eitaa logo
راه زلفا
72 دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
9.3هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا پسر دور از پدر می‌شد، مهیّای خطر می‌شد پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده پدر چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا که دیده این‌چنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟ و خاک‌آلوده‌تر از او به غیر از چادر زهرا 🔸شاعر: ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
▪ دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی محمودژولیده ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
😭 سوره رفت آیه آیه برگشت ... ‌«وَ قَطَّعوهُ بِالسُّیُوفٍ إ ر بَ اً إ ر ب ا...» ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ شب هنگام اصحاب در خیمه نشسته بودند علی اکبر علیه السلام وارد شد فرمود: جناب حبیب! حبیب پیرمرد ۷۵ ساله تمام قد ادب کرد ودست برسینه گذاشت و پاسخ داد: بله مولای من؟ امری با بنده دارید؟ علی اکبر علیه السلام فرمود: عفتی زینب تقرنک السلام... می‌گوید از وقتی شما آمده ای حال برادرم حسین دگرگون شده لبخند به چهره مولایم آمده.... نگاه حبیب درخشیدن گرفت اشک شوق به چشمانش دوید از خیمه بیرون زد.... قصد خیمه بانویش زینب را کرد برود و جواب سلام را شخصا عرض کرده وبابت این نعمت و منت شکرگزاری گند نزدیک خیمه زینب کبری که رسید برگشت مقابل قمر بنی هاشم زانو زد تا از اباالفضل العباس اجازه ی رفتن به سمت خیمه علیا مخدره عقیله بنی هاشم را بگیرد..... اهل روًضه سنگینی بند آخر را درک میکنند😭 التماس دعا🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«به‌نشر» همکاری خود را با به دلیل بی‌حجابی کارکنانش قطع کرد.
‌ نگاه امام به علی‌اکبر است ؛ و فالله خیر حافظا و هو‌ارحم الراحمین می‌خواند. و علی در میدان: اَنا عَلِيُّ بنُ الحُسينُ بنُ عَلِيٍّ نَحنُ و بيتُ اللهِ اَولي بالنَّبِيِّ حسین برای علی اکبر معنایی فراتر از پدر دارد... نگاه امام به علی از جنس عشق است و نگریستن علی به چهره امام، معنای ادب می دهد. برای او، امان‌ نامه فرستاده‌اند؛ اگر علی اکبر را می‌شناختند؛ می‌دانستند که بها و عیار او دست یافتنی نیست. از مرگ هراسی ندارد. نه به وعده بهشت... علی مرگی قهرمانانه را بر زندگی حقیر ترجیح می‌دهد. نوع نگاه او به زندگی، هدفمند است. صورتش به پیامبر می‌ماند و‌ سیرتش به علی ابن ابی طالب، بر اساس قدر و میزان وجودش، انتخاب می کند. انتخاب مرگ سرافرازانه در برابر حیات بدون عزت، نمی‌تواند بدون‌ سلوک رقم بخورد.فرزند امام‌حسین بودن اگر چه موهبت است. اما، علی اکبر، طی طریق کرده است و مؤدب به ادب الهی‌ست. کمال بندگی! فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ همه چیزش برای خداست و به آن استقامت می‌ورزد. در معرکه نبرد هم قصه جز این نمی‌تواند باشد، کارزار نخست پایان گرفته و علی راهی خیمه می‌شود تشنگی به اوج‌ خود رسیده و‌ کام‌ِ خشک او بی‌تاب است... فرصت کمی باقی مانده و علی کنار پدری در خیمه...ن نگاه امام به سیمای علی اکبر است و فالله خیر حافظا و هو‌ارحم الراحمین می‌خواند... نگاهش را به صورت علی دوخته‌است و در دل می‌گوید: تا وقتی در خیمه هستی فقط مرا نگاه کن و بگذار سیر نگاهت کنم؛ انگار کسی در آن لحظات، اذان می‌گوید: اشهد ان محمد رسول الله... اشهد ان علی ولی الله... نبرد دوم، آغاز می‌شود، از میدان جنگ غریو‌ِ لاحول و لاقوه الا بالله به گوش می‌رسد.صلابت حیدری‌علی، چشمان کوفیان را کور کرده است و کینه ارثیت درونشان می‌جوشد. یکباره سکوت صحنه را فرا می‌گیرد و لحظه‌ای بعد؛ يا اَبَتاه عَلَيْكَ مِنّيِ السًّلامُ... حسین به سمت علی‌اکبر شتاب می‌کند. علی، علی الدنیا بعدک العفا... اینک عبای حسین است و بدن شرحه شرحه علی... جوانان بنی هاشم بیایید...
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را که یار برگردد بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی حدیث غیبت یار تو مختصر گردد بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد 🎆✨🌙✨‌‌--------------------🌟