهمناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند.
🔻متن بیانات ایشان به شرح زیر است:
🔹میدانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمیدانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کردهام، واقعش هم این است که احتمال میدهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان میشود؛ امّا اگر این احتمال هم که من میگویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین».
🔹شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعهای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمیکردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود.
🔹مثل دانههای تسبیح یک رشته و یک نخ همه اینها را به هم وصل میکرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشتهها به آنجا متصل میشد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان میداد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود.
🔹همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را میدیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع).
🔹این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنبالهروی عاشورای حسین است. این هم که میبینی همه جا این تپشهایی که در شیعه مشهود شده، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعلههایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جانها و روحها رسیده. انسانها را به گلولههای داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
🔹بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بینالمللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطرهانگیز است آن سرزمین. سرزمین خاطرهها است، خاطرههای باشکوه، خاطرههای عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند.
🔹اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنبالهگیری از راهی است که از ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند.
🚩 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) / مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت هشتم
امامت و بیان دین بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله
💁♂ در جلسه قبل مسئله امامت را از جنبههای مختلف تشریح و تشقیق کردیم و عرض کردیم که این جنبههای مختلف کاملًا باید مشخص بشود و تا اینها مشخص نشود ما نمیتوانیم این مسئله را به خوبی طرح و بحث کنیم. گفتیم یک مسئله در باب امامت، مسئله حکومت است؛ یعنی تکلیف حکومت، بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله چیست؟ آیا به عهده خود مردم است و این مردم هستند که باید حاکم در میان خودشان را انتخاب کنند و یا اینکه پیغمبر حاکم در میان مردم برای بعد از خودش را تعیین کرده است؟ چون اخیراً مسئله را به این شکل طرح میکنند، قهراً اذهان در ابتدا متوجه نظریه اهل تسنن میشود یعنی این طور فکر میکنند که نظر آنها عادیتر و طبیعیتر است.
طرح غلط مسئله
🔹مطلب را این طور طرح میکنند که ما مسئلهای داریم به نام حکومت؛ میخواهیم ببینیم تکلیف حکومت از نظر اسلام چیست؟ آیا موروثی و تنصیصی است که هر حاکمی حاکم بعدی را تنصیص و تعیین کند و مردم هم هیچ حق دخالتی در امر حکومت نداشته باشند؟
🔸 پیغمبر صلی الله علیه و آله یک شخص معین را تعیین کرد و او هم شخص معینی را برای بعد از خودش تعیین کرد و او هم کس دیگر را، و تا دامنه قیامت تکلیف امر حکومت این است که همیشه تعیینی و تنصیصی است، و قهراً این امر اختصاص به ائمه ندارد چون ائمه دوازده نفرند و این تعداد مطابق معتقدات شیعه نه قابل بیشتر شدن است و نه قابل کمتر شدن. طبق این سخن، قانون کلی در باب حکومت از نظر اسلام این است که پیغمبر- که حاکم بود- باید حاکم بعد از خودش را تعیین کند، او هم حاکم بعد از خودش را، و تا دامنه قیامت چنین باشد. اگر اسلام دنیا را هم بگیرد (همانطور که نیمی از دنیا را گرفت و الآن هم جمعیتی در حدود هفتصد میلیون نفر [۱] تحت لوای اسلام هستند) و بنا بشود که مقررات اسلامی در تمام نقاط آن رعایت شود چه به صورت حکومت واحد و چه به صورت حکومتهای متعدد، قانون همین است.
🔺 پس اینکه میگوییم پیغمبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را تعیین کرد، براساس همین اصل کلی بود که حکومت باید تنصیصی و تعیینی باشد و مطابق این فلسفه اصلًا لزومی ندارد که حتی پیغمبر علی را از جانب خدا تعیین کرده باشد، چون پیغمبر میتوانست با وحی مطلبی را بیان کند و ائمه نیز، هم مُلهَم هستند و هم از ناحیه پیغمبر علومی را تلقی کردند، ولی بعد که این طور نیست.
🔻 پس اگر اصل کلی در حکومت از نظر
اسلام این باشد [که حکومت باید تنصیصی و تعیینی باشد،] حتی لزومی ندارد که پیغمبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را از طریق وحی تعیین کرده باشد، بلکه به نظر و صوابدید شخص خودش تعیین کرده است و ائمه علیهم السلام نیز به صلاحدید خودشان [جانشین خود را تعیین کردهاند.] بنابراین، از نظر پیغمبر صلی الله علیه و آله تعیین علی علیه السلام برای خلافت نظیر تعیین حاکم است برای مکه و تعیین امیرالحاج برای حجاج. همانطور که در آنجا کسی نمیگوید که اگر پیغمبر فلان شخص را برای حکومت مکه فرستاد یا معاذ بن جبل را برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد، در اثر وحی بود، بلکه میگویند پیغمبر به حکم اینکه از ناحیه خداوند مدیر و سائس مردم است، در برخی مسائل که به او وحی نمیرسد به تدبیر شخصی خودش عمل میکند، [در اینجا نیز باید گفت که پیغمبر صلی الله علیه و آله به تدبیر شخصی خودش علی علیه السلام را برای خلافت تعیین کرد.]
🫂 اگر ما مسئله امامت را به همین سادگی طرح کنیم- که مسئله حکومت دنیاوی میشود- غیر از اینکه بگوییم این مسئله غیر از آن امامت محلّ بحث است، جواب دیگری نداریم چون- همان طور که عرض کردم- اگر مسئله به این شکل باشد، اصلًا لزومی ندارد که وحی دخالت کرده باشد.
وحی حداکثر همین قدر دخالت میکند که ای پیامبر! تو وظیفه داری کسی را که صلاح میدانی تعیین کنی و او هم برای بعد از خودش هرکسی را که صلاح میداند انتخاب کند و همینطور تا دامنه قیامت.
ادامه در صفحهی بعد👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
🌱 اگر امامت را به این شکلِ ساده و در سطح حکومت طرح کنیم و بگوییم امامت یعنی حکومت، آن وقت میبینیم جاذبه آنچه که اهل تسنن میگویند بیشتر از جاذبه آن چیزی است که شیعه میگوید؛ چون آنها میگویند یک حاکم حق ندارد حاکم بعدی را خودش تعیین کند بلکه
امت باید تعیین کند، اهل حلّ و عقد باید تعیین کنند، مردم باید تعیین کنند، انتخاب او باید براساس اصول دموکراسی صورت بگیرد، حقی است مال مردم و مردم حق انتخاب دارند. ولی مسئله به این سادگی نیست. از نظر مجموع آنچه که ما در شیعه میبینیم، این مسئله که خلافت علی علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام تنصیصی بوده است، فرع بر یک مسئله دیگر است که آن مسئله اساسیتر از این مسئله است.
🪴 در اینجا سؤالی مطرح میشود و آن اینکه ائمه علیهم السلام دوازده نفر بیشتر نبودند؛ بعد از دوازده امام تکلیف حکومت چیست؟ فرض کنیم همانطور که پیغمبر اکرم علی علیه السلام را تعیین فرمود حضرت امیر حاکم میشد، بعد امام حسن علیه السلام و بعد امام حسین علیه السلام تا میرسید به حضرت حجّت علیه السلام. در این صورت قهراً براساس فلسفهای که ما شیعیان در این باب داریم، موجبی هم برای غیبت امام زمان در کار نبود؛ ایشان هم مثل پدرانشان یک عمر کوتاهی میکردند و از دنیا میرفتند. بعد از ایشان چطور؟ آیا امامها از دوازده تا بیشتر میشدند؟ نه. پس باید مسئله دیگری در میان مردم باشد: مسئله حکومت به شکل عادی، در همین وضعی که الآن موجود است. حضرت حجّت در زمان غیبت که نمیتوانند زمامدار مسلمین باشند. باز مسئله زمامداری و حکومت دنیاوی سر جای خودش هست.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱.[مطابق آمار آن زمان]
📚شهید مرتضی مطهری ،امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت نهم
حکومت یکی از شاخه های امامت است
🫂 ما هرگز نباید چنین اشتباهی را مرتکب شویم که تا مسئله امامت در شیعه مطرح شد بگوییم یعنی مسئله حکومت، که در نتیجه مسئله به شکل خیلی سادهای باشد و این فروعی که برایش پیدا شده است پیدا شود و بگوییم حالا که فقط مسئله حکومت و اینکه چه کسی حاکم باشد مطرح است، آیا آن کسی که میخواهد حاکم باشد حتماً باید از همه افضل باشد؛ یا نه، ممکن است کسی که حاکم میشود افضل نسبی باشد نه افضل واقعی؛ یعنی از نظر سیاستمداری و اداره امور الْیق از دیگران باشد ولو اینکه از جنبههای دیگر خیلی پستتر است، مدیر و سیاستمدار خوبی باشد و خائن نباشد؛ آیا معصوم هم باشد یا نه؟ چه لزومی دارد؟! نماز شبخوان هم باشد یا نه؟ چه لزومی دارد؟! مسائل فقهی را هم بداند یا نه؟ چه لزومی دارد که بداند؟! در این مسائل به دیگران رجوع میکند. یک افضلیت نسبی کافی است. این، تابع آن است که ما این مسئله را فقط در سطح حکومت، و کوچک گرفتیم. و این، اشتباه بسیار بزرگی است که احیاناً قدما (بعضی از متکلمین) هم گاهی چنین اشتباهی را مرتکب میشدند. امروز این اشتباه خیلی تکرار میشود؛ تا میگویند امامت، متوجه مسئله حکومت میشوند در حالی که مسئله حکومت از فروع و یکی از شاخههای خیلی کوچک مسئله امامت است و این دو را نباید با یکدیگر مخلوط کرد. پس مسئله امامت چیست؟
امام، جانشین پیغمبر است در بیان دین
☀️در مورد مسئله امامت، آنچه که در درجه اول اهمیت است مسئله جانشینی پیغمبر است در توضیح و تبیین و بیان دین، منهای وحی. البته بدون شک کسی که به او وحی میشد، پیغمبر اکرم بود و بس و با رفتن ایشان مسئله وحی و رسالت به کلی قطع شد. مسئله امامت این است که آیا با رفتن پیغمبر، بیان آن تعلیمات آسمانی- که دیگر در آنها اجتهاد و رأی و نظر فردی و شخصی وجود ندارد- در یک فرد متمرکز بود به طوری که مانند پیغمبر صلی الله علیه و آله مردم هرچه از او در مسائل دینی سؤال میکردند میدانستند که پاسخ وی مُرّ حق و حقیقت است و فکر شخصی نیست که ممکن است اشتباه کرده باشد و روز بعد آن را تصحیح کند؟
👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆
ما درباره پیغمبر این سخن را نمیگوییم و نمیتوانیم بگوییم که به نظر ما فلان پاسخ پیغمبر اشتباه است یا او در اینجا عمداً تحت تأثیر هواهای نفسانی خود قرار گرفته است، زیرا این حرف مخالف با قبول نبوت است. اگر جملهای را قطعاً پیغمبر گفته باشد، ما بودیم و خودمان میشنیدیم یا نبودیم ولی به دلایل قطعی ثابت شده که پیغمبر اکرم گفته است، هرگز نمیگوییم که پیغمبر فرمود اما اشتباه کرد، غفلت کرد. در مورد یک مرجع تقلید ممکن است بگوییم در پاسخ فلان سؤال اشتباه کرده، غفلت کرده و یا- همانطور که درباره همه احتمال میدهیم- تحت تأثیر یک جریانی قرار گرفته است، اما در مورد پیغمبر چنین سخنانی نمیگوییم، همانگونه که درباره آیه قرآن نمیگوییم که متأسفانه در اینجا وحی اشتباه کرده یا یک هوای نفسانی و ظلمی دخالت کرده است. «وحی اشتباه کرده» یعنی این آیه وحی نیست.
❓ آیا بعد از پیغمبر، انسانی وجود داشت که واقعاً مرجع احکام دین باشد آن طوری که ایشان مرجع و مبین و مفسّر بودند؟ آیا یک انسان کامل این چنینی وجود داشت یا نه؟ گفتیم وجود داشت با این تفاوت که آنچه پیغمبر در اینگونه مسائل میگوید مستند به وحی مستقیم است و آنچه ائمه علیهم السلام میگویند مستند به پیغمبر است، نه به این شکل که پیغمبر به آنها تعلیم کرد بلکه به آن شکلی که میگوییم علی علیه السلام فرمود پیغمبر صلی الله علیه و آله بابی از علم به روی من باز کرد که از آن باب هزار باب دیگر باز شد. ما نمیتوانیم تفسیر کنیم که این، چگونه بوده است، همان طور که وحی را نمیتوانیم تفسیر کنیم که پیغمبر چگونه علم را از ناحیه خدا میگیرد. نمیتوانیم تفسیر کنیم که چه نوع ارتباط معنوی میان پیغمبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بود که پیامبر حقایق را کما هو حقّه و بتمامه به علی آموخت و به غیر او نیاموخت.
🌴 علی علیه السلام در نهجالبلاغه- در جاهای دیگر هم نظیر این عبارت زیاد است- میفرماید: من با پیغمبر در حرا بودم (بچه بودهاند)، صدای ناله دردناکی را شنیدم، گفتم یا رسول الله! من صدای ناله شیطان را در وقتی که وحی بر تو نازل شد شنیدم، به من فرمود:
🎋 یا عَلِی! انَّک تَسْمَعُ ما اسْمَعُ وَ تَری ما اری وَ لکنَّک لَسْتَ بِنَبِیّ [۱].
اگر در همان جا کنار علی علیه السلام فرد دیگری هم بود، آن صدا را نمیشنید چون آن شنیدن، شنیدن صدایی نبوده که در فضا پخش شود که بگوییم هرکس گوش میداشت میشنید. آن، سمع و حسّ و بینش دیگری است.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱.نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💁♂این جمله را هم بنویسید بچهها!
✍بنویسید نگرانی امروز ، مشکل فردای تو را حل نمیکند!
🙅♂فقط، شادی امروزت را از بین میبرد!
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع تمام قد رئیس جمهور از پیشکسوتانِ میهن...
*دکتر پزشکیان* :
هیچ مدیری حق بیاحترامی به پیشکسوتان خود را ندارد...
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت دهم
حدیث ثَقَلَین و مسئله عصمت ائمه (علیهم السلام)
🔹اساس مسئله در باب امامت، آن جنبه معنوی است. امامان یعنی انسانهایی معنوی مادون پیغمبر که از طریقی معنوی اسلام را میدانند و میشناسند و مانند پیغمبر، معصوم از خطا و لغزش و گناهاند.
امام، مرجع قاطعی است که اگر جملهای از او بشنوید، نه احتمال خطا در آن میدهید و نه احتمال انحراف عمدی، که اسمش میشود «عصمت». آن وقت شیعه میگوید اینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: انّی تارِک فیکمُ الثَّقَلَینِ کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی [۱] (من بعد از خود دو شیء وزین باقی میگذارم: قرآن و عترت خودم) نصّ در چنین مطلبی است.
❓اما آیا پیغمبر چنین چیزی گفته یا نگفته؟ قابل انکار نیست. این حدیث، حدیثی نیست که فقط شیعه روایت کرده باشد بلکه حدیثی است که حتی اهل تسنن از شیعه بیشتر روایت کردهاند.
🗓 در ایامی که ما در قم بودیم، اوایلی که «رسالة الاسلام» (رسالهای که دارالتقریب منتشر میکند) منتشر میشد، در آن رساله یکی از علمای اهل تسنن در مقالهای این حدیث را به این شکل نقل کرده بود که پیغمبر فرمود: «انّی تارِک فیکمُ الثَّقَلَینِ کتابَ اللهِ وَ سُنَّتی». مرحوم آیت الله بروجردی که مردی بود واقعاً و به تمام معنا عالم و روحانی و در این گونه مسائل بسیار عاقلانه فکر میکرد، طلبه فاضلی به نام آقا شیخ قوام وشنوه ای را- که خیلی اهل کتاب و تتبّع بود و نسبتاً مرد خوبی هم هست- راهنمایی کردند که این حدیث را از کتب اهل تسنن استخراج کند که شاید در بیش از دویست کتاب از کتب معتبر و مورد اعتماد اهل تسنن نوشتهاند که پیغمبر فرمود:
انّی تارِک فیکمُ الثَّقَلَینِ کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی.
و این حدیث در مقامات متعدد بوده، چون پیغمبر صلی الله علیه و آله این مطلب را در جاهای مختلف به همین شکل فرموده است.
🔸البته منظور این نیست که پیغمبر صلی الله علیه و آله حتی یک بار هم نگفته است که من دو چیز در میان شما میگذارم: کتاب و سنت، چون منافاتی نیست بین «کتاب و سنت» و «کتاب و عترت» زیرا عترت برای بیان سنت است. صحبت این نیست که ما به سنت رجوع کنیم یا به عترت؟ مثل اینکه سنتِ موجودی از پیغمبر داریم و یک عترت در کنار آن؛ یا باید به سنت مراجعه کنیم یا به عترت! بلکه سخن این است که عترت است که مبین واقعی سنت است و تمام سنت نزد آنهاست. کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی یعنی شما باید سنت مرا از عترت من تلقی کنید.
علاوه بر این، خود همین که میگوییم پیغمبر فرمود: انّی تارِک فیکمُ الثَّقَلَینِ کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی سنت است چون حدیث پیغمبر است. منافاتی میان این دو نیست. تازه اگر در یک جا- که آن هم قطعی نیست- پیغمبر فرموده باشد: «انّی تارِک فیکمُ الثَّقَلَینِ کتابَ اللهِ وَ سُنَّتی» در چندین جای دیگر به آن صورت فرموده. اگر در یک کتاب به این صورت نوشته شده، لااقل در دویست کتاب دیگر به آن صورت نوشته شده است.
👤به هر حال آن شخص رسالهای در این زمینه تهیه کرد و آن را به دارالتقریب مصر فرستادند.
دارالتقریب هم بیانصافی نکرد و همان کتاب را چاپ و پخش کرد چون مستند بود و نمیتوانستند آن را رد کنند و بگویند چنین چیزی نیست، قابل رد کردن نبود. حالا اگر مرحوم آیت الله بروجردی میخواست مثل دیگران عمل کند، جار و جنجال و هیاهو راه میانداخت که اینها چه میگویند؟! میخواهند حقوق اهل بیت را از بین ببرند، اینها سوء نیت دارند و...
ادامه در صفحهی بعد 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
🌱بنابراین آن روح اصلی امامت این است که اسلام که دینی است جامع و کلی و پرفروغ، آیا بیان آن همان مقداری است که در قرآن اصول و کلیاتش ذکر شده و در کلمات پیغمبر اکرم- که خود اهل تسنن هم روایت کردهاند- توضیحاتش بیان گردیده است؟ هرچه اسلام بود، همین بود؟
البته نازل شدن اسلام بر پیغمبر تمام شد ولی آیا اسلامِ بیان شده همان بود؟ [تمام اسلامِ نازل شده بود؟] یا اینکه بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله اسلام نازل شده بر ایشان که هنوز خیلی از مسائل آن از باب اینکه باید حاجت پیش بیاید، زمان بگذرد و تدریجاً بیان شود بیان نشده بود، نزد علی علیه السلام بود که ایشان میبایست برای مردم بیان کند. در این صورت همین حدیث «کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی» عصمت را هم بیان میکند زیرا پیغمبر میفرماید دین را از این دو منبع بگیرید. همان طور که قرآن معصوم است یعنی در آن خطا وجود ندارد، آن دیگری هم معصوم است. محال است که پیغمبر به این قاطعیت بگوید بعد از من دین را از فلان شخص بگیرید ولی آن شخص برخی از سخنانش اشتباه باشد.
💁♂ اینجاست که فرضیه شیعه با فرضیه اهل تسنن در مسئله بیان و اخذ دین در اساس فرق میکند. آنها میگویند همان طور که با رفتن پیغمبر وحی منقطع شد، بیان واقعی دین یعنی آن بیانی که معصوم از خطا و اشتباه باشد هم تمام شد. هرچه از قرآن و احادیثی که از پیغمبر رسیده استنباط کردیم، همان است و دیگر چیزی نیست.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱.صحیح مسلم،جزء هفتم، ص۱۲۲
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💁♂عملی که در ابتدای روز باعث کفایت امر دنیا و آخرت میشه...!
#استاد_فرحزاد
🎥سخنرانی دینی کوتاه
#اهل_البیتعلیهمالسلام
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت یازدهم
منع کتابت حدیث
💁♂ جریانی را خود اینها به وجود آوردند که فرضیهشان را ضعیف کرد و آن این است که «عمر» کتابت حدیث پیغمبر را منع کرد و این یک واقعیت تاریخی است.
🫂 ما اگر نخواهیم از زبان یک شیعه با بدبینی صحبت کنیم خودمان را میگذاریم به جای یک مستشرق اروپایی که نه شیعه است و نه سنی. او خیلی هم بخواهد خوشبین باشد این طور خواهد گفت که عمر از باب اینکه اصرار زیاد داشت که تنها مرجع، قرآن باشد و رفتن زیاد مردم دنبال حدیث سبب میشد که مراجعهشان به قرآن کم شود، جلوی کتابت حدیث را گرفت. این از قطعیات تاریخ است و فقط حرف ما شیعیان نیست. در زمان عمر جرأت نمیکردند حدیثی از پیغمبر بنویسند و بگویند این را پیغمبر گفته، یا بنشینند و روایت حدیث از پیغمبر کنند (البته نقل حدیث ممنوع نبود)، تا زمان عمر بن عبدالعزیز که در سال ۹۹هجری به خلافت رسید و در سنه ۱۰۱ هجری از دنیا رفت و دستور به کتابت حدیث داد. تازه بعد از آنکه عمر بن عبدالعزیز این سنت عمری را بهم زد و گفت احادیث پیغمبر باید نوشته شود، افرادی که سینه به سینه چیزی از احادیث پیغمبر را ضبط داشتند آمدند و روایت کردند و نوشته شد. این جریان سبب شد که قسمتی از احادیث پیغمبر از میان برود.
🔹میدانیم احکامی که در قرآن بیان شده خیلی مختصر و جزئی است و قرآن همهاش کلیات است. مثلًا قرآن که این همه بر نماز اصرار دارد، درباره آن از «أَقِیمُوا الصَّلاةَ» و «ارْکعُوا وَ اسْجُدُوا» (رکوع کنید، سجود کنید) تجاوز نکرده و حتی توضیح نداده است که نماز را به چه شکلی باید خواند. همچنین درباره حج که این همه دستور دارد و پیغمبر صلی الله علیه و آله خودشان به آن دستورات عمل میکردند، در قرآن چیزی بیان نشده. سنت پیغمبر هم که عملًا به این شکل درآمد. حالا اگر به این شکل هم در نیامده بود، پیغمبر صلی الله علیه و آله مگر چقدر فرصت پیدا کرد که حلال و حرام را بیان کند. در سیزده سال مکه مردمی که با وجود فشارها و تضییقات بسیار مسلمان شدند، شاید چهارصد نفر نمیشدند. در آن مضیقهها ملاقات با رسول اکرم مخفیانه صورت میگرفت و یک عده هفتاد خانواری که شاید نصف یا بیشتر جمعیت مسلمانان را تشکیل میدادند به حبشه مهاجرت کردند.
🔸 البته مدینه از این نظر فرصتی بود اما گرفتاریهای پیغمبر در مدینه نیز زیاد بود. اگر رسول اکرم در همه این 23 سال مثل یک معلم می بود که فقط میرفت سر کلاس و به مردم تعلیم میداد شاید وافی نبود برای اینکه همه آنچه را که اسلام دارد بیان کند، تا چه رسد با این تاریخ موجود، خصوصاً که اسلام در تمام شؤون زندگی بشر حکم دارد.
ادامه در صفحهی بعد 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
استفاده از قیاس
🔺 نتیجه این حرفی که اهل تسنن گفتهاند این شد که عملًا نارساییهایی در احکام اسلام مشاهده کردند. مسئلهای پیش میآمد، میدیدند در قرآن حکم این مسئله بیان نشده است. به سنت (آن مقدار نقلهایی که دارند) مراجعه میکردند، میدیدند هیچ حکمی درباره آن وجود ندارد. بی حکم هم که نمیتواند باشد، چه کار باید کرد؟ گفتند «قیاس».
🔻 قیاس یعنی ما براساس مشابهت میان مواردی که درباره آنها حکمی در قرآن یا سنت موجود است و مسئله مورد نظر، حکم کنیم بگوییم در فلان جا این طور گفته، اینجا هم که بیشباهت به آنجا نیست، همان حکم را دارد. شاید در آنجا که پیغمبر صلی الله علیه و آله فلان دستور را داده به این مناط و علت و فلسفه بوده، این فلسفه در اینجا هم وجود دارد، پس اینجا هم آن طور میگوییم. براساس «شاید» است.
🌱 به علاوه آنجا که سنت نارسا بود، یکی و دوتا نبود. دنیای اسلام مخصوصاً در زمان عباسیان توسعه پیدا کرد و کشورهای مختلف فتح شد و احتیاجات، مرتب مسئله میآفرید. نگاه میکردند به کتاب و سنت، میدیدند حکم این مسائل وجود ندارد. مرتب قیاس میکردند. دو فرقه شدند؛ یک فرقه منکر قیاس شدند نظیر احمد بن حنبل و مالک بن انس (که میگویند در تمام عمرش فقط در دو مسئله قیاس کرد)، فرقه دیگر جلوی قیاس را باز گذاشتند رفت تا آسمان هفتم، مثل ابوحنیفه. ابوحنیفه میگفت این سنتهایی که از پیغمبر رسیده اصلًا قابل اعتماد نیست که واقعاً پیغمبر گفته باشد. میگویند گفته است فقط پانزده حدیث بر من ثابت است که پیغمبر فرموده، بقیه ثابت نیست. در بقیه قیاس میکرد.
🎍 شافعی موضعی بینابین داشت، در بعضی موارد به احادیث اعتماد میکرد و در بعضی دیگر قیاس مینمود. یک فقه شلم شوربای عجیبی به وجود آمد.
🪴میگویند ابوحنیفه چون اصلًا ایرانی بود و ذهن ایرانیها بیشتر به مسائل عقلی توجه دارد و نیز در عراق سکونت داشت و از اهل حدیث که مرکزشان مدینه بود دور بود، خیلی قَیاس بود، مینشست و با خیال خودش قیاس درست میکرد. حتی اهل تسنن هم نوشتهاند که روزی به سلمانی رفت؛ ریشش جوگندمی بود و هنوز موی سفیدش زیاد نبود. به سلمانی گفت این موهای سفید را بکن. میخواست از ریشه در بیاورد که اصلًا در نیاید. سلمانی گفت اتفاقاً خاصیت موی سفید این است که اگر بکنی بیشتر در میآید. گفت پس موهای سیاه را بکن. این، قیاس است. قیاس گرفت: اگر این درست باشد که چنانچه موی سفید را بکنی بیشتر در میآید، پس موهای سیاه را بکن که بیشتر در بیاید. در صورتی که اگر چنین قاعدهای باشد، فقط در موی سفید است و دیگر در موی سیاه جاری نیست. در فقه هم همین طور عمل میکرد.
ادامه دارد . . .
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#لبخند
بین لباسا #جوراب خیلی بی جنبه اس
بو میگیره سریع
پاره میشه زود
از همه مهمتر اگه قهر کنه تا دو روز نمیشه پیداش کرد😂
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
25.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ سانسور شدهترین سخنان رهبر انقلاب در رسانهها
🔹اون چیزی که من رو حساس میکنه اینه که برخی خواص بحث حجاب اجباری رو مطرح می کنند.
❓چرا این سخنرانی رهبر معظم انقلاب در صدا وسیما و فضای مجازی انتشار حداکثری نمیشود؟!
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت دوازدهم
قیاس از نظر شیعه
🫂وقتی ما به روایات شیعه مراجعه میکنیم میبینیم ریشه این مطلب را از اینجا میزنند که اصلًا ریشه این فکر، خطا و اشتباه است که کتاب و سنت وافی نیست. مسئله رجوع به قیاس از اینجا ناشی میشود که میگویند کتاب و سنت برای بیان احکام وافی نیست؛ چون وافی نیست، برویم دنبال قیاس. نه، آن قدر از پیغمبر به طور مستقیم یا غیرمستقیم به وسیله اوصیای ایشان سنت رسیده است که با مراجعه به کلیات این سنت، نیازی به قیاس نیست. این است روح امامت از نظر دینی. اسلام فقط یک مسلک نیست که بعد از آنکه مبتکر آن مسلک ایدئولوژی اش را پدید آورد بگوید حالا این مکتب برای اجرا حکومت میخواهد، حکومت را چکار کند. اسلام یک دین است. وضع یک دین آن هم دینی مانند اسلام را باید در نظر گرفت.
با وجود معصوم جای انتخاب نیست
💁♂ مسئله امامت از جنبه زعامت و حکومت این است که حالا که بعد از پیغمبر مانند زمان ایشان معصوم وجود دارد و پیغمبر وصیی برای خود معین کرده است که او در سطح افراد دیگر نیست و از نظر صلاحیت مثل خود پیغمبر استثنایی است، دیگر جای انتخاب و شورا و این حرفها نیست.
همانطور که در زمان پیغمبر نمیگفتند که پیغمبر فقط پیام آور است و وحی به او نازل میشود، تکلیف حکومت با شوراست و مردم بیایند رأی بدهند که آیا خود پیغمبر را حاکم قرار دهیم یا شخص دیگر را، بلکه این طور فکر میکردند که با وجود پیغمبر، این بشر فوق بشر که در مرحلهای است که با عالم وحی اتصال دارد، اصلًا این مسئله مطرح نیست، بعد از ایشان نیز جای این سخنان نیست، زیرا پیغمبر صلی الله علیه و آله اوصیای دوازده گانهای داشته است که اینها باید در طول دو سه قرن پایه اسلام را محکم کنند و اسلام از یک منبع صاف و خطاناپذیری بیان شود. با وجود چنین کسانی برای بیان احکام اسلامی، دیگر جای انتخاب و شورا و این حرفها نیست. آیا ما شخص معصوم از خطا و عالم به تمام معنا داشته باشیم که حتی امکان اشتباه هم برایش وجود ندارد و با این حال برویم شخص دیگری را به جای او انتخاب کنیم؟!
🔹 گذشته از اینکه چون علی علیه السلام به مقام امامت- به این معنی که عرض میکنم- تعیین شده است قهراً مقام زعامت دنیوی هم شأن او خواهد بود، پیغمبر برای همین مقام هم تصریح کرده است. اما پیغمبر که علی را برای این مقام تصریح کرده به خاطر این است که علی علیه السلام آن مقام دیگر را واجد است. بنابراین در زمان غیبت امام زمان علیه السلام که دیگر مسئله امام معصوم حاضری که مبسوط الید باشد مطرح نیست، یا اگر فرضاً حوادث صدر اسلام پیش نمیآمد و امیرالمؤمنین خلیفه میشد و بعد امام حسن و بعد امام حسین تا زمان حضرت حجت و موجبی هم برای غیبت پیش نمیآمد، بعد که امام معصومی در میان مردم نبود، مسئله حکومت مسئله دیگری میشد و آن وقت باید گفت تکلیف مسئله حکومت چیست؟ آیا حاکم حتماً باید فقیه جامع الشرایط باشد یا چنین چیزی لازم نیست؟ آیا حاکم را مردم انتخاب کنند؟ و...
🔸 بنابراین ما نباید مسئله امامت را از اول به صورت یک مسئله خیلی ساده دنیاوی یعنی حکومت مطرح کنیم بعد بگوییم آیا از نظر اسلام حکومت، استبدادی و تنصیصی است یا [انتخابی]؟ و سپس بگوییم چطور شده که شیعه میگوید حکومت باید این چنین باشد؟ نه، مسئله به این شکل مطرح نیست. در شیعه امامت مطرح است. یک شأن امام حکومت است و البته با وجود امام معصوم جای حکومت کردن کس دیگری نیست همینطور که با وجود پیغمبر اکرم جای حکومت کردن کس دیگری نیست؛ و پیغمبر اکرم علی علیه السلام را برای امامت تعیین کرده است که لازمه امامت حکومت کردن هم هست و گذشته از این، در مواقعی به خود حکومت هم تصریح کرده ولی بر مبنای اینکه امام بعد از من اوست.
ادامه در صفحهی بعد 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
مسئله ولایت معنوی
🔺در جلسه پیش مطلبی را عرض کردم که البته من خودم شخصاً به آن اعتقاد دارم و آن را هم مطلب اساسی میدانم منتها این مطلب شاید از ارکان تشیع به شمار نمیرود، و آن اینکه آیا مقام پیغمبر اکرم فقط این بود که دستورات الهی، اصول و فروع اسلام به او وحی میشد؟ آن چیزی که او میدانست فقط اسلام واقعی بود و دیگر ماورای آن، شأن او نبود که از جانب خدا بداند؟ و در مقام عمل و تقوا نیز آیا [فقط] در مرحلهای بود مأمون و معصوم از خطا؟ همچنین آیا مقام ائمه علیهم السلام فقط این است که گرچه به ایشان وحی نمیشده است ولی اسلام را به وسیله پیغمبر صلی الله علیه و آله دریافت کردهاند و فروع و کلیات و جزئیات اسلام را همچنان که پیغمبر به علمی که هیچ شائبه اشتباه در آن نبود میدانست آنها نیز میدانند و در مقام تقوا و عمل هم مأمون و معصوم از خطا هستند؟ آیا فقط همین است یا چیزهای دیگری هم در شخص پیغمبر و شخص امام وجود دارد؟ آیا در ماورای مسائل مربوط به دین و معارف،چه علومی را میدانستند؟ آیا این سخن درست است که اعمال بر پیغمبر عرضه میشود و حتی اعمال مردم در زمان حیات هر امامی بر آن امام عرضه میشود به طوری که مثلًا الآن امام زمان علیه السلام نه تنها بر شیعیان بلکه بر همه مردم حاضر و ناظر است و غافل نیست؟ حتی امام، حی و میت ندارد؛ یعنی همانطور که در جلسه پیش عرض کردم وقتی شما به زیارت امام رضا علیه السلام میروید و میگویید: السَّلامُ عَلَیک در حد این است که شما با انسان زندهای در این دنیا روبرو میشوید و میگویید: السَّلامُ عَلَیک، همان مقدار شما را شهود میکند. این همان مسئله ولایت است، ولایت معنوی.
🔻در جلسه پیش عرض کردم در اینجا نقطه التقایی میان عرفا و تشیع وجود دارد یعنی فکرها خیلی به هم نزدیک است. اهل عرفان معتقدند در هر دورهای باید یک قطب، یک انسان کامل وجود داشته باشد و شیعه میگوید در هر دورهای یک امام و حجّت وجود دارد که او انسان کامل است و... فعلًا نمیخواهیم این بحث را مطرح کنیم چون این مسئله مورد اختلاف ما و سنّیها نیست. اختلاف تشیع و تسنن در آن دو مسئله اول است؛ یکی مسئلهای که ما اسمش را امامت در بیان احکام دین میگذاریم، و دیگر امامت به معنی زعامت مسلمین.
ادامه دارد . . .
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#امامت_و_رهبری
قسمت سیزدهم
اهمیت حدیث ثقلین
💁♂ راجع به مسئله امامت، از حدیث انّی تارِک فیکمُ الثَّقَلَین غافل نشوید. اگر با یکی از علما یا غیر علمای اهل تسنن روبرو شدید، بگویید آیا پیغمبر چنین جملهای را فرمود یا نه؟ اگر بگوید نه، میتوان چندین کتاب از خودشان جلویش گذاشت. میبینید اصلًا علمای اهل تسنن نمیتوانند در [وجود و صحت] چنین حدیثی اختلاف داشته باشند و ندارند[۱]. بعد بگویید اینکه پیغمبر قرآن را به عنوان یک مرجع و عترت را به عنوان مرجع دیگر معین کرده، عترت چه کسانی هستند؟ آنها اصلًا فرقی میان عترت پیغمبر و غیر عترت پیغمبر قائل نیستند بلکه آنچه که از صحابه و غیر صحابه نقل میکنند، از غیر علی علیه السلام بیشتر نقل کردهاند تا از علی علیه السلام. از علی علیه السلام گاهی به عنوان یک راوی نقل میکنند نه به عنوان یک مرجع.
حدیث غدیر
🌱 گفتیم علاوه بر اینکه هرکس که مرجع دین است، زعیم دین هم باید همو باشد، در مسئله زعامت هم پیغمبر تصریح کرده است. یک نمونه آن حدیث غدیر است که پیغمبر اکرم آن را در غدیر خم و در حجّةالوداع فرمودند. حجّةالوداع آخرین حج پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است و شاید ایشان بعد از فتح مکه یک حج بیشتر نکردند، البته قبل از حجّةالوداع حج عمره کرده بودند. رسول اکرم صلای عام دادند و مخصوصاً مردم را دعوت کردند که به این حج بیایند. همه را جمع کردند و بعد در مواقع مختلف، در
مسجدالحرام، در عرفات، در منی و بیرون منی، در غدیرخم و در جاهای دیگر خطابههای عمومی خود را القاء کردند.
🌷 از جمله در غدیرخم بعد از آنکه جا به جا مطالبی را فرموده بود، مطلبی را به عنوان آخرین قسمت با بیان شدیدی ذکر نمود. به نظر من فلسفه اینکه پیغمبر این مطلب را در آخر فرمود همین آیهای است که در آنجا قرائت کرد:
☀️ یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ [۲].
💐 بعد از اینکه پیغمبر اکرم در عرفات و منی و مسجدالحرام کلیات اسلامی را در باب اصول و فروع بیان کرده- که مهمترین سخنان ایشان است- یکمرتبه در غدیرخم این طور میفرماید: مطلبی است که اگر آن را نگویم هیچ چیز را نگفتهام.
فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ به من گفتهاند که اگر آن را نگویی هیچ چیز را نگفتهای یعنی همه هبا و هدر است. بعد میفرماید:
ا لَسْتُ اوْلی بِکمْ مِنْ انْفُسِکمْ؟
(اشاره به آیه قرآن است که: النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ [۳])
آیا من حق تسلط و ولایتم بر شما از خودتان بیشتر نیست؟ همه گفتند:
بَلی یا رَسولَ الله.
☀️ حضرت فرمود: مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ.
این حدیث هم مثل حدیث ثقلین دارای اسناد زیادی است.
خلاصهای از بحث غدیر را چند سال پیش در مشهد همین کانونیها [۴] به صورت کتاب منتشر کردند. البته من هنوز آن را نخواندهام ولی برخی از رفقایمان که وارد هستند خواندهاند، میگویند خیلی خوب است. لااقل آن را مطالعه کنید.
ادامه در صفحهی بعد 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆
🫂 اگر ما بخواهیم مدارک احادیثی مثل حدیث غدیر را که میگوییم متواتر است یا حدیث ثقلین را- که آقای میرحامد حسین صاحب عبقات الانوار کتابی با قطع بزرگ و در چهارصد صفحه درباره مدارک آن نوشته است- بررسی کنیم، خیلی طولانی میشود. ممکن است احتیاج به بحث بیشتری داشته باشد ولی من مایلم که جوهر بحث را در مسئله امامت عرض کرده باشم همراه با یک اشاره نسبتاً اجمالی به مدارکی که اهل تشیع در باب امامت دارند.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۱. برخی منبریها و روضه خوانها این حدیث را خراب کردند چون همیشه آن را مقدمه گریز زدن برای مصیبت خواندن قرار دادهاند. انسان خیال میکند که مقصود پیغمبر در این حدیث فقط این بوده که من بعد از خود دو چیز را در میان شما باقی میگذارم: یکی قرآن که احترامش کنید و دیگر عترت که احترامشان کنید و به ایشان اهانت نکنید؛ در حالی که مقصود این است: یکی قرآن که به آن مراجعه کنید و دیگر عترت که به آنها مراجعه کنید زیرا در دنباله حدیث میفرماید: لَنْ تَضِلّوا ما انْ تَمَسَّکتُمْ بِهِما ابَداً تا وقتی که به این دو بچسبید گمراه نمیشوید. پس، مسئله رجوع مطرح است و پیغمبر صلی الله علیه و آله عترت را عِدْل قرآن قرار داده است در رجوع کردن. خود پیغمبر هم فرمود قرآن ثَقَل اکبر است و عترت ثَقَل اصغر.
۲.مائده/۶۷
۳.احزاب/۶
۴.[کانون نشر حقایق اسلامی ]
📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
دست بر سینه و عرض ادب
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک...
تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام...
به امام رضا بگو بدجوری دلتنگ توام...
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریبَ الغُربا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعینَ الضُّعَفا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علیّ بن موسَی الرِّضا
🏴سالروز شهادت امام رضا علیه السَّلام(۲۰۳ه.ق) بر شما پیروان و محبّان آن امام همام تسلیت و تعزیت باد
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
34.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حکایت#جعفر_پلنگ
💁♂زندگی بافتن یک قالیست
نه همان نقش و نگاری که خودت
میخواهی
🌱نقشه را اوست که تعیین کرده
تو در این بین فقط میبافی
🌱 نقشه را خوب ببین!
نکند آخر کار
قالی زندگیات را نخرند!
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari