روایتی برای زهرا (س)🥀
وقتی می خواهی از حضرت زهرا (س) روایت کنی، نمی دونی از کجا دم بزنی....
از مکه؟ازمدینه؟یا از کربلا!؟
از علمدار و بوی چادر خاکی شلمچه، از برونسی و خاک های نرم کوشک یا از کشتی پهلو گرفته یا از ضجه های سوزناک یازهرای بچه ها، تو قتلگاه کانال کمیل!
یا از دیده های حاج قاسم؛ آنجا که می گفت:
من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم!می گفت: وقتی شما مادرها نبودید و فرزندانتان در خون دستوپا میزدند، من حضرت زهرا (س) را دیدم!
اصلا کوثر یعنی همین؛ یعنی خیر کثیر...یعنی همه جا اثری از او می بینی.
هنوز به این عالم نیامده بود که امتحانش را پس داد....
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ
هنوز پا در این دنیا نگذاشته بود که به قلب رسول خدا آرامش می داد! آنجا که عاص بن وائل پدرش را مقطوع النسل نامید....چقدر نوید کوثر، پدر را خوشحال کرد....انا اعطیناک الکوثر.
هنوز در رحم بود که دل مادرش خدیجه را میان زخم زبان های زنان قریش تسکین می داد و با او حدیث دل می گفت...یا ایتها المحدثه...
وقتی به دنیا آمد کم کم مفهوم صابره تفسیر شد...
فَوَجَدَكِ مَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً
از همان کودکی اش که در شعب ابیطالب گذراند..
همان روزهای سخت تحریم ...همان دره ای که صدای ناله های گرسنگان در آن می پیچید...انگار قرار بود سرشتش با سختی ها عجین شود...تنها پناهش آغوش مادر بود و اما چه زود این پناهگاه را از دست داد!
فقط پنج سال داشت که طعم بی مادری را چشید؛ اما هیبتش آنقدر بود که مادرش خدیجه او را واسطه مطالبه عبای رسول خدا (ص) برای کفنش کند!
چقدر خدیجه سفارش زهرا (س) را می کرد...انگار نمی خواست او هم مثل مادر زخم خورده کینه زنان قریش شود!
در همان کودکی برای پدرش مادری می کرد...السلام علیک یا ام ابیها (س). زخم های پدر را می بست و غبار از پیشانی اش پاک می کرد.
چه خیر کثیری به این جهان پا گذاشت...
در شب عروسیش حقیقت نیکی را تفسیر کرد...
رسول خدا (ص) فرمود: فاطمه جان چرا لباس عروسیت را به سائل دادی...
فرمود: مگر خدا نفرمود که " لن تنالو البر حتی تنفقوا من ما تحبون"
وقتی به علی رسید، چشمه کوثر جوشان شد...
چه شجره طیبه ای به عمل آمد...
در دامنش کریم اهل بیت مولود شد...
سفینه النجاه متولد شد...
عقیله العرب_عابده قریش_ قیام کرد!
همه وجودش، احسان بود؟!
حسن (ع) می گفت: مادر جان از شب تا سحر همه را دعا کردی پس چرا خودت را دعا نمی کنی...می فرمود: الجار ثم الدار. اول همسایه و بعد خانه.
بی جهت نبود که سوره انسان در شان این انسان نازل شد... سه روز روزه گرفتند و افطارشان نصیب مسکین و یتیم و اسیر شد و خود با آب روزه را باز کردند!؟
"یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا"
نوشته اند وقتی رسول خدا آثار ضعف را روی چهره زهرا بعد از سه روزه بی افطار دید اشک از چشمانش جاری شد...
رسول خدا(ص) تحمل دیدن آثار ضعف روی چهره زهرا (س) را نداشت...
راستی اگر آثار کبودی روی چهره زهرا (س) می دید چه؟!
اگر آن بازویی که می بوسید را ورم کرده می دید؟!
اگر می دید زهرا (س) شبانه به در خانه انصار و رفته و برای مظلومیت علی به این در و آن در افتاده و آخر هم بین یک دیوار و در افتاده چه؟!
السلام علیک یا ایتها الشهیده (س)
راهیان کوی عشق بسیج دانش آموزی شهرستان گلوگاه
https://eitaa.com/rahianenorr