eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
4.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
7.1هزار ویدیو
77 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @Rahyan_noor گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حواسمان هست؟! اگر شهید نشویم باید بمیریم! راه سومی وجود ندارد!! «شهید سید مرتضی آوینی» هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه شهدا ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
می‌گفت : معنی ایمـان را باید در سختیها دریافت و من مفهـوم زندگــی را در دفــاع از اسلام فهمیـدم ... 🌷 ۹بــدر ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
ما را هم از رزق آسمانی‌تان نمک گیر کنید .... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
حالم شبیه رزمنده ی جامانده از یک گردان است! دقیقاً همان قدر دل شکسته همان قدر تنها... 💔🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
جوان باشي باهزاران آرزوي زيبا براي دختري که هميشه آرزوي داشتنش را داشتي اودر کنارت شيرين زباني کند و تو... به نداي عمه جان لبيک بگويي... مزدت، جز شهادت چه ميتواند باشد؟! ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
آسمانۍهارفتند . . . و زمینی‌ها، زمینے‌ترازهمیشھ 💔! ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
•🌿🕊• براے‌شهادت‌ورفتن‌‌تلاش‌نڪنید براےرضاے‌‌خداڪارڪنیدوبگویید: خداوندا نہ‌براے‌بهشــت✨ ونہ‌براےشهادت... اگرتومارادرجهنمت‌بیندازے ولےازماراضےباشے براےماڪافےست عاشق‌فقط‌براے‌رضایٺ‌معشوق ‌زندگےمیڪند:)♥️ 🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
💞 اگہ یه روز خواستے تعریفے براۍ شهید پیدا کنے.. بگو شهیــد یعنے بارانـ ‌ حُسْنِ باران این است کہ زمینے ست ولے آسمانے شده است و به امدادِ زمین مےآید... :)✨🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
گذشتے از روزهـاے خوش ِ ! دعــا ڪن برایــم ... تا این ،مرا بہ بازے نگیرد 😔 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🥀 ⬅️ دست از اين ماه تابان [امام خمينی] برنداريد كه روزنه‌ی اميد مستضعفان جهان و ايران است. پيرو خط امام كه همان خط حزب‌الله است، باشيد. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
...! 🌷نیمه شبی از خواب برخواستم و نماز شب خواندم. صبح شهید رفیعی به من گفت: «اگر می‌خواهی با ما باشی، از خدا شهادت نخواسته باش زیر ما فعلاً کار داریم و تا جولان می‌خواهیم برویم، ما را که می‌بینی، کافی است، یک چشمک به خدا بزنیم.» 🌷مدتی بعد در عملیات خیبر حدود ده کیلومتر با الغدیر فاصله داشتیم. شهید رفیعی قدم‌های بلندی برمی‌داشت. خودم را به او رساندم و گفتم: «یعنی ممکن است اسیر شویم؟» نگاهی به من کرد و لبخندی زد که تیری به سرش اصابت کرد و با گفتن «یا حسین» به زمین افتاد. تیر به کلاه خورد، طرف دیگرش مثل یک غنچه باز شده بود. 🌷کنارش دراز کشیدم و صورت به صورتش چسباندم. با او حرف می‌زدم، خون داغ سرش حباب می‌شد و به صورتم می‌پاشید. حس کردم کالک عملیات را همراه دارد. آن را درآوردم. آرم سپاه را از روی سینه‌اش کندم. همه مدارک خود و او را چند متر آن طرف‌تر با نارنجک منفجر کردم. پی.ام.پی عراقی نزدیک شد و مرا اسیر کرد اما او چشمک را زده بود. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابوالفضل رفیعی سیج ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]