حواسمان هست؟!
اگر شهید نشویم باید بمیریم!
راه سومی وجود ندارد!!
«شهید سید مرتضی آوینی»
هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه شهدا
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
میگفت :
معنی ایمـان را
باید در سختیها دریافت
و من مفهـوم زندگــی را
در دفــاع از اسلام فهمیـدم ...
#شهید_سردار_اسماعیل_دقایقی 🌷
#فرمانــده_تیپ۹بــدر
#یـــازیـــنــب_کـــبری
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
ما را هم از
رزق آسمانیتان
نمک گیر کنید ....
#مردان_بی_ادعا
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
حالم شبیه رزمنده ی
جامانده از یک گردان #شهید است!
دقیقاً
همان قدر دل شکسته
همان قدر تنها...
#جاماندھزقافلہ💔🕊
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
جوان باشي
باهزاران آرزوي زيبا براي
دختري که هميشه آرزوي داشتنش را داشتي
اودر کنارت شيرين زباني کند و تو...
به نداي عمه جان لبيک بگويي...
مزدت، جز شهادت چه ميتواند باشد؟!
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
آسمانۍهارفتند . . .
و زمینیها،
زمینےترازهمیشھ 💔!
#سلامبریارانآسمانے
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
•🌿🕊•
براےشهادتورفتنتلاشنڪنید
براےرضاےخداڪارڪنیدوبگویید:
خداوندا نہبراےبهشــت✨
ونہبراےشهادت...
اگرتومارادرجهنمتبیندازے
ولےازماراضےباشے
براےماڪافےست
عاشقفقطبراےرضایٺمعشوق
زندگےمیڪند:)♥️
#شهیدانہ🕊
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#نجوا_با_شهدا💞
اگہ یه روز خواستے
تعریفے براۍ شهید پیدا کنے..
بگو شهیــد یعنے بارانـ
حُسْنِ باران این است کہ
زمینے ست ولے
آسمانے شده است
و به امدادِ زمین
مےآید... :)✨🕊
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
گذشتے از روزهـاے خوش ِ #نـوجـوانے_ات !
دعــا ڪن برایــم ...
تا این #جــوانے ،مرا بہ بازے نگیرد
#شـهدا_گاهـے_نگاهـے 😔
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
✅ #برشی_از_وصیتنامه_شهدا_
#شهيد_محمود_احمدی🥀
⬅️ دست از اين ماه تابان [امام خمينی] برنداريد كه روزنهی اميد مستضعفان جهان و ايران است. پيرو خط امام كه همان خط حزبالله است، باشيد.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#چشمکی_برای_خدا...!
🌷نیمه شبی از خواب برخواستم و نماز شب خواندم. صبح شهید رفیعی به من گفت: «اگر میخواهی با ما باشی، از خدا شهادت نخواسته باش زیر ما فعلاً کار داریم و تا جولان میخواهیم برویم، ما را که میبینی، کافی است، یک چشمک به خدا بزنیم.»
🌷مدتی بعد در عملیات خیبر حدود ده کیلومتر با الغدیر فاصله داشتیم. شهید رفیعی قدمهای بلندی برمیداشت. خودم را به او رساندم و گفتم: «یعنی ممکن است اسیر شویم؟» نگاهی به من کرد و لبخندی زد که تیری به سرش اصابت کرد و با گفتن «یا حسین» به زمین افتاد. تیر به کلاه خورد، طرف دیگرش مثل یک غنچه باز شده بود.
🌷کنارش دراز کشیدم و صورت به صورتش چسباندم. با او حرف میزدم، خون داغ سرش حباب میشد و به صورتم میپاشید. حس کردم کالک عملیات را همراه دارد. آن را درآوردم. آرم سپاه را از روی سینهاش کندم. همه مدارک خود و او را چند متر آن طرفتر با نارنجک منفجر کردم. پی.ام.پی عراقی نزدیک شد و مرا اسیر کرد اما او چشمک را زده بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابوالفضل رفیعی سیج
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]