#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 7: تفسیر آیه 5
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ
و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد!
📋✏ نکته و پیام نگاشت:
🔹 معلم اصلى انسان خداست. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»
🔹 وحى الهى سرچشمه علوم بشرى است. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»
✳ آموخته هاى انسان، هدیه خداوند و نعمت او است. (علّم الإنسن ما لم یعلم)
🔹 آیه شریفه، در مقام امتنان و برشمردن نعمت هایى است که جلوه هاى کرامت خداوند است.
✳ ظرف معلومات انسان، در اصل آفرینش او تهى است. (ما لم یعلم) 🔹 تعبیر «ما لم یعلم» (چیزى را که نمى دانست) شامل معلومات اکتسابى و غیر اکتسابى هر دو مى شود.
✳ خروج انسان از نادانى، در گرو خواست خداوند و به دست او است. (علّم الإنسان ما لم یعلم)
✳ رها ساختن انسان از جهل، جلوه کرم والاى خداوند است. (و ربّک الأکرم. الّذى ... علّم الإنسان ما لم یعلم)
✳ ربوبیت خداوند بر انسان، جلوه گر در آگاهى بخشیدن به او است. (و ربّک الأکرم ... علّم الإنسن ما لم یعلم)
✳ توجه به وابستگى تمام معلومات انسان به خداوند، مایه اطمینان پیامبر(ص) به امداد الهى در توانا ساختن او بر دریافت و قرائت قرآن (اقرأ ... علّم الإنسن ما لم یعلم)
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال (کلاس) رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 8: تفسیر آیه 6
کَلاَّ إِنَ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى
چنین نیست (که شما میپندارید) به یقین انسان طغیان میکند،
🔹 «کَلاّ»: به معنی حَقّا. قطعاً. وشاید براى تأكيد باشد
این واژه را نباید همواره به معنی زجر و ردع بدانیم. بلکه میتواند حرف تحقیق و تنبیه و جواب باشد و (به راستی) و (حقّا) و (هان) و (آری) معنی شود (تفسیر نوین).
🔹 «الإِنسَانَ»: غالب انسانها مراد است.
🔹 كلمه «كَلَّا» يا به معناى نفى گذشته است يعنى اين گونه نيست كه انسان به ياد گذشته خود باشد كه خداوند او را آفريد و به او آموخت، پس بنده او باشد، بلكه به جاى بندگى طغيان
مىكند و مانع بندگى ديگران نيز مىشود.
✅ انسان بی ظرفیت
◾ اگر انسان ظرفيّت نداشته باشد
◽ يا ثروت او را مغرور مىكند، چنانكه قارون مىگفت: «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي»
◽ يا قدرت او را مغرور مىكند، چنانكه فرعون مىگفت: «أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ»
◽ يا علم او را مغرور مىكند. چنانكه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها»
🔹 ولى اگر ظرفيّت باشد، حتى هر سه در يك نفر جمع مىشود مثل حضرت يوسف و سليمان ولى مغرور نمىشود، چون همه را از خداوند مىداند نه خود.
🔸 چنانكه حضرت سليمان گفت: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي»
🔸 و حضرت يوسف گفت: «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»
آرى خطر آنجاست كه انسان به خود بنگرد نه خدا. «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»
◾ طغيانگر نه خدا را بنده است، نه دستورات الهى را به رسميّت مىشناسد، نه استدلال مىپذيرد و نه به نداى وجدان و ناله مظلومان گوش مىدهد.
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال (کلاس) رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
💠 مجرای کلام الهی
🔹 يک بيان نوراني از پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) رسيده که فرمود: «طَهِّرُوا أَفْوَاهَكُمْ»؛ دهانتان را پاک کنيد، نه دندان خود را مسواک کنيد! مسواک کردنِ دندان يک سنّت فقهي است که ثواب هم دارد، آثار پزشکي و بهداشتي هم دارد؛ اما حضرت در اين حديث نوراني فرمود: دهان را پاک کنيد، نه أسنان و دندان را! «طَهِّرُوا أَفْوَاهَكُمْ»؛ اين دهان را پاک کنيد، چرا؟ زيرا «فَإِنَّهَا طُرُقُ الْقُرْآن»؛ قرآن مي خواهد از اين دهان عبور کند. فرمود قرآن بخوانيد، بخواهيد نماز بخوانيد که حمد و سوره اش قرآن است، مگر نبايد از اين دهان بيرون بيايد؟! اين دهان و اين فضا را پاک کنيد، حرف بد از اين دهان بيرون نيايد، غذاي شبهه ناک به اين دهان وارد نشود، دهان را پاک کنيد نه دندان را! «طَهِّرُوا أَفْوَاهَكُمْ فَإِنَّهَا طُرُقُ الْقُرْآن»،[1] کلام خدا بايد از اينجا عبور کند، اين جان کندن ميخواهد.
____________________________________
[1]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص368.
#حضرت_آيت_الله_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاريخ: 1395/01/19
🆔eitaa.com/EsraTvEitaa
@rahighemakhtoom
حقيقت عالم
🔹 اگر سؤال كنند شما اصلِ عالَم را از چه چيزي خلق كرديد؟ مصالح ساختماني عالَم چيست؟ پاسخ قرآن اين است كه ما عالَم را از حق خلق كرديم، مصالح ساختماني اين عالَم, حقيقت است؛ يعني اينجا جاي باطل نيست. يعني چه؟
🔹 همانطوري كه ساختار بدنيِ ما را به حق و به سلامت خلق كردند، خدا به ما روده داد, معده داد؛ يعني به ما ظرف داد؟ خير! به ما حقيقت داد. اين روده، اين معده، اين دستگاه گوارش، مثل تُنگ خالي نيست كه هم حق را قبول كند و هم باطل را قبول كند. اين تُنگ خالي، هم عسل را ميپذيرد و هم سَمّ را، چون به حق خلق نشده، فقط ظرف خالي است؛ اما اين روده و معده و دستگاه به حق خلق شده؛ يعني فقط غذاي سالم را ميپذيرد. كسي غذاي باطل وارد كند، اين بالا ميآورد. فرمود اين روده را ديدي؟ اين معده را ديدي؟ به تعبير جناب حكيم فردوسي(رضوان الله عليه) كه از بزرگترين حكماي شيعه است نظام خلقت هم همينطور است، آن روزي كه بردنِ نام علي با اِعدام همراه بود، او صريحاً گفت:
که من شهر علمم عليّم دَر ست ٭٭٭ درست اين سخن قول پيغمبرست[1]
مگر آن روز ممكن بود كسي نام حضرت را ببرد؟! اين فردوسي بود كه توانست فرهنگ ما را, زبان ما را و ادبيات ما را حفظ كند.
خدا غريق رحمت كند اين بزرگمرد شيعه جهان اسلام را به نام ابوالقاسم فردوسي،
که من شهر علمم عليّم دَر ست ٭٭٭ درست اين سخن قول پيغمبرست
اگر اين فردوسي گفت:
اگر بار خار است خود کِشتهاي ٭٭٭ وگر پرنيان است خود رشتهاي[2]
اين است. اين عالَم به حق خلق شده؛ يعني ممكن نيست كسي يك غذاي مسمومی را بخورد و بالا نياورد. ممكن نيست كسي راه ديگران را ببندد و بيحيثيت و بيآبرو نشود. اختلاس بكند و نجومي بشود و بيآبرو نشود. اين نظام به حق خلق شده است، هر چه انسان بخواهد اين نظام را دفن كند، دفنشدني نيست. فرمود: ﴿ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ﴾.[3].
________________________________________
[1]. شاهنامه فردوسی، بخش7، گفتار: اندر ستايش پيغمبر.
[2]. شاهنامه فردوسي, فريدون, بخش20.
[3]. سوره دخان, آيه39.
#حضرت_آيت_الله_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاريخ: 1395/07/08
@rahighemakhtoom
📌 علل گرايش به دين
🔹 وقتي دين آمد، يعني وجود مبارك رسول گرامي(عليه آلاف التحية و الثناء) حقيقت توحيد را عرضه كرد، توده مردم حجاز مخالفت كردند، بلكه به محاربت برخاستند؛ هم تهي دستان مخالفت كردند و هم توانگرها، اينچنين نبود كه فقرا دور پيغمبر جمع شوند، هر دو مخالفت كردند، چون آن كه تهي دست بود سنت بت پرستي را حق ميدانست و آنكه توانگر بود هم سنت بت پرستي را حق ميدانست، در قبال اولين كسي كه دين حق را پذيرفت و رهآورد رسول گرامي (عليه آلاف التحية والثناء) را پذيرفت، يك تهي دست بود و يك توانگر؛ يعني علي ابن ابيطالب(سلام الله عليه) كه تهي دست بود پذيرفت و خديجه كبري(سلام الله عليها) پذيرفت، معلوم ميشود دين نه حامي تهي دست است و نه حامي توانگر، دين چيز ديگري ميآورد و آن توحيد است.
🔹 آنطوري كه خود دين خود را معرفي كرده است و شواهدي هم ارائه كرده است، ميگويد ممكن است كسي در مرفح ترين كاخ هاي مصر زندگي كند و به سمت خدا گرايش داشته باشد؛ مانند همسر فرعون و كسي هم ممكن است در بهترين خاندان به سر ببرد، يعني در خانه وحي زندگي كند و كافر باشد؛ مثل زن نوح و زن لوط. اينكه خديجه(سلام الله عليه) اولين زني بود كه دايه حق را لبيك گفت، نه چون زن پيغمبر بود، قبل از او هم بودند كساني كه زنان پيغمبر بودند و كافربودند. يك وقت انسان به جايي ميرسد كه بايد برابر قسط وعدل حركت كند و ارزاق الهي را توزيع كند، اين يكی از بهترين وظايف و دستورات الهي است؛ اما اگر نشد اينچنين نيست كه «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً»،[1] آن فقر فكري است كه انسان را به كفر ميكشاند! بنابراين آنچه كه ميتواند علل گرايش به دين را به خوبي تشريح كند، پيدايش يقين است بجاي خيال و پذيرش رضاي حق است بجاي هواي نفس و اين هم تمرين طلب ميكند.
____________________________________
[1]. الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج2، ص307.
#حضرت_آيت_الله_جوادی_آملی
🔅در معرفی کانال ارزشی "رحیق "به دوستان قرآنی ما را تقویت کنید 🙏
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 9: نکته های تفسیری آیه 6
کَلاَّ إِنَ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى
چنین نیست (که شما میپندارید) به یقین انسان طغیان میکند،
✅ نکته نگاشت:
۱ - واکنش بیشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نویسندگى، واکنشى نامناسب و به دور از انتظار است. (کلاّ)
🔹 حرف «کلاّ»، براى باز داشتن از رویه اى است که یا در جملات پیش از آن، تشریح یا اشاره شده باشد و یا از سیاق آیات به دست آید و در آیه - به قرینه «لیطغى» - ناظر به حالتى است که نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گیرند. تعبیر «الإنسان - که براى جنس به کار رفته - ناظر به غالب افراد آن است که از آن به عموم عرفى تعبیر مى شود.
۲ - بیشتر انسان ها، گرفتار طغیان و تجاوز از حدود خویش اند. (انّ الإنسن لیطغى)
🔹 طغیان; یعنى، از حد گذشتن و هر چیزى را که در نافرمانى از حد و اندازه بیرون رود، «طاغى» گویند. (مصباح)
۳ - خلقت ویژه انسان و برخوردارى او از دانش و هنر نویسندگى، دور ماندن او را از هر گونه انحراف تضمین نمى کند. (خلق الإنسن ... علّم بالقلم ... کلاّ)
🔹 حرف «کلاّ» مانع پیدایش پندارى است که ممکن است با شنیدن آیات پیشین که درباره آفرینش انسان و علم او بود، براى مخاطب به وجود آید و انسان را از خطر هر انحرافى دور بداند.
۴ - افراط در گناه و طغیان گرى، در کنار بهره بردن از نعمت ها و کرم الهى، دور از انتظار و امرى ناشایسته است. (کلاّ إنّ الإنسن لیطغى)
۵ - دانستن و توانایى بر خواندن و نوشتن، براى باز داشتن انسان از طغیان گرى کافى نیست. (علّم بالقلم . علّم الإنسن ما لم یعلم . کلاّ إنّ الإنسن لیطغى)
۶ - توجه به آفرینش انسان از خون لخته و وابستگى تمام دانش هاى او به خداوند، مایه ترک طغیان است. (خلق الإنسن من علق ... علّم الإنسن ما لم یعلم . کلاّ إنّ الإنسن لیطغى)
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
شاگردان امام زمان
🔹 از ما سؤال ميکنند که جامعه را چکار کردي؟ همان طوري که از چشم سؤال ميکنند و به ما ميگويند چشمت را چکار کردي؟ گوشت را چکار کردي؟ به ما ميگويند جامعه را هم چکار کردي؟ بخشي از مسئوليت ما را در سوره مبارکه «اسراء» بيان شده است ﴿إِنَّ الْسَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الفُؤاد كُلُّ أُوْلئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً﴾[1] که از مشکلترين آيات است، ما در فارسي ميگوييم از آقا بپرس! اين کلمه «از» را روي شخص ميآوريم، ولي در عربي اين کلمه «از» را روي شخص نميآورند ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ﴾،[2] ﴿يَسْألونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ﴾،[3] ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ المَحِيضِ﴾[4] اين کلمه «از» را روي مسئول عنه ميآورند نه روي مسئول؛ يعني انسان مسئول از گوش است اين قابل فهم است، مسئول از چشم است که چشم را چکار کردي؟ اين قابل فهم است، مسئول از قلب است يعني چه؟ يعني ما يک حقيقتي داريم غير از قلب؟ غير از روح؟ از ما سؤال ميکنند که روحت را چکار کردي؟ از ما سؤال ميکنند که چشمت را چکار کردي؟ گوشت را چکار کردي؟ دلت را چکار کردي؟ سؤال ميکنند مردم را چکار کردي؟ رها کردي؟ از آن طرف «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ»[5] ما شاگرد «بقية الله» هستيم، از اين طرف رها کردي؟!
🔹 لازم نيست ما از نظر فيزيکي حضرت را ببينيم. مرحوم آيت الله بهجت را خدا غريق رحمت کند! اصرار داشتند که شما بگوييد کاري بکنيد که حضرت ما را ببيند! خيليها بودند که پيغمبر را ميديدند امام را ميديدند و نماز پنج وقت را هم پشت سر پيغمبر ميخواندند، آن مشکل را حل نميکند، اگر حضرت ما را ببيند راحت هستيم. فرمود تمام تلاش شما اين باشد که حضرت شما را ببيند! اينها مظهر خدا هستند، خدا يک عده را نميبيند با اينکه ﴿بِكُلِّ شَيءٍ بَصِيرٌ﴾[6] است؛ خدا با يک عده حرف نميزند، با اينکه کلماتش نامتناهي است ﴿وَ لاَ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لاَ يُزَكِّيهِمْ﴾[7] خدا يک عده را نگاه نميکند، اين نظر تشريفي است فرمود شما طوري باشيد که حضرت نگاه بکند، اين بهترين کار است!
________________________________
[1]. سوره إسراء، آيه136.
[2]. سوره إسراء، آيه85.
[3]. سوره بقره، آيه189.
[4]. سوره بقره، آيه222.
[5]. نهج البلاغة(للصبحي صالح)، حکمت147.
[6]. سوره ملک، آيه19.
[7]. سوره آلعمران، آيه77.
#حضرت_آيت_الله_جوادی_آملی
📚 سخنرانی در مرکز فقهی ائمه اطهار
تاريخ: 1395/02/30
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
#مصونیت_قرآن_از_تحریف15
👇👇👇
#مصحف
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
#مصونیت_قرآن_از_تحریف
🔅🔅🔅
📌 قرائت قرآن و حفظ وروايت آنعامل مصونیت قرآن از تحریف
چنانكه بارها اشاره كرديم
🔹 در زمان حيات پيغمبر اكرم (ص) جمعيت متشكلى در مدينه به قرائت قرآن و تعليم و تعلم آن اشتغال داشتند آيات قرآنى را كه تدريجا نازل مىشد از زبان پيغمبر اكرم (ص) استماع مىكردند و گاهى در پيش ایشان خوانده و به پیامیر عرضه مىكردند.
🔹 عدهاى در قرائت مصدر و مسئول تعليم و آموزش بودند و كسانى كه از ايشان اخذ مىكردند كيفيت قرائت خود را در شكل روايت به استاد خود اسناد مىدادند و غالبا به حفظ آنچه اخذ كرده بودند مىپرداختند.
🔹 و طبعا وضع موجود نيز چنين حفظ و روايت را اقتضا مىكرد زيرا از يك طرف خطى كه آنروز براى كتابت دائر بود خط كوفى بود كه نقطه و اعراب نداشت و هر كلمه را با اشكال مختلف مىشد خواند.
🔹 و از طرف ديگر عامه مردم بىسواد بودند و راهى جز حفظ و روايت براى ضبط كلام نداشتند و همين روش سنت متبعه شده براى اعصار آينده نيز به يادگار ماند.
پیگیری مطلب در پست های بعدی👈
🍁🍁🍁
در معرفی کانال "رحیق "به دوستان قرآنی خویش ما را تقویت کنید 🙏
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#طبقات_قاریان_قرآن16
👇👇👇
#مصحف
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
#مصونیت_قرآن_از_تحریف
#طبقات_قاریان_قرآن
🔅🔅🔅
📌
نگاهی به قاریان آن در زمان حیات پیامبر (ص)
🔹 نخستين طبقه از طبقات قراء همان صحابه را شمردهاند
که در عهد پيغمبر اكرم (ص) به تعليم و تعلم آن اشتغال داشتند و جمعى از ايشان همه قرآن را جمع كرده بودند و از آن جمله زنى است بنام ام ورقه دختر عبد اللّه بن حارث « اتقان ج 1 ص74 ».
🔸 (مراد از جمع كردن قرآن كه در بعضى از آثار به چهار تن از انصار و در بعضى به پنج و در بعضى به شش و در بعضى به بيشتر نسبت داده شده تعلم و حفظ همه قرآن مىباشد نه تأليف و ترتيب سور و آيات آن وگرنه هيچ موجبى براى دو فقره جمع و ترتيب مصحف كه در عهد خليفه اول و خليفه سوم باشد نبود.
و همچنين آنچه در برخى از روايات وارد شده كه جاى هريك از سور و آيات قرآن مجيد به دستور خود پيغمبر اكرم (ص) معين و مشخص بود مطلبى است كه بقيه روايات عموما آن را تكذيب مىكند).
🔸
🔹 و چنانكه بعضى از علماء گفتهاند چند تن ازين طبقه به تعليم قرائت قرآن شهرت داشتند: عثمان و على (ع) و ابى ابن كعب و زيد بن ثابت و عبد اللّه بن مسعود و ابو موسى اشعرى.( طبقهبندى اين فصل مطابق است با آنچه سيوطى در كتاب اتقان ذكر نموده و براى اطلاع بتاريخ حيات هريك از رجالى كه در اين طبقات ذكر شده بكتب رجال و تراجم مراجعه شود.)
پیگیری مطلب در پست های بعدی👈
🍁🍁🍁
در معرفی کانال "رحیق "به دوستان قرآنی خویش ما را تقویت کنید 🙏
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#طبقات_قاریان_قرآن16
👇👇👇
#مصحف
#قرآن_شناسی
#قرآن_در_اسلام
#علامه_طباطبایی
#مصونیت_قرآن_از_تحریف
#طبقات_قاریان_قرآن
🔅🔅🔅
📌 نگاهی به قاریان قرآن پس از رحلت پیامبر (ص)
🔹 طبقه دوم شاگردان طبقه اول كه عموما از تابعين مىباشند
و معروفينشان كه در شهرهاى مكه و مدينه و كوفه و بصره و شام حوزههاى قرائت داشتند و به تعليم قرآن مىپرداختند و البته اين پنج شهر جاهائى مىباشد كه مصاحف عثمانى در آنها بود:
🔹 در مكه عبيد بن عمير و عطاء بن ابى رياح و طاوس و مجاهد و عكرمه و ابن ابى مليكه و غير ايشان بود.
🔹 و در مدينه ابن مسيب و عروه و سالم و عمر بن عبد العزيز و سليمان بن يسار و عطاء بن يسار و معاذ قارى و عبد اللّه بن اعرج و ابن شهاب زهرى و مسلم بن جندب و زيد بن اسلم.
🔹 و در كوفه علقمه و اسود و مسروق و عبيده و عمرو بن شرحبيل و حارث بن قيس و ربيع بن خثيم و عمرو بن ميمون و ابو عبد الرحمن سلمى و زر بن حبيش و عبيد بن نضله و سعيد بن جبير و نخعى و شعبى.
🔹 و در بصره ابو عاليه و ابو رجاء و نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر و حسن بصرى و ابن سيرين و قتاده.
🔹 و در شام مغيرة بن ابى شهاب از اصحاب عثمان و خليفة ابن سعد از اصحاب ابو درداء صحابى.
📌 نگاهی به قاریان قرآن طبقه سوم
🔹طبقه سوم كه تقريبا به نصف اول قرن دوم منطبق است
جماعتى از مشاهير ائمه قرائت كه از طبقه دوم اخذ كردهاند:
🔸 در مكه عبد اللّه بن كثير (يكى از قراء سبعة) و حميد ابن قيس اعرج و محمد بن ابى محيصن. و در مدينه ابو جعفر يزيد بن قعقاع و شيبة بن نصاح و نافع بن نعيم (يكى از قراء سبعة).
🔸 و در كوفه يحيى بن وثاب و عاصم بن ابى النجود (يكى از قراء سبعة) و سليمان اعمش و حمزه (يكى از قراء سبعة) و كسائى (يكى از قراء سبعة).
🔸 و در بصره عبد اللّه بن ابى اسحاق و عيسى بن عمر و ابو عمر و ابن علاء (يكى از قراء سبعة) و عاصم جحدرى و يعقوب حضرمى.
🔸 و در شام عبد اللّه بن عامر (يكى از قراء سبعة) و عطية بن قيس كلابى و اسماعيل بن عبد اللّه بن مهاجر و يحيى بن حارث و شريح بن يزيد حضرمى.
📌 نگاهی به قاریان قرآن طبقه چهارم و پنجم
🔹 طبقه چهارم شاگردان و روات طبقه سوم مىباشند
مانند ابن عياش و حفص و خلف كه ذكر معروفينشان در فصل آينده خواهد آمد.
🔹 طبقه پنجم طبقه اهل بحث و تأليف است
و چنانكه گفتهاند اول كسى « ريحانه ج 2 ص 141 در ترجمه حمزه زيات، اتقان ج 1 ص 75. » كه در قرائت بتأليف پرداخت ابو عبيد قاسم بن سلام است پس از آن احمد بن جبير كوفى پس از آن اسماعيل بن اسحاق مالكى از اصحاب قالون راوى پس از آن ابو جعفر ابن جرير طبرى پس از آن داجونى پس از آن مجاهد.
پس از اينان دامنه بحث و تحقيق وسيعتر شده امثال «(دانى) ابو عمر و عثمان بن سعيد اندلسى از مشاهير قراء، صاحب تأليفات زياد است سال چهارصد و چهل و چهار در گذشته.
و شاطبى از معاريف قراء و حفاظ قرآن مجيد صاحب قصيده شاطبيه در قرائت كه بقول صاحب كشف الظنون هزار و صد و بيست بيت مىباشد و سال پانصد و نود هجرى در قاهره در گذشته.
» دانى و شاطبى كتب و رسائل بي شمار نظما و نثرا نوشتند.
پیگیری مطلب در پست های بعدی👈
🍁🍁🍁
در معرفی کانال "رحیق "به دوستان قرآنی خویش ما را تقویت کنید 🙏
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی 📌قلب سلیم
🔹 سؤال ظرف است, این ظرف را باید به پیشگاه ذات اقدس الهی بُرد و خودش هم اعلام كرد که فرمود هر اندازه ظرف آوردید من هیچ ظرفی را خالی نمی كنم: ﴿وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ﴾.[1] این سؤال لفظی از حوزه لفظ بیرون نیست، آدم خیلی چیزها را لفظاً طلب میكند ولی قلباً از آن غافل است و اگر در درون بخواهد، عمده آن حالت و زبان استعداد است، با زبان استعداد و با زبان لیاقت و دریافت از خدای سبحان باید چیزی را بخواهد, عمده لسان استعداد است. لسان استعداد را انسان به عنوان یك ظرف باید بررسی كند، خالص كند، این ظرف را كه ببرد همه این ظرف را پُر می كند، نه اینكه یك مقداری عطا در این ظرف بریزد، هر اندازه ما ظرفیت ببریم كلّ آن ظرف را پُر می كند.
🔹 نمونه هایی هم كه در قرآن كریم هست فرمود بعضی ها كاری به ظرف ندارند، كالاهای خوبی را در این ظرف می گذارند؛ اما بعضی ها ظرف خوبی می آورند، ظرف همان قلب است، آن ظرف ما همان هویت ماست. فرمود ما هم ظرفتان را كار داریم، هم آن درخواست های شما را كار داریم; اگر كسی درخواست هایی داشته باشد كه به وسیله عمل صالح آورده باشد, ما همه اینها را محترم میشماریم و یكی را ده برابر جواب می دهیم: ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، اما وقتی درباره ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) سخن به میان می آید، نمی فرماید او «جاء بالحسنه»، م می فرماید: ﴿إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلیمٍ﴾[2]، او که عمل صالح نیاورد, عمل صالح از قلب سلیم ریزش می كند او هویت سالم آورده است؛ آن وقت خدا چه به او خواهد داد؟! گوشهای از آن همان است كه ﴿یا نارُ كُونی بَرْداً وَ سَلاماً﴾[3]، تا ما نزد ذات اقدس الهی چه ببریم؟! ﴿إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلیمٍ﴾، آن اندازه ندارد!
________________________________________
[1] . سوره ابراهیم، آیه34.
[2] . سوره صافات، آیه84.
[3] . سوره انبیاء، آیه69.
📚 درس خارج فقه ربا جلسه 14
تاریخ: 1393/01/27
🌿🌿🌿
انتشار و تبلیغ سخن حق صدقه جاریه است. یاری گر یکدیگر در نشر و یادگیری معارف و آموزه های قرآنی باشیم.
🔅در معرفی کانال ارزشی "رحیق "به دوستان قرآنی ما را تقویت کنید 🙏
👇👇👇
@rahighemakhtoom
📌 بیت المال
🔹 آنهایی كه امكانات دولتی یا غیر دولتی دستشان هست و حق خون شهدا و ایثارگران و مجاهدان و رزمندگان فاتح را نمیدانند، هشداری وجود مبارك حضرت امیر(سلام الله علیه) به آنان داد. حضرت امیر(سلام الله علیه) حرفش برای همیشه زنده است، امروز همان بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) را وجود مبارك ولی عصر(ارواحنا فداه) دارد. در نامههای نهجالبلاغه حضرت به یكی از کارگزاران خود مرقوم فرمود به من گزارش دادهاند که تو با اموال بیت المال عادلانه و متقیانه عمل نكردی، اگر این گزارش ها درست باشد و اگر من ببینم اموال را حیف و میل كردهای و به غارت بردی و تاراج كردی و به این مردم بر نگرداندی «لَأَضْرِبَنَّكَ بِسَیفِی الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلَّا دَخَلَ النَّار»،[1] چه قدرتی است! فرمود اگر مال را به بیت المال بر نگرداندی با شمشیری تو را ادب می كنم كه هیچ كس با آن شمشیر كشته نشد، مگر اینكه مستقیماً به جهنم رفت، خیلی حرف است! یعنی ما اشتباه نمیكنیم، این معنی عصمت است. مگر ممكن است معصوم اشتباهاً كسی را بكشد؟! فرمود هر كس را علی كشت مستقیماً به جهنم میرود، یا كافر است یا منافق.
🔹 در مسائل سیاسی، مسائل نظامی و مسائل اجتماعی گاهی آدم ممكن است اشتباه بكند، گاهی ممكن است شخص واقعاً بین خود و بین خدا توبه كند و دیگران ندانند، فرمود نه! بین تو و خدای تو ما هستیم و میفهمیم چه كردی؛ بین تو و بین بیت المال ما هستیم و میفهمیم چه كردی، هم دست خائن را می شناسیم و هم قلب طاهر را. فرمود اگر مال را بر نگرداندی با این شمشیر تو را میزنم. الآن هم همان بیان را وجود مبارك ولی عصر(ارواحنا فداه) دارد چون كه فرق بین این چهارده معصوم(سلام الله علیهم اجمعین) كه نیست.
____________________________________
[1]. نهج البلاغه، نامه41.
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📚 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان
تاریخ: 1385/02/04
🌿🌿🌿
انتشار و تبلیغ سخن حق صدقه جاریه است. یاری گر یکدیگر در نشر و یادگیری معارف و آموزه های قرآنی باشیم.
🔅در معرفی کانال ارزشی "رحیق "به دوستان قرآنی ما را تقویت کنید 🙏
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 11: تفسیر آیه 7
کَلاَّ إِنَ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى
*أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى
چنین نیست (که شما میپندارید) به یقین انسان طغیان میکند،
*از اینکه خود را بینیاز ببیند!
✅ واژه نگاشت:
🔸 «أَن رَّآهُ»: وقتی خود را ببیند و بداند. واژه (أَنْ) از حروف ناصبه است. جمله (أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی) مفعولٌله است.
🔸 «إِسْتَغْنَی»: احساس قدرت و ثروت کرد. دارا شد و بینیاز گردید
✳ روایت شان نزول: شأن نزول آیات ۶ و ۷:
📝 نویسنده تفسیر کشف الاسرار. گزارش می دهد :
🔸 مقاتل گوید: این آیات درباره ابوجهل نازل شد که از اثر مال و ثروت فراوان به طغیان پرداخته بود.
📝
و در گزارشی دیگر آمده است
🔸 ابوهریره گوید: ابوجهل مى گفت: آیا محمد باز هم روى خود را در سجده به خاک مى گذارد. به او گفتند: آرى، سپس گفت: سوگند به لات و عزى اگر او را به این وضع ببینم پاى خود را روى گردنش مى گذارم و صورتش را به خاک میمالم سپس این آیات براى او نازل گردید.[تفسیر ابن المنذر.]
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
ادامه تفسیر آیه را در پست های بعدی دنبال کنید👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 11: تفسیر آیه 7
کَلاَّ إِنَ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى
*أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى
چنین نیست (که شما میپندارید) به یقین انسان طغیان میکند،
*از اینکه خود را بینیاز ببیند!
✳ نکته و پیام نگاشت:
✅ دل خوشى به ثروت زیاد، مایه روى آوردن انسان به طغیان و شکستن حریم دیگران (أن رءاه استغنى) «أن رءاه...» - به تقدیر لام تعلیل - مفعول له و بیانگر سبب طغیان است.
✅ احساس بى نیازى - حتى در صورت کاذب بودن آن - زمینه گستاخى و تجاوزگرى انسان (أن رءاه استغنى) فعل «رآه» دلالت دارد که عامل طغیان، این است که شخص خود را بى نیاز ببیند. بنابراین، درک یا توهّم بى نیازى، عامل طغیان است; نه وجود حقیقى آن.
✅ احساس بى نیازى از خداوند، زمینه ساز سرکشى از خواسته هاى او است. (ربّک الأکرم . الذى علّم ... إنّ الإنسن لیطغى . أن رءاه استغنى) آیات آغازین سوره، قرینه بر متعلق «یطغى» و «استغنى» است و نشان مى دهد که طغیان در برابر خداوند و استغنا از او، از مصادیق مورد نظر آن است.
✅ فراهم بودن زمینه هاى افراط در گناه براى ثروتمندان (أن رءاه استغنى)
✅ بینش انسان، رفتارساز و شکل دهنده کردار او است. (لیطغى . أن رءاه استغنى)
✅ گرفتارى به طغیان، براى کسانى که در سایه کرم خداوند و به کمک علوم خدادادى، به ثروت رسیده و خود را بى نیاز مى بینند، خلاف انتظار و واکنشى ناشایست در برابر نعمت هاى الهى است. (الأکرم . الذى علّم ... کلاّ إنّ الإنسن لیطغى . أن رءاه استغنى)
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
ادامه تفسیر آیه را در پست های بعدی دنبال کنید👇👇
@rahighemakhtoom
📌 #چشم_پوشی
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 ﴿لا تَمُدَّنَّ عَینَیكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْهُمْ﴾؛[1] نگاه نكن ببین آنها چه دارند! مرحوم امین الاسلام نقل كرده است كه وجود مبارك پیامبر با نازل شدن این آیات اصلاً نگاه نمیكرد![2] بعضی ها كه خیلی اهل معنا هستند به این قصرها و اتومبیل ها نگاه نمیكنند. بالأخره انسان یك راهی دارد، یك جایی میخواهد برود، دیگر اینجا باشد همین است؛ اگر یك منظور دیگری دارد، اگر بخواهد راه بحرالعلوم را طی كند، راه ابنفهد حلّی را طی كند یا راه دیگری را طی كند، باید یك سمت دیگری را طی كند! هر طور كه انتخاب كرده به او خوش میگذرد، اینطور نیست كه آنها یك كمی نگران باشند. اگر ساده زیست هستند، اینطور نیست كه در زحمت باشند، اینها با ترحم به دیگری نگاه میكنند! وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) طبق این نقل مرحوم امین الاسلام در مجمعالبیان بعد این سر راه اصلاً نگاه نمیكرد که چه كسی چه دارد یا چه كسی چه ندارد. این ﴿لاَ تَمُدَّنَّ﴾ را كه قرآن فرمود ایشان در حد «لاتنظر» عمل كرد، نگاه نمیكرد! حالا گاهی چشمش میافتد، اما بالأخره همه اینها «زینت أرض»اند و اینها كه از این «زینت أرض» برخوردارند، در هنگام مرگ یك جان كندن سختی دارند، برای اینكه به تك تك اینها دل بستند یك، تك تك اینها از اینها گرفته میشود دو، تعلق میماند سه، عذاب قبر از همین جا شروع میشود چهار، سرّ عذاب حال جان دادن همین است كه محبوب را میگیرند محبت میماند فریاد شروع میشود.
📚 سوره مبارکه حجر جلسه 55
تاریخ: 1385/12/07
____________________________________
[1] - سوره طه، آیه131. «دیدگانت را به سوی نعمت هاى مادى كه به گروه هایى از آنها دادهایم، امتداد نده».
[2] - ر.ک: .مجمع البیان، ج6، ص531.
🌿🌿🌿
◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
🔆علامه محمدتقی جعفری رحمة الله علیه:
اگر این خدایی که ما برای خود جعل می کنیم، آن خدایی که اگر زن هستم به من باید زیبایی کلئوپاترا را بدهد، و اگر مرد هستم زیبایی یوسف را، اگر از عدالت خوشم بیاید باید عدالت علی (سلام الله علیه) را به من بدهد، ثروت قارون را بدهد، جهانگیری اسکندر مقدونی را بدهد...
.
🔆این خدا اگر یک اپسیلون از این موقعیت ها کمتر به من لطف کند، خدایی مشکوک است.
🔆می گوید: خدا وجود ندارد، دلیلتان بر وجود خدا چیست؟
🔆منشأ و ریشه این قضیه از این جاست: خدا را طوری می سازد، که بعد به او شک کند. بعد آن فیلسوف ساده را ببینید که می گوید: خدا را واقعا نمی توان از روی دلیل ثابت کرد.
.
🔆منشأ و ریشه این قضیه از این جاست: خدا را طوری می سازد، که بعد به او شک کند. بعد آن فیلسوف ساده را ببینید که می گوید: خدا را واقعا نمی توان از روی دلیل ثابت کرد.
.
🔆کدام خدا را می فرمایید؟ آن خدایی که من ساختم و تو ساختی، شک در آن نکن، یقینا چنین خدایی وجود ندارد. بشر را راحت کنید.
.
🔆آن خدایی که ما ساخته ایم؛ بازرگان ساخته برای چک و سفته اش، دانشجو و دانش آموز برای نمره های خوب ساخته است، مریض برای خوب شدنش می سازد، اقویای عالم برای بدبخت کردن مردم می سازند، آیا این خداها را می فرمایید؟
.
🔆چرا این قدر خودتان را در کتاب ها خسته می کنید؟ این خدا، به حق حقیقت قسم وجود ندارد. یک خدا نیست که انگیزه حرکت برای انسان ها نمی شود. یک خدا نیست که آن قدر شعر و استدلال نمی خواست.
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 12: تفسیر آیه 8
إِنَ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى*و به یقین بازگشت (همه) به سوی پروردگار تو است!*
✅ نکته و پیام نگاشت:
🔹 ايمان به معاد مانع طغيان است. «إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعى»
🔹 هر چه داريم مىگذاريم و مىرويم خود را بى نياز نپنداريم. «إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعى»
🔹 - انسان و هستى هدفدار و به سوى خداست. «إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعى»
🔹 بازگشت هر موجودى به خداوند است. (إنّ إلى ربّک الرجعى)
🔹 خداوند، مرجع و مقصد نهایى همه انسان ها است. (إنّ إلى ربّک الرجعى) آیات پیشین، نشان مى دهد که مصداق بارز «رجعى» بازگشت انسان ها است.
🔹 خداوند، کیفر دهنده طغیان گران و تهدید کننده آنان به کیفرهاى اخروى است. (لیطغى ... إنّ إلى ربّک الرجعى) مراد از بیان بازگشت انسان ها به خداوند، توجّه دادن طغیان گران - که در آیات پیشین مطرح بودند - به کیفرهاى الهى است.
🔹 توجّه به بازگشت انسان ها به خداوند، زمینه ترک طغیان (إنّ الإنسن لیطغى ... إنّ إلى ربّک الرجعى)
🔹 بازگشت انسان ها به خداوند و به کیفر رسیدن طغیان گران، جلوه هاى ربوبیت خداوند و در راستاى تدبیر امور انسان ها است. (ربّک) ضمیر خطاب در «ربک»، ممکن است خطاب به هر کس باشد که سخن را مى شنود.
🔹 بازگشت انسان ها به خداوند، دلیل نیازمندى آنان به او است. (أن رءاه استغنى . إنّ إلى ربّک الرجعى)
۷ - خداوند، پیامبر(ص) را به تدبیر امور آن حضرت و مجازات اخروى مخالفان طغیان گر او، وعده داد. (لیطغى ... ربّک) خطاب در «ربّک»; چه ویژه پیامبر(ص) باشد و چه هر مخاطبى را شامل گردد - که در نتیجه پیامبر(ص) بارزترین مصداق مورد نظر خواهد بود - برداشت یاد شده استفاده مى شود.
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
🔅 ادامه تفسیر سوره علق را در همین صفحه دنبال کنید👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 13: تفسیر آیه 9
أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى*ه من خبر ده آیا کسی که نهی میکند،*
✅ شان نزول:
🔹 «شیخ طوسى» گویند: این آیات درباره ابوجهل بن هشام نازل شده و مراد از عبد در آیه رسول خدا صلى الله علیه و آله است زیرا ابوجهل پیامبر را از نمازگذاردن بازمیداشت.[طبرى صاحب جامع البیان نیز آن را از ابن عباس روایت نموده است.]
🔹 مراد از عبدى كه نماز مىخواند «عَبْداً إِذا صَلَّى» چنانكه از آيات آخر سوره بر مىآيد، رسول خداست، چون در آن آيات، آن حضرت را از اطاعت آن شخص نهى نموده است و او را به سجده و قرب دعوت مىكند. از آنجا كه اين آيات، اولين آياتى است كه بر پيامبر نازل شده، پس آن حضرت قبل از رسيدن به مقام رسالت، نماز مىخوانده است. «تفسير الميزان.»
🔹 در احاديث مىخوانيم: ابوجهل از اطرافيان خود پرسيد: آيا پيامبر در ميان شما نيز براى سجده صورت به خاك مىگذارد؟ گفتند: آرى. گفت: سوگند به آنچه سوگند مىخوريم، اگر او را در چنين حالى ببينم، با پاى خود گردن او را له مىكنم. زمانى كه متوجه شد پيامبر در حال نماز است، تصميم گرفت با لگد بر سر مبارك آن حضرت در سجده بكوبد، همين كه نزديك شد، با حالتى عجيب عقب نشينى كرد و به مشركان گفت: وقتى به او نزديك شدم،
در مقابل خود خندقى از آتش ديدم. «تفاسير مجمع البيان و نمونه.»
🔹 با اينكه مراد از «عَبْداً» شخص پيامبر است ولى نكره آوردن آن، به خاطر تعظيم و بزرگداشت است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
🔅 ادامه تفسیر سوره علق را در همین صفحه دنبال کنید👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 14: تفسیر آیه 9
أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى*ه من خبر ده آیا کسی که نهی میکند،*
✅ نکته و پیام نگاشت:
🔹 بازداشتن از نماز، روشنترين نوع منكرات است. «يَنْهى عَبْداً إِذا صَلَّى»
🔹 طاغوتيان مخالف نمازند. «لَيَطْغى- يَنْهى عَبْداً إِذا صَلَّى» (رفتار ناروا زمانى مورد سرزنش قرار مىگيرد كه دوام داشته باشد.)
🔹 برخى از مخالفان پیامبر(ص)، مانع نماز خواندن آن حضرت بودند. (أرءیت الذى ینهى) مراد از «الذى ینهى» - به قرینه آیه بعد و جمله «لاتطعه» در آخر سوره - کسى است که پیامبر(ص) را از نماز خواندن نهى مى کرد. جمله «فلیدع نادیه» در آیات بعد، وى را فردى داراى نفوذ کلام معرفى کرده و به گفته بسیارى از مفسران، مراد ابوجهل است.
🔹 نمازستیزان، مورد تهدید و نکوهش خداوند (أرءیت الذى ینهى) سیاق آیه شریفه بر توبیخ و تهدید دلالت مى کند.
🔹 جلوگیرى از برپایى نماز، شگفت آورترین نمونه طغیان (لیطغى ... أرءیت الذى ینهى) «أرءیت» استفهام تعجبى است. ادیبان عرب، آن را با «أخبرنى» (خبر ده مرا) به یک معنا دانسته اند. درخواست بازگو کردن خبر - با آن که متکلم آن را مى داند - نشانه شگفتى آن است. مخاطب در «أرءیت» مى تواند عموم مخاطبان باشد; گرچه فرد بارز آن پیامبر(ص) است و بنده نمازگزارى که مورد نهى قرار گرفته، بر هر نمازگزارى قابل انطباق است.
🔹 نماز در عصر بعثت، مورد تهاجم مخالفان اسلام (أرءیت الذى ینهى) جمله «لئن لم ینته» - در آیات بعد - قرینه بر وقوع این مزاحمت، به هنگام نزول آیات این سوره است که با اوایل بعثت هم زمان بوده است.
🔹 خوى ثروت اندوزى و احساس بى نیازى، زمینه ساز مخالفت با برگزارى نماز أن رءاه استغنى ... أرءیت الذى ینهى
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
🔅 ادامه تفسیر سوره علق را در همین صفحه دنبال کنید👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_علق(اقرا)
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 15: تفسیر آیه10
أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى*به من خبر ده آیا کسی که نهی میکند،*
عَبْداً إِذَا صَلَّى*بندهای را به هنگامی که نماز میخواند (آیا مستحق عذاب الهی نیست)؟!
✅ نکته و پیام نگاشت:
🔹 پیامبر(ص)، بنده ارجمند خداوند (عبدًا) براساس شأن نزول هاى متعدد، مراد از «عبداً» - که به جهت بیان عظمت، نکره آورده شده - پیامبر(ص) است.
🔹 پیامبر(ص)، به طور مکرر و در حضور مخالفان خویش، نماز مى خواند. (إذا صلّى) از نهى مکرر - که مفاد فعل مضارع «ینهى» در آیه قبل است - اقامه مکرر نماز استفاده مى شود و برخورد مخالفان پیامبر(ص) با نماز آن حضرت، نشان مى دهد که نماز پیامبر(ص) از دید آنان مخفى نبوده است.
🔹 نماز، جلوه عبودیت انسان است. (عبدًا إذا صلّى)
🔹 وادار ساختن مردم به ترک نماز، نادیده انگاشتن عبودیت آنان براى خداوند است. (أرءیت الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى) انتخاب کلمه «عبد»، بیانگر دلیل تعجبى است که استفهام «أرءیت» بر آن دلالت داشت; یعنى، کسى که بندگان را به ترک نماز فرا مى خواند، چرا به بنده بودن آنان توجّه نمى کند؟
🔹 تشریع نماز، در نخستین سال هاى بعثت (إذا صلّى) گرچه ممکن است کیفیت نمازى که رسول خدا(ص) در آغاز بعثت مى خواند، با نمازهاى پنج گانه اى که براى همیشه تشریع شده است، تفاوت هایى داشته و چه بسا به سجود و قصد قربت - که در ذیل سوره آمده - اکتفا مى شد; ولى آیه شریفه بر اصل تشریع عبادتى به نام «نماز» دلالت دارد.
🔹 بازداشتن از نماز، روشنترين نوع منكرات است. «يَنْهى عَبْداً إِذا صَلَّى»
🔹 نشانه بندگى خدا نماز است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»
🔹 نام و نشان مهم نيست، عملكردها مهم است. (نام نهى كننده و نمازگزار نيامده است.) «يَنْهى- صَلَّى»
🔹 طاغوتها از بندگى خدا ناراحتند. (نه از افراد بىتفاوت و يا بنده هوسهاى خود يا ديگران) «يَنْهى عَبْداً إِذا صَلَّى»
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
🔅 ادامه تفسیر سوره علق را در همین صفحه دنبال کنید👇👇
@rahighemakhtoom
📌 #ظرف_علم
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 آنچه در قرآن كریم به صورت تعلیم و تزكیه یاد شده است، در سخنان نورانی امام حسن مجتبی(صلوات الله و سلامه علیه) طبق نقل ثقة الاسلام كلینی(رضوان الله تعالی علیه) چنین آمده است، آن حضرت فرمود: «كُونُوا أَوْعِیةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِیحَ الْهُدَی»؛[الكافی, ج1, ص301.
] یعنی شما امّت اسلامی نه تنها به طرف علم و به سراغ علم بروید، نه تنها عالم و دانشمند باشید، بلكه ظرفیت وجودی شما ظرف علم باشد؛ وِعای دانش باشید؛ در هویت شما غیر از دانش چیزی جا نگیرد؛ فسون و فسانه را به جانتان راه ندهید؛ اسطوره و قصّه های غیر كارآمد را در حریم جانتان جا ندهید. وقتی عالم شدید و جانتان ظرف دانش شد، بكوشید با این دانش و با عمل كردن این دانش مصباح هدایت باشید و چراغ فروزان هدایت و راهنمایی دیگران تا نه بیراهه بروید و نه راه كسی را ببندید.
🔹 وجود مبارك كریم اهل بیت فرمود چراغ هدایت باشید «كُونُوا أَوْعِیةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِیحَ الْهُدَی»، اگر جامعه از این محورها بهره حسن و زیبا ببرد و خود را به كمال برساند، تمدّنی پیدا خواهد كرد كه در متن تدین او نهفته است و كریم بودن آن ذات مقدّس هم در اثر سخا و جود و بخشش بود كه وجود مباركش بسیاری از نیازمندی های نیازمندان را برطرف می كرد، اگر این دو عنصر فراهم شد؛ یعنی جامعه از تقلید به در آمد محقق شد نه در قبول و نه در نكول بیراهه نرفته است، این پیرو راستین امام حسن مجتبی(صلوات الله و سلامه علیه) است.
📚 پیام به کنگره امام حسن مجتبی(علیه السلام)
تاریخ: 1391/12/05
🌿🌿🌿
🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
📌 #عقل_کامل
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 بارها به عرضتان رسید، گرچه ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ﴾[ سوره جمعه، آيه 2.
] ناظر به امّیین حجاز است، ولی اگر الآن كه هفت میلیارد بشر روی زمین زندگی میكنند، همهٴ اینها در علوم عقلی در حدّ مرحوم فارابی و بوعلی باشند و از نظر علوم نقلی در حدّ مرحوم شیخ طوسی و شیخ مفید(رضوان الله علیهما) باشند، باز ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ﴾ صادق است. هفت میلیارد ابنسینا و شیخ مفید نسبت به دیگران بزرگ هستند، اما نسبت به حضرت اُمّی می باشند؛ او از غیب باخبر است، از گذشته باخبر است، از آینده باخبر است، علمش به غیب و شهود است، علم شهودی است نه حصولی و نه مفهومی، علمش معصوم و مصون است؛ اما علمِ اینها خطاپذیر است، اصلاً قابل قیاس نیست! بنابراین اینچنین نیست كه حالا اگر علم ترقّی كرده و همه در حدّ بوعلی شدند مثلاً ﴿هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ﴾ صادق نباشد، نه این صادق است.
🔹 وجود مبارك پیامبر به جایی میرسد كه مرحوم كلینی(رضوان الله تعالی علیه) در كتاب قیم كافی این حدیث نورانی را از وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كرده كه «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطّ»؛[الكافی، ج1، ص23.
] یعنی در تمام مدّت عمر پر بركتش حضرت به اندازهٴ فكر خودش با احدی حرف نزد! خب چه كسی بود كه بفهمد؟! اول كسی كه در بین این متأخّرین ما دیدیم مرحوم صدرالمتألّهین است كه اهل بیت را استثنا كرده، بعد مرحوم مجلسی و مرحوم فیض و دیگران گفتند كه اگر پیامبر به كُنه عقل خود با اهل بیت سخن میگفت آنها میفهمیدند، چه اینكه با آنها هم سخن گفته «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطّ».
📚 سوره مبارکه کهف جلسه 2 تاریخ: 1387/10/24
🌿🌿🌿
◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌# مبدأ_قابلی
🔹 مبدأ فاعلی کلّ عالم چه دنیا و چه آخرت ذات أقدس الهی است. او که ایجاد میکند در دنیا خداست: ﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَیءٍ﴾،[سوره زمر، آيه62.
] جهنم را او ایجاد میکند، چون مظهر عدل خداست. بهشت را او ایجاد میکند، چون مظهر رحمت خداست، همه را او ایجاد میکند؛ منتها مواد خام و مبدأ قابلی را خود انسان ایجاد میکند. خود انسان میشود سوخت جهنم یعنی هیزم، آن وقت خدا این هیزم را مشتعل میکند.
🔹 بنابراین فاعل همه چیز حتی بهشت و درختان بهشت و ایجادکننده های انهار بهشت و میوه های بهشت خدای سبحان است؛ منتها عمل و علم انسان زمینه و مقدمه و مبادی قابلی را فراهم میکند. همان تعبیری که در معراج بود، وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در معراج از این فرشته ها سؤال کرد که چرا اینها گاهی مشغول چیدن دیوارند، گاهی ساکت هستند و کار انجام نمیدهند، با اینکه اینها خسته نمیشوند؟ به عرض حضرت رساندند که اینها میگویند ما درست است که این قصرها را درست میکنیم؛ ولی این خشتها و آجرها و مصالح ساختمان را اینها باید بدهند. فرمود مصالح ساختمان اینها چیست؟ عرض کردند: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّه»،[الأمالي (للطوسي)، ص474.
] قول صالح، عمل صالح، کار خیر، اینها مصالح ساختمانی است.
📚 سوره مبارکه ملک جلسه 7
تاریخ: 1397/09/03
🌿🌿🌿
◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom
💠 درک شب قدر
🔹 قرآن در «لیله قدر» نازل شد و به بركت نزول قرآن، مقدّرات امور سالانه در شب قدر تدوین و تنظیم میشود و آن هم نازل میشود به ولی آن عصر. عمده آن است كه ما مسئله نزول قرآن و همچنین نزول مقدّرات را به نحو تجافی تلقّی نكنیم، بلکه به نحو تجلّی بدانیم. بیان نورانی امیر المؤمنین(سلام الله علیه) در نهجالبلاغه این است كه «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی كِتَابِهِ مِنْ غَیرِ أَنْ یكُونُوا رَأَوْهُ»؛[1] خدای سبحان در این قرآن برای بندگانش تجلّی كرده است، ولی مردم جلوه حق را نمیبینند. خدای سبحان قرآن را به نحو تجلّی یعنی آویختن نازل كرده است، نه انداختن! این حبل متین یك طرفش به دست خداست و یك طرفش ـ به بركت اهل بیت(علیهم السلام) ـ به دست بشر است.
🔹 این شب، یعنی شب نوزدهم فرصت مناسبی است برای تمسّك به این «حبل متین» و از این «حبل متین» بهره بردن و بالا رفتن. شما که در این لیالی قدر قرآن را بر سر میگذارید و به بركت چهارده معصوم به خدا سوگند میدهید، باید بكوشید كه از «عربی مبین»[2] تا «علی حكیم»[3] هر چه مقدور شماست رشد كنید؛ هم از نظر معارف، هم از نظر اخلاق، هم از نظر احكام و هم از نظر حقوق؛ معرفتاً یك، اعتقاداً دو، تخلقاً سه و عملاً چهار؛ این معنای ادراك «لیله قدر» و معنای قرآن به سر گذاری و معنای سوگند دادن خدا به حق قرآن و عترت طاهرین و به حق همه انبیا و اولیا و مؤمنانی است كه نام شریفشان در قرآن با مدح ستوده شده است.
____________________________________
[1] . نهج البلاغه، خطبه147.
[2] . سوره نحل، آیه103؛ سوره شعراء، آیه 195.
[3] . سوره زخرف، آیه4.
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📚 پیام شب قدر
تاریخ: 1390/05/07
@rahighemakhtoom
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📌 حریم شکنی نکنیم
🔹 وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) فرمود: «یا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْر»؛ به حضرت عرض کردم این دستورات نماز و روزه و مانند آن که مشخص است، به نظر شریف شما بهترین عمل و بافضیلت ترین عمل در ماه مبارک رمضان چیست؟ «فَقَالَ یا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ پرهیز از کار حرام، قول حرام، فکر حرام، از حرام انسان جدا بشود بهترین راه است، چون بقیه راه باز است، این حرام است که راه را میبندد. حضرت امیر آن سؤال را کرد و حضرت این جواب را داد، بعد وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گریه کرد. حضرت امیر میگوید: «فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا یبْكِیكَ» چرا گریه میکنید؟ «فَقَالَ یا عَلِی لِمَا یسْتَحَلُّ مِنْكَ فِی هَذَا الشَّهْرِ كَأَنِّی بِكَ» آنچه که برای تو حلال میشمرند یا حلول میکند، من برای آن گریه میکنم، چرا؟ «وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّكَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَیضْرِبُكَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِكَ تَخْضِبُ مِنْهَا [بِهَا] لِحْیتُكَ»؛ من برای این گریه میکنم که تو داری نماز می خوانی، أشقی الأولین و الآخرین با شمشیرش سر مطهر تو را می شکافد و محاسن شما رنگین می شود. چون مثل إبن ملجم کسی نیامده است، حتی شمر به شقاوت إبن ملجم هم نیست؛ برای اینکه شمر با یک خطر روبرو بود، ولی إبن ملجم با دو خطر روبرو بود. آن کسی که امام(سلام الله علیه) او را به هلاکت برساند، یقیناً اهل جهنم است و هیچ شفاعتی شامل او نمی شود؛ آن کسی که خودش امامی را شهید کند، یقیناً اهل جهنم است.
🔹 إبن ملجم با شمشیرش امامی را شهید کرد و با شمشیر امام دوم یعنی امام حسن کشته شد، او بین الإمامین بود. آن شمر و امثال شمر را مختار کشت. هیچ کسی اگر با شمشیر امام کشته بشود اهل نجات نیست؛ لذا شقاوت إبن ملجم بیش از شقاوت شمر است، لذا فرمود به اینکه او «أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ» است. از نظر عاطفه جریان شمر حساب دیگری دارد؛ اما محروم ترین انسان کسی است که با شمشیر امام کشته بشود و با شمشیر او امامی کشته بشود. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّه»؛ من بلند شدم عرض کردم آن وقتی که مرا شهید می کنند «فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ ص» بله «فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِكَ». «ثُمَّ قَالَ یا عَلِی مَنْ قَتَلَكَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَكَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّكَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّكَ مِنِّی كَنَفْسِی رُوحُكَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُكَ مِنْ طِینَتِی».[[1]. إقبال الأعمال(ط ـ القديمة)، ج1، ص2.
]
📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 444
تاریخ: 1398/02/11
🌿🌿🌿
◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏
@rahighemakhtoom