eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
627 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نگاشت های تفسیری آیات۷و۸ وَاعْلَمُواْ أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِى کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِى قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ‏* فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‏* ✳️ترجمه: و بدانید که در میان شما رسول‏خداست که (شما باید از او پیروى کنید و) اگر او در بسیارى از امور پیرو شما باشد، قطعاً به سختى ومشقّت خواهید افتاد، ولى خدا ایمان را محبوب شما قرار داده و در دلهایتان آن را زینت بخشیده است و کفر، فسق و گناه را مورد تنفّر شما قرار داده است. آنها همان رشد یافتگان هستند.*(این علاقه به ایمان و تنفّر از کفر،) فضل و نعمتى بزرگ از طرف خداوند است و خداوند آگاه و حکیم است. ✳️واژه شناسی: 📗لعنتُّم: از عَنِتَ در کار و امر دشواری قرار گرفت (قطعا به سختی و مشقت می افتید-هلاک و نابود می گردید) 📗حبَّبَ: ثلاثی مزید، فعل ماضی از باب تفعیل –دوست داشتنی و محبوب کرده است 📗فُسوق:مصدراز ریشه ی فِسق (فسق یَفسِقُ) از راه حق و درستی منحرف شد 📗عِصیان:از عَصَیَ (نا فرمانی و مخالفت)عصیان بستر سازی یرای انجام گناه است. ✳️نکته ها: ✅*در ذیل آیه قبل خواندیم که ولیدبن عَقبه به دروغ، خبر مخالفت مردم با پرداخت زکات را به پیامبرصلى الله علیه وآله داد. مردم آماده هجوم شدند که آیه نازل شد: هرگاه فاسقى خبرى آورد تحقیق کنید. این آیه مى‏فرماید: اصولاً مردم باید تابع پیغمبر باشند، نه آنکه رهبر الهى تابع هیجان‏هاى ناپخته ى برخاسته از گزارشات افراد فاسق قرار گیرد. در روایات مى‏خوانیم: اگر اهل ایمان نزد شما محبوب بودند، در راه خیر هستید و اگر به گنهکاران علاقمند بودید، در شما خیرى نیست.( کافى، ج‏2، ص‏126) ✅*بر اساس روایات، یکى از مصادیق ایمان در جمله ‏ى «حَبّبَ الیکم الایمان»، محبّت على ‏ابن ابى‏طالب‏علیهما السلام و مراد از کفر و فسوق و عصیان، دشمنى با اهل‏بیت پیامبرعلیهم السلام است.( کافى، ج‏1، ص‏426.) ✅*در حدیث مى ‏خوانیم: کسانى که علاقه به معنویات و تنفّر از گناه را نعمت نمى‏دانند، نعمت‏ هاى الهى را کفران کرده، عملشان کم و تلاشهاى آنان نابود است.( بحار، ج‏74، ص‏158.) 🌹🍀🌿🍀🌹 @rahighemakhtoom
👈ادامه مبحث نگاشت های تفسیری👇 ✅رشد: رسیدن به رشد و کمال، هدیهى الهى به انبیاست؛ «آتَینا ابراهِیم رُشدَه»( انبیاء، 51.) ووظیفهى آنها رشد دادن دیگران مى باشد؛ «یا قوم اتّبِعون اَهدِکم سَبیلَ الرّشاد»( غافر، 38.) آنان نیز خود به دنبال رشد بوده اند، چنانکه حضرت موسى در بیابان ها به دنبال حضرت خضر مى رود تا از طریق علم او به رشد برسد؛ «هل اتّبعک على أن تُعلّمَن ممّا عُلّمتَ رُشداً»( کهف، 66.) ایمان زمینه ى رشد، «ولیؤمنوا بى لعلّهم یَرشُدون»( بقره، 186.) و کتب آسمانى وسیله ى رشد هستند، «یَهدى اِلىَ الرُّشد»( جن، 2.). در این آیه نیز مؤمنان واقعى اهل رشد معرّفى شده اند. «اولئک هم الراشدون» به هر حال مراد از رشد در قرآن، رشد معنوى است، و این کوته فکرى است که انسان رشد را تنها در کامیابى هاى دنیوى بداند. در مدیریّت و سیاستگذارى جامعه، اگر تصمیمگیرنده معصوم یا عادل نباشد، از استبدادى سر در مىآورد که در آن رشدى نیست، «و ما اَمرُ فِرعونَ بِرَشید»( هود، 97.) ولى اگر تصمیمگیرنده معصوم یا عادل باشد، زمینهى رشد فراهم است. «اولئک هم الرّاشِدون» 🌹🍀🌿🍀🌹 @rahighemakhtoom
👈ادامه مبحث نگاشت های تفسیری👇 ✳️پیام ها: 🌿*حضور پیامبر الهی در میان مومنین امتنان و لطفی از سوی خداوند بر آنان 🌿* تذکر خداوند به مومنان در باره اهمیت حضور رسول الهی در میان آنان 🌿*وجود وحضور پیامبر خدا به عنوان رسول خدا در میان جامعه مقتضی تبعیت و فرمانبری از ایشان است (ممنوعیت تحمیل آرای عمومی بر رسول خدا ) 🌿*اقدام نکوهیده و ناپسند برخی از مسلمانان در تحمیل آرای شخصی خود بر رسول خداوند 🌿*تلاش برخی از مومنان به پذیرش خبرو گزارش ولید از سوی پیامبر(ممنوعیت خودسری و تکروی اشخاص در برابر پیامبر) 🌿*خوسرانه عمل کردن در مسائل مهم اجتماعی و بی اعتنایی به دستورات رهبر الهی ممنوع 🌿*ترک خودسری عامل مصونیت جامعه و عدم بروز خطرات ندامت بار و غیر قابل جبران 🌿*تحمیل آرای شخصی بر رهبری الهی مایه مشقت و زیان خود مردم 🌿*صلاح و سعادت مومنان در پیروی از رهبری الهی 🌿*ضرورت انعطاف رهبری در برابر برخی آرا و نظریات مردم 🌿*انتظار بیجای برخی از مسلمانان در تبعیت پیامبر از دستورات و آرای شخصی آنان 🌿*طرح و برنامه های پیامبر بر اساس واقعیت ها و مصالح واقعی جامعه است نه تمایلات و هوس های افراد 🌿*خداوند جلوه دهنده و محبوب کننده ایمان در دل مومنان(تسلط بر دل ها در اختیار خداوند) 🌿*عشق به ایمان و زیبایی های آن در قلب مومنان امری فطری و الهی * محبت واقعی به ایمان مقتضی اطاعت از پیامبر 🌿* حرکت مومنانه در مسیر ایمان و اطاعت از رسول بر اساس عشق و محبت به دین نه تحمیل و تحکم 🌿*خداوند پدید آورنده زمینه بیزاری و انزجار مومنان از کفر و گناه و نافرمانی 🌿* تنفرمومنان نسبت به گناه و کفر و معصیت درونی است 🌿*قلب جایگاه ادراک و اساس زیبایی ایمان و زشتی کفر 🌿*بیزاری از کفر و فسوق و عصیان دارای ریشه در سرشت انسان(سرمایه های الهی) 🌿* کفر و فسوق و عصیان سه حلقه پیوسته به یکدیگر 🌿*کفر زمینه ساز ابتلای انسان به شکستن حریم ارزش ها و ارتکاب و انجام گناهان 🌿* اطاعت بی چون و چرا از رسول خدا نمود ایمان و موضع گیری در برابر ایشان نمود کفر است 🌿*رشد واقعی انسان در پرتو عشق به دین و بیزاری از کفر و گناه محقق می شود 🌿* سه حلقه کفر، فسق،عصیان مانع رشد اجتماعی در ابعاد گوناگون 🌿* رشد و تعالی جامعه در پرتو وجود رهبری الهی و نفوذ رهنمودهای ایشان در لایه های مختلف جامعه 🌿*خداوند هموار کننده راه ایمان و تعالی برای انسان ها 🌹🍀🌿🍀🌹 @rahighemakhtoom
📡📡صوت تفسیر کامل سوره حجرات استاد محمد علی انصاری 👈دانلود در لینک زیر👇 🆔http://alasma.blog.ir/ سوره حجرات شامل مضامین : اخلاقی حضوز حریم رسول اعظم میانجی گری میان مسلمانان تفاوت اسلام و ایمان اصول گزارش های خبری و..... 🌹🍀🌿🍀🌹 @rahighemakhtoom
📚مبحث قرآن شناسی📚 ✳️*{ط- روش ائمه اهل بيت عليهم- السلام در محكم و متشابه قرآن‌}* آنچه از بيانات مختلف ائمه اهل بيت (ع) بدست مى‌آيد اينست كه در قرآن مجيد متشابه بمعنى آيه‌اى كه مدلول حقيقى خود را به هيچ وسيله‌اى بدست ندهد وجود ندارد. بلكه هر آيه‌اى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد بواسطه آيات ديگرى مى‌توان بمدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه است بمحكم چنانكه آيه:{«الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌»} سوره طه آيه 5 (ترجمه: خدا بر تخت خود قرار گرفت) و آيه:{«وَ جاءَ رَبُّكَ»} سوره فجر آيه 22 (ترجمه: و خداى تو آمد) ظاهرند در جسميت و ماديت ولى با ارجاع اين دو آيه به آيه كريمه:{«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌ»} سوره شورى آيه 11 معلوم مى‌شود مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان بمكان. 🌹🍀🌿🍀🌹 @rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️ 🍀توصیف قرآن از زبان معصومین علیهم السلام👇 ✅پيغمبر اكرم (ص) در وصف قرآن مجيد مى‌فرمايد: «در المنثور ج 2 ص 8.»: «و ان القرآن لم ينزل ليكذب بعضه بعضا و لكن نزل يصدق بعضه بعضا فما عرفتم فاعملوا به و ما تشابه عليكم فآمنوا به» (ترجمه: بدرستى قرآن نازل نشده براى اينكه برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند ولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد بآن عمل كنيد و آنچه بشما متشابه شد بآن- تنها- ايمان بياوريد). ✅و در كلمات امير المؤمنين (ع) «نهج البلاغه خطبه 131. » است: «يشهد بعضه على بعض و ينطق بعضه ببعض» (ترجمه: شهادت مى‌دهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و منطبق مى‌آيد برخى از آن بسبب برخى ديگر). ✅و امام ششم (ع) «تفسير عياشى ج 1 ص 162.» مى‌فرمايد: «المحكم ما يعمل به و المتشابه ما اشتبه على جاهله» (ترجمه: محكم قرآن آن‌ است كه بآن بتوان عمل كرد و متشابه آنست كه به كسى كه نداند مشتبه شود) و از روايت استفاده مى‌شود كه محكم و متشابه نسبى مى‌باشند و ممكن است آيه‌اى نسبت به كسى محكم و نسبت به‌كس ديگر متشابه باشد. ✅و از امام هشتم‌ «عيون اخبار الرضا ج 1 ص 290. » منقول است كه فرمود: «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدى الى صراط مستقيم- ثم قال- ان فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردوا متشابهها الى محكمها و لا تتبعوا متشابهها فتضلوا» (ترجمه: كسى كه متشابه قرآن را بمحكم آن رد كرد براه راست هدايت يافت. پس از آن فرمود: بدرستى در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آنها را بسوى محكم آنها برگردانيد و از خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه مى‌شويد). ✳️چنانكه مشاهده مى‌شود روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اينكه متشابه آيه‌ايست كه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و بواسطه رد بسوى محكمات روشن خواهد شد، نه اينكه هيچ‌گونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد. ✳️ 🌹🌿🍀🌿🌹 🌹🍀🌿🍀🌹 @rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️ 📚*{ى- قرآن مجيد داراى تأويل و تنزيل مى‌باشد}* 📚 لفظ «تأويل قرآن» در قرآن مجيد در سه آيه آمده است: 1- آيه محكم و متشابه كه سابقا نقل شد{«فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ»} سوره آل عمران آيه 7 (ترجمه آيه گذشت). 2- آيه كريمه:{«وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»} سوره اعراف آيه 53 (سوگند مى‌خورم براى ايشان كتابى آورديم كه آن را روى علم تفصيل داديم درحالى‌كه هدايت و رحمت است براى جمعى كه ايمان مى‌آورند، اينان نگران نيستند مگر تأويل آن را روزى كه تأويلش مى‌آيد (روز قيامت) كسانى كه بيشتر آن را فراموش كرده بودند مى‌گويند- اعتراف مى‌كنند- كه فرستادگان خداى- در دنيا- بسوى ما بحق آمده بوده‌اند). 3- آيه كريمه:{«وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى‌}- تا آنجا كه مى‌فرمايد-{بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ»} سوره يونس آيه 39 (ترجمه: اين قرآن افترا نبود- تا آنجا كه مى‌فرمايد- بلكه اينان تكذيب كردند چيزى را كه به‌علمش احاطه نداشتند درحالى‌كه هنوز تأويل آن براى آنان نيامده- براى ايشان مشهود نشده- بهمين نحو كسانى كه پيش از اينان بودند تكذيب نمودند پس نگاه كن كه سرانجام ستمكاران چگونه بود). و بهر حال «تأويل» از كلمه «اول» بمعنى رجوع است و مراد از «تأويل» آن چيزى است كه آيه بسوى آن برمى‌گردد و مراد از تنزيل در مقابل تأويل معنى روشن و تحت اللفظ آيه مى‌باشد. قابل توجه دوستان ارجمند 🌹🌹🌹 ✳️در حال حاضر مطالب کانال -مختوم بر سه مبحث متمرکز است: ✅-های-تفسیری-سوره-حجرات ✅-شناسی-بر-اساس-نوشته-های-علامه-طباطبایی ✅-صوتی-سوره-حمد-و-بقره 🌹🍀🌿🍀🌹و برخی مطالب مفید به صورت وقت استراحت🌹🍀🌿🍀🌹 ✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید. 🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚 نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 9📚 وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ. ✏ و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن [طایفه‌اى‌] که تعدّى مى‌کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید، که خدا دادگران را دوست مى‌دارد.(ترجمه فولاند وند) ✒ واژه شناسی ✳ طائفه:این واژه در معانی گوناگونی به کار می رود از قبیل: آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت.در فرهنگ فارسی معین در باره آن می خوانیم: (یِ فِ) [ ع . طائفة ] 1 - (اِفا.) مؤنث طایف . 2 - تیره ، دسته . 3 - پاره ای از چیزی . ج . طوایف . در فرهنگ اصطلاحات المعانی نیز نزدیک به آنچه در فرهنگ معین وجود دارد آمده است. ✳ تَفیءُ: از ریشه "فَیء" (به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَیْئاً:رَجَعَ» گویند:«هُوَ سَریعُ الْفیْء عَنْ غَضَبِهِ»یعنی او از خشمش زود برمی گردد. این واژه با مشتقات آن 8 بار در کتاب مقدس قرآن آمده است. ✳ اَقسِطوا: از ریشه قِسط- - دادگری کنید. مراد دادگری در پیاده کردن شرائط و مواد صلح در همه احوال و اعمال است.کلمه (اقساط) - به کسره همزه به معناى آن است که به هر یک ، آن حقى را که مستحق است و آن سهمى را که دارد بدهى.(المیزان) قَسط با فتح قاف به معنی ظلم و جور و بیداد است . مقسطین از قِسط در معنای مثبت و قاسطین از قَسط به معنای منفی به کار می رود.این ریشه و مشتقات آن حدود 15 بار در قرآن آمده است. ✳ تَبغی: از ریشه بَغی و در این معانی بکار رفته است: تعدی‌، تجاوز از حد، ظلم‌، حسد و کذب‌ - ریشه ثلاثی‌ این‌ واژه‌ به‌ دو صورت‌ مجرد و مزید به‌ کار رفته‌، و معمولاً صیغه ثلاثی‌ مزید آن‌، «ابتغاء» به‌ معنای‌ خواستن‌، و مجرد آن‌ بیشتر به‌ معنای‌ ظلم‌ و تجاوز از حد آمده‌ است‌. این کلمه 96 باردر قالب های گوناگون در قرآن آمده است id:https://eitaa.com/rahighemakhtoom
👈 ادامه مبحث نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 9👇 ✳ شان نزول: «شیخ طوسى» صاحب تبیان گویند: این آیه درباره دو طائفه از انصار نازل شده که میان آن‌ها جنگى اتفاق افتاده بود، چنان که طبرى ذکر نموده است. در تفاسیر جامع البیان و ابن ابى حاتم از سدى نقل شده که مردى از انصار بنام عمران زنى داشت بنام ام‌زید و به او علاقمند بود. روزى آن زن براى دیدار طائفه خود از خانه بیرون مى آید. شوهرش او را به این علت در بالاى غرفه زندانى می‌کند. زن مزبور به دنبال طائفه خود می‌فرستد. قوم او از زندان شوهر وى را خلاص کرده و از غرفه پائین مى آورند. شوهر نیز به دنبال طائفه خود فرستاده و کمک مى طلبد بین دو طائفه زن و شوهر نزاع سختى درمی‌گیرد. سپس این آیه نازل می‌شود و پیامبر به دنبال آن‌ها فرستاده و میان آنان را آشتى می‌دهد. در سنن سعید بن منصور و تفسیر جامع البیان از ابن مالک و قتاده نیز نزاع میان دو نفر مسلمان روایت شده است. ✅ توجه: بنابر فرمایش مفسر بزرگ تسنیم حضرت علامه جوادی آملی، این شان نزول بیان یکی از مصادیق و تطبیق است و آیه را محدود نمی کند. id:https://eitaa.com/rahighemakhtoom
👈👈 ادامه مبحث نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 9 ادامه مبحث نگاشت های تفسی 👇 پیام ها ونکته ها: 1) ) مسلمانان وظیفه دارند برای برقراری صلح و از میان رفتن جنگ و درگیری های داخلی طوایف کشورهای اسلامی تلاش کنند. 2) )خداوند خواهان حاکمیت جو و فضای مسالمت و آشتی میان گروههای امت اسلامی است 3) )لزوم مبارزه و نبرد عدالت خواهانه با گروه متجاوز و سرکش 4) )امت اسلامی ملزم و موظف به نبرد با هرگونه تجاوز و سرکشی در قلمرو حاکمیت اسلامی 5) )لزوم ادامه جنگ با متجاوز تا مرجله تسلیم وی در برابر امر الهی و گردن نهادن به اتمام جنگ و انعقاد صلح 6) )گردن نهادن گروههای اسلامی متخاصم به صلح ،تکلیفی الهی است. 7) )ضرورت رعایت عدل و انصاف و ایجاد صلح میان دو گروه مسلمان درگیر جنگ 8) )وظیفه جبران خسارت از سوی گروه متجاوز و سرکش(باغی)به خسارت های وارد شده بر گروه دیگر 9) )خداوند خواهان رعایت عدل و انصاف و از بین بردن ظلم در همه زمینه ها 10) میانجی گری نیازمند رعایت عدل و انصاف 11) عمل مبتنی بر عدالت از مصادیق و نمونه های قسط است 12) خداوند دوست دار انصاف پیشگان عدالت خواه 13) صلح نا عادلانه و مماشات با متجاوز مورد تایید و رضایت الهی نیست. 🆔 https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🕑 وقت استراحت🕑 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸آیا همیشه باید به «ما قال» توجه کرد و نه «مَن قال»؟🔸 ما اين دو جمله را داريم: «اُنْظُرْ اِلي ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلي مَنْ قالَ»؛ نگاه كن ببين چه چيزی گفته شده، نگاه نكن كه چه كسی گفته است. اين يك روايت است. روايت ديگر در ذيل آيه «فَلْيَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلي طَعامِهِ» (انسان باید به طعامش توجه کند) است که امام باقر(علیه السلام) می فرمايند: مراد از طعام در این آیه، «عِلْمُهُ الّذي يَاْخُذُهُ عَمَّنْ يَاْخُذُهُ» است، یعنی مقصود از اين طعام، علمى است كه انسان اخذ مىكند و انسان باید بنگرد که این علم را «از چه كسى» اخذ مىكند؟ می گويد: «عَمَّنْ» (از کی گرفته ای؟)، نمی گويد: «عَمَّا» يعنی نگاه كند به علمش ببيند از «چه كسی» می گيرد. حالا شما می گوييد: يك جا به ما گفتيد: «ما قال» را نگاه كن، جای ديگر مي‌گويد: «مَنْ قال» را نگاه کن؟ به ذهن مي‌آيد كه تناقض باشد. نه! تناقض نيست. چرا؟ چون در آنجا که می‌گويد: «انظر الی ما قال»، اين را به كسی می گويد كه قدرت تصور و قدرت تصديق دارد و «صاحب نظر» است. به او می گويد : «انظر»؛ یعنی می تواني خودت «نگاه كنی». اینجا با «ناظر» دارد حرف می زند و با كسی كه چشم بينا دارد صحبت می کند. اما در آيه «فَلْيَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلي طَعامِهِ» دارد با «مقلّد» و کسی که صاحبنظر نیست حرف می زند. به كسی كه می خواهد تقليد بكند می گويد: تحقيق كن، ببين او كيست؟ حتی مرجع تقليدت را با تحقيق بشناس. چرا؟ چون گفته‌های او «خوراك علمی» توست. رساله عملی او را تو گویا «می خوری» و «مصرف می كنی» و «طعام» توست. او را بشناس. 🕑 @rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️ تاویل قرآن یعنی چه؟ 📚يا- معنى تأويل پيش مفسرين و علماء}📚 در معنى تأويل اختلاف شديد دارند و با تتبع اقوال در تأويل ممكن است به بيشتر از ده قول برخورد ولى آنچه مشهورتر از همه اقوال مى‌باشد دو قول است: 1- قول قدماء كه تأويل را با تفسير- محصل معنى‌ كلام- مرادف مى‌گرفتند و بنابراين همه آيات قرآنى تأويل دارند لكن به مقتضاى آيه‌{«وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ»} تأويل متشابهات را بالخصوص كسى جز خداى نمى‌داند. و ازين روى جمعى از قدماء گفته‌اند كه آيات متشابهه قرآن همان حروف مقطعه اوايل سور مى‌باشد زيرا در قرآن مجيد آيه‌اى كه معنى محصل آن براى همه مردم مجهول باشد جز حروف مقطعه نامبرده وجود ندارد. ولى ما در فصلهاى گذشته بطلان اين تشخيص را روشن ساختيم. و بهر حال نظر به اينكه قرآن مجيد علم بتأويل برخى از آيات را غير از خدا سلب مى‌كند و در قرآن مجيد آيه‌اى كه تأويل يعنى محصل معنى آن براى همه مجهول باشد نداريم و حروف مقطعه اوايل سور را نيز متشابه نمى‌شود شناخت، اين قول پيش متأخرين باطل شناخته شده متروك شد. 🍀🌹☘🌹🍀 ✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید. 🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳️دیدگاه علمای متاخر در باره تاویل قرآن✳️ 2- قول متأخرين كه «تأويل» معنى خلاف ظاهرى است كه از كلام قصد شود و بنابراين همه آيات قرآنى تأويل ندارند و تنها آيات متشابهه است كه داراى تأويل و معنى خلاف ظاهر دارند كه جز خدا كسى را بر آنها احاطه نيست‌ مانند آياتى كه تجسم و آمدن و نشستن و رضا و سخط و تأسف و ساير لوازم ماديت را به خدا نسبت مى‌دهند و آياتى كه نسبت معصيت به فرستادگان خدا و پيغمبران معصوم مى‌دهند. اين مذهب به اندازه‌اى عملا دائر شده كه فعلا لفظ «تأويل» در معنى خلاف ظاهر يك حقيقت ثانيه گشته است و تأويل آيات قرآنى در مخاصمه‌هاى كلامى يعنى صرف كلام از ظاهرش، و حمل آن بر خلاف ظاهر بواسطه دليل بنام تأويل روشى دائر گرديده با اينكه خود اين روش خالى از تناقض نيست‌ «زيرا بيان معنى تأويل با اعتراف به اينكه جز خدا كسى معنى تأويلى را نداند مناقض است ولى اينان بعنوان احتمال ذكر مى‌كنند. ». اين قول نيز با اينكه شهرت بسزائى دارد درست نيست و بآيات قرآنى منطبق نمى‌شود زيرا: ✅اولا- آيه سوره اعراف‌{«هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ»} و آيه سوره يونس‌{«بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ»} كه در فصل گذشته نقل شدند ظاهرند در اينكه همه قرآن تأويل دارد نه تنها آيات متشابهه چنانكه بناى اين‌ قول بر آنست. 🍀🌹☘🌹🍀 ✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید. 🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📈نقد علامه طباطبایی بر قول دم ✅و ثانيا- لازمه اين قول اينست كه آياتى در قرآن مجيد وجود داشته باشد كه مدلول حقيقى آنها مشتبه و براى مردم مجهول باشد و جز خدا كسى بر آنها واقف نباشد و چنين كلامى را كه از رسانيدن معنى مراد گنگ باشد كلام بليغ نمى‌شود شمرد تا چه رسد بكلامى كه با بلاغت خود بجهان سخنورى تحدى و اعلام تفوق مى‌نمايد. ✅و ثالثا- بنابراين قول حجت قرآن تمام نمى‌شود زيرا بموجب احتجاج آيه كريمه‌{«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»} يكى از دلائل اينكه قرآن كلام بشر نيست اين است كه در ميان آيات آن (با اختلاف شديدى كه در ازمنه و شرائط و اوضاع و احوال مقارن نزول دارند) هيچ‌گونه اختلاف معنى و مدلول نيست و هر اختلافى كه بحسب بادى نظر جلوه كند با تدبر در آيات رفع مى‌شود. و اگر بنا شود كميت معتنابهى از آيات بنام متشابهات با مسلمات قرآن كه محكماتند اختلاف داشته باشد و رفع اختلاف باين نحو بشود كه بگوئيم ظواهر آنها مراد نيست‌ بلكه مراد يك معانى ديگرى است كه جز خدا كسى از آنها واقف نيست، اين گونه ارتفاع اختلاف هرگز دلالت بر- اينكه قرآن كلام بشر نيست ندارد. و همچنين اگر رفع اختلاف را باين نحو كنيم كه هر آيه‌اى را كه مضمون آن مخالف و مناقض محكمات و مسلمات قرآن است از ظاهر آن منصرف كرده (باصطلاح اين قول) با تأويل بمعنى خلاف ظاهر حمل كنيم. زيرا بواسطه اين نوع تأويل هر گونه تناقضى را حتى از كلام بشر نيز مى‌شود رفع نمود. 🍀🌹☘🌹🍀 ✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید. 🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📈ادامه نقد علامه طباطبایی بر قول دم ✅و رابعا- اصلا دليلى بر اينكه مراد از تأويل در آيه محكم و متشابه معنى خلاف ظاهر است وجود ندارد و در ساير آيات قرآنى كه نام تأويل آورده شده چنين معنائى اراده نشده مثلا در سه جا از قصه يوسف (ع) تعبير خواب «تأويل» ناميده شده و بديهى است كه تعبير خواب معنى خلاف ظاهر خواب نيست بلكه حقيقتى است خارجى عينى كه در خواب بصورت مخصوصى ديده مى‌شود چنانكه‌ «خواب حضرت يوسف (ع) در آيه سوم سوره يوسف ذكر شده» وقتى كه يوسف به پدر خود گفت: اى پدر من در خواب به خاك افتادن پدر و مادر و برادران را در صورت سجده خورشيد و ماه و ستارگان ديدم و چنانكه ملك مصر قحطى هفت‌ساله مصر را در شكل هفت گاو لاغر كه‌ ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديدم درحالى‌كه براى من سجده مى‌كردند و تأويل خواب در آيه صدم سوره از زبان يوسف (ع) نقل شده است (يوسف پدر و مادر خود را- پس از آنكه بعد از سالها مفارقت در مصر به ديدارش رسيدند- بالاى تخت برد و پدر و مادر و برادران برابر او به خاك افتادند و گفت: اى پدر اينست تأويل خواب من). 📋و خواب ملك مصر در آيه چهل و سوم سوره ذكر شده است (ملك گفت من در خواب مى‌بينم هفت گاو لاغر هفت گاو فربه را مى‌خورند و هفت سنبل سبز و سنبلهاى ديگر خشك) و تأويل آن در آيه 47- 49 از زبان يوسف (ع) نقل شده (يوسف گفت: هفت سال با كوشش تمام مى‌كاريد و هر چه درويديد در سنبلش نگهداريد مگر كمى از خوراكيتان را، پس از آن هفت سال سخت مى‌آيد كه ذخيره پيشين شما را مى‌خورند مگر كمى از آنچه نگه مى‌داريد پس از آن سالى مى‌آيد كه در آن باران براى مردم مى‌آيد). 📋و خواب مصاحبان زندان يوسف هم در آيه سى و ششم سوره ذكر شده (با يوسف دو جوان- يا دو غلام شاه- داخل زندان شدند يكى- بيوسف- گفت: من در خواب ديدم كه انگور مى‌فشرم و هفت گاو چاق و فربه را مى‌خورند و هفت سنبل سبز و هفت سنبل خشك ديده بود و چنانكه مصاحبان زندان يوسف (ع) ساقيگرى ملك و صلب را در هيئت فشردن خوشه انگور و سر گرفتن طبق نان و خوردن مرغان از آن ديده بودند. ديگرى گفت: من در خواب ديدم كه بسر خود نانى گذاشته‌ام كه پرندگان از آن مى‌خوردند). و تأويل خوابشان از زبان يوسف (ع) در آيه چهل و يكم سوره ذكر شده (اى دو رفيق زندان يكى از شما ساقى ملك مى‌شود و ديگرى صلب شود و پرندگان از سرش مى‌خورند). 📋و همچنين در قصه‌ « آيه 71- 82 سوره كهف. » موسى و خضر از سوره كهف پس از آنكه خضر كشتى را سوراخ مى‌كند و پس از آن پسرى را مى‌كشد و پس از آن ديوار كجى را راست مى‌كند و در هر مرحله موسى (ع) اعتراض مى‌نمايد خضر بمقام جواب آمده حقيقت و منظور اصلى كارهائى را كه بامر خدا انجام داده بود بيان مى‌كند و آن را تأويل مى‌نامد و معلوم است حقيقت كار و منظور واقعى آن كه بصورت كار ظهور كرده و به منزله روح كار است، تأويل ناميده شده نه معنى خلاف ظاهر آن. و همچنين خداى متعال درباره وزن وكيل مى‌فرمايد: {«وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا»} سوره اسرى آيه 35 (ترجمه: وقتى كه كيل مى‌كنيد كيل را ايفاء كنيد- مكيال را درست پر كنيد- و با ترازوى درست وزن نمائيد اين خوب است و از جهت تأويل بهتر مى‌باشد روشن است كه مراد از تأويل كيل و وزن وضع اقتصادى خاصى است كه در بازار دادوستد در نقل و انتقال حوائج زندگى بوجود مى‌آيد و «تأويل» باين معنى خلاف ظاهر كيل و وزن نيست بلكه حقيقتى خارجى و روحى است كه در كالبد كيل و وزن دميده شده و با درستى و نادرستى آنها در آثار خود توانا و ناتوان مى‌شود. و همچنين در جاى ديگر مى‌فرمايد:{«فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‌ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ ... ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا»} سوره نساء آيه 59 (ترجمه: پس اگر در چيزى نزاع داشتيد آن را به خدا و رسول برگردانيد ... اين خوب است و از جهت تأويل بهتر مى‌باشد) پيدا است كه مراد از «تأويل» رد منازعه به خدا و رسول همان پابرجا بودن وحدت جامعه و استوار بودن پيوند روحى در جامعه مى‌باشد و اين حقيقتى است‌ خارجى نه معنى خلاف ظاهر رد نزاع. 📋و همچنين موارد ديگرى كه لفظ تأويل در قرآن مجيد ذكر شده و جمعا با آنچه گذشت شانزده مورد مى‌باشد، در هيچ‌كدام از آنها نمى‌شود تأويل را بمعنى «مدلول خلاف ظاهر» گرفت بلكه به معنى ديگرى است كه (چنانكه در فصل آينده روشن خواهد شد) بلفظ تأويل كه در آيه محكم و متشابه وارد شده نيز انطباق دارد و بااين‌حال موجبى براى اينكه لفظ تأويل را در آيه نامبرده بمعنى «مدلول خلاف ظاهر» بگيريم نيست. 🍀🌹☘🌹🍀 ✳️اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید. 🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳ نکته ای بسیار ظریف و لطیف✳ ❇ تحریف لفظی(کم و زیاد کردن حتی یک واو ممنوع) 🕑 یک لحظه تامل در آیه34 سوره توبه "واو" و ما ادراک هذا الواو! يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ مردم شام ديدند كه اباذر شمشير به دوش كشيده مي‌گويد يا مرگ يا «واو» «لا أضع السيف عن عاتقي حتّي توضع الواو في مكانها» فرمود من شمشير را از دوشم نمي‌آورم پايين مگر اينكه اين «واو» سر جايش باشد, گفتند اباذر چه مي‌گويي؟ گفت معاويه دستور داد در جلسهٴ قرائت قرآن يا ورّاقان كه مي‌خواهند آيهٴ سورهٴ 34مباركهٴ «توبه» را بنويسند «واو» ﴿وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ﴾[ را ننويسند, گفتند خب چه فرق دارد براي يك «واو» شمشير كشيدي؟ گفت خير اين «واو» اگر باشد معنايش اين است كه اكتناز و زراندوزي و ثروت جمع كردن و فقرا را راه ندادن اين حرام است چه شخص مسلمان باشد چه يهودي باشد چه زرتشتی باشد چه ملحد باشد چه موحّد باشد نمي‌تواند در كشوري زندگي كند كه فقر هستند و اين زراندوز است حالا كسي نمي‌خواهد مسلمان بشود خب نباشد مي‌خواهد كافر و ملحد و كمونيست باشد خب باشد اما نبايد زراندوزي كند اگر اين «واو» ﴿وَالَّذِينَ﴾ را بردارند معنايش اين است كه اين «الذين» عطف بيان قبلي است يعني آن احبار و رهبان اگر اكتناز بكنند حرام است بر مسلمانها حرام نيست معاويه قصد اكتناز و زراندوزي داشت و اين «واو» جلويش را مي‌گرفت گفت اين را ننويسند اين يك اباذر عصر گفت ممكن نيست من شمشير از دوشم بكشم «حتّي توضع الواو في مكانها» اين قصّه با شرح مبسوطش در ذيل آيه‌اي كه در سورهٴ مباركهٴ «توبه» بود گذشت. فرازی از متن تفسیر جلسه 26 آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعالی 🍀🌹☘🌹🍀 ✳اگرمطالب کانال را سودمند می یابید لینک کانال را برای دوستان خود بفرستید. 🆔https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 📚10 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۰﴾ در حقیقت مؤمنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید امید که مورد رحمت قرار گیرید (۱۰) https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳️واژه شناسی: ✅اِنَّما: این واژه به دوشکل به کار می رود الف- به صورت«إنما»حصرـ که إن و ما،یک کلمه به حساب می آید ـ و«ما»در آن، به اصطلاح اهل ادب،مای کافه بوده و در رسم الخط،به صورت متصل»إنما« نوشته می شود. ب- «إن»تاکید و«ما»موصول،ـ که در این جا،هم در زمان تلفظ و هم،در کتابت ـ از هم جدا است،تا معنای صحیح آن فهمیده شود. در آیه مورد بحث انَّما از نوع اول است که معنای حصر دارد. ✅اِخوَه: جمع اَخ -آنکه تو را با دیگرى در نسب یا قرابت یا دوستى پیوند زند ، یار ، دوست ، آنکه در هر مناسبت و مشارکتى با تو پیوند داشته باشد ، برادر https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳️نکته ها و پیام های آیه 10 سوره حجرات:✳️ 1- برادری و اخوت حقیقی در پرتو ایمان به خدا وجود دارد .بنابر این برادری تنها در میان مومنان به خداوند بر قرار است. 2- مومنان به راستی برادر یکدیگرند 3- اخوت و برادری بارزترین ویژگی در زندگی اجتماعی مومنانه 4- ایمان عامل محکم و بی بدیل برقرارکننده دوستی و پیوند عمیق میان انسان ها 5- ستیزمیان مومنان ،ناسازگار با روح ایمان و برادری 6- جامعه مومنانه نیازمند تنش زدایی و ستیز زدایی 7- مومنان در نظام برادری دینی دارای مسئولیت در قبال یکدیگر 8- انسان های بی تفاوت در قبال مشکلات و درگیری های جامعه اسلامی فاقد روح واقعی ایمان 9- تامین حفظ منافع یکایک مومنان در پرتو حاکمیت روح برادری بر تمامی اعضای جامعه 10- نیاز همیشگی جامعه اسلامی به تبلیغ روح برادری و تحکیم مودت و دوستی میان اعضای آن 11- لزوم رعایت تقوی و ارزش های الهی در میانجیگری و ایجاد صلح میان مومنان 12- فروهشتن مسئولیت های دینی و بی تفاوتی در برابر مشکلات جامعه بی تقوایی است 13- رعایت تقوای الهی همواره کننده راه بهره مندی از رحمت خداوند است 14- تفرقه و اختلاف در جامعه اسلامی و بی تفاوتی در قبال آن مایه محرومیت از رحمت الهی است 15- حاکمیت رحمت الهی بر جامعه منوط و مشروط به خیرخواهی تک تک افراد نسبت به یکدیگر است https://eitaa.com/rahighemakhtoom
🍀زمان مناسب برای قرائت و تلاوت قران🍀 این امر زمانی برای انسان مقدور و در دسترس است که تا جایی که می تواند و مقدور اوست اوقاتش را تقسیم نموده و برنامه ریزی وقتی داشته باشد.پس هرگاه امور خود را منظم نموده و در بین تقسیم اوقات، وقت قرائت را زمانی قرار دهد که دغدغه های روزانه اش کمتر است مثلاً اواخر شب یا پیش از نماز اول وقت یا بعد آن، حضور قلب بیشتر بدست می آید. کسی که تصمیم دارد قرآن را همراه نماز بخواند (مثلاً قبل از نماز یا بعد از آن) باید به این نکته توجه داشته باشد که؛ موقع نماز از لحاظ وقت در فراغت باشد دراین صورت تا اندازه ای حضور قلب حاصل می شود. آداب الصلاة https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📚نگاشت های تفسیری سوره حجرات آیه 11 حجرات📚 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَىٰ أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ ۚ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید؛ و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند! https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📖واژه نگاشت: ✅یسخر: از سَخِرَ ،اسم آن سُخرِیّ به معنای مسخره و استهزاء کردن ✅تلمزوا:از ریشه لَمَزَ= عیب بر او نهاد ، او را عقب زد ، او را زد ، با گفتارى آهسته با چشم خود اشاره اى کرد.به معنی آگاه کردن شخص از عیبش نیز آمده است.شمردن عیوب شخص در پیش روی او ✅تنابزوا:سوم شخص غایب ماضی باب تفاعل،از ریشه نَبَزَ=لقب بد دادن،بیشتر در القاب بد رواج دارد. نام بردن و صدازدن دیگران با لقب بد است. ✅القاب:جمع لقب ، مقابل اسم و کنیه بوده و به معنای هر اسمی است که بیانگر مدح و یا ذم باشد، مانند: محمود (پسندیده) و سفّاح (خون ریز). به معنی= اسم، تخلص، صفت، عنوان، کنیه، نام، نعت(فرنام، بَرنام، پاژنام)مانند اسرائیل،فرعون،ذوالنون،امین ✅فسوق: از ریشه فسق= خروج از طاعت و گرایش به معصیت - بیرون رفتن از بندگی - سرپیچی کردن از فرمان پروردگار ( کلمه فسق به معنای بیرون شدن است، وقتی میگویند : فسقت التمرة که خرما از پوست خود بیرون شده باشد، لذا "فاسق " به کسی می گویند که از بندگی پروردگار بیرون رفته است )... https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📖شان نزول: ✳️چنانچه برخی روایات می گویند: ✅الف- این آیه درباره صفیه دختر حى بن اخطب زوجه رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گردیده زیرا عائشه و حفصه او را اذیت مى کردند و شماتت می‌نمودند و به او دختر یهودى خطاب مى کردند. صفیه شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد. پیامبر فرمود: چرا به آن‌ها جواب نمی‌دهى، صفیه گفت: به آن‌ها چسان جواب بگویم. فرمود: هر وقت به تو دختر یهودى خطاب نمودند.به آن‌ها در جواب بگو که پدرم هارون نبىّ اللَّه است و عموى من موسى کلیم اللّه است و شوهر من محمد رسول الله است. بنابراین بچه علت مرا شماتت مى کنید. وقتى صفیه این جواب را به آن‌ها گفت، اظهار داشتند این جواب از گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله است سپس این آیه نازل گردید.( تفسیر على بن ابراهیم.) ✅ب- ابن عباس گوید: این آیه درباره ثابت بن قیس بن شماس آمد زیرا ثابت را عادت چنین بود که هر وقت به مسجد مى آمد به خاطر سنگینى و کرى گوش خود نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مى نشست تا کلمات و گفتار پیامبر را به علت کرى گوش خود بشنود. روزى هنگامى که به مسجد آمد چون دیر رسیده بود جاى او را در نزدیکى رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفته بودند لذا پاى خود را روى گردن مردم مى گذاشت و با گفتن، تفسّحوا، تفسّحوا (یعنى راه را باز کنید) راه را براى خود باز می‌کرد تا این که جائى در نزد مردى براى خویش مى یابد.آن مرد با مهربانى به ثابت گفت که بنشیند زیرا جاى او مکان خوبى است ثابت چون کر بود. از این حرف برآشفت و خشم گرفت و به مرد مزبور با خشونت گفت: تو پسر آن زن نیستى؟ و او را به مادرش خواند و منظور وى توهین به آن مرد بود مخصوصاً که مادر آن مرد در زمان جاهلیت از فواحش محسوب مى گشت. در این جا آن مرد از زیادى شرم و حیا سر خود را به زیر افکند سپس این آیه نازل گردید.( تفاسیر مجمع البیان و کشف الاسرار.) ✳️✳️یادآوری:شان نزول ها محدود کننده مفهوم آیه نیستند. و بیان برخی مصداق ها و نمونه ها هستند.✳️✳️ https://eitaa.com/rahighemakhtoom
📖پیام ها و نکته ها: - نهی از اقدام مومنان(مسلمانان)به استهزاء و مسخره کردن یکدیگر(ویژگی جامعه ایمانی) - ناسازگاری ایمان با تمسخر و استهزا گری - دوری از تمسخر و استهزای مردم یکی از نشانه های ایمان - صلح و صفا و آرامش اجتماعی درگرو پرهیزاعضای جامعه از عیب جویی ،استهزاء ونسبت های زشت و ناپسند - وسیله تمسخر قرار دادن مشخصات جسمی و اخلاقی مردم و اقوام (از قبیل جوک ساختن )کاری ناپسند و مورد نهی خداوند - توجه به ارزش های وجودی مومنان مانع کوچک شمردن و استهزاء آنان (عسی ان یکونوا خیراً منهم) - خودبرتر بینی و غرور ریشه استهزا و تحقیر دیگران- ارزش های دیگران را نادیده نگیرید- - ارزش ها و ضوابط اخلاقی عام و فراگیر نسبت به زنان و مردان - زنان بیش از مردان در معرض ابتلا به خود بینی و تحقیر و استهزای دیگران (جدا آمدن حکم زنان در قبال قومٌ من قومٍ) - زنان همچون مردان دارای نقش در سلامت معنوی یا بیماری اخلاقی در جامعه - ممنوعیت طعنه زدن به دیگران و عیب جویی از آنان - مومنان به منزله اعضای یک خانواده و یک پیکر و برخوردار از روحی یگانه (ولا تلمزوا انفسکم –ضمیر کم در انفسکم قابل تامل است) - لطمه و صدمه روحی به دیگران آسیب رساندن به خویشتن است (ولا تلمزوا انفسکم) - عیبجویی از دیگران عیبجویی از خود و عیبجو در معرض عیبجویی متقابل - عیب جویی از غیر مومنان فاقد حرمت تکلیفی است(انفسکم) - برچسب زدن،انگ زدن و نسبت دادن القاب زشت نسبت به یکدیگر ممنوع است.(ولا تنابزوا) - نسبت دادن القاب زشت به مومنان موجب فسق و گناه است - برخورداری مومن از حرمت و احترام ویژه در پیشگاه خداوند - استهزاء و طعن و نسبت های ناروا به مومنان گناه و نیازمند توبه و حلالیت طلبی - توبه نکردن از گناه استهزاء و طعن دیگران باعث ورود حتمی انسان در گروه و زمره ستمگران - لزوم پرهیز مومنان از حرکت های منفی و برهم زننده برادری ها در جامعه - هر حرکت منفی و تهدید کننده اخوت اجتماعی مومنان ظلم و ستمگری است https://eitaa.com/rahighemakhtoom
✳️قرآن شناسی✳️ 📋 معنى تأويل در عرف قرآن تأويل از قبيل معنى كه مدلول لفظ باشد نيست چنانكه روشن است كه در خوابهائى كه در سوره يوسف نقل و تأويل شده هرگز لفظى كه خواب را شرح مى‌دهد به تأويل خواب دلالت لفظى- اگر چه خلاف ظاهر هم باشد- ندارد. و همچنين در قصه‌هاى موسى و خضر لفظ قصه‌ها به تأويلى كه خضر براى موسى كرده دلالت ندارد . https://eitaa.com/rahighemakhtoom