eitaa logo
راه رستگاری
371 دنبال‌کننده
513 عکس
405 ویدیو
8 فایل
با عرض سلام در این کانال به یاری خداوند به مسائل اعتقادی و برنامه زندگی می پردازیم و در بیان آن‌ها از ظرفیت داستان،شعر ، طنز و تصویر هم کمک خواهیم گرفت مدیر کانال: @rahmatnia_j
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت بیست و هشتم [ادامه بحث"آیه الیوم یئس الّذین کفروا . . . پاسخ به سؤالات۳] سؤال: سؤالی را که آقای دکتر [کاظم] یزدی مطرح کردند، به این صورت مطرح می‌کنم که درست است که در قرآن باید اصل گفته شود ولی اصل جانشینی و حکومت در اسلام که مسلماً خیلی اهمیت دارد می‏‌بایست نه به عنوان اینکه [قرآن] اسمی آورده باشد بلکه به عنوان دستورالعمل خیلی تصریح می‌شد و مثلًا به پیغمبر وحی می‌شد که تو باید جانشینت را تعیین کنی و او نیز جانشین بعد را و همین طور تا آخر، یا انتخاب جانشین با مشورت باشد و یا به صورت انتخاب باشد. 🔹یعنی دستورالعمل جانشینی، برای اسلام که دینی بود که می‏‌بایست حکومت می‌کرد و حاکم لازم داشت، مسئله ساده‌ای نبود که به حال خودش رها بشود و تصریح نشود. قضیه این نیست که اسم حضرت علی آورده بشود یا آورده نشود، بلکه با توجه به این همه اختلاف که درباره نحوه جانشینی و حکومت هست، باید دستورالعملی تعیین می‌شد که ای پیغمبر! بر توست که جانشین خودت را تعیین کنی. 🔸حالا ممکن بود راجع به اینکه جانشین کیست تفسیرات مختلف کنند ولی این دیگر قطعی بود که جانشین را پیغمبر خودش تعیین کرده بود و به عهده مشورت مسلمین نبود. همچنین آیا جانشین پیغمبر باید خلیفه بعدی یا امام بعدی را تعیین می‌کرد یا باید یک عده‌ای انتخاب می‌کردند یا مشورت می‌کردند؟ 🔺این قضیه از نظر قرآن آن طور که من می‌دانم مبهم مانده و به هر حال در این مورد دستورالعمل تصریح ‏شده‏‌ای نداریم. 2⃣ دوم آنکه من چندی پیش کتابی راجع به حکومت در اسلام خواندم. در آن کتاب نقل‏ قول‏‌های زیادی از خود حضرت علی و دیگران شده بود که این امر [یعنی خلافت‏] امری است مربوط به مسلمین، و مسلمین باید نظر بدهند، اهل حلّ و عقد باید نظر بدهند، امر خلافت امر من نیست، آنها باید مشورت کنند و نظر و رأی بدهند. و دلایل خیلی زیادی جمع کرده بود در تأیید اینکه مسئله‌ حکومت در اسلام یک امر انتخابی است و نه اینکه یک فرد جانشین خودش را تعیین کند. ❓خواستم ببینم راجع به این گفته‌‏ها چه نظری هست؟ 3⃣ سوم اینکه به فرض که این دوازده امام به عنوان جانشین، یکی بعد از دیگری تعیین شده‌اند (حالا یا به وحی خدایی و یا به صورت دیگر)، تکلیف قطعی به عنوان یک اصل انتخاب و تعیین جانشین (و نه شکل انتخاب) برای همیشه جامعه اسلامی چگونه است، یعنی آیا از پیش گفته بودند که بر طبق وحی خدایی فقط دوازده امام با این خصوصیات که معصومند و... می‌آیند و بعد از آن در دوره غیبت مثلًا باید به این صورت انتخاب باشد؟ آیا اینها تصریح شده؟ 🔻این استنباط خود ماست که چون اکنون امام دوازدهم حضور ندارد، می‌گوییم باید [در رأس حکومت‏] مجتهد جامع‏ الشرایط باشد یا نباشد. ولی قرآن باید یک دستورالعمل اساسی برای مسلمین بدهد که [پس از پیغمبر ابتدا] عده‌ای را که معصومند اختصاصاً بر شما حاکم می‌کنیم، بعد از آن شما باید به مشورت خودتان [کسی را انتخاب کنید] یا فقیه شما حکومت کند. این قضیه هم بعد از امام یازدهم لاینحل می‌ماند و باز دچار اشکالات و اختلاف ‏نظرهای بسیار است. این مسئله‌ به چه صورت از نظر ما شیعه حل می‌شود؟ ادامه در صفحه‌ی دوم 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆 جواب: مقداری از اینها را ما در جلسات پیش عرض کردیم. باز شما مسئله‌ را تنها به مسئله‌ حکومت برگرداندید. 🫂این را ما در هفته‏‌های پیش عرض کردیم که مسئله‌ حکومت غیر از مسئله‌ امامت است و از نظر شیعه مسئله‌ حکومت در زمان امام نظیر مسئله‌ حکومت است در زمان پیغمبر، یعنی حکم استثنایی دارد. همان طور که در زمان پیغمبر این مسئله‌ مطرح نیست که با وجود پیغمبر تکلیف مسئله‌ حکومت چیست، با فرض وجود و حضور امام در سطحی که شیعه بدان قائل است نیز مسئله‌ حکومت یک مسئله‌ فرعی و طفیلی است. 🎋اگر بخواهیم مسئله‌ حکومت را به طور مجزا مطرح کنیم مسئله‌ علی حده‌‏ای است که در زمان عدم وجود امام (که چنین زمانی نداریم) یا عدم حضور امام مطرح است و البته یک مسئله‌ اساسی هم هست. 🪴و لهذا ما منکر أَمْرُهُمْ شُوری‏ بَینَهُمْ‏ نیستیم اما أَمْرُهُمْ شُوری‏ بَینَهُمْ‏ در کجا؟ ❓ آیا در امری که نصّی از قرآن رسیده و تکلیفش روشن است؟ در آن که نیست، بلکه در مواردی است که مربوط به حکمی از احکام الهی نیست و دستوری درباره‌اش نرسیده است. 🌺اما آن قضایایی که فرمودید در کتاب‏ حکومت در اسلام‏ نوشته شده. البته من استقصای کامل‏ نکرده‌‏ام. متأسفانه در آن کتاب اولًا مسائل تا حدود زیادی یکطرفه نوشته شده یعنی فقط یک قسمت از دلایل نوشته شده و ادلّه مخالف این دلایل هیچ نوشته نشده و این، عیب بزرگی است زیرا انسان اگر می‏‌نویسد باید همه را بنویسد و بعد ببیند از میان همه دلایل آیا اینها را باید گرفت یا آنها را؟ اینها معتبر است یا آنها؟ 🌸 عیب دیگری که در آن کتاب هست مسئله‌ تقطیعات است (البته من مطالعه‏‌ای روی خصوص این کتاب ندارم ولی اشخاص واردی که مطالعه کرده‌اند، این سخن را گفته‌اند) یعنی سر و ته جمله را زده و وسط آن را گرفته است. در نتیجه جمله مفهومی پیدا کرده است که اگر قسمت‌های اول و آخرش را هم ضمیمه می‌کرد، هیچ گاه آن معنا و مقصود از آن پیدا نمی‌شد. به علاوه، قسمت عمده آنها همان مسائلی است که مربوط به زمان حضور امام و امامت نیست. در چیزهایی که مربوط به زمان حضور امام نباشد کسی بحثی ندارد. ادامه دارد . . . 📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت بیست و نهم امامت در قرآن‏ 💁‍♂در جلسه پیش درباره آیه‏ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً [۱] بحث کردیم و عرض کردیم که قرائن داخلی آیه و هم شواهد خارجی- یعنی اخباری که از طرق شیعه و سنی در شأن نزول این آیه وارد شده است- نشان می‌دهد که این آیه درباره موضوع غدیر خم بوده است. چون بحث ما در آیات قرآن در این زمینه است یعنی آیاتی که شیعه در این باب استدلال می‌کنند، دو سه آیه دیگر را نیز که مورد استدلال علمای شیعه هست عرض می‌کنیم برای اینکه درست روشن بشود که سبک استدلال چیست. 1⃣ یکی از آن آیات، آیه دیگری است از سوره مائده و تقریباً شصت آیه بعد از این آیه، آن آیه این است: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ‏ [۲]. لازم است مقدمه‌ای را عرض بکنم تا مفاد این آیه را توضیح بدهم. این مقدمه، کمکی هم به مطلبی که در آیه پیش گفتیم می‌کند. وضع خاص آیاتی که درباره اهل بیت است‏ 🤷‍♂ مطلبی که واقعاً رمزمانند است این است که به طور کلی در قرآن آیاتی که در مورد اهل بیت پیغمبر است و مخصوصاً آیاتی که لااقل از نظر ما شیعیان در مورد امیرالمؤمنین است، یک وضع خاصی دارد و آن اینکه در عین اینکه دلایل و قرائن بر مطلب در خود آیه وجود دارد ولی گویی یک کوششی هست که این مطلب در لابلای مطالب دیگر یا در ضمن مطلب دیگری گفته شود و از آن گذشته شود. این جهت را آقای محمدتقی شریعتی در کتاب‏ خلافت و ولایت‏ در ابتدای بحثشان نسبتاً خوب بیان کرده‌اند. البته دیگران هم این مطلب را گفته‌اند ولی در فارسی شاید اول بار بیانی باشد که ایشان ذکر کرده‌اند. ❓رمز مطلب چیست؟ ضمن پاسخ این سؤال جواب کسانی هم که می‌گویند اگر خدا می‌خواست که بر علی علیه السلام تنصیص بشود چرا اسمش در قرآن به صورت صریح نیست، داده می‌شود. آیه تطهیر مثلًا آیه‌ای داریم به نام آیه تطهیر: إِنَّما یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً [۳]. 🫂 اگر ما باشیم و همین آیه و همین قسمت، می‌گوییم مفاد خیلی آشکاری دارد: خدا چنین اراده کرده است و می‌کند که از شما اهل‏ البیت پلیدی را زایل کند، پاک و منزّهتان بدارد، یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً شما را به نوع خاصی تطهیر و پاکیزه کند. تطهیری که خدا ذکر می‌کند معلوم است که تطهیر عرفی و طبّی نیست که نظر به این باشد که بیماری‌ها را از شما زایل می‌کند، میکروب‌ها را از بدن شما بیرون می‌کند. 🔹نمی‌خواهم بگویم این، مصداق تطهیر نیست، ولی مسلّم تطهیری که این آیه بیان می‌کند، در درجه اول، از آن چیزهایی است که خود قرآن آنها را رِجْس می‌داند. رجس و رُجز و این جور چیزها در قرآن یعنی هرچه که قرآن از آن نهی می‌کند، هرچه که گناه شمرده می‌شود، می‌خواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه اخلاقی و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که می‌گویند مفاد این آیه، عصمت اهل بیت یعنی منزّه بودن آنها از هر نوع آلودگی است. ادامه در صفحه‌ی دوم 👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆 🙅‍♂ فرض کنید ما نه شیعه هستیم و نه سنّی، یک مستشرق مسیحی هستیم که از دنیای مسیحیت آمده‌ایم و می‌خواهیم ببینیم کتاب مسلمین چه می‌خواهد بگوید. این جمله را در قرآن می‌بینیم، بعد می‌رویم سراغ تاریخ و سنت و حدیث مسلمین. می‌بینیم نه تنها آن فرقه ‏ای که شیعه نامیده می‌شوند و طرفدار اهل بیت هستند، بلکه آن فرقه‏‌ای هم که طرفداری بالخصوصی از اهل بیت ندارند، در معتبرترین کتاب‌هایشان هنگام بیان شأن نزول آیه، آن را در وصف اهل بیت پیغمبر دانسته‌اند و در آن جریانی که می‌گویند آیه در طی آن نازل شد، علی علیه السلام هست و حضرت زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین و خود رسول اکرم. 🔸 و در احادیث اهل تسنن است که وقتی این آیه نازل شد، امُّ سَلَمه‏ [۴] که یکی از زن‌های پیغمبر است می‌آید خدمت حضرت و می‌گوید: یا رسول الله! آیا من هم جزء اهل ‏البیت شمرده می‌شوم یا نه؟ می‌فرماید: تو به خیر هستی ولی جزء اینها نیستی. [نقل‏] این [مطلب‏] هم یکی و دوتا نیست، عرض کردم در روایات اهل تسنن زیاد است. 🔺همین آیه را ما می‌بینیم که در لابلای آیات دیگری است و قبل و بعدش همه درباره زن‌های پیغمبر است. قبلش این است: یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ [۵] ای زنان پیغمبر! شما با زنان دیگر فرق دارید (البته نمی‌خواهد بگوید امتیاز دارید)، گناه شما دو برابر است زیرا اگر گناهی بکنید اولًا آن گناه را مرتکب شده‌اید و ثانیاً هتک حیثیت شوهرتان را کرده‌اید، دو گناه است؛ کار خیر شما هم دو برابر اجر دارد چون هر کار خیر شما دو کار است؛ همچنان که اینکه می‌گویند ثواب کار خیر سادات و گناه کار شرشان مضاعف است نه از باب این است که مثلًا یک گناه درباره اینها با دیگران فرق دارد، بلکه بدین جهت است که یک گناه آنها می‌شود دو گناه. به عنوان مثال اگر یک سید- العیاذ بالله- مشروب بخورد، غیر از اینکه شراب خورده یک کار دیگر هم کرده و آن این است که چون منسوب به پیغمبر و ذرّیه پیغمبر است، هتکی هم از پیغمبر کرده است. کسی که می‌بیند فرزند پیغمبر این طور علنی بر ضد پیغمبر عمل می‌کند، در روح او اثر خاصی پیدا می‌شود. 🔻در این آیات ضمیرها همه مؤنث است: لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَ‏. 🎋معلوم است که مخاطب، زن‌های پیغمبرند. بعد از دو سه آیه یک‌مرتبه ضمیرْ مذکر می‌شود و به همین آیه می‌رسیم: إِنَّما یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ‏ (نه عَنْکنَّ) الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً. 2⃣بعد دو مرتبه ضمیرْ مؤنث می‌شود. قرآن هیچ کاری را به گزاف نمی‌کند. اولًا در اینجا کلمه «اهل ‏البیت» آورده و قبلًا همه‌اش نساءالنّبی است: یا نِساءَ النَّبِی‏. یعنی عنوان نساءالنبی تبدیل شد به عنوان اهل‏ البیت پیغمبر. و ثانیاً ضمیر مؤنث تبدیل شد به ضمیر مذکر. [اینها] گزاف و لغو نیست، لابد مطلب دیگری می‌خواهد بگوید غیر از آنچه که در آیات پیش بوده است. آیات قبل و بعد از این آیه، همه تکلیف و تهدید و خوف و رجاء و امر است راجع به زنان پیغمبر: وَ قَرْنَ فِی بُیوتِکنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ در خانه‌های خودتان بمانید و مانند زمان جاهلیت تظاهر به زینت نکنید. همه‌اش امر است و دستور و تهدید، و ضمناً خوف و رجاء که اگر کار خوب بکنید چنین می‌شود و اگر کار بد بکنید چنان می‌شود. ادامه در صفحه‌ی سوم👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆 این آیه [یعنی آیه تطهیر] بالاتر از مدح است، می‌خواهد مسئله‌ تنزیه آنها از گناه و معصیت را بگوید. مفاد این آیه غیر از مفاد آیات ماقبل و مابعد آن است. در اینجا مخاطب اهل ‏البیت است و در آنجا نساءالنبی. 🍀در اینجا ضمیر، مذکر است و در آنجا مؤنث. ولی همین آیه‌ای که مفاد آن این همه با ماقبل و مابعدش مختلف است، در وسط آن آیات گنجانده شده، مثل کسی که در بین صحبتش مطلب دیگری را می‌گوید و بعد رشته سخنش را ادامه می‌دهد. 🌼این است که در روایات ما ائمه علیهم‏السلام خیلی تأکید دارند که آیات قرآن ممکن است ابتدایش در یک مطلب باشد، وسطش در مطلب دیگر و آخرش در یک مطلب سوم. اینکه در مسئله‌ تفسیر قرآن این قدر اهمیت قائل شده‌اند برای همین است. ☘ نه تنها روایات و ائمه ما گفته‌اند که‏ إِنَّما یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ...با ماقبل و مابعدش فرق دارد و مخاطب و مضمونش غیر از آنهاست و مربوط به همانهایی است که آن داستان در ارتباط با آنهاست، بلکه اهل تسنن نیز همه، این مطلب را روایت کرده‌اند. نمونه دیگر: آیه «الْیوْمَ اکمَلْتُ...» 🌿در آیه‏ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ‏ هم می‌بینیم عین همین مطلب هست و بلکه در مورد این آیه عجیب‌‏تر است. قبل از این آیه همه‌اش صحبت از یک مسائل خیلی فرعی و عادی است: أُحِلَّتْ لَکمْ بَهِیمَةُ الْأَنْعامِ‏ [۶] گوشت چارپایان بر شما حرام است و تذکیه چنین بکنید و اگر مردار باشد حرام است و آنهایی را که خفه می‌کنید (مُنْخَنِقَه) حرام است و آنهایی که با شاخ زدن به یکدیگر کشته می‌شوند گوشتشان حرام است و... یک‌دفعه می‌گوید: الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً. 🌺بعد دوباره می‌رود دنبال همان مسائلی که قبلًا می‌گفت. اساساً این جمله‌ها به ماقبل و مابعدش نمی‌خورد یعنی نشان می‌دهد که این، مطلبی است که در وسط و شکم مطلب دیگری گنجانده شده و از آن رد شده‌اند. ☀️ آیه‌ای هم که امروز می‌خواهیم بگوییم عین همین سرنوشت را دارد، یعنی آیه‌ای است در وسط آیات دیگر که اگر آن را برداریم، رابطه آنها هیچ با همدیگر قطع نمی‌شود کما اینکه اگر الْیوْمَ أَکمَلْتُ... را از وسط آن آیات برداریم، رابطه ماقبل و مابعدش هیچ قطع نمی‌شود. آیه‌ای است در وسط آیات دیگر به طوری که نمی‌شود گفت دنباله ماقبل یا مقدمه مابعد است، بلکه مطلب دیگری است. در اینجا نیز قرائن خود آیه و نقل‌های شیعه و سنی همه از همین مطلب حکایت می‌کنند، ولی این آیه را نیز قرآن در وسط مطالبی قرار داده که به آنها مربوط نیست. حال رمز این کار چیست؟ این باید یک رمزی داشته باشد. رمز این مسئله‌ . . . ادامه دارد 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ۱.مائده/۳ ۲.مائده/۶۷ ۳.احزاب/۳۳ ۴. او زنی است که در میان ما شیعه فوق‌العاده احترام دارد، بعد از خدیجه مجلّل‏‌ترین زن پیغمبر است. در میان ‏اهل تسنن هم خیلی محترم است. از نظر آنها بعد از خدیجه و عایشه، امّ سلمه است. ۵.احزاب/۳۲ ۶.مائده/۱ 📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
سندی عجیب از نقشه آغاز جنگ ایران و عراق 🔹 بازنشر ویراست و توئیت از مطلب روزنامه نیویورک تایمز درخصوص 🗓 به مناسبت 📚 منبع👇 https://www.nytimes.com/1980/10/16/archives/british-in-1950-helped-map-iraqi-invasion-of-iran.html ┏━━ °•🖌•°━━┓ @jahad_tabein ┗━━ °•🖌•°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت سی‌ام رمز این مسئله‌ 💁‍♂رمزی که برای این کار هست، هم از اشاره خود آیه قرآن استفاده می‌شود و هم در روایات ائمه ما به همین مطلب اشاره شده است و آن این است که در میان تمام دستورات اسلامی هیچ دستوری نبوده است مثل امامت امیرالمؤمنین و خصوصیت خاندان پیغمبر که این همه کم شانس اجرا داشته باشد، به این معنا که به دلیل تعصّباتی که در عمق روح مردم عرب وجود داشت، آمادگی بسیار کمی برای این مطلب به چشم می‌خورد. 🔹با اینکه به پیغمبر اکرم راجع به امیرالمؤمنین دستور می‌رسید، حضرت همیشه این بیم و نگرانی را داشت که اگر بگوید، منافقینی که قرآن پیوسته از آنها نام می‌برد می‌گویند ببینید!- به اصطلاح معروف- دارد برای خانواده خودش نان می‌‏پزد. در صورتی که رسم و شیوه پیغمبر صلی الله علیه و آله در زندگی این بود که در هیچ موردی برای خودش اختصاص قائل نمی‌شد و اخلاقش این بود و دستور اسلام هم همین بود که فوق‌العاده اجتناب داشت از اینکه میان خودش و دیگران امتیاز قائل بشود و همین جهت عامل بسیار بزرگی بود برای موفقیت پیغمبر اکرم. 🌱 این مسئله‌، امر و دستور خدا بود اما پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌دانست که اگر آن را بیان کند عده‌ای ضعیف ‏الایمان که همیشه بوده‌اند خواهند گفت ببینید! دارد برای خودش امتیاز درست می‌کند. ☀️ در آیه‏ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ‏ دیدیم که قبلش این بود: الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ‏ می‌گوید دیگر کافران امیدی به این دین ندارند یعنی آنها دیگر از اینکه از آن راهی که بر علیه اسلام مبارزه می‌کردند بتوانند بر این دین پیروز شوند مأیوسند، فهمیدند که دیگر کارشان پیش نمی‌رود فَلا تَخْشَوْهُمْ‏ دیگر از ناحیه کافران نگرانی نداشته باشید وَ اخْشَوْنِ‏ ولی از من بیم داشته باشید، که عرض کردم مقصود این است که بیم داشته باشید زیرا اگر در داخلتان خراب بشوید، به حکم سنتی که من دارم که هر قومی چنانچه [در جهت فساد] تغییر کند من هم نعمت خویش را از آنها سلب می‌کنم، [نعمت اسلام را از شما سلب می‏‌نمایم.] 🔺در اینجا وَ اخْشَوْنِ‏ کنایه است از اینکه از خودتان بترسید؛ از من بترسید از باب اینکه از خودتان بترسید؛ یعنی بیم از داخل است، دیگر از خارج بیمی نیست. از طرفی هم می‌دانیم که این آیه در سوره مائده است و سوره مائده آخرین سوره‏ای است که بر پیغمبر نازل شده یعنی این آیه در همان دو سه ماه آخر عمر پیغمبر در وقتی که اسلام قدرتش بسط یافته بود نازل گردیده است. 🌴 در آیه‌ای که قبلًا عرض کردم نیز همین مطلب را که از داخله مسلمین بیم هست ولی از خارج بیم نیست می‌بینیم. می‌گوید: 🌻یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ. 🌳اصلًا ما غیر از این آیه، دیگر آیه‌ای در قرآن نداریم که بخواهد پیغمبر را [به انجام کاری‏] تشویق کند. مثل این است که شما می‌خواهید کسی را به کاری تشویق کنید، او یک قدم جلو می‌گذارد و یک قدم عقب، بیم دارد. در این آیه پیغمبر را دعوت می‌کند که ابلاغ کن، از یک طرف تهدیدش می‌کند و از طرف دیگر تشویق می‏‌نماید یعنی تسلّی‌‏اش می‌دهد. 🔺 تهدیدش می‌کند که اگر این موضوع ابلاغ نشود تمام رسالت تو بیهوده است، و تسلّی‏‌اش می‌دهد که نترس! خدا تو را از این مردم نگهداری می‌کند (وَ اللهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ). 🍀 در آیه‏ الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ‏ فرمود دیگر از کافران نترسید. مسلّماً پیغمبر صلی الله علیه و آله در درجه اول نباید از کافران بترسد ولی آیه‏ یا أَیهَا الرَّسُولُ... نشان می‌دهد که پیغمبر نگرانی دارد. پس این نگرانی از داخل مسلمین است. 💁 حالا من کار ندارم که آنهایی که از داخل مسلمین [پذیرای امامت و خلافت علی علیه السلام نبودند] کافر باطنی بودند یا نبودند، بالاخره این موضوع به گونه‌ای بود که آمادگی آن را نداشتند و حاضر به پذیرش آن نبودند. ادامه دارد . . . 📚شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری ┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄ https://eitaa.com/raherastgari