#خاطرات_شـهید🕊
ظهر یک روز #شهیدبابایی 🌷آمد قرارگاه تا به اتفاق هم برای نماز جماعت به مسجد قرارگاه برویم. ایشان موی سر خود را چون سربازان تراشیده و لباسی خاکی بسیجی پوشیده بود. وقتی وارد مسجد شدیم به ایشان اصرار کردم به صف اول نماز برویم ولی ایشان قبول نکرد و در همان میان ماندیم، چرا که ایشان سعی می کرد ناشناخته بماند.
در نماز حالات خاصی داشت مخصوصا در قنوت. در برگشت از نماز رفتیم برای نهار. اتفاقا نهار آن روز کنسرو بود و سفر ساده ای پهن کرده بودند. ایشان صبر کرد و آخر از همه شروع به غذا خوردن کرد. وی آنچنان رفتار می کرد که کسی پی نمی برد که با فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، عباس بابایی روبه روست. بیشتر وانمود می کرد که یک بسیجی است.
(راوی: سرلشگر رحیم صفوی)
تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹🕊
تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶🕊
مزار شهید :گلزار شهدا #قزوین
هدیهبهروحپاکش #پنجصلوات
#سالروزولادت.....🎊🎂🎊🎂🎊🎂🎊
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
تیرِ خلاصِ بیتفاوتی
🔖گزیدهای از وصیتنامه شهید مدافع حرم «حامد کوچکزاده»: «دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان، در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست. حرکتی کنید. امروز دشمن در خصوصیترین لحظات ما و به خصوصیترین مکانهای ما نفوذ کرده و بنیان خانواده که یکی از ارکان مهم جامعه میباشد را از هم پاشیده. و چگونه است که ما نسبت به این مسائل بیتفاوتیم. و الله قسم که اگر هر کدام از ما به اینجا (بیتفاوتی) برسد، یعنی اینکه دشمن تیر خلاص به ما زده است. بیتفاوتی یعنی هر کس به فکر خور و خواب و خشم و شهوت باشد و لا غیر.»
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
🌹#با_شهدا|شهید محمدحسن فایده
✍️ کت و شلوار شهادت
▫️کت و شلوار دامادیاش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود. به بچههای سپاه میگفت: برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیه من برای شماست. کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچههای سپاه شده بود و دست به دست میچرخید. هر کدام از دوستانش که میخواستند داماد شوند، برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را میپوشیدند. جالبتر آنکه، هر کسی هم آن کت و شلوار را میپوشید؛ به شهادت میرسید!
📚 راوی: فاطمه فخار همسر شهید محمدحسن فایده
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
#در_محضر_بانوان_شهیده
#شهیده_مریم_رحیمی🌷
سبک زندگی پرستاری که در ایام بارداری کرونا گرفت و شهید شد.
دخترم می گفت : اگر از این لباس سفید به رو سپیدی رسیدیم هنر کردیم.
برای داغ بیماران کروناییاش در خانه اشک میریخت و میگفت: شرمنده خانواده آنهاشدیم.
بالای سر بیماران قرآن میخواند.
هر وقت صحبت مرخصی می شد می گفت: این روزها مردم به ما نیاز دارند. وقتی حاج قاسم شهید شد، مریم گفت: باید برای تشییع جنازه به کرمان برویم.
در مسیر مدام زیارت عاشورا می خواند و طلب شهادت میکرد.
راوی : پدر شهیده
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
🌹#با_شهدا|شهید داوود عابدی
✍️ من شرمنده تو هستم
▫️وقتی از منطقه جنگی آمد، مثل همیشه سرش را پایین انداخت و گفت من شرمنده تو هستم. من نمیتوانم همسر خوبی برای تو باشم. میگفت: جنگ ما با همه خصوصیات و مشکلاتش در جبهه است و زندگی با همه ویژگیهایش در خانه. وقتی داوود به خانه میآمد، ما نمیفهمیدیم که در صحنه جنگ بوده و با شکست یا پیروزی آمده است.
📚 راوی: همسر سردار شهید
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
سفره خاکی
درمنطقه سومار،خط مقدم بودیم که باماشین ناهارآوردند.به اتفاق یکی ازبرادران رفتیم غذاراگرفتیم وآوردیم.درفاصله ماشین تاسنگرخمپاره زدند.سطل غذاراگذاشتیم روی زمین ودرازکش شدیم،برخاستیم دیدیم ای دل غافل سطل برگشته وتمام برنج ها نقش زمین شده است.
ازهمانجا با هم بچه هاراصدازدیم وگفتیم:باعرض معذرت،امروزاینجا سفره انداختیم،تشریف بیاوریدسرسفره تاناهارازدهان نیفتاده وسردنشده.همه ازسنگرآمدندبیرون.اول فکر می کردندشوخی می کنیم،نزدیک ترکه آمدند باورشان شد که قضیه جدی است.
🦋الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَآلِ_مُحَمَّدٍ
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
شهیده زهرا خدابنده لو❤️
اواز پایه گذاران و اعضای فعال گروه جهادی سفیران کوثر نور بود که از سال ۸۶ تا کنون در این گروه جهادی مخلصانه و با روحیه جهادی خود در استانهای تهران و خوزستان به فعالیت و ارائه خدمات پرداخت و در اردوهای مختلف جهادی به عنوان مسئول تیم پزشکی در مناطق جنگی و شهرهای محروم خالصانه به مردم خدمت کرد.🌹
حضور مستمر در اردوهای جهادی پزشکی و ارائه خدمات درمانی به محرومان، حضور در مناطق سیلزده، برپایی داروخانه سیار در اردوهای جهادی مناطق محروم، حمایت مالی درمانی و پزشکی از بیماران به خصوص بیماران سرطانی و بیماران مبتلا به کرونا، حضور جهادی در سامانه ۴۰۳۰، همکاری با کمیته امداد امام خمینی، بنیاد علوی، ستاد اجرایی فرمان امام، بسیج جامعه پزشکی و بسیج سازندگی به عنوان متخصص و فعال جهادی درراستای خدمات رسانی به مناطق محروم از جمله اقدامات این مدافع سلامت بود.
مرحوم خداوندلو به عنوان داروساز آنکولوژی و مسئول فنی کلین روم ساخت داروهای شیمی درمانی در انستیتو کانسر در بیمارستان امام خمینی مشغول فعالیت بود و با شیوع ویروس کرونا در بخش های مختلف مرتبط با بیماران کرونایی به خدمت پرداخت
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
🌹 #دوستان_شهدا 🌹
از خصوصیات بارز اخلاقی شهید صحرایی مى توان خوش اخلاق و شوخ طبع بودن، دائم الوضو و دائم الذکر بودن را نام برد. شهيد شبها قبل از خواب سوره واقعه را می خواند و صبح ها دعای عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی می داد،عاشق و مطیع امر رهبری بود.
#شهید_روح_الله_صحرایی
#شهدا_را_یاد_کنید_با_صلوات
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طلائيه عجب طلائيه!!!
روايت حجت الاسلام مهدوی ارفع از
🌷شهيد حاج عبدالله ضابط 🌷
شهادت آرزومه 🖤🕊💚🌷
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
🌹#با_شهدا|شهید یونس زنگیآبادی
✍️ یک دور کتب شهید مطهری
▫️پسر خالهام بود، یک روز آمد خانهمان، با یک برگه پر از نوشته، پشت و رو! نشست کنار مادرم: خاله میشه چند دقیقه ما رو تنها بذارید، میخوام شرایطم رو بخونم، ببینم طاهره حاضره با من ازدواج کنه یا نه؟ مادرم که رفت، رو به رویم نشست، شرایطش را یکی یکی گفت، من هم چون از صمیم قلب دوستش داشتم قبول کردم... گفتم: دوست دارم مهریهام فقط یک جلد کلام الله مجید باشه! گفت: یک جلد قرآن و یک دوره کتب شهید مطهری.
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
#ڪلآمِهٰادے 🌱
ابراهیم مۍگفت :
" آدم وقتۍ به جلسہ حضرت زهرا ۜ وارد میشه باید حضور ایشان را حس کنہ چون جلسہ متعلق به حضرت است ."
#شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ 🕊
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars
🌹#با_شهدا|شهید مهدی قاضی خانی
✍️ کمک کردن
▫️همیشه میگفت با کمک کردن به تو از گناهام کم میشه. گاهی که جر و بحثی بینمون میشد، سکوت میکردم تا حرفاشو بزنه و عصبانیتش بخوابه... بعدش از خونه میزد بیرون و واسم پیام عاشقونه میفرستاد یا اینکه از شیرینی فروشی محل شیرینی میخرید و یه شاخه گل هم میگذاشت روش و میآورد برام... خیلی اهل شوخی بود. گاهی وقتها جلو عمهاش منو میبوسید. مادرش میگفت: این کارا چیه! خجالت بکش. عمهات نشسته! میگفت: مگه چیه مادر من؟ باید همه بفهمن من زنمو دوست دارم. همه اون چه که تو زندگیم اهمیت پیدا میکرد، وابسته به رضایت و خوشحالی مهدی بود؛ یعنی واسه من همه چیز با اون تعریف میشد. مهدی مثل یه دریا بود.
📚 راوی: همسر شهید مدافع حرم
#مکتب_شهدا
#راهیان_کوثر
#روابط_عمومی_راهیان_کوثر_استان_فارس
@rahianfars