eitaa logo
جزیره مجنون🕊
722 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
807 ویدیو
48 فایل
در مسیر #شهدا قدم برمیداریم🌱🤍 ‌ ‌ 🇵🇸🇮🇷✌️ ‌ ارتباط با خادم کانال: @khademolreza110
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر‌ ‌«حجابش»را ‌رعایت‌ کند، و‌ ‌«غیرتش» را حفظ کند، و‌ هر ‌ که «نما‌ز‌اول‌وقت‌» را در حد توان شرو‌ع‌ کند؛ اگر‌ دستم‌ برسد‌ سفارشش‌ را به ‌مولایم امام‌حسین‌(ع) خواهم‌ کرد و ‌او را‌ دعا ‌میکنم! 🪖شهیدحسین‌محرابی🕊 ♥️•••|↫ @rahianfahmideh2
🌿 چشماش مجروح شد، منتقلش کردند تهران بعد از معاینه از دکتر پرسید: مجرای اشک چشمم سالمه؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ دکترگفت: برای چی این سوال رو می پرسی؟ گفت: چشمی که برای امام حسین علیه‌السلام گریه نکنه به درد من نمی خوره ... 🌹 ‎‎‌‌‎‎‎‌‌@rahianfahmideh2
┄┅══✼🍃🌸🍃✼══┅┄ 📺بارها در منزلشان به دیدنش رفتم هیچ گاه ندیدم که سرگرم روز مرگی شود هیچ گاه ندیدم که پای تلویزیون بنشیند. 🏋‍♂ابراهیم اهل ورزش بود اهل مطالعه بود و اهل علم، در مسجد و هیئت هم که بود مشغول بود. 📚به مطالعه اهمیت می داد و از محضر بزرگانی چون علامه جعفری،حاج آقا مجتهدی و حاج اسماعیل دولابی که در محل بودند بسیار استفاده می کرد. در جلسه سخنرانی آیت الله حسن زاده آملی که در قم بود شرکت می کـرد. ✨ابراهیم بر طبق این آیه به ارزش علم پی برده بود. يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ. خدا از ميان شما كسانى را كه ايمان آورده و كسانى را كه صاحب علم و دانش‌اند، به درجاتى رفعت و بزرگى مى‌دهد و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد به خوبى آگاه است. / ۱۱ @rahianfahmideh2
«این صحنه همیشه محل آزمایش است چهار صباحی زنده ایم آخر هم از دنیا می رویم در این چهار صباحی که زنده ایم مرتب به وسیله خدا آزمایش می شویم و هر لحظه و ثانیه عمر ما آزمایش است شکست هست، پیروزی هست سختی هست، راحتی هست همه چیز هست ولی آن چه بیش از همه مطرح است آزمایش خداست» • شهید محمّدابراهیم همت🕊• ...✌
●وقتى از جبهه مى‏ آمد، به او مى‏ گفتم: ديگر بدن تو سوراخ سوراخ است، لازم نيست به جبهه بروى. بيا و دستِ زن و بچّه ‏ات را بگير و مدّتى به روستا پيش ما بيا تا ما از دلتنگى در آييم. ○او در جواب میگفت: مادرم، اگر من نروم يا ديگران نروند، میدانى چه خواهد شد؟ ديگر از اسلام خبرى نخواهد بود و هر يك از ما به دست يك كافر خونخوار خواهيم افتاد كه ايمان و انسانيّت ندارند. پس بايد به اين انقلاب و جنگ تا جايى كه در توان داريم كمك كنيم.» ●به او خبر داده بودند كه بيا مبلغى واريز كن كه بروى مكّه. گفته بود: مكّه من در همين جاست و به زودى به مكّه‌اى خواهم رفت كه خشنودى خدا در آن است و آن شركت در عمليّات بود» ✍️به روایت مادربزرگوارشهید فرماندهٔ لشگر ۵نصر 🌷 @rahianfahmideh2
‌بهش‌ خبر دادند خانومش‌ وضع‌ حمل‌کرده‌ و بیمارستانه. موتورش‌ را‌ گذاشت‌ گوشه‌ حیاط‌ ‌و راه‌ افتاد تا بره‌ بیمارستان، ‌گفتم‌: چرا با موتور خودت‌ نمیری‌ تا زودبرسی‌ ‌گفت: امروز باک‌ موتورم‌ رو با بنزین‌ بیت‌المال‌ پرکردم واسه‌ همین‌ با تاکسی‌‌میرم! جالب‌ اینکه‌ تاکسی‌ گیرش‌ نیومد‌ و پیاده‌ تا‌ بیمارستان‌ رفت.. 🕊 @rahianfahmideh2
🕊 بنّا بود، چون بود، خیلی جدی نمیگرفتنش. یه روز کنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید، نوشت "شهید عبدالمطلب اکبری"! خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش... ۱۰ روز بعد شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!(: ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: ‏ بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمر هر چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام (عج) حرف می‌زدم. ‏آقاخودش گفت: تو میشی... 🌷 @rahianfahmideh2
یک بار ريحانه تب كرد يك هفته تمام تب داشت. خوب نميشد. به بيمارستان بردم و دارو دادم، تبش پايين نمی آمد. نگران بودم تشنج نكند. نمی دانستم چه كار كنم.😔 عبدالمهدی قبل‌تر به من گفته بود كه كمك خواستی به حضرت زهرا(س) متوسل شو و من را صدا كن.💗 توسل كردم و زيارت عاشورا خواندم. سلام آخر را كه دادم، به حضرت زهرا(س) گفتم امروز پنج‌شنبه است و من ميدانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدی بگويند اگر برای دخترش اتفاقی بيفتد نگويد كه من نتوانستم از بچه‌اش نگهداری كنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالای سر ريحانه، همان لحظه بوی عطری در خانه پيچيد.عطری كه هر لحظه زياد و زيادتر ميشد. ناگهان من صدای عبدالمهدی را شنيدم گفت: همسرم بخواب من بالای سر ريحانه هستم. خوابيدم وقتی بلند شدم ديدم ريحانه تبش پايين آمده و از من آب ميخواهد. حس كردم كه عبدالمهدی در كنارم است. حسش ميكردم. همه حرف‌هايم را با عبدالمهدی زدم. او به قولش عمل كرده بود. آمده بود تا كمكم كند، بحق فرموده‌اند كه شهدا عند ربهم يرزقونند... بعد از آن شب تا مدت‌ها هر كسی وارد خانه ميشد متوجه آن بوی خوش ميشد. لباس ريحانه بوی اين عطر را گرفته بود. به روایت همسر شهید 🌷 @rahianfahmideh2
دائم‌الوضو بود موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را می‌گفت: و نمازش را شروع میکرد می‌گفت: زمین جایِ جمع‌کردن ثوابه حیف زمینِ خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره..؟! 🌷 @rahianfahmideh2
یه روز اومدم خونه و دیدم چشماش سرخ شده ، کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب (ره) هم توی دستش بود. بهش گفتم:گریه کردی؟ یه نگاه بهم کرد وگفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه ، عاقبتِ ما چی میشه؟ یک مدت بعـد برای گروه خودشون صندوقی درست کرده ، و به دوستانش گفته بود: هرکسی غیبت کنه، باید ۵۰ تومان بندازه توی این صندوق؛ باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه... خاطره‌ای از زندگی سردار شهید منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه ۲۶۲ @rahianfahmideh2
هدایت شده از جزیره مجنون🕊
ღ +شمایۍ کـه همش از رتبه کنکورِ الگوهای اونور آبی تعریف میکنی؛ چند سالت بود وقتی فهمیدے شهید مهدی زین‌الدین رتبه چهارم کنکور رشته‌ی تجربی رو کسب کرده بودن؟!💚🌿 @rahianfahmideh2
🕊 +باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببیند، می‌بیند :) [بخشی از ] 💔 https://eitaa.com/rahianfahmideh2
شهید مهدی زین الدین: هرگاه شهدا را یاد کنید آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد می کنند🌱 این پنجشنبه جدا از بقیه شهدا با خوندن زیارتنامه شهدا شهدای حادثه دیروز رو هم یاد کنیم...💔 🕊 🖤
💫 مجید ماه رجب را خیلی دوست داشت. می گفت: «هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت ماه رجب است.» سال ها بود ماه رجب را توی منطقه بود. همیشه شب اول رجب منتظرش بودم. می دانستم هر طور شده تلفن پیدا می کند. زنگ می زند به خانه و می گوید: «این الرجبیون.» آخرش هم توی همین ماه شهید شد، درست [۴ روز مانده به] روز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام. ثواب اعمال امروز رو تقدیم کنیم به روح ملکوتی شهید دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 📚مجموعه 🌙 @rahianfahmideh2
در این شلوغے دنیا فراموشتان نڪردیم در شلوغے قیامتـــــ فراموشمان نڪنید آے شہداء ... سهم شما ۳ صلوات هدیه به شهدای اسفند ماه🙂✨🕊 @rahianfahmideh2
شب بیدار شدن است نه بیدار ماندن ! ای بیدار شدگان ؛ برای ما در خواب ماندگان دعا کنید ... @rahianfahmideh2
🕊 ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت. رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچه های فال فروش به ماشینمون نزدیک شد. امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غذا خورده یا نه؟! وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران.... وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود. ✍🏻به روایت همسر 🤍 @rahianfahmideh2
🕊 طرف‌ داشت‌ غیبت‌ می‌کرد بهش‌ گفت‌ شونه‌ هاتو دیدی؟ گفت : مگه‌ چی‌ شده ؟ گفت : یه‌ کوله‌ باری‌ از‌ گناهان‌ اون‌ بنده‌‌ خدا رو شونه‌های‌توئه...! ‹ @rahianfahmideh2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مردی در مسجد نماز می‌خواند و در قنوت گفت : اَللَّهُمَّ أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا تُسْأَلُ... خدایا بهترین تقاضایی رو که از تو میشه ، اونو میخوام❤️ 🔹حضرت رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: اگر دعایش مستجاب بشود، شهید می‌شود. ... ✅...یامهدی✌️
یک روز جمعه در مناطق عملیاتی... از حاج‌ احمد متوسلیان به تمام نیروها: "برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینه‌اش تنها ایستادن باشد"... 📸 روز جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱ محور دژ مرزی کوت سواری مرحله دوم نبرد الی بیت المقدس درحال مکالمه‌ بی‌سیم با رحیم صفوی 🕊 @rahianfahmideh2
🕊️ ❄️ متولد روستای چهرقان و یکی از شهدای شاخص شهرستان کمیجان و است. او نمونه بارز یک جوان برومند، شجاع و باهوش بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از اسلام و خاک وطن خود کرد. ❄️شهید «چهره‌قانی» در شعبان ماه سال ۱۳۳۷ به دنیا آمد، او پسر سوم خانواده و دارای هوش بسیار بالایی بود. ❄️پس از اخذ مدرک دیپلم تصمیم گرفت برای عازم انگلستان شود و برنامه‌ریزی لازم را هم برای این کار کرده بود به طوری که منزلی را در انگلیس اجاره کرد و اجاره بهای آن را هم از قبل پرداخت کرد. ❄️همین که خود را محیای رفتن کرد، حرکت های انقلابی مردم علیه رژیم پهلوی شروع و اوج گرفت و او را در آخرین لحظات از رفتن کرد. ❄️«اکبر» را بر تحصیل در انگلستان ترجیح داد و همواره می گفت «تا پیروزی انقلاب اسلامی این آب و خاک را ترک نخواهم کرد.» @rahianfahmideh2
سال ٩٢ تو ایام انتخابات ریاست جمهوری با علی آقا تو ستاد یکی از کاندیداها فعالیت داشتیم، یه وقتایی می‌شد وقت ناهار یا شام مجبور بودیم بمونیم و اونجا هم برامون غذا میاوردن؛🍱 همه شروع می‌کردیم به خوردن ولی علی ‌آقا از اون غذا نمیخورد!😳 گشنه هم بود؛ 😕 وقتی دلیلش رو پرسیدیم ❓ گفت: آخه معلوم نیست مالش و پول تهیه غذا از کجاست ! ته دلم خالی شد!😥 واسم عجیب بود این همه اهمیت روی این مسائل... ولی بعد ها که شهید شد نتیجه‌اش رو خوووب متوجه شدم... !🌙🌿 🔸به روایت از دوستان شهید ❤️ @rahianfahmideh2
🕊 اوایل جنگ بود تازه نتایج کنکور رو اعلام کرده بودن، رشته پزشکی قبول شده بود، تا ديدمش رفتم جلو و روبوسي كردم. گفتم مبارك باشه پزشكي قبول شديد، ولي انگار براش اهميتي نداشت. با تبسّم گفت: هر وقت شهيد شدم تبريك بگيد. یه بار هم یادمه توی جبهه خيره شده بود به هلي‌كوپتر انگار اولين بار بود که میدید. گفت: اين آهن‌پاره ساخته دست انسان است و پرواز مي‌كند. انسان خودش اگر بخواهد تا كجا مي‌رود؟ 🌷کلا وضع زندگي‌شون خیلی خوب بود. پدرش پول تو جيبي خوبي بهش مي‌داد، اما هميشه جيبش خالي بود. وقتي شهيد شد خيلي از كساني كه سرمزارش مي‌آمدند را نمي‌شناختيم. معلوم شد پول توجيبي‌هاي علی اكبر، بركت سفره خيلي‌ها بوده... راوی دوست شهید ‎‎‌‌@rahianfahmideh2
ما چه می فهمیم از دلتنگی فرزندی که با عکس پدرش شب و روز را سپری می‌کند ....💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلام شهید 💌 جنگ نرم نه صدا داره نه صوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت 🌱|شهیدحجت‌الله‌رحیمی https://eitaa.com/rahianfahmideh2