eitaa logo
راه رستگاری
367 دنبال‌کننده
522 عکس
415 ویدیو
8 فایل
با عرض سلام در این کانال به یاری خداوند به مسائل اعتقادی و برنامه زندگی می پردازیم و در بیان آن‌ها از ظرفیت داستان،شعر ، طنز و تصویر هم کمک خواهیم گرفت مدیر کانال: @rahmatnia_j
مشاهده در ایتا
دانلود
۸۲. گرانی ارزاق‏ 🧀🧇نرخ گندم و نان روز به روز در مدینه بالا می‌رفت. نگرانی و وحشت بر همه مردم مستولی شده بود. آن کس که آذوقه سال را تهیه نکرده بود در تلاش بود که تهیه کند، و آن کس که تهیه کرده بود مواظب بود آن راحفظ کند. در این میان مردمی هم بودند که به واسطه تنگدستی مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند. ☀️ امام صادق علیه السلام از «معتب» وکیل خرج خانه خود پرسید: «ما امسال در خانه گندم داریم»؟ 👤بلی یاابن رسول الله! به قدری که چندین ماه راکفایت کند گندم ذخیره داریم. ☀️ آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش. 👤یا ابن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد. ☀️همین است که گفتم، همه را دراختیار مردم بگذار و بفروش. 👤معتب دستور امام را اطاعت کرد، گندمها را فروخت و نتیجه را گزارش داد. ☀️ امام به او دستور داد: «بعد از این نان خانه مرا روزبه روز از بازار بخر. نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می‌کنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمدالله توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمی‌کنم تا در پیشگاه الهی مسئله‌«اندازه گیری معیشت» را رعایت کرده باشم». 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد دوم ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَرَجَ🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸۳. قُرُق حمام‏ ✍ راه و روش جبارانه خلفای اموی و بعد از آنها خلفای عباسی در سایر طبقات مردم اثر کرده بود. مردم تدریجا راه و رسمی که اسلام برای زندگی و معاشرت معین کرده بود از یاد می‌بردند، سیرت و رفتار ساده و برادرانه رسول اکرم و علی مرتضی و نیکان صحابه از خاطرها محو می‌شد. مردم آنچنان به راه و روش جبارانه خلفا خو گرفته بودند که کم کم احساس زشتی هم نسبت به آن نمی‌کردند. ☀️امام صادق علیه السلام روزی خواست به حمام برود. 🕵‍♂صاحب حمام طبق سنت و عادت معمول که در مورد محترمین و شخصیتها رایج شده بود عرض کرد: «اجازه بده حمام را برایت قرق کنم». ☀️ نه، لازم نیست. 🕵‍♂ چرا؟! ☀️«مؤمن سبکبارتر از این حرفها است». 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 «المؤمن اخفّ مؤونة من ذلک» 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد دوم ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
🎓 بازگشت ۲۷۰۰ نخبه به کشور باقری مقدم (قائم مقام بنیاد ملی نخبگان) در گفت‎وگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: بیش از ۲۷۰۰ نفر از نخبگان ایرانی مقیم خارج که در ۱۰۰ تا ۲۰۰ دانشگاه برتر دنیا مشغول به فعالیت‌های علمی بودند به ایران برگشتند. بیشتر بخوانید 📆 ۱۴۰۱/۱۰/۷ خبرهای‌خوش 👈 🇮🇷 @gooodnews_ir ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸۴. مضیقه بی‏آبی‏ ✍معاویة بن ابی سفیان در حدود شانزده سال بود که به عنوان امارت در شام حکومت می‌کرد و بدون آنکه به احدی اظهار کند، مقدمات خلافت را برای خویش فراهم می‏ساخت. از هر فرصتی برای منظوری که در دل داشت استفاده می‌کرد. 🔹بهترین بهانه برای اینکه از حکومت مرکزی سرپیچی کند و داعیه خلافت را آشکار نماید، موضوع کشته شدن عثمان بود. او در زمان حیات عثمان به استغاثه‏های عثمان پاسخ مساعد نداد و تقاضاها و استمداده‌ای عثمان را نشنیده و ندیده گرفت، اما منتظر بود عثمان کشته شود و قتل وی را بهانه کار خود قرار دهد. عثمان کشتهشد و معاویه فورأ درصدد بهره برداری برآمد. 🔸 از سوی دیگر مردم پس از قتل عثمان دور علی را که به جهات مختلفی از رفتن زیر بار خلافت امتناع می‌کرد گرفتند و با او بیعت کردند. علی پس از آنکه دید مسؤولیت رسما متوجه اوست، قبول کرد و خلافت رسمی‌اش در مدینه که مرکز و دارالخلافه آن روز بود اعلام شد. همه استانهای کشور پهناور اسلامی آن روز اطاعتش را گردن نهادند، به استثنای شام و سوریه که در اختیار معاویه بود. معاویه از اطاعت حکومت مرکزی سرپیچی کرد و آن را متهم ساخت به این که کشندگان عثمان را پناه داده است و خود آماده اعلام استقلال شام و سوریه شد و سپاهی انبوه از شامیان‏ فراهم کرد. 🔺علی علیه السلام بعد از فیصله دادن کار اصحاب جمل متوجه معاویه شد. ✉️ نامه‌هایی با معاویه رد و بدل کرد، اما نامه‌های علی در دل سیاه معاویه اثر نکرد. دو طرف با سپاهی انبوه به سوی یکدیگر حرکت کردند. ابوالاعور سلمی پیشاپیش لشکر معاویه با گروهی ازپیشاهنگان حرکت می‌کرد، و مالک اشتر نخعی با گروهی از لشکریان علی به عنوان پیشاهنگ و مقدمة الجیش سپاه علی حرکت می‌کرد. دو دسته پیشاهنگ در کنار فرات به یکدیگر سیدند. مالک اشتر از طرف علی مجاز نبود جنگ را شروع کند، اما ابوالاعور برای اینکه زهرچشمی بگیرد حمله سختی کرد. حمله او از طرف مالک و همراهانش دفع شد و شامیان سخت به عقب رانده شدند. ابوالاعور برای اینکه کار را از راه دیگر بر حریف سخت بگیرد، خود را به محل «شریعه»، یعنی آن نقطه شیبدار کنار فرات که دو طرف می‏بایست از آنجا آب بردارند، رساند. نیزه داران و تیراندازان خود را مأمور کرد تا آن نقطه را حفظ کنند و مانع ورود مالک و یارانش بشوند. طولی نکشید که خود معاویه با سپاه انبوهش رسید و از پیشدستی ابوالاعور خشنود شد. معاویه برای اطمینان بیشتر عده‌ای بر نفرات ابوالاعور افزود. 🔻 اصحاب علی در مضیقه بی‏آبی قرار گرفتند. شامیان عموما از پیش آمدن این فرصت خوشحال بودندومعاویه با مسرت اظهار داشت: «این اولین پیروزی است». 🧑‍🎄تنها عمرو بن العاص، معاون و مشاور مخصوص معاویه، این کار را مصلحت نمی‏دید. ☀️ از آن سو علی علیه السلام خودش رسید و از ماجرا آگاه شد. نامه‌ای به وسیله یکی از بزرگان یارانش به نام صعصعة به معاویه نوشت و یادآور شد: «ما آمده‌ایم به اینجا اما میل نداریم حتی الامکان جنگی رخ دهد و میان مسلمانان برادرکشی واقع شود. امیدواریم بتوانیم با مذاکرات اختلافات را حل کنیم، ولی می‌بینم تو و پیروانت قبل از هر چیز اسلحه به کار برده‌اید، بعلاوه جلوی آب را بر یاران من گرفته‌اید. دستور بده از این کار دست بردارند، تا مذاکرات آغاز گردد. البته اگر تو به چیزی جز جنگ راضی نشوی، من ترس و ابایی ندارم». 📩این نامه به دست معاویه رسید. با مشاورین خود در اطراف این موضوع مشورت کرد. عموما نظرشان این بود: فرصت خوبی به دست آمده، باید استفاده کرد و بهاین نام نباید ترتیب اثر داد. تنها عمرو بن العاص نظر مخالف داشت، گفت اشتباه می‌کنید، علی و اصحابش چون در نظر ندارند در کار جنگ و خونریزی پیشدستی کنند فعلا سکوت کرده‌اند وبه وسیله نامه خواسته‏اند شما را از کارتان منصرف کنند. خیال نکنید که اگر شما به این نامه ترتیب اثر ندادید و آنها را همچنان در مضیقه بی‏آبی گذاشتید، آنان عقب نشینی می‌کنند. آن وقت است که دست به قبضه شمشیر خواهند برد و از پای نخواهند نشست تا شما را با رسوایی از اطراف فرات دور کنند. اما عقیده اکثریت مشاورین این بود که مضیقه بی‏آبی دشمن را از پای درخواهد آورد و آنها را مجبور به هزیمت خواهد کرد. معاویه شخصا نیز با این عقیده همراه بود. ▫️این شورا به پایان رسید. صعصعة برای جواب نامه به معاویه مراجعه کرد. معاویه که در نظر داشت از جواب دادن شانه خالی کند گفت: «بعدا جواب خواهم داد. ضمنا دستور داد تا سربازان محافظ آب کاملا مراقب باشند و مانع ورود و خروج سپاهیان علی شوند. ادامه در صفحه دوم👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆 🌻علی علیه السلام از این پیشامد که امید هرگونه حسن نیتی را در جبهه مخالف بکلی از بین می‌برد و راهی برای حل مشکلات به وسیله مذاکرات باقی نمی‏گذاشت، سخت ناراحت شد. راه را منحصر به اعمال زور و دست بردن به اسلحه دید. در مقابل سپاه خویش آمد و خطابه‏ای کوتاه، اما مهیج و شورانگیز، به این مضمون انشاء کرد: ☀️«اینان ستمگری آغاز کردند، در ستیزه را گشودند و با روش خصمانه شما را پذیره شدند. اینان مانند گرسنه‏ای که غذا می‏طلبد، جنگ و خونریزی می‏طلبند. جلوی آب آشامیدنی را بر شما گرفته‌اند. اکنون یکی از دو راه را باید انتخاب کنید، راه سومی نیست: یا تن به ذلت و محرومیت بدهید و همچنان تشنه‌ بمانید، یا شمشیرها را از خون پلید اینان سیراب کنید تا خودتان از آب گوارا سیراب شوید. زنده بودن این است که غالب و فاتح باشید هر چند به بهای مردن تمام شود، و مردن این است که مغلوب و زیردست باشید هرچند زنده بمانید. همانا معاویه گروهی گمراهو بدبخت را گرد خویش جمع کرده و از جهالت و بی‌خبری آنها استفاده می‌کند، تا آنجا که آن بدبختها گلوهای خودشان را هدف تیر مرگ قرار داده‌اند». 🌴 این خطابه مهیج جنبش عجیبی در سپاهیان علی به وجود آورد. خونشان را به‏ جوش آورد. آماده کارزار شدند و با یک حمله سنگین دشمن را تا فاصله زیادی عقب راندند و «شریعه» را تصاحب کردند. 🧑‍🎄در این وقت عمرو بن العاص که پیش بینی‏اش به وقوع پیوسته بود، به معاویه گفت: «حالا اگر علی و سپاهیانش معامله به مثل کنند و با تو همان کنند که تو با آنها کردی، چه خواهی کرد؟ آیا می‌توانی بار دیگر «شریعه» را از آنها بگیری»؟ 🎅معاویه گفت: «به عقیده تو علی اکنون با ما چگونه رفتار خواهد کرد»؟ 🧑‍🎄 گفت: «به عقیده من علی معامله به مثل نخواهد کرد و ما را در مضیقه بیآبی نخواهد گذاشت. او برای چنین کارها نیامده است». 👨‍🚀🥷 از آن سو سپاهیان علی بعد از آنکه یاران معاویه را از شریعه دور کردند از علی خواستند اجازه بدهد مانع آب برداشتن یاران معاویه بشوند. ☀️ فرمود: «مانع آنها نشوید، من به این گونه کارها که روش جاهلان است دست نمی‏زنم. من از این فرصت استفاده می‌کنم و مذاکرات خود را با آنها براساس کتاب خدا آغاز می‌کنم. اگر پیشنهادها و صلاح اندیشیهای من پذیرفته شد که چه بهتر، و اگر پذیرفته نشد با آنها می‏جنگم، اما جوانمردانه، نه از راه بستن آب به روی دشمن. من هرگز دست به چنین کارها نخواهم زد و کسی را در مضیقه بی‏آبی نخواهم گذاشت». آن روز شام نشده بود که سپاهیان علی و سپاهیان معاویه با یکدیگر می‌آمدند و آب برمی‌داشتند و کسی متعرض سپاهیان معاویه نمی‌شد. 📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد دوم ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹صحبتهای دکتر مازیار مرتضوی، متولد سوئد، متخصص مغز و اعصاب، پس از بازگشت به ایران، درباره شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا