👈ادامه دلیل سوم بر این که چرا قرآن از ظاهر و باطن سخن گفته است!👇
✳️نتيجه ديگرى كه ازين روش گرفته مىشود اينست كه بيانات قرآن مجيد نسبت به بطونى كه دارند جنبه مثل به خود مىگيرند يعنى نسبت بمعارف الهيه كه از سطح افهام عاديه بسى بلندتر و بالاتر مىباشد مثلهائى هستند كه براى نزديك كردن معارف نامبرده بافهام زده شدهاند خداى متعال در كلام خود مىفرمايد:
{«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً»} سوره اسرى آيه 89 (ترجمه: و سوگند مىخورم ما درين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى گردانديم ولى بيشتر مردم امتناع ورزيدند جز اينكه نپذيرند و كفران كنند).
و باز مىفرمايد:{«وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ»} سوره عنكبوت آيه 43 (ترجمه: و آنست مثلها براى مردم مىزنيم ولى آنها را تعقل نمىكند مگر كسانى كه داراى علمند) و قرآن مجيد امثال بسيار ذكر مىكند ولى آيات بالا و آنچه درين مضمون است مطلق مىباشند و در نتيجه بايد گفت همه بيانات قرآنى نسبت بمعارف عاليه كه مقاصد حقيقى قرآنند امثال مىباشند.
🌹🍀🌿🍀🌹
https://eitaa.com/rahighemakhtoom/228
🍀قرآن در سخن دانشمندان غربی🍀
پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، می گوید: زمانی که به پایان ترجمه قرآن نزدیک می شدم، سخت در پریشانی به سر می بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطری به من می بخشید که برای همیشه به خاطر خواهم داشت.
۱) گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی می گوید:
«سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نمود. به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، محور افکار مردم جهان می گردد! »
۲) آلبرت انیشتاین که نیازی به معرفی ندارد، می گوید:
«قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهی که بزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت می کند ».
۳) ویل دورانت، دانشمند امریکایی شرق شناس، می گوید:
«در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم می شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحی آمده است. قرآن در جان های ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است ».
۴) پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، می گوید:
« زمانی که به پایان ترجمه قرآن نزدیک می شدم، سخت در پریشانی به سر می بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطری به من می بخشید که برای همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالی که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگ های نافذ و مرتعش کننده اش شوم و تحت تأثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتی که مسلمانان واقعی و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم » .
گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی می گوید:
«سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نمود. به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، محور افکار مردم جهان می گردد! »
۵) لئوتولستوی، نویسنده معروف روسی می گوید:
«هر کس که بخواهد سادگی و بی پیرایگی اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانین و تعلیمات حقیقی و احکام آسان و ساده برای عموم بیان شده است. آیات قرآن به خوبی بر مقام عالی اسلام و پاکی روح آورنده اش گواهی می دهد».
۶) دکتر هانری کُربن، اسلام شناس معروف فرانسوی، سخن جالبی درباره قرآن دارد. وی می گوید:
«اگر قرآن خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمی کرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشه ای به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است».
۷) ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوی می گوید:
« در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی ،اجتماعی، ادبی و... وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخوانده ام؛ اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته می شوم و می خواهم درهایی از معانی و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه می کنم. این کتاب، قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است».
۸) ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه می گوید:
« امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامی یکنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می تواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم کنم. قرآن به تنهایی عهده دار سعادت بشر است».
۹) مهاتما گاندی، رهبر فقید هند هم اعتقاد داشت:
«از راه آموختن علم قرآنی، هر کس به اسرار وحی و حکمت های دین، بدون داشتن هیچ خصوصیت ساختگی دیگری پی می برد. در قرآن هیچ اجباری برای تغییر دین و مذهب انسان ها دیده نمی شود. قرآن به راحتی می گوید: هیچ زور و اکراهی در دین وجود ندارد».
ویل دورانت، دانشمند امریکایی شرق شناس، می گوید:
«در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم می شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحی آمده است. قرآن در جان های ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است ».
۱۰) ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوی، برداشت منحصر به فردی از قرآن دارد؛ او می گوید:
« بعضی از مردم بعد از آن که مقدار کمی عربی یاد گرفتند، قرآن را خوانده، امّا درست درک نمی کنند. اگر می شنیدند که محمّد(ص) با آن کلام فصیح و آهنگ رسای عربی آن را می خواند، هر آینه به سجده می افتادند و ندا می کردند: ای محمّد عظیم! دست ما را بگیر و به محلشرف و افتخار برسان. ما به خاطر یاری تو حاضریم که جان خویش را فدا سازیم!!»
منبع:
📚قرآن از دیدگاه ۱۱۴ دانشمند، محمد مهدی علیقلی.
@rahighemakhtoom
📚مبحث #قرآن_شناسی👇
🌿*ز- قرآن مجيد محكم و متشابه دارد*🌿
✳️خداى متعال در كلام خود مىفرمايد:{«كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ»} سوره هود آيه 1 (ترجمه: قرآن كتابيست كه آياتش محكم قرار داده شدهاند)
✳️و باز مىفرمايد:{«اللَّهُ نَزَّلَأَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»} سوره زمر آيه 23 (ترجمه: خدا بهترين سخن را نازل كرده كتابى كه آياتش شبيه و مانند هم و دو تا دو تا است، بسبب آن كتاب پوستهاى كسانى كه از خداى خود مىترسند كشيده مىشود- با شنيدن قرآن بدنشان به لرزه درمىآيد) .
✳️و باز مىفرمايد{«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»} سوره آل عمران آيه 7 (ترجمه: خدا كسى است كه بر تو كتاب را نازل كرد درحالىكه برخى از آن آيات محكم مىباشند كه آنها مادر- مرجع و اساس مسلم- كتابند و برخى آيات متشابه هستند اما كسانى كه در دلهاشان ميل به كجروى و انحراف از استقامت است از متشابه كتاب پيروى مىكنند براى فتنه و فريب دادن مردم و براى اينكه تأويلش را مىخواهند و حال آنكه تأويل آن را جز خداى نمىداند و آنان كه در علم خود ثابتقدمند- در مورد آيات متشابه- مىگويند بآن ايمان داريم همه آيات از پيش خداى ماست.
✳️چنانكه روشن است آيه اولى همه قرآن را محكم معرفى مىكند و البته مراد از آن استوار و غير قابل خلل و بطلان بودن كتاب است و آيه دوم همه قرآن را متشابه مىشمارد و البته مراد از آن يكنواخت بودن آيات قرآنى است در زيبائى اسلوب و شيرينى لهجه و قدرت خارقالعاده بيان و همه قرآن همين وضع را دارد.
✳️و آيه سوم كه درين فصل مورد نظر ماست قرآن را بدو قسم محكم و متشابه قسمت مىكند و روىهمرفته از اطراف كلام برمىآيد كه:
✅اولا محكم آيهايست كه در مدلول خود محكم و استوار باشد و معنى مراد آن بغير مراد اشتباه نيفتد و متشابه بر خلاف آنست.
✅و ثانيا وظيفه ايمانى هر مؤمنى كه در ايمان خود رسوخ دارد اينست كه بآيات محكمه ايمان بياورد و عمل كند و بآيات متشابهه ايمان آورد ولى از عمل به آنها توقف و خوددارى نمايد. تنها اشخاص منحرف القلب و كجفكر هستند كه بآيات متشابه بمنظور فريب دادن مردم و دستاندازى بتأويل عمل نموده از آنها پيروى مىكنند.
🌹🍀🌿🍀🌹
https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚مبحث قرآن شناسی👇
🌿ح- معنى محكم و متشابه پيش مفسرين و علما🌿
✳️در ميان علماء اسلام در معنى محكم و متشابه اختلاف عجيبى است و با تتبع اقوال مىتوان نزديك به بيست قول درين مسئله پيدا كرد.
آنچه عملا پيش مفسرين از صدر اول تا كنون دائر و مورد اعتماد است اينست كه محكمات آياتى هستند كه معنى مراد آنها روشن است و بمعنى غير مراد اشتباه نمىافتد به اينگونه آيات بايد ايمان آورد و هم عمل كرد و آيات متشابهه آياتى هستند كه ظاهرشان مراد نيست و مراد واقعى آنها را كه تأويل آنها است جز خداى نداند و بشر را راهى بآن نيست، به اينگونه آيات بايد ايمان آورد ولى از پيروى و عمل به آنها توقف و خوددارى نمود.
اين قولى است كه در ميان علماء اهل سنت و جماعت مشهور است، و مشهور در ميان شيعه نيز همين قول است جز اينكه اينان معتقدند كه تأويل آيات متشابهه را پيغمبر اكرم ص و ائمه اهل بيت ع نيز ميدانند ولى عامه مؤمنين كه بتأويل متشابهات راه ندارند علم بآن را بايد به خدا و پيغمبر و ائمه هدى ارجاع نمايند.
🍀دیدگاه علامه طباطبایی🍀
اين قول با اينكه عملا ميان اكثر مفسرين دائر و مورد اعتماد است از چند جهت با متن آيه كريمه{«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ} الخ» و باسلوب دلالت ساير آيات قرآنى انطباق ندارد زيرا:
✅اولا در قرآن كريم آياتى باين وصف كه براى تشخيص مدلولش به هيچوجه راهى نباشد سراغ نداريم، گذشته از اينكه قرآن مجيد خود را با صفاتى مانند نور و هادى و بيان توصيف مىكند كه هرگز با گنگ بودن آياتش از بيان مراد واقعى خود سازش ندارد.
گذشته از اينكه آيه كريمه:{«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»} سوره نساء آيه 82 (ترجمه: آيا قرآن را تدبر و پيگيرى نمىكنند و اگر از پيش غير خدا بود در آن اختلاف بسيار مىيافتند) تدبر در قرآن را رافع هر گونه اختلاف قرار مىدهد در صورتى كه آيه متشابه چنانكه لازمه قول مشهور است اختلافش با هيچگونه تدبرى حل نمىشود. ممكن است گفته شود كه مراد از آيات متشابهه همان حروف مقطعه فواتح سور مانند الم، الر، حم و غير آنها باشد كه راهى براى تشخيص مراد واقعى آنها نيست.
ولى بايد توجه داشت كه در آيه كريمه آيات متشابهه را بنام متشابه در مقابل محكم خوانده و لازمه اين تسميه اينست كه آيه نامبرده مدلولى از قبيل مدلولات لفظى داشته باشد نهايت اينكه مدلول واقعى با غير واقعى مشتبه شود و حروف مقطعه فواتح سور مدلول لفظى اينطورى ندارند.
علاوه بر اين ظاهر آيه اينست كه جمعى از اهل زيغ و انحراف از آيات متشابهه در اضلال و تفتين مردم استفاده مىكنند و در اسلام شنيده نشده است كسى از حروف مقطعه فواتح سور چنين استفاده تأويلى بنمايد و كسانى كه چنين استفاده تأويلى كردهاند از تأويل همه قرآن اين استفاده را نمودهاند نه تنها از حروف مقطعه فواتح سور.
✳️بعضى گفتهاند تأويل متشابه در آيه اشاره به قصه معروفى است « تفسير عياشى ج 1 ص 16 و تفسير قمى اول سوره بقره تفسير نور الثقلين ج 1 ص 22. » كه بموجب آن يهود مىخواستند از حروف مقطعه اوايل سور مدت بقاء و دوام اسلام را بدست آورند و پيغمبر- اكرم (ص) با خواندن فواتح سور يكى پس از ديگرى حساب ايشان را مختل ساخت.
✅اين سخن نيز بىوجه مىباشد
✅زيرا در صورت راستى اين قصه و درستى روايت سخنى بوده كه برخى از يهود گفتهاند و در همان مجلس پاسخ خود را گرفتهاند و اين واقعه در خور آن اهميت نيست كه در آيه كريمه بمسئله تأويل متشابه و اتّباع آن داده شده.
علاوه بر اينكه سخن يهود فتنهاى در بر نداشته زيرا اگر دينى حق باشد موقت يعنى قابل نسخ بودن آن لطمه به حقانيت آن نمىزند چنانكه اديان آسمانى قبل از اسلام همين حال را داشتهاند و بر حق بودند.
✅ثانيا لازمه اين قول اينست كه كلمه «تأويل» در آيه كريمه بمعنى مدلول و معنى خلاف ظاهر بوده باشد و هم اختصاص بآيات متشابهه داشته باشد و هر دو مطلب درست نيست و ما در بحثى كه در آينده از تأويل و تنزيل خواهيم كرد روشن خواهيم ساخت كه اولا «تأويل» در عرف قرآن از قبيل معنى و مدلول نيست كه لفظى بر آن دلالت لغوى داشته باشد و ثانيا همه آيات قرآنى اعم از محكم و متشابه تأويل دارند نه تنها آيات مشابهه.
✅و ثالثا در آيه كريمه كلمه{«آياتٌ مُحْكَماتٌ»} را با جمله{«هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ»} توصيف نموده و مدلول آن اينست كه آيات محكمه بامهات مطالب كتاب مشتملند و مطالب بقيه آيات بر آنها متفرع و مترتب مىباشند. و لازم بيّن اين مطلب آنست كه آيات متشابهه از جهت مدلول و مراد بآيات محكمه برگردند. يعنى براى استيضاح معنى آيات متشابهه آنها را بسوى محكمات رد كنند و به معونه محكمات مراد واقعى آنها را بيابند.
🍀ادامه مبحث قرآن شناسی👇🏾
👌👌و بنابراين در قرآن مجيد آيهاى كه هيچگونه دسترسى بمراد واقعيش نباشد نداريم و آيات قرآنى يا بلاواسطه محكمند مانند خود محكمات و يا با واسطه محكمند مانند متشابهات و اما حروف مقطعه فواتح سور اصلا مدلول لفظى لغوى ندارند و بدين سبب از مقسم محكم و متشابه بيرونند.
اين مطلب را از عموم آيه:{«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»} و همچنين آيه:{«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ} {وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»«1» مىتوان استفاده كرد.
🌹🍀🌿🍀🌹
https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🍀🍀حاکم در نظام جاهلي دو چيز است: يکي وهم و خيال و گمان محض، يکي هم ميل. فرمود ما يقين را به جاي گمان نشانديم و گفتيم: ﴿إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً﴾ و عدل را به جاي هوس نشانديم، گفتيم: «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ»اين ميشود تعليم کتاب و حکمت.🍀🍀
📚درس تفسیر سوره جمعه- آیت الله جوادی آملی
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚نگاشت های تفسیری #سوره_حجرات آیات۷و۸
وَاعْلَمُواْ أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِى کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِى قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ* فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ*
✳️ترجمه:
و بدانید که در میان شما رسولخداست که (شما باید از او پیروى کنید و) اگر او در بسیارى از امور پیرو شما باشد، قطعاً به سختى ومشقّت خواهید افتاد، ولى خدا ایمان را محبوب شما قرار داده و در دلهایتان آن را زینت بخشیده است و کفر، فسق و گناه را مورد تنفّر شما قرار داده است. آنها همان رشد یافتگان هستند.*(این علاقه به ایمان و تنفّر از کفر،) فضل و نعمتى بزرگ از طرف خداوند است و خداوند آگاه و حکیم است.
✳️واژه شناسی:
📗لعنتُّم: از عَنِتَ در کار و امر دشواری قرار گرفت (قطعا به سختی و مشقت می افتید-هلاک و نابود می گردید)
📗حبَّبَ: ثلاثی مزید، فعل ماضی از باب تفعیل –دوست داشتنی و محبوب کرده است
📗فُسوق:مصدراز ریشه ی فِسق (فسق یَفسِقُ) از راه حق و درستی منحرف شد
📗عِصیان:از عَصَیَ (نا فرمانی و مخالفت)عصیان بستر سازی یرای انجام گناه است.
✳️نکته ها:
✅*در ذیل آیه قبل خواندیم که ولیدبن عَقبه به دروغ، خبر مخالفت مردم با پرداخت زکات را به پیامبرصلى الله علیه وآله داد. مردم آماده هجوم شدند که آیه نازل شد: هرگاه فاسقى خبرى آورد تحقیق کنید. این آیه مىفرماید: اصولاً مردم باید تابع پیغمبر باشند، نه آنکه رهبر الهى تابع هیجانهاى ناپخته ى برخاسته از گزارشات افراد فاسق قرار گیرد.
در روایات مىخوانیم: اگر اهل ایمان نزد شما محبوب بودند، در راه خیر هستید و اگر به گنهکاران علاقمند بودید، در شما خیرى نیست.( کافى، ج2، ص126)
✅*بر اساس روایات، یکى از مصادیق ایمان در جمله ى «حَبّبَ الیکم الایمان»، محبّت على ابن ابىطالبعلیهما السلام و مراد از کفر و فسوق و عصیان، دشمنى با اهلبیت پیامبرعلیهم السلام است.( کافى، ج1، ص426.)
✅*در حدیث مى خوانیم: کسانى که علاقه به معنویات و تنفّر از گناه را نعمت نمىدانند، نعمت هاى الهى را کفران کرده، عملشان کم و تلاشهاى آنان نابود است.( بحار، ج74، ص158.)
🌹🍀🌿🍀🌹
@rahighemakhtoom
👈ادامه مبحث نگاشت های تفسیری👇
✅رشد:
رسیدن به رشد و کمال، هدیهى الهى به انبیاست؛ «آتَینا ابراهِیم رُشدَه»( انبیاء، 51.) ووظیفهى آنها رشد دادن دیگران مى باشد؛ «یا قوم اتّبِعون اَهدِکم سَبیلَ الرّشاد»( غافر، 38.) آنان نیز خود به دنبال رشد بوده اند، چنانکه حضرت موسى در بیابان ها به دنبال حضرت خضر مى رود تا از طریق علم او به رشد برسد؛ «هل اتّبعک على أن تُعلّمَن ممّا عُلّمتَ رُشداً»( کهف، 66.)
ایمان زمینه ى رشد، «ولیؤمنوا بى لعلّهم یَرشُدون»( بقره، 186.) و کتب آسمانى وسیله ى رشد هستند، «یَهدى اِلىَ الرُّشد»( جن، 2.). در این آیه نیز مؤمنان واقعى اهل رشد معرّفى شده اند. «اولئک هم الراشدون» به هر حال مراد از رشد در قرآن، رشد معنوى است، و این کوته فکرى است که انسان رشد را تنها در کامیابى هاى دنیوى بداند.
در مدیریّت و سیاستگذارى جامعه، اگر تصمیمگیرنده معصوم یا عادل نباشد، از استبدادى سر در مىآورد که در آن رشدى نیست، «و ما اَمرُ فِرعونَ بِرَشید»( هود، 97.) ولى اگر تصمیمگیرنده معصوم یا عادل باشد، زمینهى رشد فراهم است. «اولئک هم الرّاشِدون»
🌹🍀🌿🍀🌹
@rahighemakhtoom
👈ادامه مبحث نگاشت های تفسیری👇
✳️پیام ها:
🌿*حضور پیامبر الهی در میان مومنین امتنان و لطفی از سوی خداوند بر آنان
🌿* تذکر خداوند به مومنان در باره اهمیت حضور رسول الهی در میان آنان
🌿*وجود وحضور پیامبر خدا به عنوان رسول خدا در میان جامعه مقتضی تبعیت و فرمانبری از ایشان است (ممنوعیت تحمیل آرای عمومی بر رسول خدا )
🌿*اقدام نکوهیده و ناپسند برخی از مسلمانان در تحمیل آرای شخصی خود بر رسول خداوند
🌿*تلاش برخی از مومنان به پذیرش خبرو گزارش ولید از سوی پیامبر(ممنوعیت خودسری و تکروی اشخاص در برابر پیامبر)
🌿*خوسرانه عمل کردن در مسائل مهم اجتماعی و بی اعتنایی به دستورات رهبر الهی ممنوع
🌿*ترک خودسری عامل مصونیت جامعه و عدم بروز خطرات ندامت بار و غیر قابل جبران
🌿*تحمیل آرای شخصی بر رهبری الهی مایه مشقت و زیان خود مردم
🌿*صلاح و سعادت مومنان در پیروی از رهبری الهی
🌿*ضرورت انعطاف رهبری در برابر برخی آرا و نظریات مردم
🌿*انتظار بیجای برخی از مسلمانان در تبعیت پیامبر از دستورات و آرای شخصی آنان
🌿*طرح و برنامه های پیامبر بر اساس واقعیت ها و مصالح واقعی جامعه است نه تمایلات و هوس های افراد
🌿*خداوند جلوه دهنده و محبوب کننده ایمان در دل مومنان(تسلط بر دل ها در اختیار خداوند)
🌿*عشق به ایمان و زیبایی های آن در قلب مومنان امری فطری و الهی
* محبت واقعی به ایمان مقتضی اطاعت از پیامبر
🌿* حرکت مومنانه در مسیر ایمان و اطاعت از رسول بر اساس عشق و محبت به دین نه تحمیل و تحکم
🌿*خداوند پدید آورنده زمینه بیزاری و انزجار مومنان از کفر و گناه و نافرمانی
🌿* تنفرمومنان نسبت به گناه و کفر و معصیت درونی است
🌿*قلب جایگاه ادراک و اساس زیبایی ایمان و زشتی کفر
🌿*بیزاری از کفر و فسوق و عصیان دارای ریشه در سرشت انسان(سرمایه های الهی)
🌿* کفر و فسوق و عصیان سه حلقه پیوسته به یکدیگر
🌿*کفر زمینه ساز ابتلای انسان به شکستن حریم ارزش ها و ارتکاب و انجام گناهان
🌿* اطاعت بی چون و چرا از رسول خدا نمود ایمان و موضع گیری در برابر ایشان نمود کفر است
🌿*رشد واقعی انسان در پرتو عشق به دین و بیزاری از کفر و گناه محقق می شود
🌿* سه حلقه کفر، فسق،عصیان مانع رشد اجتماعی در ابعاد گوناگون
🌿* رشد و تعالی جامعه در پرتو وجود رهبری الهی و نفوذ رهنمودهای ایشان در لایه های مختلف جامعه
🌿*خداوند هموار کننده راه ایمان و تعالی برای انسان ها
🌹🍀🌿🍀🌹
@rahighemakhtoom
📡📡صوت تفسیر کامل سوره حجرات استاد محمد علی انصاری
👈دانلود در لینک زیر👇
🆔http://alasma.blog.ir/
سوره حجرات شامل مضامین :
اخلاقی
حضوز حریم رسول اعظم
میانجی گری میان مسلمانان
تفاوت اسلام و ایمان
اصول گزارش های خبری
و.....
🌹🍀🌿🍀🌹
@rahighemakhtoom
📚مبحث قرآن شناسی📚
✳️*{ط- روش ائمه اهل بيت عليهم- السلام در محكم و متشابه قرآن}*
آنچه از بيانات مختلف ائمه اهل بيت (ع) بدست مىآيد اينست كه در قرآن مجيد متشابه بمعنى آيهاى كه مدلول حقيقى خود را به هيچ وسيلهاى بدست ندهد وجود ندارد. بلكه هر آيهاى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد بواسطه آيات ديگرى مىتوان بمدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه است بمحكم چنانكه آيه:{«الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»} سوره طه آيه 5 (ترجمه: خدا بر تخت خود قرار گرفت) و آيه:{«وَ جاءَ رَبُّكَ»} سوره فجر آيه 22 (ترجمه: و خداى تو آمد) ظاهرند در جسميت و ماديت ولى با ارجاع اين دو آيه به آيه كريمه:{«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»} سوره شورى آيه 11 معلوم مىشود مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان بمكان.
🌹🍀🌿🍀🌹
@rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️
🍀توصیف قرآن از زبان معصومین علیهم السلام👇
✅پيغمبر اكرم (ص) در وصف قرآن مجيد مىفرمايد: «در المنثور ج 2 ص 8.»:
«و ان القرآن لم ينزل ليكذب بعضه بعضا و لكن نزل يصدق بعضه بعضا فما عرفتم فاعملوا به و ما تشابه عليكم فآمنوا به» (ترجمه: بدرستى قرآن نازل نشده براى اينكه برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند ولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد بآن عمل كنيد و آنچه بشما متشابه شد بآن- تنها- ايمان بياوريد).
✅و در كلمات امير المؤمنين (ع) «نهج البلاغه خطبه 131. » است: «يشهد بعضه على بعض و ينطق بعضه ببعض» (ترجمه: شهادت مىدهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و منطبق مىآيد برخى از آن بسبب برخى ديگر).
✅و امام ششم (ع) «تفسير عياشى ج 1 ص 162.» مىفرمايد: «المحكم ما يعمل به و المتشابه ما اشتبه على جاهله» (ترجمه: محكم قرآن آن است كه بآن بتوان عمل كرد و متشابه آنست كه به كسى كه نداند مشتبه شود) و از روايت استفاده مىشود كه محكم و متشابه نسبى مىباشند و ممكن است آيهاى نسبت به كسى محكم و نسبت بهكس ديگر متشابه باشد.
✅و از امام هشتم «عيون اخبار الرضا ج 1 ص 290. » منقول است كه فرمود: «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدى الى صراط مستقيم- ثم قال- ان فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردوا متشابهها الى محكمها و لا تتبعوا متشابهها فتضلوا» (ترجمه: كسى كه متشابه قرآن را بمحكم آن رد كرد براه راست هدايت يافت. پس از آن فرمود: بدرستى در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آنها را بسوى محكم آنها برگردانيد و از خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه مىشويد).
✳️چنانكه مشاهده مىشود روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اينكه متشابه آيهايست كه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و بواسطه رد بسوى محكمات روشن خواهد شد، نه اينكه هيچگونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد. ✳️
🌹🌿🍀🌿🌹
🌹🍀🌿🍀🌹
@rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️
📚*{ى- قرآن مجيد داراى تأويل و تنزيل مىباشد}* 📚
لفظ «تأويل قرآن» در قرآن مجيد در سه آيه آمده است:
1- آيه محكم و متشابه كه سابقا نقل شد{«فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ»} سوره آل عمران آيه 7 (ترجمه آيه گذشت).
2- آيه كريمه:{«وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»} سوره اعراف آيه 53 (سوگند مىخورم براى ايشان كتابى آورديم كه آن را روى علم تفصيل داديم درحالىكه هدايت و رحمت است براى جمعى كه ايمان مىآورند، اينان نگران نيستند مگر تأويل آن را روزى كه تأويلش مىآيد (روز قيامت) كسانى كه بيشتر آن را فراموش كرده بودند مىگويند- اعتراف مىكنند- كه فرستادگان خداى- در دنيا- بسوى ما بحق آمده بودهاند).
3- آيه كريمه:{«وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى}- تا آنجا كه مىفرمايد-{بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ»} سوره يونس آيه 39 (ترجمه: اين قرآن افترا نبود- تا آنجا كه مىفرمايد- بلكه اينان تكذيب كردند چيزى را كه بهعلمش احاطه نداشتند درحالىكه هنوز تأويل آن براى آنان نيامده- براى ايشان مشهود نشده- بهمين نحو كسانى كه پيش از اينان بودند تكذيب نمودند پس نگاه كن كه سرانجام ستمكاران چگونه بود).
و بهر حال «تأويل» از كلمه «اول» بمعنى رجوع است و مراد از «تأويل» آن چيزى است كه آيه بسوى آن برمىگردد و مراد از تنزيل در مقابل تأويل معنى روشن و تحت اللفظ آيه مىباشد.
قابل توجه دوستان ارجمند
🌹🌹🌹
✳️در حال حاضر مطالب کانال #رحیق-مختوم بر سه مبحث متمرکز است:
✅#نگاشت-های-تفسیری-سوره-حجرات
✅#قرآن-شناسی-بر-اساس-نوشته-های-علامه-طباطبایی
✅#تفسیر-صوتی-سوره-حمد-و-بقره
🌹🍀🌿🍀🌹و برخی مطالب مفید به صورت وقت استراحت🌹🍀🌿🍀🌹
✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید.
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚 نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 9📚
وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ.
✏
و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن [طایفهاى] که تعدّى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید، که خدا دادگران را دوست مىدارد.(ترجمه فولاند وند)
✒ واژه شناسی
✳ طائفه:این واژه در معانی گوناگونی به کار می رود از قبیل: آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت.در فرهنگ فارسی معین در باره آن می خوانیم: (یِ فِ) [ ع . طائفة ] 1 - (اِفا.) مؤنث طایف . 2 - تیره ، دسته . 3 - پاره ای از چیزی . ج . طوایف . در فرهنگ اصطلاحات المعانی نیز نزدیک به آنچه در فرهنگ معین وجود دارد آمده است.
✳ تَفیءُ: از ریشه "فَیء" (به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَیْئاً:رَجَعَ» گویند:«هُوَ سَریعُ الْفیْء عَنْ غَضَبِهِ»یعنی او از خشمش زود برمی گردد. این واژه با مشتقات آن 8 بار در کتاب مقدس قرآن آمده است.
✳ اَقسِطوا: از ریشه قِسط- - دادگری کنید. مراد دادگری در پیاده کردن شرائط و مواد صلح در همه احوال و اعمال است.کلمه (اقساط) - به کسره همزه به معناى آن است که به هر یک ، آن حقى را که مستحق است و آن سهمى را که دارد بدهى.(المیزان)
قَسط با فتح قاف به معنی ظلم و جور و بیداد است . مقسطین از قِسط در معنای مثبت و قاسطین از قَسط به معنای منفی به کار می رود.این ریشه و مشتقات آن حدود 15 بار در قرآن آمده است.
✳ تَبغی: از ریشه بَغی و در این معانی بکار رفته است: تعدی، تجاوز از حد، ظلم، حسد و کذب - ریشه ثلاثی این واژه به دو صورت مجرد و مزید به کار رفته، و معمولاً صیغه ثلاثی مزید آن، «ابتغاء» به معنای خواستن، و مجرد آن بیشتر به معنای ظلم و تجاوز از حد آمده است. این کلمه 96 باردر قالب های گوناگون در قرآن آمده است
id:https://eitaa.com/rahighemakhtoom
👈 ادامه مبحث نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 9👇
✳ شان نزول:
«شیخ طوسى» صاحب تبیان گویند: این آیه درباره دو طائفه از انصار نازل شده که میان آنها جنگى اتفاق افتاده بود، چنان که طبرى ذکر نموده است.
در تفاسیر جامع البیان و ابن ابى حاتم از سدى نقل شده که مردى از انصار بنام عمران زنى داشت بنام امزید و به او علاقمند بود. روزى آن زن براى دیدار طائفه خود از خانه بیرون مى آید. شوهرش او را به این علت در بالاى غرفه زندانى میکند. زن مزبور به دنبال طائفه خود میفرستد. قوم او از زندان شوهر وى را خلاص کرده و از غرفه پائین مى آورند. شوهر نیز به دنبال طائفه خود فرستاده و کمک مى طلبد بین دو طائفه زن و شوهر نزاع سختى درمیگیرد. سپس این آیه نازل میشود و پیامبر به دنبال آنها فرستاده و میان آنان را آشتى میدهد. در سنن سعید بن منصور و تفسیر جامع البیان از ابن مالک و قتاده نیز نزاع میان دو نفر مسلمان روایت شده است.
✅ توجه:
بنابر فرمایش مفسر بزرگ تسنیم حضرت علامه جوادی آملی، این شان نزول بیان یکی از مصادیق و تطبیق است و آیه را محدود نمی کند.
id:https://eitaa.com/rahighemakhtoom
👈👈 ادامه مبحث نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 9 ادامه مبحث نگاشت های تفسی 👇
پیام ها ونکته ها:
1) ) مسلمانان وظیفه دارند برای برقراری صلح و از میان رفتن جنگ و درگیری های داخلی طوایف کشورهای اسلامی تلاش کنند.
2) )خداوند خواهان حاکمیت جو و فضای مسالمت و آشتی میان گروههای امت اسلامی است
3) )لزوم مبارزه و نبرد عدالت خواهانه با گروه متجاوز و سرکش
4) )امت اسلامی ملزم و موظف به نبرد با هرگونه تجاوز و سرکشی در قلمرو حاکمیت اسلامی
5) )لزوم ادامه جنگ با متجاوز تا مرجله تسلیم وی در برابر امر الهی و گردن نهادن به اتمام جنگ و انعقاد صلح
6) )گردن نهادن گروههای اسلامی متخاصم به صلح ،تکلیفی الهی است.
7) )ضرورت رعایت عدل و انصاف و ایجاد صلح میان دو گروه مسلمان درگیر جنگ
8) )وظیفه جبران خسارت از سوی گروه متجاوز و سرکش(باغی)به خسارت های وارد شده بر گروه دیگر
9) )خداوند خواهان رعایت عدل و انصاف و از بین بردن ظلم در همه زمینه ها
10) میانجی گری نیازمند رعایت عدل و انصاف
11) عمل مبتنی بر عدالت از مصادیق و نمونه های قسط است
12) خداوند دوست دار انصاف پیشگان عدالت خواه
13) صلح نا عادلانه و مماشات با متجاوز مورد تایید و رضایت الهی نیست.
🆔 https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🕑 وقت استراحت🕑
#نکته
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸آیا همیشه باید به «ما قال» توجه کرد و نه «مَن قال»؟🔸
ما اين دو جمله را داريم: «اُنْظُرْ اِلي ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلي مَنْ قالَ»؛ نگاه كن ببين چه چيزی گفته شده، نگاه نكن كه چه كسی گفته است. اين يك روايت است.
روايت ديگر در ذيل آيه «فَلْيَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلي طَعامِهِ» (انسان باید به طعامش توجه کند) است که امام باقر(علیه السلام) می فرمايند: مراد از طعام در این آیه، «عِلْمُهُ الّذي يَاْخُذُهُ عَمَّنْ يَاْخُذُهُ» است، یعنی مقصود از اين طعام، علمى است كه انسان اخذ مىكند و انسان باید بنگرد که این علم را «از چه كسى» اخذ مىكند؟
می گويد: «عَمَّنْ» (از کی گرفته ای؟)، نمی گويد: «عَمَّا» يعنی نگاه كند به علمش ببيند از «چه كسی» می گيرد.
حالا شما می گوييد: يك جا به ما گفتيد: «ما قال» را نگاه كن، جای ديگر ميگويد: «مَنْ قال» را نگاه کن؟ به ذهن ميآيد كه تناقض باشد. نه! تناقض نيست. چرا؟ چون در آنجا که میگويد: «انظر الی ما قال»، اين را به كسی می گويد كه قدرت تصور و قدرت تصديق دارد و «صاحب نظر» است. به او می گويد : «انظر»؛ یعنی می تواني خودت «نگاه كنی». اینجا با «ناظر» دارد حرف می زند و با كسی كه چشم بينا دارد صحبت می کند. اما در آيه «فَلْيَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلي طَعامِهِ» دارد با «مقلّد» و کسی که صاحبنظر نیست حرف می زند. به كسی كه می خواهد تقليد بكند می گويد: تحقيق كن، ببين او كيست؟ حتی مرجع تقليدت را با تحقيق بشناس. چرا؟ چون گفتههای او «خوراك علمی» توست. رساله عملی او را تو گویا «می خوری» و «مصرف می كنی» و «طعام» توست. او را بشناس.
🕑
@rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️
تاویل قرآن یعنی چه؟
📚يا- معنى تأويل پيش مفسرين و علماء}📚
در معنى تأويل اختلاف شديد دارند و با تتبع اقوال در تأويل ممكن است به بيشتر از ده قول برخورد ولى آنچه مشهورتر از همه اقوال مىباشد دو قول است:
1- قول قدماء كه تأويل را با تفسير- محصل معنى كلام- مرادف مىگرفتند و بنابراين همه آيات قرآنى تأويل دارند لكن به مقتضاى آيه{«وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ»} تأويل متشابهات را بالخصوص كسى جز خداى نمىداند.
و ازين روى جمعى از قدماء گفتهاند كه آيات متشابهه قرآن همان حروف مقطعه اوايل سور مىباشد زيرا در قرآن مجيد آيهاى كه معنى محصل آن براى همه مردم مجهول باشد جز حروف مقطعه نامبرده وجود ندارد. ولى ما در فصلهاى گذشته بطلان اين تشخيص را روشن ساختيم.
و بهر حال نظر به اينكه قرآن مجيد علم بتأويل برخى از آيات را غير از خدا سلب مىكند و در قرآن مجيد آيهاى كه تأويل يعنى محصل معنى آن براى همه مجهول باشد نداريم و حروف مقطعه اوايل سور را نيز متشابه نمىشود شناخت، اين قول پيش متأخرين باطل شناخته شده متروك شد.
🍀🌹☘🌹🍀
✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید.
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳️دیدگاه علمای متاخر در باره تاویل قرآن✳️
2- قول متأخرين كه «تأويل» معنى خلاف ظاهرى است كه از كلام قصد شود و بنابراين همه آيات قرآنى تأويل ندارند و تنها آيات متشابهه است كه داراى تأويل و معنى خلاف ظاهر دارند كه جز خدا كسى را بر آنها احاطه نيست مانند آياتى كه تجسم و آمدن و نشستن و رضا و سخط و تأسف و ساير لوازم ماديت را به خدا نسبت مىدهند و آياتى كه نسبت معصيت به فرستادگان خدا و پيغمبران معصوم مىدهند.
اين مذهب به اندازهاى عملا دائر شده كه فعلا لفظ «تأويل» در معنى خلاف ظاهر يك حقيقت ثانيه گشته است و تأويل آيات قرآنى در مخاصمههاى كلامى يعنى صرف كلام از ظاهرش، و حمل آن بر خلاف ظاهر بواسطه دليل بنام تأويل روشى دائر گرديده با اينكه خود اين روش خالى از تناقض نيست «زيرا بيان معنى تأويل با اعتراف به اينكه جز خدا كسى معنى تأويلى را نداند مناقض است ولى اينان بعنوان احتمال ذكر مىكنند. ».
اين قول نيز با اينكه شهرت بسزائى دارد درست نيست و بآيات قرآنى منطبق نمىشود زيرا:
✅اولا- آيه سوره اعراف{«هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ»} و آيه سوره يونس{«بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ»} كه در فصل گذشته نقل شدند ظاهرند در اينكه همه قرآن تأويل دارد نه تنها آيات متشابهه چنانكه بناى اين قول بر آنست.
🍀🌹☘🌹🍀
✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید.
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📈نقد علامه طباطبایی بر قول دم
✅و ثانيا- لازمه اين قول اينست كه آياتى در قرآن مجيد وجود داشته باشد كه مدلول حقيقى آنها مشتبه و براى مردم مجهول باشد و جز خدا كسى بر آنها واقف نباشد و چنين كلامى را كه از رسانيدن معنى مراد گنگ باشد كلام بليغ نمىشود شمرد تا چه رسد بكلامى كه با بلاغت خود بجهان سخنورى تحدى و اعلام تفوق مىنمايد.
✅و ثالثا- بنابراين قول حجت قرآن تمام نمىشود زيرا بموجب احتجاج آيه كريمه{«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»} يكى از دلائل اينكه قرآن كلام بشر نيست اين است كه در ميان آيات آن (با اختلاف شديدى كه در ازمنه و شرائط و اوضاع و احوال مقارن نزول دارند) هيچگونه اختلاف معنى و مدلول نيست و هر اختلافى كه بحسب بادى نظر جلوه كند با تدبر در آيات رفع مىشود.
و اگر بنا شود كميت معتنابهى از آيات بنام متشابهات با مسلمات قرآن كه محكماتند اختلاف داشته باشد و رفع اختلاف باين نحو بشود كه بگوئيم ظواهر آنها مراد نيست بلكه مراد يك معانى ديگرى است كه جز خدا كسى از آنها واقف نيست، اين گونه ارتفاع اختلاف هرگز دلالت بر- اينكه قرآن كلام بشر نيست ندارد.
و همچنين اگر رفع اختلاف را باين نحو كنيم كه هر آيهاى را كه مضمون آن مخالف و مناقض محكمات و مسلمات قرآن است از ظاهر آن منصرف كرده (باصطلاح اين قول) با تأويل بمعنى خلاف ظاهر حمل كنيم. زيرا بواسطه اين نوع تأويل هر گونه تناقضى را حتى از كلام بشر نيز مىشود رفع نمود.
🍀🌹☘🌹🍀
✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید.
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📈ادامه نقد علامه طباطبایی بر قول دم
✅و رابعا- اصلا دليلى بر اينكه مراد از تأويل در آيه محكم و متشابه معنى خلاف ظاهر است وجود ندارد و در ساير آيات قرآنى كه نام تأويل آورده شده چنين معنائى اراده نشده مثلا در سه جا از قصه يوسف (ع) تعبير خواب «تأويل» ناميده شده و بديهى است كه تعبير خواب معنى خلاف ظاهر خواب نيست بلكه حقيقتى است خارجى عينى كه در خواب بصورت مخصوصى ديده مىشود چنانكه «خواب حضرت يوسف (ع) در آيه سوم سوره يوسف ذكر شده» وقتى كه يوسف به پدر خود گفت: اى پدر من در خواب به خاك افتادن پدر و مادر و برادران را در صورت سجده خورشيد و ماه و ستارگان ديدم و چنانكه ملك مصر قحطى هفتساله مصر را در شكل هفت گاو لاغر كه ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديدم درحالىكه براى من سجده مىكردند و تأويل خواب در آيه صدم سوره از زبان يوسف (ع) نقل شده است (يوسف پدر و مادر خود را- پس از آنكه بعد از سالها مفارقت در مصر به ديدارش رسيدند- بالاى تخت برد و پدر و مادر و برادران برابر او به خاك افتادند و گفت: اى پدر اينست تأويل خواب من).
📋و خواب ملك مصر در آيه چهل و سوم سوره ذكر شده است (ملك گفت من در خواب مىبينم هفت گاو لاغر هفت گاو فربه را مىخورند و هفت سنبل سبز و سنبلهاى ديگر خشك) و تأويل آن در آيه 47- 49 از زبان يوسف (ع) نقل شده (يوسف گفت: هفت سال با كوشش تمام مىكاريد و هر چه درويديد در سنبلش نگهداريد مگر كمى از خوراكيتان را، پس از آن هفت سال سخت مىآيد كه ذخيره پيشين شما را مىخورند مگر كمى از آنچه نگه مىداريد پس از آن سالى مىآيد كه در آن باران براى مردم مىآيد).
📋و خواب مصاحبان زندان يوسف هم در آيه سى و ششم سوره ذكر شده (با يوسف دو جوان- يا دو غلام شاه- داخل زندان شدند يكى- بيوسف- گفت: من در خواب ديدم كه انگور مىفشرم و هفت گاو چاق و فربه را مىخورند و هفت سنبل سبز و هفت سنبل خشك ديده بود و چنانكه مصاحبان زندان يوسف (ع) ساقيگرى ملك و صلب را در هيئت فشردن خوشه انگور و سر گرفتن طبق نان و خوردن مرغان از آن ديده بودند. ديگرى گفت: من در خواب ديدم كه بسر خود نانى گذاشتهام كه پرندگان از آن مىخوردند).
و تأويل خوابشان از زبان يوسف (ع) در آيه چهل و يكم سوره ذكر شده (اى دو رفيق زندان يكى از شما ساقى ملك مىشود و ديگرى صلب شود و پرندگان از سرش مىخورند).
📋و همچنين در قصه « آيه 71- 82 سوره كهف. » موسى و خضر از سوره كهف پس از آنكه خضر كشتى را سوراخ مىكند و پس از آن پسرى را مىكشد و پس از آن ديوار كجى را راست مىكند و در هر مرحله موسى (ع) اعتراض مىنمايد خضر بمقام جواب آمده حقيقت و منظور اصلى كارهائى را كه بامر خدا انجام داده بود بيان مىكند و آن را تأويل مىنامد و معلوم است حقيقت كار و منظور واقعى آن كه بصورت كار ظهور كرده و به منزله روح كار است، تأويل ناميده شده نه معنى خلاف ظاهر آن.
و همچنين خداى متعال درباره وزن وكيل مىفرمايد:
{«وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا»} سوره اسرى آيه 35 (ترجمه: وقتى كه كيل مىكنيد كيل را ايفاء كنيد- مكيال را درست پر كنيد- و با ترازوى درست وزن نمائيد اين خوب است و از جهت تأويل بهتر مىباشد روشن است كه مراد از تأويل كيل و وزن وضع اقتصادى خاصى است كه در بازار دادوستد در نقل و انتقال حوائج زندگى بوجود مىآيد و «تأويل» باين معنى خلاف ظاهر كيل و وزن نيست بلكه حقيقتى خارجى و روحى است كه در كالبد كيل و وزن دميده شده و با درستى و نادرستى آنها در آثار خود توانا و ناتوان مىشود.
و همچنين در جاى ديگر مىفرمايد:{«فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ ... ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا»} سوره نساء آيه 59 (ترجمه: پس اگر در چيزى نزاع داشتيد آن را به خدا و رسول برگردانيد ... اين خوب است و از جهت تأويل بهتر مىباشد) پيدا است كه مراد از «تأويل» رد منازعه به خدا و رسول همان پابرجا بودن وحدت جامعه و استوار بودن پيوند روحى در جامعه مىباشد و اين حقيقتى است خارجى نه معنى خلاف ظاهر رد نزاع.
📋و همچنين موارد ديگرى كه لفظ تأويل در قرآن مجيد ذكر شده و جمعا با آنچه گذشت شانزده مورد مىباشد، در هيچكدام از آنها نمىشود تأويل را بمعنى «مدلول خلاف ظاهر» گرفت بلكه به معنى ديگرى است كه (چنانكه در فصل آينده روشن خواهد شد) بلفظ تأويل كه در آيه محكم و متشابه وارد شده نيز انطباق دارد و بااينحال موجبى براى اينكه لفظ تأويل را در آيه نامبرده بمعنى «مدلول خلاف ظاهر» بگيريم نيست.
🍀🌹☘🌹🍀
✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید.
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳ نکته ای بسیار ظریف و لطیف✳
❇ تحریف لفظی(کم و زیاد کردن حتی یک واو ممنوع)
🕑 یک لحظه تامل در آیه34 سوره توبه
"واو" و ما ادراک هذا الواو!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
مردم شام ديدند كه اباذر شمشير به دوش كشيده ميگويد يا مرگ يا «واو» «لا أضع السيف عن عاتقي حتّي توضع الواو في مكانها» فرمود من شمشير را از دوشم نميآورم پايين مگر اينكه اين «واو» سر جايش باشد, گفتند اباذر چه ميگويي؟ گفت معاويه دستور داد در جلسهٴ قرائت قرآن يا ورّاقان كه ميخواهند آيهٴ سورهٴ 34مباركهٴ «توبه» را بنويسند «واو» ﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ﴾[ را ننويسند, گفتند خب چه فرق دارد براي يك «واو» شمشير كشيدي؟ گفت خير اين «واو» اگر باشد معنايش اين است كه اكتناز و زراندوزي و ثروت جمع كردن و فقرا را راه ندادن اين حرام است چه شخص مسلمان باشد چه يهودي باشد چه زرتشتی باشد چه ملحد باشد چه موحّد باشد نميتواند در كشوري زندگي كند كه فقر هستند و اين زراندوز است حالا كسي نميخواهد مسلمان بشود خب نباشد ميخواهد كافر و ملحد و كمونيست باشد خب باشد اما نبايد زراندوزي كند اگر اين «واو» ﴿وَالَّذِينَ﴾ را بردارند معنايش اين است كه اين «الذين» عطف بيان قبلي است يعني آن احبار و رهبان اگر اكتناز بكنند حرام است بر مسلمانها حرام نيست معاويه قصد اكتناز و زراندوزي داشت و اين «واو» جلويش را ميگرفت گفت اين را ننويسند اين يك اباذر عصر گفت ممكن نيست من شمشير از دوشم بكشم «حتّي توضع الواو في مكانها» اين قصّه با شرح مبسوطش در ذيل آيهاي كه در سورهٴ مباركهٴ «توبه» بود گذشت.
فرازی از متن تفسیر جلسه 26 آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعالی
🍀🌹☘🌹🍀
✳اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید.
🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 📚10
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۰﴾
در حقیقت مؤمنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید امید که مورد رحمت قرار گیرید (۱۰)
https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳️واژه شناسی:
✅اِنَّما: این واژه به دوشکل به کار می رود
الف- به صورت«إنما»حصرـ که إن و ما،یک کلمه به حساب می آید ـ و«ما»در آن، به اصطلاح اهل ادب،مای کافه بوده و در رسم الخط،به صورت متصل»إنما« نوشته می شود.
ب- «إن»تاکید و«ما»موصول،ـ که در این جا،هم در زمان تلفظ و هم،در کتابت ـ از هم جدا است،تا معنای صحیح آن فهمیده شود.
در آیه مورد بحث انَّما از نوع اول است که معنای حصر دارد.
✅اِخوَه: جمع اَخ -آنکه تو را با دیگرى در نسب یا قرابت یا دوستى پیوند زند ، یار ، دوست ، آنکه در هر مناسبت و مشارکتى با تو پیوند داشته باشد ، برادر
https://eitaa.com/rahighemakhtoom