eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
620 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 درک شب قدر 🔹 قرآن در «لیله قدر» نازل شد و به بركت نزول قرآن، مقدّرات امور سالانه در شب قدر تدوین و تنظیم می‌شود و آن هم نازل می‌شود به ولی آن عصر. عمده آن است كه ما مسئله نزول قرآن و همچنین نزول مقدّرات را به نحو تجافی تلقّی نكنیم، بلکه به نحو تجلّی بدانیم. بیان نورانی امیر المؤمنین(سلام الله علیه) در نهج‌البلاغه این است كه «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی كِتَابِهِ مِنْ غَیرِ أَنْ یكُونُوا رَأَوْهُ»؛[1] خدای سبحان در این قرآن برای بندگانش تجلّی كرده است، ولی مردم جلوه حق را نمی‌بینند. خدای سبحان قرآن را به نحو تجلّی یعنی آویختن نازل كرده است، نه انداختن! این حبل متین یك طرفش به دست خداست و یك طرفش ـ به بركت اهل بیت(علیهم السلام) ـ به دست بشر است. 🔹 این شب، یعنی شب نوزدهم فرصت مناسبی است برای تمسّك به این «حبل متین» و از این «حبل متین» بهره بردن و بالا رفتن. شما که در این لیالی قدر قرآن را بر سر می‌گذارید و به بركت چهارده معصوم به خدا سوگند می‌دهید، باید بكوشید كه از «عربی مبین»[2] تا «علی حكیم»[3] هر چه مقدور شماست رشد كنید؛ هم از نظر معارف، هم از نظر اخلاق، هم از نظر احكام و هم از نظر حقوق؛ معرفتاً یك، اعتقاداً دو، تخلقاً سه و عملاً چهار؛ این معنای ادراك «لیله قدر» و معنای قرآن به سر گذاری و معنای سوگند دادن خدا به حق قرآن و عترت طاهرین و به حق همه انبیا و اولیا و مؤمنانی است كه نام شریفشان در قرآن با مدح ستوده شده است. ____________________________________ [1] . نهج البلاغه، خطبه147. [2] . سوره نحل، آیه103؛ سوره شعراء، آیه 195. [3] . سوره زخرف، آیه4. 📚 پیام شب قدر تاریخ: 1390/05/07 @rahighemakhtoom
📌 حریم شکنی نکنیم 🔹 وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) فرمود: «یا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْر»؛ به حضرت عرض کردم این دستورات نماز و روزه و مانند آن که مشخص است، به نظر شریف شما بهترین عمل و بافضیلت ترین عمل در ماه مبارک رمضان چیست؟ «فَقَالَ یا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ پرهیز از کار حرام، قول حرام، فکر حرام، از حرام انسان جدا بشود بهترین راه است، چون بقیه راه باز است، این حرام است که راه را می‌بندد. حضرت امیر آن سؤال را کرد و حضرت این جواب را داد، بعد وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گریه کرد. حضرت امیر می‌گوید: «فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا یبْكِیكَ» چرا گریه می‌کنید؟ «فَقَالَ یا عَلِی لِمَا یسْتَحَلُّ مِنْكَ فِی هَذَا الشَّهْرِ كَأَنِّی بِكَ» آنچه که برای تو حلال می‌شمرند یا حلول می‌کند، من برای آن گریه می‌کنم، چرا؟ «وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّكَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَیضْرِبُكَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِكَ تَخْضِبُ مِنْهَا [بِهَا] لِحْیتُكَ»؛ من برای این گریه می‌کنم که تو داری نماز می خوانی، أشقی الأولین و الآخرین با شمشیرش سر مطهر تو را می شکافد و محاسن شما رنگین می شود. چون مثل إبن ملجم کسی نیامده است، حتی شمر به شقاوت إبن ملجم هم نیست؛ برای اینکه شمر با یک خطر روبرو بود، ولی إبن ملجم با دو خطر روبرو بود. آن کسی که امام(سلام الله علیه) او را به هلاکت برساند، یقیناً اهل جهنم است و هیچ شفاعتی شامل او نمی شود؛ آن کسی که خودش امامی را شهید کند، یقیناً اهل جهنم است. 🔹 إبن ملجم با شمشیرش امامی را شهید کرد و با شمشیر امام دوم یعنی امام حسن کشته شد، او بین الإمامین بود. آن شمر و امثال شمر را مختار کشت. هیچ کسی اگر با شمشیر امام کشته بشود اهل نجات نیست؛ لذا شقاوت إبن ملجم بیش از شقاوت شمر است، لذا فرمود به اینکه او «أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ» است. از نظر عاطفه جریان شمر حساب دیگری دارد؛ اما محروم ترین انسان کسی است که با شمشیر امام کشته بشود و با شمشیر او امامی کشته بشود. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّه»؛ من بلند شدم عرض کردم آن وقتی که مرا شهید می کنند «فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ ص» بله «فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِكَ». «ثُمَّ قَالَ یا عَلِی مَنْ قَتَلَكَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَكَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّكَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّكَ مِنِّی كَنَفْسِی رُوحُكَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُكَ مِنْ طِینَتِی».[[1]. إقبال الأعمال(ط ـ القديمة)، ج1، ص2. ] 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 444 تاریخ: 1398/02/11 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت16: تفسیر آیه 11-12-13 أَرَ‌أَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَىٰ ﴿١١﴾ أَوْ أَمَرَ‌ بِالتَّقْوَىٰ ﴿١٢﴾ أَرَ‌أَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١٣﴾ 11 ـ به من خبر ده اگر او به راه هدایت باشد، 12 ـ یا (مردم را) به تقوا فرمان دهد (آیا نهى او سزاوار است)؟! 13 ـ به من خبر ده اگر حق را انکار کند و به آن پشت نماید؟! 🌿🌿🌿 🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان قرآنی مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 🔅 ادامه تفسیر سوره علق را در همین صفحه دنبال کنید👇👇 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت17: تفسیر آیه 11 أَرَ‌أَيْتَ إِن كَانَ عَلَى الْهُدَىٰ ﴿١١﴾ به من خبر ده اگر او به راه هدایت باشد، 📝 نکته نگاشت: ۱ - پیامبر(ص)، بر طریق هدایت استوار و ثابت قدم بود. (إن کان على الهدى) ۲ - هدایت ستیزان، مورد تهدید و نکوهش خداوند قرار می گیرند(أرءیت إن کان على الهدى) سیاق آیه شریفه، بر تهدید و توبیخ دلالت دارد. ۳ - بندگى خداوند و برگزارى نماز، زمینه ساز دست یابى به هدایت است. (عبدًا إذا صلّى . أرءیت إن کان على الهدى) ۴ - فراخواندن مردم به ترک نماز، بازداشتن آنان از طریق هدایت است. (ینهى . عبدًا إذا صلّى . أرءیت إن کان على الهدى) ۵ - ایجاد مزاحمت براى هدایت یافتگان، شگفت آور و نمونه اى از طغیان است. (لیطغى ... ینهى ... أرءیت إن کان على الهدى) ۶ - طغیان گران، بى اعتنا به هدایت یافته بودن نماز گزاران و گرفتار احساس بى نیازى از رهنمودهاى آنان (لیطغى . أن رءاه استغنى ... أرءیت إن کان على الهدى) ۷ - احتمال درستکارى افراد، کافى در مُجاز نبودن نهى آنان (أرءیت الذى ینهى ... أرءیت إن کان على الهدى) ۸ - احتمال دست یابى نمازگزاران به هدایت، نهى او را از نماز، شگفت آورتر و نکوهیده تر مى سازد. (أرءیت الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى . أرءیت إن کان على الهدى) ۹ - دست کشیدن از منع نمازگزاران و روى آوردن به هدایت، توصیه خداوند به طغیان گران ثروت اندوز (لیطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى . أرءیت إن کان على الهدى) @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت18: تفسیر آیه 12 أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى‌ یا مردم را به تقوا فرمان دهد (آیا نهی کردن او سزاوار است)؟! 📝 نکته نگاشت ۱ - بازداشتن تبلیغ کنندگان تقوا، از امر کردن مردم به آن، شگفت آور و نکوهیده است. (أو أمر بالتّقوى) ۲ - پیامبر(ص)، اهل تقوا و توصیه کننده دیگران به آن (أو أمر بالتّقوى) ۳ - نمازگزاران، داراى زمینه اى مساعد براى ترغیب دیگران به تقوا (إذا صلّى . أرءیت إن ... أمر بالتّقوى) ۴ - بازداشتن مردم از نماز، مایه رکود امر به تقوا است. (ینهى . عبدًا إذا صلّى ... أو أمر بالتّقوى) نماز، محرّک انسان به تبلیغ تقوا است. ۵ - کسى که فرمان به تقواپیشگى در گفتار او نمودار یا محتمل است، هرگز نباید او را به سکوت وادار کرد. (أرءیت الذى ینهى ... أرءیت إن ... أمر بالتّقوى) ۶ - بازدارندگان مردم از امر به تقوا، طغیان گر و مورد تهدید الهى اند. (لیطغى ... أرءیت الذى ینهى . عبدًا ... أو أمر بالتّقوى) 7 - بى توجهى به مربیان تقوا و احساس بى نیازى از آنان، نشان طغیان گرى است. (لیطغى . إن رءاه استغنى ... ینهى . عبدًا ... أمر بالتّقوى) 8 - لزوم تقواپیشگى و ضرورت پرهیز از خوى طغیان گرى و ثروت اندوزى (لیطغى . أن رءاه استغنى ... أو أمر بالتّقوى) 9 - نهى نکردن مردم از نماز و ترغیب کردن آنان به تقوا، توصیه خداوند به طغیان گران ثروت اندوز (لیطغى . أن رءاه استغنى ... الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى ... أو أمر بالتّقوى) @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت19: تفسیر آیه 13 أَ رَأَيْتَ‌ إِنْ‌ کَذَّبَ‌ وَ تَوَلَّى‌ به من خبر ده اگر (این طغیانگر) حق را انکار کند و به آن پشت نماید (آیا مستحق مجازات الهی نیست)؟! 📝 نکته نگاشت: ۱ - تکذیب دین و روى گردانى از آن، شگفت آور و نکوهیده است. (أرءیت إن کذّب و تولّى) تکرار «أرءیت»، تأکید بر شگفتى و توبیخ است. ۲ - شخص بازدارنده پیامبر(ص) از نماز، رهنمودهاى آن حضرت را دروغ پنداشته و از پذیرش آن روى گردان بود. (أرءیت الذى ینهى ... أرءیت إن کذّب و تولّى) جمله «کذّب و تولّى»، مربوط به «الذى ینهى» و توصیف کسى است که پیامبر(ص) را از نماز نهى مى کرد. بسیارى از مفسران، وى را ابوجهل دانسته اند. ۳ - تکذیب گران دین و اعراض کنندگان از آن، بازدارنده مردم از نماز و هدایت و امر به تقوا (أرءیت الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى . أرءیت إن کان على الهدى . أو أمر بالتّقوى . أرءیت إن کذّب و تولّى) ۴ - تکذیب کنندگان تعالیم هدایت گر دین و دستورات تقواپیشگىِ آن، طغیان گر و مورد تهدید الهى اند. (لیطغى ... أرءیت إن کذّب و تولّى) سیاق آیات، بر تهدید دلالت دارد. 🔅 ادامه تفسیر سوره علق را در همین صفحه دنبال کنید👇👇 @rahighemakhtoom
📌 متقیان و جهان آيا براي جهان، تقوا كافي است كه سرانجام جهان را از آنِ پرهيزكاران مي داند ؟ ✒ پاسخ : در قرآن مي خوانيم : ( و العاقبه لِلمتقين ) (1) (و العاقبه للتقوي ) (2) يعني پيروزي نهائي براي پرهيزكاران است . 🔹 ، به معناي وارستگي است ، نه وارفتگي . و حكومت نياز به لياقت و صلاحيت هاي خاصي دارد . قرآن مي فرمايد : ( اِن الارض يرثها عباديَ الصالحون ) (3) 🔹 وارثان زمين دو شرط دارند : 🔸 يكي بنده خدا بودن که همان تقواي الهي است : ( عبادي ) 🔸 و يكي كه همان لياقت ها و ها و مديريت هاي لازم است : ( الصالحون ) . 🔹 بنابراين آياتي كه مي فرمايد پيروزي نهائي براي پرهيزكاران است را بايد در كنار اين آيه معنا كرد . 👈 آري هرگاه خواستيم چيزي را به اسلام نسبت دهيم بايد آيات قرآن را در كنار هم مورد نظر قرار دهيم ، به علاوه بايد به روايات پيامبر و اهل بيت معصومش عليه السلام توجه كنيم تا به نتيجه برسيم . 🔹 براي نجات از بيماري بايد تمام داروهايي را كه پزشك دستور مي دهد مصرف نمود و اگر تنها بعضي را مصرف و بعضي را رها كند ، ممكن است علاوه بر اينكه بهبود نيابد ، مرض او طولاني و يا به امراض ديگري مبتلا شود . 🔹 چنانكه خداوند در قرآن از كساني كه به بعضي از آيات ايمان مي آورند و به بعضي ديگر ايمان نمي آورند ، به شدت انتقاد كرده است . (4) مگر مدارس و مراكز علمي به شاگرداني كه بعضي دروس را مي خوانند و بعضي ديگر را نمي خوانند ، نمره و مدرك مي دهند ؟ كدام كارفرمايي به كارگري كه بعضي دستورات كارفرما را اجرا و بعضي را رها مي كند ، مزد مي دهد ؟ پی نوشت: 1- سوره اعراف ، آيه 128. 2- سوره طه ،آيه 132. 3- سوره انبياء ، آيه 105 . 4- سوره نساء ، آيه 150 . 🍁🍁🍁 🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همراهان خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 🔹 «اعظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا بسيّد الموحدين سيّد الأولياء و سيّد الأوصياء علي‌بن‌أبي‌طالب عليه افضل صلوات المصلين». شب بيست و يكم ماه مبارك رمضان است، اين سانحه سنگين را به پيشگاه وليّ عصر(ارواحنا فداه) و عموم علاقه‌مندان قرآن و عترت تعزيت عرض مي كنيم. ممكن است که اين «ليله قدر» بر بعضي از معصومين مثل صديقه كبري فاطمه(صلوات الله و سلامه عليها) تطبيق بشود؛ اگر در برخي از تعبيرها از حقيقت «ليله قدر» به عنوان فاطمه زهرا(صلوات الله و سلامه عليها) ياد مي شود، اين همه مقام آن حضرت نيست، زيرا آن حضرت همانند ساير معصومين خاندان عصمت و طهارت عِدل قرآن‌اند، وقتي عِدل قرآن شدند يقيناً بالاتر از ليله قدرند؛ زيرا به بركت قرآن «ليله قدر» شرف پيدا كرده است. 🔹 مهم آن است كه ما در اين «ليالي قدر» كه قرآن بر سر مي گذاريم و خدا را با خود قرآن و چهارده معصوم سوگند مي دهيم، مقاماتي را از خداي سبحان طلب کنيم؛ يكي از آن برجسته ترين مقامات آن است كه خداي سبحان به ما امر كرده است كه به رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) تأسي كنيم. ائتساء و تأسي به وجود مبارك پيامبر، يعني اقتدا كردن و آن حضرت را «قُدوه» و أمام و إمام خود قرار دادن كه ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾.[سوره احزاب، آيه21. ] ما نه تنها مي‌توانيم بلكه موظفيم به آن حضرت ائتساء، تأسي و اقتدا كنيم. 📚 پيام شب قدر تاريخ: 1390/05/07 🔅در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همراهان خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 در محضر استاد؛ آیت الله (حفظه الله) 🔅🔅🔅 🔹 براي اينكه هويت انسان و قلمرو هستي هر كسي مشخص شود يك بيان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) دارد كه اينها همه در روانشناسي اسلامي و معرفت نفس ديني ما هم سهم تعيين‌كننده دارد، فرمود: «مَن أَصلَحَ مَا بَينَهُ وَبَينَ اللهِ أَصلَحَهُ اللهُ بَينَهُ وَ بَينَ النَّاسِ»[1] فرمود اگر كسي رابطه خودش با خدا را درست كند، رابطه او با مردم هم درست مي‌شود، 🔹 مگر نه آن است كه مردم قلوب آنها در دست خداست؟! مگر نه آن است كه مردم جنود و سپاه و ستاد الهي هستند؟! چه كسي بر دل‌هاي مردم مسلط است؟! چه كسي بر زبان‌هاي مردم مسلط است؟! فرمود: «ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُهُ»،[2] مردم سپاه خدا هستند، ستاد الهي‌ میباشند، اگر ستاد الهي هستند، بين ما و خداي ما، صلح و صفا بود، نه بيراهه رفتيم، نه راه كسي را بستيم، ذات اقدس الهي بين ما و جامعه اصلاح مي‌كند، نه كسي بدِ ما را مي‌خواهد، نه با ما بد مي‌كند. 📝 پاورقی: [1] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت89. [2] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه199. 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🌺کاملترین و زیباترین دعای والدین در حق فرزندان برگرفته از قرآن 🌺الهم صل الله محمدوال محمد بار الها تو فرزندانم را بدون اینکه من قدرت و توانایی داشته باشم به من داده ای! پس آنها را در پناه خودت بدون قدرت و توان من حفظ بفرما که من قدرت محافظت از آنان را در تمامی لحظات ندارم بار الها آنها را از هر بدی و شر و چشم زخم و ضرری حفظ بفرما خداوندا آنها را از مریضیها محافظت بفرما و اگر بیمارند شفا بده خداوندا آزمایش و امتحان من را در آنها قرار مده که شانه هایم تحمل چنین باری را ندارد بار الها آنها را در آزمایشات پنهانی و آشکار مأجور بفرما خداوندا آنها را از بندگان صالح خودت و حافظان کتابت قرار بده و آنها را از نظر دین و عبادت و اخلاق و دانش سرآمد و بهترین مردم و از نظر زندگی خوشبخترین مردم و بهترین زندگی قرار بده بار خدایا فرزندانم را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر تو بی نیازشان بگردان خداوندا همانطور که کتابت را تا قیامت حفاظت می کنی، فرزندان من را هم از بدی و پلیدی محفوظ بدار بار الها دوستی با بهترین افراد و خصلتهای پاک و توکل بر خودت را نصیبشان بفرما یا قادر و یا جبار بار الها تمامی مرضهای قلبی و بدنی از آنها دور بفرما و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره آنها نائل بگردان یا کریم یا منان بار الها مرا از احسان و نیکی آنها در حیاتم برخوردار بفرما و با دعایشان بعد از مرگم مرا خوشحال بگردان بار الها فرزندانم را، که همانا تکه ای از قلبم هستند، به تو سپرده ام. در مکانی که از دیدگان من پنهان هستند اما از دیدگان تو پنهان نیستند، پس آنها را با حفاظتی که لایق عظمتت می باشد حفظشان بفرما پروردگارا، همّ و غم آن کسی که این پیام را برای من فرستاده است را برطرف بفرما؛ فرزند و فرزندانش را از هر بدی محافظت کن و هر آنچه را که آرزو دارد نصیبش کنالهم صل الله محمدوال محمد الهی آمین🙏 ❤️هر کس این دعاها را دریافت کرد، به دوستان عزیزش هدیه کنه تا صدقه جاریه باشه از من،شما، پدر و مادرمان و همه پدرها و مادرها . . . 🌿🌿🌿 ◀️ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
آیت الله العظمی جوادی آملی: برای کسانی که خود را "شیعه" حضرت امام علی (ع) می‌دانند، ‌کسب شناخت و معرفت نسبت به شخصیت آن امام معصوم (ع) یک فریضه است و نباید در انجام آن غفلت روا دارند، که هر نوع قصور و مسامحه در این امر، ‌زیان‌هایی چون از دست دادن فیض شناخت و آگاهی نسبت به کسی را به همراه دارد که حتی بیگانگان در مقام والای او به شگفتی افتادند و سر به خضوع فرود آوردند. مگر نه این است که "شیعه" یعنی تابع و پیرو؟ و آیا جز این است که تبعیت و پیروی از حضرت مولی الموحدین (ع) در گرو معرفت نسبت به شخصیت اوست و تا این شناخت و بینش به دست نیاید، "پیروی" تحقق عینی نمی‌یابد؟ بنابراین شخصیت شناسی امیرمومنان (ع) برای هر مدعی پیروی از آن پیشوای الهی، ضروری و حیاتی می‌باشد. 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 شناخت علیه السلام از زبان خودشان شناخت مقام والای حضرت علی (ع) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست. از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به برخی از سخنان خود ایشان تمسک کنیم که نشان دهنده اعتلای مقام حکیمانه وی است. 🔅🔅🔅 1. در خطبه 192 از نهج‌البلاغه هنگامی که ظهور اسلام را تشریح می‌کند و رسول اکرم (ص) را می ستاید، می‌فرماید: 🔹 رسول اکرم (ص) مرا در همان اوایل زندگی در دامن خویش می‌پروراند و هر روز بابی از علم و اخلاق به روی من می‌گشود و مرا به اقتدای آن فرا می‌خواند، "یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما و یامرنی بالاقتداء به"،‌ و هر سال که مجاور کوه حرا می‌شد و در جوار آن به عبادات می‌پرداخت، من او را می‌دیدم و جز من کسی وی را نمی‌دید، "و لقد کان یجاور فی کل سنه بحراء ‌فاراه و لایراه غیری". 🔹 در خانه‌ای که اسلام در آن ظهور کرده بود غیر از رسول اکرم (ص) و خدیجه (ع) کسی نبود و من سومین نفر آن دو بودم. نور وحی و رسالت را می‌دیدم و نسیم نبوت را استشمام می‌کردم، "ولم یجمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیر رسول الله (ص) و خدیجه و انا ثالثهما. اری نور الوحی و الرساله و اشم ریح النبوه". 🔹 آن شامه غیبی که نسیم غیبی را استشمام می‌کند و در انبیا (ع) وجود داشت، در علی (ع) ‌نیز بود. وقتی برادران یوسف از مصر حرکت کردند و پیراهن وی را به همراه خود آوردند،‌ حضرت یعقوب در فاصله چندین فرسنگی (ع) با قاطعیت و تاکید فرمود: من نسیم و بوی یوسف را استشمام می‌کنم،‌ "انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون" (سوره یوسف، آیه 94) 🔹 شامه‌ای که از غیب می‌بوید، شامه‌ای ملکی و مادی نیست،‌ چنان که نبوت نیز مربوط به عالم طبیعت و ملک نیست و تنها با حس بویایی ملکوتی می‌توان نبوت را که امری غیبی است، تشخیص داد. 🔹 علی (ع) نیز می فرماید: من هنگام نزول وحی بر پیامبر، صدای ناله شیطان را می‌شنیدم. به رسول اکرم (ص) عرض کردم: این ناله و فریاد چیست؟ فرمود: این افسوس شیطان است که فهمید دیگر پرستش نمی‌شود، چون جایی که وحدت و نبوت و رسالت حکومت کند، آنجا شیطان عبادت نمی‌شود، "ولقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه (ص) فقلت: یا رسول‌الله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد ایس من عبادته". آنگاه فرمود: ای علی هر چه را من می‌بینم تو نیز می‌بینی و هر چه را من می‌شنوم، تو نیز می‌شنوی، جز آن که تو پیامبر نیستی،‌ لیکن وزیر من هستی و تو بر پایه خیر استواری: "انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی و لکنک لوزیر و انک علی خیر" ( نهج البلاغه، خطبه 192) @rahighemakhtoom ادامه گفتار در زیر👇👇👇
📌 شناخت علیه السلام از زبان خودشان شناخت مقام والای حضرت علی (ع) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست. از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به برخی از سخنان خود ایشان تمسک کنیم که نشان دهنده اعتلای مقام حکیمانه وی است. 🔅🔅🔅 2. حضرت علی (ع) در خطبه سوم که به خطبه "شقشقیه" معروف است، می‌فرماید: "ینحدر عنی السیل ولایرقی الی الطیر"، من آن کوه بلندم که سیل علوم از من سرازیر می‌گردد! چون هر کوهی سیل‌خیز نیست و سیل فقط از کوه بلند و مرتفع برمی‌خیزد و هیچ پروازکننده‌ای به مقام اوج گرفته من پر نمی‌کشد. 🔹 فکر اندیشمند عادی به مقام والای علی بن ابی‌طالب راه نمی‌یابد و تحمل هضم و فراگیری علوم سیل گونه این حکیم الهی مقدور افراد عادی نیست، زیرا در برابر سیل نمی‌توان ایستاد، بلکه باید از کناره‌های آن به قدر توان بهره برد. 3. آن حضرت در خطبه 189 در بیان مقام علمی خود می‌فرماید: "ایهاالناس! سلونی قبل ان تفقدونی فلانا بطرف السماء اعلم منی بطرق الارض". 🔹 در این کلام آن حضرت برای خود دو نشئه قایل است،‌ چنان که جهان نیز دو نشئه دارد، عالم ظاهر و عالم باطن، عالم غیب و عالم شهادت. ایشان می‌فرماید: جنبه غیبی من قوی‌تر از جنبه شهادت من است! آگاهی من به علوم آسمانی بیش از آگاهی من به علوم زمینی است! زیرا غیب قوی‌تر از شهادت است و با خبران از غیب عالم قوی‌تر از مرتبطان به عالم شهادت هستند. 4. در خطبه 175 می‌فرماید: والله لو شئت ان اخبر کل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شانه لفعلت!‌ و لکن اخاف ان تکفروا فی برسول الله (ص) الا و انی مفضیه الی الخاصه ممن یومن ذلک منه. 🔹 سوگند به خدا، اگر بخواهم جریان زندگی شما، آغاز و انجام آن، و ورود و خروج شما را در کارها تشریح کنم، می‌توانم،‌ چون از گذشته و آینده شما - به اذن خدا - آگاهم،‌ ولی خوف دارم که تاب نیاورید و بگویید: چگونه رسول خدا چنین نفرمود و علی (ع) می‌گوید،‌ پس علی (ع) از رسول خدا (ص) بالاتر است و این مساله زمینه انحراف فکری شما را فراهم سازد. آگاه باشید که با موالیان مورد اطمینان بعضی از اسرار عالم را در میان می‌گذارم. این نمونه‌ای از احاطه علمی علی (ع) به جهان غیب است و جهان غیب بر جهان شهادت احاطه دارد. @rahighemakhtoom ادامه گفتار در زیر👇👇👇
📌 شناخت علیه السلام از زبان خودشان شناخت مقام والای حضرت علی (ع) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست. از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به برخی از سخنان خود ایشان تمسک کنیم که نشان دهنده اعتلای مقام حکیمانه وی است. 🔅🔅🔅 5. در خطبه 158 خود را سخنگوی وحی معرفی می‌کند و می‌فرماید: ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم عنه الا ان فیه علم ما یاتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم. 🔹 قرآن سخن می‌گوید،‌ شما از قرآن بپرسید،‌ ولی هرگز حرف نمی‌زند، لیکن من سخنگوی قرآنم و شما را از محتوای آن آگاه می‌سازم. آگاه باشید که علم آینده، سخن از گذشته، داروی دردها و نظم امور زندگی شما در قرآن است. 6. در خطبه 109 می‌فرماید: ما درخت نبوتیم،‌ درخت نبوت در خاندان ما ریشه دارد و فیض رسالت در این خانواده فرود می‌آید و فرشته‌های خدای متعال با خاندان ما رفت و آمد دارند و قرارگاه علم ما هستیم و چشمه‌سار حکمت‌ها ماییم، "نحن شجره النبوه و محط الرساله و مختلف الملائکه و معادن العلم و ینابیع الحکم". 🔹 کانون و کان علم و حکمت علی و اولاد علی (ع) هستند و همان‌گونه که قرآن کریم در تشریح حکمت گویا و رسا است، امیرمومنان (ع) نیز که شاگرد بارز این کتاب و قرآن ناطق است، بهترین بیانگر حکمت خواهد بود. 🔹 وصفی که خدا برای قرآن بیان فرمود، علی (ع) نمونه آن صفت را برای خود تشریح می‌کند، خدا در عظمت قرآن می‌فرماید: "لو انزلنا هذا القران علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله"، آن قدر این قرآن وزین است که اگر آن را بر کوه نازل کنیم، کوه متلاشی می‌شود. 🔹 همان گونه که هضم مسایل سنگین برای همه میسر نیست و بسا افرادی را به صداع و سردرد مبتلا می‌کند،‌ معارف بلند قرآن کوه را به صداع،‌ تفرق و تلاشی مبتلا می‌کند، و این مثلی است که ممثل را روشن می‌سازد: "و تلک الامثال نضربها للناس" (3) 🔹 امیرمومنان (ع) نیز پس از درگذشت سهل بن حنیف انصاری که از اصحاب دیرینه و شاگردان مکتب مولی‌الموحدین بود، فرمود: اگر کوه بخواهد محبتم را هضم کند، متلاشی می‌شود: "لو احبنی جبل لتهافت" (4) یعنی تحمل محبت، هضم ولایت و معرفت علی (ع) مقدور کوه نیست، همان گونه که هضم معانی بلند قرآن مقدورش نیست. @rahighemakhtoom ادامه گفتار در زیر👇👇👇
📌 شناخت علیه السلام از زبان خودشان شناخت مقام والای حضرت علی (ع) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست. از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به برخی از سخنان خود ایشان تمسک کنیم که نشان دهنده اعتلای مقام حکیمانه وی است. 🔅🔅🔅 7. در کلمه قصار 184 می‌فرماید: "ما شککت فی الحق مذ اریته"، از آن لحظه‌ای که حق را به من نمایاندند و حق مشهود من شد، در آن شک نکردم. 🔹 آری! علی (ع) که بر فطرت توحید زاده شده است، "فانی ولدت علی الفطره" از لحظه‌ای که حق را به آن حضرت نشان دادند، در آن شک نکرد و تا آخر نیز بر آن استوار ماند. 8. امیرمومنان حضرت علی (ع) در یکی از نامه‌هایی که برای معاویه مرقوم فرمودند، مقداری از فضایل اهل بیت را تشریح کرده، می‌فرماید: 🔹 اگر خداوند در قرآن از خودستایی و بر شمردن فضایل خود نهی نفرموده بود، (فلا تزکوا انفسکم) (6) من گوشه‌ای از فضایل خانوادگی خود را برمی‌شمردم، "و لولا مانهی الله عنه من تزکیة المرء نفسه، لذکر ذاکر فضائل جمه". این کار شمارش نعمت‌های خدا در کمال خضوع و بندگی است. سپس می‌فرماید: "فانا صنائع ربنا ولناس بعد صنائع لنا" (7) 🔹 ما ساخته شده و دست پرورده خدای خویش هستیم، ما ساخته ربوبیت حقیم و دیگران دست پرورده ما هستند. ما علوم الهی را از مکتب "الله" آموختیم و دیگران از ما فرا گرفتند. ما در کنار سفره وحی نشسته‌ایم و سایرین در کنار سفره ارشاد ما. ما در آموختن علوم و معارف نیازی به غیر خدا نداریم، ولی دیگران نیازمند ما هستند که مجرای فیض خداوندیم. 🔹 این جمله بلند در یکی از توقیعات حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) نیز آمده است: "نحن صنائع ربنا و الناس بعد صنائعنا". (8) 🔹 شاگرد مستقیم خدای عزیز حکیم خود نیز حکیم است. رسول اکرم (ع) که قرآن حکیم را از نزد خدای حکیم آموخت، حکیم است و علی ابن ابی طالب (ع) نیز که طبق آیه مباهله (آل عمران، 61) به منزله جان رسول اکرم (ص) و مانند نفس مطهر او محسوب شده، از همین مکتب و علم لدنی برخوردار است، و چشمه‌های حکمت از جان او می‌جوشد. ا🔹 گر کسی چهل روز "خالصا لوجه الله" زندگی کند و تمام برنامه چهل روزش برای رضای خدا باشد. مضمون (قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین" (9) در جانش تجلی کند، چشمه‌های حکمت از جانش می‌جوشد و بر زبانش جاری می‌شود، قال رسول الله (ص): "من اخلص لله اربعین یوما فجر ‌الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه" (10) 🔹 علی (ع) که تمام عمر را "خالصا لوجه الله" زندگی کرد، در حکمت نظری به جایی رسید که فرمود: آن چه از هم اکنون تا قیامت رخ می‌دهد، از من نمی‌پرسید، جز آن که شما را آگاه می‌کنم، "لتسألوننی عن شیء فیما بینکم و بین الساعه... الا انباتکم". (11) 🔹 این تحدی غیر از جمله‌ای است که فرمود: "ایها الناس سلونی قبل ان تفقدونی فلانا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض" (12) پیش از آن که مرا در بین خود نیابید، آن چه می‌خواهید بپرسید که من به راه‌های آسمان از راه‌های زمین آشنا‌ترم. 🔹 چنین انسانی که بر بام طبیعت مشرف است و به جهانی راه یافته که بر طبیعت مسلط است، در حکمت نظری و عملی حکیمی کامل، نامور و متاله خواهد بود. @rahighemakhtoom ادامه گفتار در زیر👇👇👇
📌 شناخت علیه السلام از زبان خودشان شناخت مقام والای حضرت علی (ع) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست. از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به برخی از سخنان خود ایشان تمسک کنیم که نشان دهنده اعتلای مقام حکیمانه وی است. 🔅🔅🔅 9. در خطبه 192 نهج البلاغه می‌فرماید: 🔹 من جزو گروهی هستم که در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان باز نمی‌ایستند، سیمای آنان سیمای صدیقان است، یعنی کسانی که هم در مقام اعتقاد صادقند و هم در مقام اخلاق و عمل. صدق در این سه قسم برایشان ملکه و راسخ شده است، "و انی لمن قوم لا تأخذهم فی الله لومه لائم سیما هم سیما الصدیقین"، و گفتارشان گفتار افراد نیک است، "و کلامهم کلام الابرار". شب را زنده و آباد نگه می‌دارند، "عمار اللیل". شب آنان معمور است، نه بایر و مخروب، شب را به خواب نمی‌گذرانند تا مخروب و ویران باشد، آن کس که در خواب است، شب زنده و آباد ندارد: گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یکدانه شد 🔹 زنده بودن شب و آباد کردن آن موجب روشن شدن روز و آبادی آن می‌شود، "و منار النهار". 🔹 روشنی روز از قبال افراد روشن ضمیر است، طبیعت را آفتاب روشن می‌نماید، ولی جامعه بشری را اولیای الهی روشن می‌کنند، آنان روز را نور می‌دهند و شب را آباد و زنده می‌گردانند و زمان را فروغ می‌بخشند و زمین را برکت می‌دهند. 🔹 به ریسمان قرآن چنگ می‌زنند، "متمسکون بحبل القرآن"، سنت‌های خداوند و رسول را احیا می‌کنند و مقررات الهی را زنده نگه می‌دارند، "یحیون سنن الله و سنن رسوله"، اهل تکبر و برتری طلبی و تجاوزگری و فساد نیستند، "لا یستکبرون و لا یعلون و لا یفسدون". 🔹 آنگاه در پایان خطبه می‌فرماید: دل‌های آنان در بهشت است و بدن‌هایشان در کار و کوشش، "قلوبهم فی الجنان و اجساد هم فی العمل" (13) جانشان در آن عالم است و جسمشان در این عالم، یعنی هم زمان با این که جسم آنها مشغول عمل است، جان آنان در بهشت متنعم است. 10. در خطبه 197 درباره این که پیرو راستین وحی بود و لحظه‌ای از مسیر وحی فاصله نگرفت، می‌فرماید: 🔹 "انی لم ارد علی الله ولا علی رسوله ساعه قط"، من لحظه‌ای در برابر فرمان خداوند و رهبری‌های رسول اکرم (ص) نایستاده و آن را رد نکردم، بلکه مطیع محض بودم. 🔸 در پایان همین خطبه می‌فرماید: "فوالذی لا اله الا هو انی لعلی جاده الحق و انهم لعلی مزله الباطل"، سوگند به خدا من در مسیر حق و در جاده حقیقت هستم و آنها که مخالفند در لغزشگاه باطل قرار دارند. 🔹 آن چه گذشت، نمونه‌هایی کوتاه از معرفی حضرت علی بن ابی طالب (ع) از زبان خود آن حضرت (ع) بود، "آفتاب آمد دلیل آفتاب"، چون شخصیتی مانند ایشان را باید رسول اکرم (ص) و یا خود او معرفی کند، چنان که رسول اکرم (ص) خطاب به امیرمومنان (ع) می‌فرمایند: غیر از خدا و من، کسی تو را آن گونه که شایسته‌ است، نشناخت، "ما عرفک حق معرفتک غیر‌ الله و غیری" (14) پاورقی....................................... 1. سوره یوسف، آیه 94 2. نهج البلاغه، خطبه 192 3. سوره حشر، آیه 11 4. نهج البلاغه، حکمت 111 5. همان مدرک، خطبه 57 6. سوره نجم، آیه 32، خودتان را پاک نشمارید. 7. نهج‌البلاغه، نامه 28 8. بحارالانوار، ج 53، ص 178 9. سوره انعام، آیه 162 10. بحارالانوار، ج 67، ص 249 11. نهج البلاغه، خطبه 93 12. همان، خطبه 189 13. نهج البلاغه، خطبه 192 14. بحارالانوار، ج 39، ص 84 شادی روح امیرالمومنین علیه السلام صلوات🙏 حشر محبان علی با علی حشرمحبان ........... 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔹 ما قبلاً درباره حضرت سيد الشهداء(سلام الله عليه) مکرّر مي‌شنيديم که «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»؛[کامل الزيارت، ص52.] ديديم اين تعبير درباره وجود مبارک امام مجتبي هم هست: «حَسَنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْه»؛[بحار الأنوار(ط ـ بيروت)، ج43، ص306.] ديديم قبل از اينها و بيش از اينها و پيش از اينها درباره حضرت امير است: «عَلِيٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِي».[الأمالی(للصدوق)، النص، ص9.] وقتي شما مباهله را مي‌بينيد؛ وقتي ذات اقدس الهي آن حضرت را به منزله جان حضرت رسول(عليهما آلاف التحية و الثناء) مي‌شمارد؛ آن وقت حلّ اين مسئله براي شما روشن است. «عَلِيٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِي»؛ چون ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾.[سوره آل عمران, آيه61.] 🔹 ببينيد اين آيه را همه ما مي‌خوانيم تلاوت هم مي‌کنيم تفسير هم مي‌کنيم، ولي وقتي به دست علي(صلوات الله) مي‌افتد آن علوي معنا مي‌کند. ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي﴾،[سوره شوری، آيه23.] از همه شما سؤال بکنند که اين ﴿فِي الْقُرْبَي﴾ متعلق به چيست؟ مي‌گوييد متعلق به مودت است؛ ولی او مي‌گويد اين چنين نينديش. اين ظرف، ظرف لغو نيست تا مفعول واسطه باشد. اگر ظرف لغو بود مفعول واسطه بود براي مودت، يعني اصل دوستي کافي است اجر رسالت است؛ اما: هر ظرف که حال يا صفت يا خبر است ٭٭٭ البته مدان لغو که آن مستقر است اين طور معنا کن: «إِلاّ الْمَوَدَّةَ المستقِرَّة فِي الْقُرْبَي»، ظرف، ظرف مستقر است نه ظرف لغو. اين وصف يعني آن مودت مستقر، اجر رسالت است. اگر مودت اين خاندان مستقر بود جا براي غير نمي‌ماند! 📚 سخنرانی در همايش بين المللی امام علی عليه السلام الگوی عدالت و معنويت تاریخ: 1397/12/16 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 20: تفسیر آیه14 أَ لَمْ‌ يَعْلَمْ‌ بِأَنَ‌ اللَّهَ‌ يَرَى‌ آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟! ✅ نکته و پیام نگاشت: ۱ - خداوند، ناظر گفتار و کردار انسان ها است. (ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) ۲ - توجّه به آگاهى و نظارت خداوند بر گفتار و کردار انسان ها، دور سازنده آنان از تکذیب دین و روى گردانى از آن (أرءیت إن کذّب و تولّى . ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) ۳ - نظارت خداوند بر انسان ها، حقیقتى آشکار و قابل فهم براى همگان حتى مشرکان (ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) ۴ - مخالفان نماز، باید خدا را ناظر بر کردار خویش دیده و از مخالفت دست بردارند. (أرءیت الذى ینهى ... ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) ۵ - خداوند، تکذیب گران دین و روى گردانان از آن و نهى کنندگان مردم از نماز را، به عذاب خویش تهدید کرده است. (ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) 🔹 جمله «ألم یعلم...» در مقام تهدید و حاکى از کیفرهایى است که نظارت خداوند، آن را به دلالت التزامى مى رساند. ۶ - کسانى که خداوند را ناظر خویش مى دانند، از تبلیغات هدایت پیشگان و دعوت کنندگان به تقوا جلوگیرى نمى کنند. (أرءیت إن کان على الهدى . أو أمر بالتّقوى ... ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) ۷ - حالت طغیان گرى و ثروت اندوزى و احساس بى نیازى مطلق، مایه بى پروا شدن انسان در برابر نظارت خداوند (لیطغى . أن رءاه استغنى ... ألم یعلم بأنّ اللّه یرى) ◀ عزیز گرامی در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 🔹 چون كم‌كم در آستانه انقضاي ماه مبارك رمضان قرار مي‌گيريم، معارف دعاي نوراني امام سجاد(سلام الله عليه) در وداع ماه مبارك رمضان را در ليالي قدر در نظر داشته باشيم. 🔹 وقتي قرآن را بر فراز سر گذاشتيم و خدا را به خود قرآن و عترت كه معادل قرآن‌اند سوگند داديم، در حقيقت دو بار به قرآن قسم داديم؛ يكي مستقيم كه گفتيم «بِحَقِ هَذَا الْقُرْآنِ»[ الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحديثة)، ج1، ص346. ] دو غير مستقيم كه عترت طاهرين‌اند كه آنها هم عِدل قرآن كريم‌اند و وزنه ديگر از اين «تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ»[. دعائم الاسلام، ج1، ص28. ] هستند؛ اينها به ما آموختند كه از خدا چه بخواهيم. 🔹 در دعاي وداع امام سجاد آمده است كه خدايا «أَنْتَ الَّذِي زِدْتَ فِي السَّوْمِ عَلَي نَفْسِكَ»؛[صحيفه سجاديه، دعای 45. ] «سَوم» يعني معامله كردن؛ اينكه مي‌گويند مداخله در «سَوم» برادر مؤمن نارواست، يعني كسي كه دارد چيزي مي‌خرد انسان وارد آن معامله نشود؛ ولي خداي سبحان وارد تمام اين معاملات مي‌شود! ما خواستيم با هر كسي و با هر چيزي معامله كنيم، وقتمان را، عقايدمان را و اخلاقمان را بدهيم و چيزي بگيريم، در تمام اين معاملات خداي سبحان مداخله مي‌كند و مداخله كردنش هم به اين نحو است كه آگهي مزايده دارد نه مناقصه! 🔹 خدا همواره چوب «من يزيد» در دست اوست و مي‌گويد هر كسی از شما كالايي را به هر قيمتي بخرد من ده برابر مي‌خرم، چه بهتر كه با او معامله كنيم! در مراسم قرآن به سر اعتقادمان را، اخلاقمان را، رفتارمان را، كردارمان را، خدمت به نظام را، خدمت به جامعه را، خدمت به امت اسلامي را، تدريس، تصنيف و تأليف را، كارهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و خدماتي را، كشاورزي و دامداري را هر كدام از اينها كه خير باشد با خدا معامله كنيم او ده برابر مي‌خرد. 🔹 در مراسم قرآن به سر با او معامله كنيم، در اين مزايده شركت كنيم با او داد و ستد كنيم؛ ﴿إِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ﴾[سوره توبه, آيه111.] اما نه يك برابر، بلکه گاهي هزار و چهارصد برابر و گاهي ﴿وَ اللّهُ واسِعٌ عَليمٌ﴾. 📚 پیام شب قدر تاریخ: 1390/05/07 🌿🌿🌿 📌 عزیز گرامی ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 امکان حضور خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد زمان خوشدلی دریاب و در یاب که دایم در صدف گوهر نباشد غنیمت دان و می خور در گلستان که گل تا هفته دیگر نباشد 🔅🔅🔅 ✳ شاید سخن این بزرگ برگرفته از فرمایش رسول و پیام آور مهربانی باشد که فرمود: رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن یُصِیبَکُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا . " همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسیم هایى مى وزد ، پس خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که نسیمى از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نیفتید ."(میزان الحکمة) 🌿 🔹 انسان اندیشه ورز و خردمند که بر اساس منظومه فکری دین الهی برنامه زندگی اش را تنظیم کرده است برای لحظه لحظه زندگی خویش دفتری دارد و مشقی؛حسابی دارد و کتابی! 🔹 بیهودگی و سرگرمی و بازی گری و بازیچه شدن و به بازی گرفتن خود و دیگری را ورشکستگی هویت می داند و بس! 🔹 برای شدن بایسته و شایسته ای که منظومه زیست خدایی برای او تعیین کرده است با دقت و ظرافت امکان سنجی می کند و با همه توان خویش از بهترین امکان ها در جهت رشد خود و مجموعه محیط پیرامون خویش به بهترین شکل ممکن بهره برداری می کند. 🔹 بر اساس آموزه های الهی ،ظرف ماه رمضان ،امکان روزه گیری ،تلاوت کلام وحی و نجواها و نیایش های شبانه و "غیرت ورزی" های روزانه از بهترین و زیبا ترین امکان های عاشقی و دلدادگی است که "مسیر وصل" محبوب را در "شب قدر "برای سرگشتگان وادی محبت را هموار و آسان می سازد. ✳ و آن بزرگ مرد میدان عشق و عاشقی چه زیبا مسیر عاشقی را ترسیم کرده است. راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد 🔅🔅🔅 🔹 و به راستی مگر می شود لحظه وصل را اندازه گرفت و با مقیاس و میزان بشری آن را سنجید؟! ارزش گذاری شب عاشقی مقدور رسول و حبیب آن محبوب نیز نیست که فرمود: و ما ادراک ما لیلة القدر " و تو چه دانی که ارزش آن شب چیست و چه اندازه است." 🌿🌿🌿 اینک ماییم و نسیم نوازشگر جان جانان ماییم و توان دیوار شکنی بین خود و محبوب 🔹 با دلی آکنده و مالامال از عشق محبوب بین خود و ابلیس های گوناگون خودخواهی و دنیامداری سپری بزرگ و محکم بر تن جان بپوش . ورود به لحظه شیرین وصل و طلوع سپیدی و پاکی ها با جوشن کبیر است(سپر بزرگ) 🔹 شاید خود را در معرض نسیم های روح نواز رجب و شعبان قرار داده ای و 18 روز دیگر کم و بیش کلاس های تمرینی را پشت سر گزارده ای ....مراحل دشوار رهایی از غیر و غیرت ورزی را گذرانده ای! اینک آزموده شده ای پس ادامه راه آسان است دریاب قَدرت را با خشنودی کلامی و عملی پدر،مادر،همسر،فرزند،همکارو.... با گزاردن لقمه ای در دهان گرسنه ای با همدردی و همدلی غم زده ای با یادگیری حکمتی که زندگی امروز و پسینت را آسان نماید با رهایی از خود پرستی و دیگر پرستی های ابلیس پسند با زمزمه ای نجوایی و نمازی و نیایشی با محبوب و برای جا کردن خویش در دل او با گره زدن زندگی ات به منش و روش "انسان کامل" حضرت بقیة الله الاعظم علیه السلام. که او به راستی بهترین امکان عاشقی با خداوند است. والسلام-سید 2-3-98 🌿🌿🌿 📌 عزیز گرامی ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 🔹 ما يك «علم‌الدراسة» داريم و يك «علم‌الوراثة»؛ «علم‌الدراسة» از بيرون شروع مي‌شود؛ يعني انسان از استاد مي‌شنود, در كتاب مي‌بيند, اين آهنگ‌هايي كه از كلمات استاد به گوش او رسيد، يا نقوشي كه از چهره كتاب به ذهن او رسيد، از اين نقوش و آن آهنگ‌ها برداشت‌هايي دارد، كمكم تجزيه و تحليل مي‌كند، اين علم‌هاي حصولي با ارجاع نظري‌ها به بديهي‌ها شكوفا مي‌شود و انسان مي‌شود عالم به علم حصولي. يك وقت است كه از درون آگاه مي‌شود نه از بيرون. در اثر طهارت روح, اين جان انسان كه فقير محض است به غني مرتبط است. 🔹 انسان يك موجود گسسته و گسيخته نيست، اينكه فرمود: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ﴾؛[سوره فاطر، آيه15. ] فقير بودن براي انسان عرَض مفارق نيست، يك; عرض لازم هم نيست، دو; ذاتي به معناي ماهيت نيست؛ نظير ناطقيت براي انساني، سه; بلكه ذاتي به معني هويت است، اگر ذاتي به معني هويت است، چون هويّت انسان اصل است و ماهيّت او فرع, بنابراين در نهان و نهاد خود وابستگي به حق را مي‌يابد, اگر از اين غفلت نكند و گرفتار ﴿قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها﴾[سوره شمس، آيه10.] نشود، اين جان خود را در دست بي‌دستي ذات اقدس الهي مي‌بيند: ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ﴾، اين فقير براي او يك ربط ضروري است، قهراً انسان در مقام هويّت، مي‌شود يك وجود رابط، يعني معناي حرفي, اين وجود رابط هيچ پيوندي ندارد، مگر با خداي خود كه مستقل است، چون ربط به مستقل وابسته است و تنها موجود مستقل در نظام هستي, خداي سبحان است. بنابراين اگر كسي از «علم‌الوراثة» بخواهد طرْفي ببندد، بايد وارث ذات اقدس الهي باشد، از درون تا چيزي از قرآن سهمي نصيب او بشود. 📚 پيام به همايش قرآني طبرستان تاريخ: 1394/11/26 🌿🌿🌿 📌 عزیز گرامی ◀️ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 21: تفسیر آیات 15 تا 19 كَلَّا لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ ﴿١٥﴾ نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿١٦﴾ فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ ﴿١٧﴾ سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ ﴿١٨﴾ كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِ‌ب ۩ ﴿١٩﴾ زنهار، اگر باز نايستد، موى پيشانى [او] را سخت بگيريم؛ (۱۵) [همان‌] موى پيشانى دروغزن گناه‌پيشه را. (۱۶) [بگو] تا گروه خود را بخواند. (۱۷) بزودى آتشبانان را فرا خوانيم. (۱۸) زنهار! فرمانش مَبَر، و سجده كن، و خود را [به خدا] نزديك گردان. (۱۹) 📌 واژه نگاشت: ✅ «لَنَسْفَعَنْ»: می‌گیریم و به شدّت می‌کشیم. از ماده سَفْع، به معنی گرفتن و به شدّت کشیدن است. نون تأکید این فعل در رسم‌الخطّ قرآنی با تنوین نوشته شده است. ✅ «نَاصِیَةٍ»: پیشانی؛ موی پیشانی . «خَاطِئَةٍ»: بزهکار. مراد از دروغگوی بزهکار، صاحب آن است. در این صورت معنی آیه چنین است: پیشانیی که نشانه دروغگوئی و بزهکاری در آن جلوه‌گر و پیدا است. ✅ «نَادِیَ»: باشگاه. مجلس. در اینجا مراد اهل باشگاه و مجلس است. ذکر محل است و مراد حال. ✅ «سَنَدْعُو»: در رسم‌الخطّ قرآنی واو آخر آن حذف شده است. 🔹 در قرآن هر جا که واو ساکن به لام ساکن برسد، واو برداشته شده است ✅ «الزَّبَانِیَةَ»: جمع زِبْنِیّ، زِبْنِیَة، زَبانِیّ، و زابِن دانسته‌اند. در اصل به معنی هُل‌دهندگان است. پاسبانان را بدین نام نامیده‌اند، چون دیگران را هُل می‌دهند و می‌رانند. در اینجا مراد فرشتگان مأمور دوزخ است که دوزخیان را هُل می‌دهند و می‌رانند . ✅ «أسْجُدْ»: سجده ببر. مراد از سجده بردن، مداومت و مواظبت بر ادای نماز است. ✅ «إِقْتَرِبْ»: با طاعات و عباداتِ بسیار به پروردگار دادار تقرّب حاصل کن و بدو نزدیک شو. ◀ عزیز گرامی در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نگاشت 22: تفسیر آیه 15 كَلَّا لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ ﴿١٥﴾ زنهار، اگر باز نايستد، موى پيشانى [او] را سخت بگيريم؛ (۱۵) 📌 نکته و پیام نگاشت: ۱ - لزوم پرهیز از مخالفت با نماز و اجتناب از تکذیب دین (کلاّ) 🔹 حرف «کلاّ» براى ردع و بازداشتن از گفتار یا کردارى است که پیش از آن آمده و در آیه شریفه ناظر به امورى است که کلمات «کذّب»، «تولّى»، «ألم یعلم» و «ینهى» در آیات پیشین بر آن دلالت داشت. ۲ - تکذیب فرمان هاى متقى پرور، ناروا است. (أو أمر بالتّقوى . أرءیت إن کذّب ... کلاّ) ۳ - لزوم توجّه به نظارت خداوند، بر گفتار و رفتار انسان (ینهى ... ألم یعلم بأنّ اللّه یرى . کلاّ) ۴ - خاتمه دادن به موضع گیرى در برابر نماز، فرمان خداوند به نهى کننده پیامبر(ص) از اداى آن (أرءیت الذى ینهى . عبدًا إذا صلّى ... لئن لم ینته) ۵ - خداوند، مخالفان پیامبر(ص) را در صورت تداوم بر مخالفت با نماز، هدایت و تقوا، به مؤاخذه اى سخت تهدید کرد. (لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة) ۶ - سوگند خداوند در تأکید بر مؤاخذه حتمى تکذیب گران دین و مخالفان نماز، هدایت و تقوا (لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة) «لام» در «لئن...» لام قسم است. ۷ - گرفتن موهاى بالاى پیشانى تکذیب گران دین و کشاندن ذلیلانه آنان به سوى آتش، کیفر مخالفت آنها با نماز، هدایت و تقوا (ینهى . عبدًا إذا صلّى ... لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة) 🔸 «ناصیة» به معناى انتهاى رستنگاه مو از قسمت جلو سر است، ریشه این کلمه بر «علوّ» دلالت دارد و چون رستنگاه ناصیه در قسمت بالاى سر است، این نام را بر آن نهاده اند . 🔸 قسمت جلو سر را نیز «ناصیه» گویند 🔸 «نسفعن» - که «نون تأکید» آن به صورت تنوین نوشته مى شود - یعنى، چنگ مى زنیم و مى کشانیم و ممکن است به معناى «سیاه مى کنیم»، «نشانه مى گذاریم» یا «به خوارى مى کشانیم» باشد. (برگرفته از قاموس) ۸ - تکذیب دین و روى گردانى از آن، در پى دارنده کیفرى تحقیرآمیز و گریزناپذیر (أرءیت إن کذّب و تولّى ... کلاّ لئن لم ینته لنسفعًا بالناصیة) 🔸 گرفتن موهاى جلو سر - علاوه بر تحقیر - شخص را به طور کامل تسلیم گیرنده آن مى سازد; به گونه اى که مقاومت سودى نمى بخشد. کیفر یاد شده - به قرینه «سندع الزبانیة» (در آیات بعد) - مربوط به قیامت است; ولى دلالت آیه شریفه بر کیفر دنیوى نیز بعید نیست. ۹ - سیه رویى و ثبت نشانه دروغ گویى و گناه کارى بر پیشانى تکذیب گران دین، کیفر مخالفت آنان با نماز، هدایت و تقوا (لنسفعًا بالناصیة) 🔸 برداشت یاد شده، ناظر به معانى گوناگونى است که براى «سفع» در توضیح برداشت هفتم ذکر شد. وصف هاى «کاذبة» و «خاطئة» (در آیه بعد)، مشخّصات نشانه را بیان کرده است. 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 ✳ نکته ها و پیام های کوتاه تفسیری را در کانال رحیق دنبال کنید @rahighemakhtoom
آیت.docx
80.8K
📌 «چهل نَم از یک یَم» 📚 چهل ویژگی از ویژگی‌‌های معرفتی و شخصیتی امام امیرالمومنین علیه السلام ✳ 🔹 ایشان به مناسبت یک هزار و چهارصدمین سال شهادت حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) در پیامی با عنوان «چهل نَم از یک یَم» به بیان چهل ویژگی از ویژگی‌‌های معرفتی و شخصیتی آن امام همام پرداختند. 🔹 معظم له در ابتدای این پیام آورده است: هزار و چهارصد سال قبل امامي ملکوتي به نام امير مؤمنان حضرت علي بن ابي‌طالب عليه افضل صلوات المصلين شهيدانه به لقاي پروردگار نائل آمد که هويت معصومانه آن امام همام، نه متزمّن بود و نه متمکّن، لذا هماره مظهر معبود خود خواهد بود، هرچند گوينده: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي» غريمي است که حق او ادا نخواهد شد؛ ليکن نمي از يم چشيدن، دمي مغتنم براي تشنگان کوثر ولايت است. 📋✏ پیام مذکور برای استفاده در سخنرانی ها و کلاس ها تقدیم حضور کاربران عزیز می گردد. ◽ پیشنهاد می کنم حتما بخونید 🌿🌿🌿 ◀ در معرفی کانال قرآنی رحیق به دوستان و همفکران خویش مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید 🙏 @rahighemakhtoom
📌 تکيه بر عزيز رئوف 🔹 فرمود بستگان نزديكت را انذار بكن،[1] البته انذار با تبشير همراه است. وجود مبارک رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) چندين معجزه آن‌جا نشان داد و ابولهب گفت ـ معاذ الله ـ سحر است، بعد حضرت فرمود اوّل كسي كه به من ايمان بياورد و به من جواب مثبت بدهد او وزير، نايب و خليفهٴ من مي‌شود، سه بار اين فرمايش را فرمود. وجود مبارک حضرت امير(سلام الله عليه) فرمود من اين كار را مي‌كنم كه ابولهب به ابي‌طالب طعن زد و گفت حالا تو بايد از پسرت دستور بگيري![2] فرمود اگر كساني به تو ايمان آورده‌اند نسبت به آنها در كمال مهرباني و تواضع رفتار بكن؛ ولي اگر معصيت كرده‌اند، كار آنها را توجيه نكن، (يك)؛ آنها را به خود مرتبط ندان، (دو)؛ صريحاً تبرّي بجوي، (سه)؛ اين‌طور نباشد كه چون اينها مومن‌اند و به تو وابسته‌اند خود را در حاشيهٴ امن ببينند، اين‌طور نباشد! اين تولّي و تبرّي هم براي امام و پيامبر(عليهم السلام) مطرح است و هم براي پيروان آنها، فرمود: ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[3] اين مي‌شود تولّي، ﴿فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ﴾[4] اين مي‌شود تبرّي. 🔹 مسئلهٴ تبرّي باعث مي‌‌‌‌شود كه موٴمنين اگر لغزشي مرتكب شدند خود را در حاشيهٴ امن نبينند. اگر كسي مرتبط به حكومت يا به حاكم اسلامي بود احساس امنيت كاذب نكند. فرمود: ﴿فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ﴾؛ در تمام اين بخش‌ها اعتمادت به ذات اقدس الهي باشد، تكيه‌گاهت به كسي باشد كه هم مقتدر است و هم نسبت به مؤمنان مهربان است؛ هم داراي عزّت است، نفوذناپذيري است و اقتدار است، پس مي‌شود به او اعتماد كرد؛ هم مي‌توان از لطف او مدد جست، چون رحيم است. اين‌طور نيست كه او فقط عزيز باشد، مقتدر و قدرتمند باشد، بلكه مهربان و سايه‌افكن هم هست، بر چنين ذاتي اعتماد بكن و كارها را انجام بده. 📚 تفسير سوره شعراء جلسه 26 تاريخ: 1391/02/11 📚منابع: [1] . سوره شعراء آيه214؛ ﴿وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾. [2] . الامالي (شيخ طوسي)، ص582 و 583؛ سعدالسعود، ص105 و 106. [3] . سوره شعراء آيه216. [4] . سوره شعراء آيه215. 🌿🌿🌿 @rahighemakhtoom